18
مهر

عقب ماندگى علمى و صنعتى

پيدايش تهاجم فرهنگي(عقب ماندگى علمى و صنعتى) :
سرزمين شرق تا قبل از شروع انقلاب صنعتى ، بعنوان مركز صدور فرهنگ و تمدن براى جهان محسوب مى شد، غربى ها براى تهيه وسايل تجارى و اقتصادى خود از قبيل پارچه ، ادويجات و غيره با پيمودن كيلومترها راه دريايى و خشكى و قبول همه خطرات به ملل شرق رو مى آورند تا از امكانات و پيشرفتهاى آنان بهره ببرند. آنها نه تنها از نظر علمى و صنعتى نسبت به شرق برترى نداشته بلكه محتاج علوم و صنايع خاور زمين نيز بودند.


با بروز انقلاب صنعتى در غرب (اواسط قرن هيجدهم ) علاوه بر توليد و انباشت چشم گير كالا بر كيفيت و لطافت آن نيز افزوده شد. و اين فراوانى كالا به حدى رسيد كه جمعيت داخلى قادر به مصرف آن نبود (اشباع بازار داخلى ).
مشكل مصرف از يك طرف و مشكل تهيه مواد اوليه مورد نياز براى توليد هر چه بيشتر كالا از طرف ديگر باعث شد كه كشورهاى صنعتى به جوامع عقب مانده و غير صنعتى روى آورده تا علاوه بر غارت منابع و مواد معدنى موجود در آن سرزمين و استثمار كارگران و فراد بومى ، كالاهاى ساخته شده و مصرفى خود را بر بازارهاى اين جوامع تحميل نمايند.
اين عمل مستلزم اين بود كه كشورهاى جهان سوم ، همواره محتاج استعمارگران و كشورهاى صنعتى باقى بمانند.
براى اجراى اين نقشه سعى كردند بر توليدات داخلى اين كشورها ضربه وارد كنند و معادن آنها را به غارت ببرند و كشورها تك محصولى قرار دهند. امروزه كشورهاى اسلامى و بسيارى از كشورهاى غير صنعتى نيز به اين بلاى خانمانسوز مبتلا هستند.
بيشتر كشورهاى اسلامى به درآمدهاى نفتى خود وابسته هستند و تازه آن را بايد به كشورهاى صنعتى و استعمارگر بفروشند و اگر چنانچه به حكومتى كه مورد دلخواه آنها نباشد فشار وارد كنند و با تحريم اقتصادى و منع خريد نفت از آن حكومت او را بزانو در مى آورند.
اين وابستگى دايم كشورهاى توسعه يافته باعث عقب ماندگى هر چه بيشتر، و سلطه همه جانبه غرب بر آنها شد به طورى كه اين فقر مادى و علمى و صنعتى و فرسودگى سبب فرار مغزهاى متفكر كشورهاى عقب مانده از كشور خود و جذب كشورهاى صنعتى شدند.
بنابراين ، توسعه و پيشرفت صنعتى براى كشورهاى عقب افتاده امر بسيار مشكلى بوده و نياز به شركت هاى چند مليتى كه تمامى صنايع و پروژه هاى تكنولوژيكى را در انحصار خود در آورده اند بعنوان عاملان اصلى استعمار نو در جهان پراكنده شده اند و در هر كشورى كه وارد شوند به جاى پيشرفت و توسعه ، فقر و فلاكت و وابستگى بيشتر را به ارمغان مى آورند و ثروت ملى آنان را بهتر و بيشتر به يغما مى برند.
تنها راه نجات از وابستگى همان راهى است كه نقلاب اسلامى در پيش پاى ملت ها، بخصوص ملت ايران گذاشت و استقلال كامل سياسى ، اقتصادى و فرهنگى را مد نظر قرار داده و هر گونه سلطه جويى و استعمار را محكوم كرد. البته تحقق كامل اين هدف مقدس با آگاهى ملت و انتخاب صحيح راه اقتصادى توسط مسؤ ولان و همچنين تلاش و كوشش در جهت پرورش ‍ مبتكران و دانشمندان خلاق در داخل كشور و تقويت بنيه صادرات از نظر كمى و كيفى و مبارزه با فرهنگ مصرف گرايى و تجمل پرستى ميسر خواهد بود


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...