فرهنگهاى غالب در عهد باستان
فرهنگهاى غالب در عهد باستان
قديمى ترين فرهنگها در كناره هاى درياى خزر، رود نيل ، بين النهرين ، يونان ، روم و چين بوجود آمد و كم كم در ساير نقاط جهان گسترش يافت . هر يك از اقوام ساكن در اين مناطق ، از فرهنگ و تمدن ويژه اى برخوردار بودند كه در كشمكش و درگيرى با اقوام ديگر تاءثير و تاءثرهاى فرهنگى زيادى نيز داشت . بعنوان نمونه ، در منطقه بين النهرين ابتدا سومريها حاكم شدند و شهرها و تمدنهاى اوليه را بوجود آوردند و كم كم بزرگترين امپراتورى آن زمان ايجاد شد. سومريها خط ميخى را اختراع كردند و به اين وسيله فرهنگ و آداب و رسوم خود را ثبت و در اقصى نقاط عالم ، در آن روزگار، گسترش دادند.
پس از چندى حكومت سومريها توسط بابليان ساقط شد و فرهنگ آنها، ارزش و نفوذ خود را از دست داد. بابليان ، تمدن جديد خود را بر فرهنگ سومريها بنا نهادند. گستردگى فرهنگ جديد و جهانى بودن آن ، توانست بر بسيارى از فرهنگهاى معاصر خود هجوم آورده و آنها را تحت تاءثير خود قرار دهد.
آئين حمورابى كه توسط پادشاه بابل وضع شد براى نيازهاى گوناگون و طبع و سرشت انسان اهميت زيادى قائل بود؛ از اين رو تا مدتها مورد احترام اقوام و ملل مختلف قرار گرفت و به عنوان يك فرهنگ رايج ، مورد پذيرش واقع شد به گونه اى كه على رغم فرو پاشى حكومت بابليان به وسيله آشوريها، اين فرهنگ همچنان پا بر جا ماند و منجر به برقرارى مجدد امپراتورى بابليان گرديد.
در ادامه فرهنگ و تمدن بين النهرين ، مردم ايران زمين نيز از جنبه هاى مختلف به پيشرفتهايى رسيدند، بخصوص در زمان هخامنشيان ايران ، به بالاترين تكنولوژى دريايى دست يافت و بزرگترين قدرت دريايى را به وجود آورد. در اين زمان فرهنگ و تمدن ايرانى به عنوان فرهنگى پيشرفته و برتر، سيطره خود را بر مناطق وسيعى از جهان گستراند و ساير فرهنگهاى ضعيف را در خود مضمحل نمود.
در كناره هاى درياى سياه و درياى اژه تمدن يونانى بوجود آمد، يونانى ها بعلت پيشرفت در فنون دريايى به قوم دريايى معروف شدند و به همين دليل قسمت اعظم سواحل مديترانه را در اختيار گرفتند. يونان هرگز نتوانست مثل تمدن مصر و بين النهرين يك حكومت يكپارچه بوجود آورد و در داخل آن دولت شهرهاى متفاوت ايجاد شد كه اغلب در كشمكش و تهاجم نظامى و فرهنگى بسر مى بردند. نمونه بارز آن جنگ بين مردمان آتن و اسپارت بود.
يونانى ها هر قومى غير از خود را بربر و وحشى مى خواندند. آنان با پيشرفت در علوم عقلى ، منشاء خدمات زيادى براى جهان بشريت شدند؛ دانشمندان و فيلسوفانى چون سقراط، افلاطون ، ارسطو، و… از اين خطه برخاستند و تمدن و فرهنگ عظيمى را پى ريزى كردند كه نتوانست بر قسمتهاى عظيمى از جهان غرب و ساير نقاط دنيا نفوذ كند و مدتها به عنوان فرهنگ غالب و برتر سيادت فرهنگ را موجب شود.
در بررسى تاريخ تمدن و فرهنگهاى باستانى ، به روشنى مى توان دريافت كه در كشاكش برخوردها و ارتباطهاى فرهنگى ملل مختلف ، ضمن تاءثير و تاءثرهاى فرهنگى كه موجب رشد و پالودگى اين فرهنگها از معايب و نقاط ضعف مى شد، همواره فرهنگى كه از قدرت و اصالت بيشترى برخوردار بود، فرهنگهاى مقابل خود را شديدا تحت هجوم و تاءثير خود قرار مى داد و در پاره اى موارد بكلى آنها را مضمحل و نابود مى ساخت .
به همين سبب فرهنگهايى كه در ارتباط كمترى با ساير فرهنگها قرار داشتند از اصالت بيشترى برخوردار بودند مانند تمدن چين كه با فرهنگهاى بين النهرين و كناره هاى مديترانه ارتباط كمى داشت و كوههاى بلند و سركش هيماليا نيز آن را از تمدن فرهنگ هندوستان جدا مى كرد، تا اوايل قرن نوزدهم ، اصالت فرهنگ ، زبان و ادبيات خود را كاملا حفظ نموده بود.
بدين ترتيب مى بينيم كه در روابط انسانى ، پيدايش اختلاف و تجاوز از حريم حق ، موجب مى شود كه هر قومى فرهنگ و مرام زندگى خود را برتر و والا تر از ساير فرهنگها و مرامها تلقى كند و به شيوه هاى مختلف در ترويج و گسترش آن بكوشد.
در اين ميان ، انبياى عظام ، با فرهنگ الهى خود، به مقابله با كژيها، گمراهيها و انحرافهاى فرهنگى بر مى خاستند و مردمان را نسبت به عواقب شوم پيروى از فرهنگ باطل آگاه ساختند و مزايا و فوايد فرهنگ الهى را كه موجب سعادت و رستگارى آنان است بر مى شمردند. چنانكه قرآن كريم در اين باره مى فرمايد:
فبعث الله النبيين مبشرين و منذرين و انزل معهم الكتب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه
خداوند، پيامبران را برانگيخت ؛ تا مردم را بشارت و بيم دهند و كتاب آسمانى ، كه به سوى حق دعوت مى كرد، با آنها نازل نمود؛ تا در ميان مردم ، در آنچه اختلاف داشتند داورى كند.
اما همه مردم داورى پيامبران را نپذيرفتند و عده اى فرهنگ غلط خود را حفظ كرده به مقابله با پيام آوران الهى برخاستند.
بدين ترتيب ، نزاع و تهاجم متقابل بين دو فرهنگ حق و باطل در تاريخ به وجود آمد و تا واپسين لحظات غروب خورشيد حيات و تمدن بشر ادامه خواهد داشت .
تهاجم فرهنگى نويسنده : معاونت انتشارات مركز فرهنگى سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب