19
مهر

شكل گيرى نظام دو قطبى

شكل گيرى نظام دو قطبى
نظام سرمايه دارى با غارت كشورهاى عقب افتاده به پيشرفتهاى اقتصادى و تكنولوژيكى چشم گيرى رسيد و اين تكنولوژى در جهت هر چه عقب مانده تر نگاهداشتن كشورهاى جهان سوم بهره گرفت . اما طولى نكشيد كه اين نظام بعلت خوى استعمارى اش از درون نيز دچار شكاف و انحراف شد و مسلك و مرامى بنام ماركسيسم از درون آن سر بر آورد، كه در واقع اعتراضى بود به روند سبعانه كاپيتاليسم .


در اين مرحله شاهد تمركز استعمار هستيم ؛ يعنى جهان بين دو ابر قدرت (آمريكا و شوروى سابق ) تقسيم شده و هر يك اقمارى را به گرد خود جمع كردند (اعضاى ناتو تابع آمريكا و اعضاى ورشو تابع شوروى سابق ) و تعدادى از كشورها كه نمى خواستند در زير چتر ابر قدرتها واقع شوند سازمانى بنام كشورهاى غير متعهد را ايجاد كردند. هر چند در شروع كار خوب عمل كردند ولى در ادامه ، تابع اراده شرق يا غرب شدند و عملا نتوانستند هيچ گونه اقدام مستقل مؤ ثرى داشته باشند.
هر يك از دو بلوك شرق و غرب سعى در ترويج افكار و عقايد و فرهنگ خود داشت و جنگ فرهنگى تبليغى بشدت اوج گرفت كه اين مرحله جنگ سرد نام گرفت و با توجه به قدرت نظامى - اتمى و برترى تبليغاتى دو قدرت ، همه كشورها به اين باور رسيده بودند كه بدون حمايت يكى از دو قدرت امكان ادامه حيات نيست .
تمام كشورهاى اسلامى بدون استثناء و عليرغم ميل ملتهاى مسلمان ، در زير يوغ يكى از دو ابر قدرت قرار گرفتند، و دولتهاى حاكم هر چند بظاهر عضو غير متعهدها بودند ولى عملا نوكرى شرق يا غرب را مى نمودند. در ايران نيز رژيم پهلوى به اين دلخوش داشته بود كه به اشاره ارباب توانسته به ژاندارم منطقه خليج فارس تبديل شود، غافل از اينكه اين امر به قيمت تاراج فرهنگ و منافع يك ملت بزرگ صورت گرفته و روزى طغيانى مردمى عليه آن صورت خواهد گرفت .
در اين دوره همه چيز بر محور مسائل موجود بين دو بلوك اداره مى شد. نويسندگان ، سرمايه دارى و كمونيستى و روند پيشرفت آنها مى پرداختند.
سيستم تبليغاتى و فرهنگى جهان طورى تنظيم شده بود كه يكطرف آن آمريكا و نظام سرمايه دارى و طرف ديگر شوروى و كمونيسم باشد و فرهنگ و مكتب سومى نمى توانست ابزار وجود كند.
نظام ماركسيستى كه با شعارهاى انقلابى و دموكراتيك روى صحنه آمد، در عمل ، تعدادى از ملتها و فرهنگهاى مختلف را به زور سلاح و سرنيزه و با هجوم نظامى ارتش سرخ به فرمان خود در آورد و حدود 70 سال آزادى فرهنگى آنان را پايمال و به اجبار، تابع نظام الحادى خود كرد.
از طرف ديگر، غرب در امريكا، در ادامه شيوه استعمار كهن ، همچنان در جلب منافع خود از كشورهاى جهان سوم و تعميق ريشه هاى استعمارى تلاش مى كردند و در اين راستا از تمامى امكانات بين المللى به نفع خود بهره مى جستند، تا اينكه در واپسين دهه هاى قرن بيستم پديده اى نو قد علم كرد و با نفى سلطه هر دو قدرت جهانى ، موازنه ناحق بين المللى را بر هم زد. آن پديده ، انقلاب اسلامى ايران بود كه به رهبرى داهيانه امام خمينى (ره ) آغاز شد و همچنان ادامه دارد.

تهاجم فرهنگى

نويسنده : معاونت انتشارات مركز فرهنگى سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...