20
مرداد

فضيلت18

ادبی «داغ شیعه در غربت بقیع»

غروب غریبت، در لابه‏لای دقیه‏های خاکی بقیع قد می‏کشد. مدبنه، با التهاب به مدار پرواز کبوتران دست می‏برد تا مردم، آیه‏های زخمی نشناختنت را به دوش بکشند و عذر نیاورند.
زمین، آبستن اشک می‏شود. خورشید، قد خم می‏کند و دست‏های ملتمس عرشیان، همگام با فرشیان، شعر بی‏قراری را در آغوش می‏کشند.
داغ در گلوی شیعیان منتشر می‏شود تا بلوغ ابری بقیع را نظاره کنند.
نبض تاریخ به هم خورده است
نبض تاریخ، به هم خورده است. دشمنان، با زهرشان، قلب تو را نشانه رفته‏اند تا حوصله خدا را سر ببرند.
با این بدبختی عمیقی که فراهم کرده‏اند، نه تنها به ساحت سبزت راه نیافته‏اند، که آتش جهنم خودشان را شعله‏ورتر ساخته‏اند. اینان، سپاهیان شیطانند که از دهلیزهای پرپیچ و خم جهالت و نکبت سردرآورده‏اند. اینان می‏خواهند آینه امامت را بشکنند؛ ولی دیری نخواهد پایید که مذلت و سرافکندگی خویش را در قامت «وجوه یومئذ خاشعه» تجربه خواهند کرد.
خورشید از چشمان تو تقلید می‏کند
هنوز هم دنیا، از شکوه جاری تو وام می‏گیرد. هنوز هم خورشید، از چشمان تو تقلید می‏کند. دانشگاه، به نام تو زنده است؛ حوزه از زلال دانش تو آب می‏خورد و عطش دانش‏اندوزی راهیان عشق، با کلام تو سیراب می‏شود.


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم