شجره طوبي14
مرحوم استاد ما قاضى مى فرمود: در این حال حضرت به آنها مطلبى مى گویند كه همه آنان در اقطار عالم متفرق و منتشر مى شوند چون همه آنان داراى طى الأرض هستند، تمام عالم را تفحص مى كنند و مى فهمند كه غیر از آن حضرت كسى داراى مقام ولایت مطلقه الهیه و مأمور به ظهور و قیام و حاوى همه گنجینه هاى اسرار الهى و صاحب الأمر نیست، در این حال همه به مكه مراجعت مى كنند و تسلیم آن حضرت مى شوند و بیعت مى نمایند.
مرحوم قاضى مى فرمود: من مى دانم آن كلمه اى را كه حضرت به آنان مى فرماید و همه از دور او متفرق مى شوند، چه كلمه اى است .
علامه طباطبائى فرموده اند: من و همسرم از خویشاوندان نزدیك مرحوم حاج میرزا على آقاى قاضى بودیم، او در نجف براى صله رحم و تفقد از حال ما به منزل ما مى آمد.
ما كراراً صاحب فرزند شده بودیم ولى همگى در همان دوران كوچكى فوت كرده بودند. روزى مرحوم قاضى به منزل ما آمد در حالى كه همسرم حامله بود و من از وضع او آگاه نبودم، موقع خداحافظى به همسرم گفت: دختر عمو این بار این فرزند تو مى ماند و او پسر است و آسیبى به او نمى رسد و نام او عبدالباقى است، من از سخن مرحوم قاضى خوشحال شدم، خدا پسرى به ما لطف كرد و بر خلاف كودكان قبلى باقى ماند و آسیبى به او نرسید و نام او را عبدالباقى گذاردیم.
منبع:
انصاریان، حسین، معاشرت
خيلي خوب بود
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب