7
مهر

ضرورت و اهميت تربيت

ضرورت و اهميت تربيت


توجه به تربيت ، توجه به حياتى ترين مقوله انسانى است . همه بسامان ها و نابسامانى ها، صلاح ها و فسادها وسعادت ها و شقاوت ها به نوع تربيت باز مى گردد. تربيت از حياتى ترين ابعاد زندگى انسان است و در پرتو آن ، انسان به سعادت مطلوب نايل مى شود. بزرگ مربى اسلام حضرت على عليه السلام بارها و بارها در سخنان خود، به بيان اين مهم پرداخته و آثار و نتايج مثبت تربيت فرزند و پى آمدهاى منفى بى توجهى به آن را بيان كرده اند. امام على عليه السلام به تربيت فرزند، فراتر از تاءمين نيازهاى جسمى و عاطفى آن نگريسته و آن را عطيه اى الهى شمرده اند كه در پرتو تربيت سازنده به كمالات انسانى خواهد رسيد.

ايشان تربيت و ادب آموزى را ميراثى بى مانند تلقى كرده اند. على عليه السلام ثمره و محصول تربيت را پرورش فرزند ناصالح دانسته اند. ايشان فرزند صالح را نيكوترين يادگار، بلكه مساوى با همه يادگارهاى باقى مانده از والدين معرفى و از ديگر سو فرزند ناصالح را مايه نابودى شرف و بلند مرتبگى پدران ، و پيشينيان آنان معرفى مى كنند. (4)فرزند ناصالح نه تنها خويشتن خود را گم مى كند و گوهر بندگى و انسانيت خويش را از دست مى دهد بلكه گاهى ممكن است پدر صالح و شايسته را به انسانى ناصالح تبديل كند. حضرت على عليه السلام درباره زبير مى فرمايند: پيوسته زبير مردى از ما اهل بيت بود تا اين كه فرزند شوم و ناخلف او، عبدالله بزرگ شد(و او را از ما جدا كرد) بنابراين ، تربيت ، بستر خوشبختى و بدبختى انسان ها و جوامع مختلف را فراهم مى سازد. انسان به سبب تربيت درست ، متخلق به اخلاق ربانى مى شود و با تربيت نادرست ، از سير كمال باز مانده و به بيراهه مى رود. البته انسان ها در پذيرش تربيت متفاوتند. حضرت على عليه السلام مى فرمايند: الناس ثلاثه : فعالم ربانى و متعلم على سبيل نجاه و همج رعاع اتباع كل ناعق يميلون مع كل ريح لم يستضيوا بنور العلم و لم يلجؤ ا الى ركن وثيق ؛مردم سه دسته اند: دانايى كه خداشناس است ؛ آموزنده اى كه در راه رستگارى كوشا است و فرومايگانى رونده به چپ و راست ، كه در هم آميزند و پى هر بانگى را گيرند و با هر باد به سويى خيزند، نه از روشنى دانش فروغى يافتند و نه به سوى پناهگاهى استوار شتافتند.
انسان مى تواند به سبب تربيت ، به كمالات انسانى دست يابد يا به پايين ترين مراتب انسانى تنزل كند و از حقيقت وجودى خويش بى بهره بماند. پرداختن به تربيت ، در حقيقت ، توجه به ضرورى ترين امور انسان و جامعه انسانى است . امير مؤمنان عليه السلام مى فرمايند: عدم الادب سبب كل شر ؛فقدان ادب ، سبب هر شر و بدى است .
پيشوايان معصوم عليه السلام مسئله تربيت و هدايت مردم را در راءس ‍ برنامه هاى خود قرار داده بودند. آنان در سخت ترين شرايط نيز به اين مهم عنايت داشتند.نمونه بارز اين مسئله ، در پاسخ حضرت على عليه السلام به معترضانى كه پس از بازپس گيرى شريعه آب از سپاه معاويه و سپس آزاد گذاشتن آن براى استفاده لشگريان دشمن ، خرده مى گرفتند، مشهود است : اءما قولكم : اءكل ذلك كراهيه الموت ! فوالله ما اءبالى ؛ دخلت الى الموت اءو خرج الموت الى . و اءما قولكم شكا فى اءهل الشام ! فوالله ما دفعت الحرب يوما الا و اءنا اءطمع اءن تلحق بى طائفه فتهتدى بى و تعشو الى ضوئى و ذلك اءحب الى من اءن اءقتلها على ضلالها و ان كانت تبوء باثامها ؛
اما سخن شما كه اين همه تاءمل و درنگ مرا حمل بر ترس و كشته شدن كرده ايد! پس سوگند به خدا هيچ باكى ندارم از داخل شدن در مرگ (كشته شدن در ميدان كارزار) يا اين كه ناگاه مرگ مرا دريابد. اما سخن شما كه با مرا شك و ترديدى است . (و فرمان جنگيدن نمى دهم )، پس سوگند به خدا يك روز جنگ كردن را به تاءخير نينداختم ، مگر آن كه مى خواهم گروهى (از آنان )به من ملحق گرديده و هدايت شوند(دست از گمراهى كشيده به راه راست قدم نهند) و با چشم كم نور خود، روشنى راه مرا ببينند و اين تاءمل و درنگ در كارزار، نزد من محبوب تر از اين است كه آن گمراهان را بكشم و اگر چه ايشان دست از ضلالت و گمراهى برندارند سرانجام كشته مى شوند و در روز قيامت با گناهانشان (كه مخالفت با امام و پيروى از دشمنان است )باز مى گردند. حضرت على عليه السلام گاهى در ميدان هاى جنگ ، علاوه بر تربيت گروهى ، به تربيت فردى نيز مبادرت مى ورزيدند. در اين باره نقل شده است كه در جنگ جمل ، از بين لشكريان حضرت ، فردى برخاست و عرض كرد: آيا اعتقاد شما بر اين است كه خدا يكى است ؟ اصحاب امير مؤمنان عليه السلام از اين سؤ ال در آن شرايط حساس تعجب كردند و گفتند: مگر نمى بينى امام در اين جبهه با چه مسائلى مواجه است . حضرت على عليه السلام فرمودند: بگذاريد جواب سؤ ال خود را بگيرد و درباره خداى خود شناختى كسب كند؛ زيرا او همان را مى خواهد كه ما آن را دشمن خود (در جنگ )مى خواهيم ؛ يعنى هدف ما از جنگ ، تربيت و بيدارى مردم است و مبارزه و جنگ ، اصالت ندارد و هدف نيست ، سپس با كمال خون سردى در ميدان جنگ ، مسئله توحيد و خداشناسى را براى او تشريح كردند تا وى كاملا قانع شد.


نام كتاب :سلوك علوى (راهبردهاى امام على (ع ) در تربيت فرزندان )

مؤ لف : سيد حسين اسحاقى


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...