روایتی از اصول کافی در جایگاه حمد
روایتی از اصول کافی در جایگاه حمد
مسمع ابن عبدالملک می گوید: ما بهمراه جمعی در منا دور امام صادق نشسته بودیم . ظرف انگوری کنار امام صادق (عليه السلام) بود حضرت میل می کردند ما هم می خوردیم مدتی گذشت فقیری آمد از آنجا رد شد رو کرد به امام صادق و گفت: آقا من فقیرم اگر ممکن است یک مرحمتی بکنید .
حضرت فرمودند : یک خوشه انگور به او بدید تا برود وقتی خوشه انگور را به اودادیم فقیر گفت: آقا من به انگور نیاز ندارم اگر درهمی و دیناری باشد می گیرم؟….
حضرت فرمود: خدا به تو بدهد و به او چیزی نداد فقیر دوباره برگشت و گفت: همان خوشه انگور را بدهید.
حضرت دوباره فرمود: خدا گشایش بدهد به کار شما و به او کمکی نکردند.
مدتی گذشت یک فقیر دیگر آمد رو کرد به امام و گفت: آقا من فقیرم ! یک مرحمتی به ما بکنیدحضرت با دست مبارک خودش سه دانه حبّه انگور کف دست او گذاشت فقیر گفت: الحمدلله رب العالمین .
حضرت فرمود: سر جایت باایست ! حضرت هر دو دست را زیر طبق انگور کرد و به او داد . فقیر دوباره گفت : الحمدلله رب العالمین .
حضرت فرمود: سر جایت باایست.حضرت رو کرد به غلامش و گفت: چقدر پول به همراه داری؟ کیسه پول را در آورد و روی سینی قرار داد.
سپس حضرت فرمود همه پول را به او بده.
این فقیر پول ها را گرفت و گفت : الحمدلله رب العالمین .
حضرت دو باره فرمود : سر جایت باایست !
این بار مسمع می گوید: امام صادق لباس خود را از تن در آورد( امام صادق لباس های گران قیمت می پوشید)
فقیر گفت: خداوند به تو پاداش خیر بدهد ای اباعبد الله ، جعفربن محمد ( کنیه حضرت اباعبد الله است) این بار حضرت فرمود : خوب خدا نگهدار شما، فقیر دیگر الحمد لله نگفت: مسمع می گوید: ما گمان کردیم ، یقین کردیم که این شخص اگر تا فردا صبح می گفت الحمد لله رب العالمین حضرت دائم به او هدیه می داد.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب