فرق گذاشتن در احترام بين پدر و پسر
فرق گذاشتن در احترام بين پدر و پسر
مـردى بـا پسرش به عنوان ميهمان بر على (ع ) وارد شد.
على (ع ) بااكرام و احترام بسيار آنها را در صـدر مـجـلـس نـشـانـد و خـودش روبـه روى آنـها نشست .
موقع صرف غذا رسيد.
غذا آوردند و صرف شد.
بعد از غذا, قنبر غلام معروف على (ع ) حوله و تشت و ابريقى براى شستن دست آورد.
عـلـى (ع ) آنها را از دست قنبر گرفت و جلو رفت تا دست ميهمان رابشويد.
ميهمان خود را عقب كشيد و گفت : مگر چنين چيزى ممكن است كه من دست هايم را بگيرم و شما آنها را بشوييد.
على (ع ) فرمود: برادر تو مى خواهد عهده دارخدمت توشود.
خلاصه حضرت با اصرار زياد دست ميهمان را شست .
آن گاه به پسر برومند خود محمدبن حنفيه گـفـت : ايـنـك تـو دسـت پسر رابشوى .
من كه پدر تو هستم دست پدر را شستم و تو دست پسر رابشوى .
اگر پدر اين پسر در اين جا نمى بود و تنها خود اين پسر,ميهمان ما بود, من خودم دستش را مـى شـسـتـم .
اما خداوند دوست داردآن جا كه پدر و پسرى هر دو حاضرند, بين آنها در احترام گذاشتن فرق گذاشته شود.
صد حكايت تربيتي مرتضي بذرافشان
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب