شجره طوبي48
خداوند از آن جا كه “علم” و “قدرت” و “فضل” و “جود” بى نهایت دارد جهان و انسان را آفریده است و لازمه این سه صفت آن است كه خلقت خداوند بهترین و كاملترین آفرینش باشد، یعنى در مجموعه هستى اگر وجود مخلوقى، زیبایى و كمال آفرینش مجموعه عالم را افزایش دهد، لازم است خدا آن موجود را خلق كند، زیرا عدم خلقت آن موجود، یا ناشى از عدم اطلاع و آگاهى از زیبایى آن مى باشد، یا در اثر ضعف و ناتوانى از خلقت آن است.
چنان چه خدا با توجه به علم و قدرت بى نهایت، باز آن زیبایى را خلق نكند ناشى از عدم “فضل” و “جود” و بخشندگى است كه خدا از بخل منزه است و “جود” و رحمت و بخشندگى او بى نهایت است. پس جهانى كه خدا خلق مى كند، باید كاملترین صورت ممكن را داشته باشد. در مجموعه خلقت باید انسان خلق مى شد؛ زیرا در جهان خلقت پیش از خلق انسان، ملائك بودند كه موجوداتى نورانى و پاك بودند كه خدا را همواره عبادت مى كردند. فرشتگان به دلیل شرایط ویژه خلقت خود بر سر دو راهى قرار نمى گرفتند كه با اختیار خویش (در حالى كه میل باطنى آنها به جهت دیگرى تمایل داشته باشد) رضایت خداوند را انتخاب كنند. آنها همواره حضور و عظمت خدا را درك مى كنند و در مقابل آن همه عظمت راهى جز عبادت ندارند. اما در صحنه هستى، مى توان یك نمایش زیباتر از این را هم تصویر كرد و آن این كه موجودى وجود داشته باشد كه از یك طرف همانند ملائك در اوج جذبه الهى و عشق و عبادت به خدا باشد و در عین حال موانعى پیش روى او براى برگرداندن وى از مسیر عشق و عبادت قرار داشته باشد. این موجود انسان است. او خدا و عظمتش را بى واسطه مى بیند و از سوى دیگر گرچه فطرت الهى او همواره در درونش وى را به سوى خوبىها و پاكىها دعوت مى كند ولى امیال حیوانى و شهوانى او قدرت فراوانى دارند. وى این گونه خلق شده كه از یك سو با خواستهها و تمایلات شهوانى و حیوانى رو به رو است واز سوى دیگر فطرت الهى اش و راهنمایىهاى پیامبران او را به سوى خوبىها فرا مى خواند. او در عرصههاى مختلف زندگى مى تواند با ایمان به خداوند و محبّت او، بر سر دوراهىها عشق به خدا را انتخاب كند و مظاهر فریبنده دنیا را رها سازد. چنین صحنه هایى از محبّت و عشق انسان نظیر یوسف كه در اوج جوانى و زیبایى در سختترین صحنه آزمایش خدا را رها نكرد، یا حضرت مریم كه دامن خود را آلوده نكرد ، براى هر كسى در طول زندگى پیدا مى شود. همواره چنین صحنههایى در طول تاریخ حیات بشرى تكرار مى شود. اگر خداوند زمینه پدید آمدن چنین صحنههاى زیبایى از تجلّى محبّت و عشق مخلوقات خویش را كه با اختیار كامل به سوى او مى آیند فراهم نمى كرد باز جهان كاملترین و زیباترین بود؟ آیا در علم و قدرت و فیض و “جود” مطلق خداوند كه اقتضاى آفرینش بهترین و زیباترین صورت آفرینش را دارد، تردید نمى بود؟ آیا جاى این سۆال از خدا باقى نمى ماند كه قدرت و علم و فیض تو مطلق بود، پس چرا زیباترین جهان را خلق نكردى؟!
پس از خدا، خلقتى چنین لازم و ضرورى است وگرنه خداوند نیازى به آزمون و عبادت انسانها ندارد. اگر در آیات قرآن آزمایش و عبادت به عنوان علّت آفرینش انسان شناخته شده و كمال انسان هدف نهایى شمرده شده، این خصوصیّات و فوائد متوجه انسان است و نیازى را از خدا بر طرف نمى كند زیرا اصولاً ذات الهى بى نیاز مطلق است.
________________________________________
منبع: سایت آل البیت
صفحات: 1· 2
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب