شجره طوبي14
این مرد الهى و چهره ملكوتى فرموده است:
ما هر چه در این مورد داریم، از مرحوم قاضى داریم، چه آنچه را كه در حیاتش از او تعلیم گرفتیم و از محضرش استفاده كردیم و چه طریقى كه خودمان داریم، از مرحوم قاضى گرفته ایم.
از رهگذر خاك سر كوى شما بود هر نافه كه در دست نسیم سحر افتاد
مرحوم قاضى شاگردان خود را هر یك طبق موازین شرعیه با رعایت آداب باطنى اعمال و حضور قلب در نمازها و اخلاص در افعال به طریق خاصى دستورات اخلاقى مى دادند و دل هاى آنان را براى پذیرش الهامات غیب آماده مى كردند.
خود ایشان در مسجد كوفه و مسجد سهله حجره داشتند و بعضى از شب ها را به تنهایى در آن حجرات بیتوته مى كردند و شاگردان خود را نیز توصیه مى كردند كه بعضى از شب ها را به عبادت در مسجد كوفه یا سهله بیتوته كنند.
معمولاً ایشان در حال عادى، ده ـ بیست روزى در دسترس بودند و رفقا مى آمدند و مى رفتند و مذاكراتى داشتند و صحبت هایى مى شد و آن وقت دفعتاً ایشان نیست مى شدند و یك چند روزى اصلاً نبودند و پیدا نمى شدند، نه در خانه، نه در مدرسه، نه در مسجد، نه در كوفه و نه در سهله؛
دستور داده بودند كه چنانچه در بین نماز و یاقرائت قرآن و یا در حال ذكر و فكر براى شما پیش آمدى كرد و صورت زیبایى را دیدید و یا بعضى از جهات دیگر عالم غیب را مشاهده كردید، توجه ننمایید و دنبال عمل خود باشید.
علامه طباطبایى مى فرمودند: روزى من در مسجد كوفه نشسته، مشغول ذكر بودم؛ در آن بین یك حوریه بهشتى از طرف راست من آمد و یك جام شراب بهشتى در دست داشت و براى من آورده بود و خود را به من ارائه مى نمود، همین كه خواستم به او توجهى كنم، ناگهان یاد حرف استاد افتادم لذا چشم پوشیده، توجهى نكردم، آن حوریه برخاست و از طرف چپ من آمد و آن جام را به من تعارف كرد، من باز توجهى ننمودم و روى خود را برگرداندم كه رنجیده شد و رفت و من تا به حال هر وقت آن منظره به یادم مى افتد از رنجش آن حوریه متأثر مى شوم.
مرحوم قاضى از مجتهدین بزرگ بود و كتاب هایى در فقه نیز تدریس كرده اند.
خيلي خوب بود
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب