شجره طوبي3
“این سخن كه ازدواج خواهر و برادر منافى با فطرت باشد درست نیست و فطرت چنین ازدواجى را صرفا به خاطر اینكه ازدواج خواهر و برادر است نفىنمىكند و از آن تنفر ندارد، بلكه اگر نفى مىكند و اگر از آن تنفر دارد براى این است كهباعثشیوع فحشا و منكرات مىشود و باعث مىگردد غریزه عفتباطل گردد و عفتعمومى لكهدار شود. و پر واضح است كه شیوع فحشا بوسیله ازدواج خواهر و برادر در زمانى است كهجامعه گستردهاى از بشر وجود داشته باشد و اما در روزگارى كه در تمامى روى زمین غیر ازچند پسر و چند دختر از یك پدر و مادر وجود ندارند و از سوى دیگر مشیتخداى تعالى تعلقگرفته كه همین چند تن را زیاد كند، و افرادى بسیار از آنان منشعب سازد، دیگر عنوان فحشابر چنین ازدواجى منطبق و صادق نیست. پس اگر انسان امروز از چنین تماس و چنین جماعى نفرت دارد به خاطر علتى است كهگفتیم، نه اینكه به حسب فطرت از آن متنفر باشد، به شهادت اینكه مىبینیم مجوسیان در قرنهائىطولانى(بطورى كه تاریخ ذكر مىكند)ازدواج بین خواهر و برادر را مشروع مىدانستند و از آنمتنفر نبودند و هم اكنون بطور قانونى در روسیه(بطورى كه نقل شده)و نیز بطور غیر قانونى یعنىبه عنوان زنا در اروپا انجام مىشود."(2) که البته این سازگار با عفت جهانی نیست و مردود می باشد.
بنا بر آنچه گذشت تنفر فطرت انسانی از مسأله ازدواج با محارم به دلیل شیوع فحشاء و منکراتی است که در اثر چنین ازدواجهایی به تدریج در جوامع انسانی به وجود آمده است و چون در زمان فرزندان حضرت آدم هنوز فساد و منکرات شیوع نداشت لذا چنین ازدواجی با فطرت انسانی مخالف نبود.
اشکال دیگری نیز بر این مدعا وارد است و آن اینکه اگر ازدواج با محارم به حکم فطرت انسانی امری قبیح و نا پسند است عین همین اشکال درباره انسانهای نخستین پیش از خلقت آدم نیز مطرح خواهد بود بدین معنا که آنها نیز نمی بایست با محارم خویش ازدواج می کردند که در این صورت هیچ انسانی به وجود نمی آمد. بنا براین هیچ گریزی از قبول ادعای ازدواج انسانهای نخستین (خواه فرزندان آدم؛ خواه اسنانهای ما قبل آدم)با محارم خویش وجود ندارد.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب