پسر هوشمند
پسر هوشمند
شخصى كه به عنوان زاهد در ميان مردم شناخته مى شد, روزى مهمان سلطانى شد.
در موقع غذا خوردن , كمتر از معمول غذا خورد,اما نمازش را بيش از معمول طول داد.
زاهـد سـالوس , بعد از آمدن به خانه , دوباره غذا خورد.
پسر زيرك اومتوجه شد كه پدرش از غذاى شـاه بـه قـدر كـافـى نخورده است .
وقتى علت را سؤال كرد, زاهد جواب داد: در حضور شاه زياد نخوردم تاوجهه پارسايى من حفظ شود و روزى به كار آيد.
پـسـر گـفـت : بـنـابراين نمازت را نيز قضا كن كه در آن جا نماز درستى نخوانده اى تا روزى در درگاه خدا به كار آيد.
صد حكايت تربيتي مرتضي بذرافشان