16
مرداد

سرّ باب‌الحوائجی حضرت عباس‌(علیه السلام)

در بیان این‌که چرا ایشان (باب الحوائح) الی‌اللّه هستند و هر گرفتار و دردمندی به ایشان متوسل می‌شود و حاجت می‌گیرد، علل مختلفی ذکر کرده‌اند. در روز عاشورا اصحاب اباعبد‌اللّه علیه‌السلام واقعاً مردانه ایستادگی کردند. 72 نفر در برابر سی هزار نفر بودند و آنقدر رشادت کردند که این جنگ تا عصر عاشورا طول کشید. نیزه‌ها بدن‌ها را پاره پاره کرد، ‌اما روح که تسخیر‌پذیر نیست، و آن کرامت‌های اخلاقی قابل تغییر و تحول نبود. آن‌ها ثابت‌قدم ماندند و به کوی جانان رفتند.

 

 

حضرت عباس علیه‌السلام گرفتار آزمون سختی شدند و سربلند از آن بیرون آمدند. آن حضرت، القاب فراوانی دارند، که یکی از ان‌ها باب‌الحوائج است. بزرگان برای باب‌الحوائجی ایشان وجوهی ذکر کرده‌اند. مرحوم آقای برقعی می‌گفت: این‌که ایشان به مقام باب‌الحوائجی رسیده‌اند، به خاطر این نیست که چون دست یا پای ایشان را قطع کردند و یا چشمشان را تیر‌باران کردند، بلکه علت آن، ‌امر دیگری است‌، امتحانی که ایشان پس دادند، هیچ‌یک از شهدای کربلا این ‌امتحان را پس نداد.

 

 

حضرت اباالفضل‌ علیه‌السلام تشنه بودند و وارد شریعه فرات شدند و موج‌های فرات را دیدند؛ انسان تشنه‌ای که سه روز آب نخورده و مشکش را پر از آب کرده است، کفی از آب فرات را برداشتند، در این لحظه ایشان یاد تشنگی برادر نبودند، این کف آب را بالا آوردند و هنوز تشنگی برادر را به خاطر نیاوردند، همین که آب را نزدیک لب‌ها آوردند و مماس لب‌های تشنه شد، این‌جا بود که (فتذکر عطش اخیه الحسین)؛  ولمّا ورد اباالفضل العبّاس علیه‌السلام شریعه الفرات و قلبه یتلظّی‌ من العطش، اغترف بیده غرفه من الماء لیشرب، فتذکّر عطش الامام علیه‌السلام واهل بیته، فرمی‌ الماء من یده و لم‌یشرب حتّی‌ استشهد. یاد تشنگی برادر کردند و این رجز را خواندند:

یا نفسی من بعد الحسین هونی

وبعده لا کنت ان تکونی

هذا الحسین وارد المنون

وتشربین بارد المعین!؟

تا اللّه ما هذا فعال دینی

خطاب به نفس خود گفتند: تو سیراب باشی و اطفال ابی‌عبد‌اللّه فریاد تشنگی‌شان به آسمان برسد! بعد قسم یاد کردند که به خدا این رفتار دین نیست که من با لب سیراب از شریعه بیرون بروم، ولی اطفال حجت خدا تشنه باشند.

 

 

سید حبیب‌اللّه چایچیان (حسان) در کتاب (اشک‌ها بریزید) اشعار نغزی دارد:

کربلا کعبه عشق است و من اندر احرام

شد در این کعبه عشاق دو تا تقصیرم

دست من خورد به ابی که نصیب تو نشد

چشم من کرد از آن آب روان تصویرم

باید این دیده و این دست دهم قربانی

تا قبول افتد حج من و تقصیرم

 

 

مرحوم برقعی می‌گفت: غیر از چشم بیدار خدا، کسی حضرت عباس علیه‌السلام را نمی‌دید و اگر حضرت عباس علیه‌السلام از شریعه، آب می‌خوردند کسی خبر نداشت، لکن برای رضای خدا، با نهایت خلوص، آب را روی آب ریختند. قمر بنی‌هاشم در کوران حوادث، آزمون‌های سختی دادند و سربلند بیرون‌ آمدند و شهید از دنیا رفتند.


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...