انسان، مخلوق تک بعدی نیست تا تنها به یک چیز و یک کار و یک جا و یک نقطه متوجه باشد؛ زیرا وجودش مرکّب از غرایزي است که هر یک او را به سویی میخوانند؛ مثلًا در انسان، هم غریزه میل به غذا هست، و هم میل به ریاست، و هم میل به راحتی و آسایش، و هم میل به نیکوکاری و عبادت، و … همین اختلاف خواهشها و غرائز است که بشر را با اشکالات بسیار روبرو نموده و حوایج او را نامحدود ساخته است. و همینها هستند که او را وادار به کار و کوشش و تحصیل کمال و رفع حوایج میکند. اگر انسان اینها را نمیداشت انسان نمیبود. و اگر این غرایز مختلف نبود، این عزّت و امتیاز و آقایی در میان مخلوقات، نصیب او نمیشد.
ایمان به خدا بهترین وسیلهای است براي سعادتمندي بشر که فقط آن میتواند جلوي جنبشهای نفس انسان بایستد و او را از افراط و تفریط نجات دهد و طمأنینهی قلب به او میبخشد. چنانچه در قرآن مجید میفرماید:
(أَلَا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) سورهی رعد، آیهی 28.
هیچ وسیله دیگر نمیتواند در این نتیجه، جای ایمان قرار بگیرد. و خداست که بهترین راه و روش زندگی را به انسان یاد داده و به هر کار نیکی هدایت فرموده است. و چون همه افراد از حیث ایمان در یک درجه و مرتبه نیستند و میزان تأثیر و تسلط بر نفوس یکسان نیست، باید هر کس مراقب و مواظب خود باشد و با ملاحظه، قدم بردارد و هوای نفس را کوچک و حقیر نشمارد.
ادامه »