دعاهای صادره از امام مهدیعلیه السلام در عصر غیبت صغری
سه نوع استخاره از حضرت بقیة اللَّه (ارواحنا له الفداء)
دعای اوّل
استخاره(8) به اسماء در نماز حاجت(9)
این اسماء الهی بعد از نماز حاجت یا در هر حال دیگر جهت درخواست خیر از خدا خوانده میشود. ابودلف گفته است که این دعا آخرین توقیع صادره از حضرت بقیة اللَّه میباشد.
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی عَزَمْتَ بِهِ عَلَی السَّمَاوَاتِ خدایا از تو میخواهم به حرمت اسمی که با آن، آسمانها و زمین را اراده کردی و به آسمان وَالْأَرْضِ فَقُلْتَ لَهُمَا ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ و زمین امر کردی که خواه، ناخواه به وجود آیند و آنها گفتند که ما با فرمانبرداری و طیب نفس خلق وَبِاسْمِکَ الَّذِی عَزَمْتَ بِهِ عَلَی عَصَا مُوسَی فَإِذا هِیَ تَلْقَفُ میشویم. و به حرمت اسمی که با آن، بر عصای موسی اراده کردی در نتیجه عصای او حیلههای ما یَأْفِکُونَ وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی صَرَفْتَ بِهِ قُلُوبَ السَّحَرَةِ ساحران را بلعید از تو درخواست میکنم به حرمت آن اسمت، که با آن، دلهای ساحران را به سوی إِلَیْکَ حَتَّی قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِینَ رَبِّ مُوسی وَهارُونَ أَنْتَ خود متمایل کردی تا جایی که آنها گفتند: «ما به پروردگار جهان هستی یعنی پروردگار موسی و هارون اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ وَ أَسْأَلُکَ بِالْقُدْرَةِ الَّتِی تُبْلِی بِهَا کُلَّ جَدِیدٍ ایمان آوردیم.»(10) تو خدا و پروردگار عالمیان هستی. و از تو میخواهم به حرمت قدرتی که هر چیز وَتُجَدِّدُ بِهَا کُلَّ بَالٍ وَأَسْأَلُکَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَکَ وَبِکُلِّ حَقٍّ جَعَلْتَهُ جدیدی را کهنه و هر چیز کهنهای را تازه میکند. از تو میخواهم به خاطر تمام حقوقی که داری و تمام عَلَیْکَ. إِنْ کَانَ هَذَا الْأَمْرُ خَیْراً لِی فِی دِینِی وَدُنْیَایَ وَآخِرَتِی حقوقی که بر عهده گرفتهای.(11) اگر این کاری که میخواهم انجام دهم، برای دین و دنیا و آخرت أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتُسَلِّمَ عَلَیْهِمْ تَسْلِیماً وَتُهَنِّیَهُ من مفید است، در این صورت بر محمّد و خاندان او سلام و درودت را بفرست و آن را وَتُسَهِّلَهُ عَلَیَّ وَتَلْطُفَ لِی فِیهِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. بر من سهل و آسان گردان و مرا درباره آن مورد لطف خود قرار بده، ای مهربانترین مهربانان. وَإِنْ کَانَ شَرّاً لِی فِی دِینِی وَدُنْیَایَ وَآخِرَتِی أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی اما اگر شرّ دین و دنیا و آخرت من در آن باشد، در این صورت بر محمّد و خاندانش مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتُسَلِّمَ عَلَیْهِمْ تَسْلِیماً وَأَنْ تَصْرِفَهُ عَنِّی بِمَا سلام و صلوات بفرست و مرا از آن به گونهای که خود میخواهی بازدار و مرا به قضای خودت شِئْتَ وَکَیْفَ شِئْتَ وَتُرْضِیَنِی بِقَضَائِکَ وَتُبَارِکَ لِی فِی قَدَرِکَ حَتَّی راضی کن و در تقدیراتت برای من وسعت عنایت کن تا جاییکه اگر چیزی را جلو انداختی، لَا أُحِبَّ تَعْجِیلَ شَیْءٍ أَخَّرْتَهُ وَلَا تَأْخِیرَ شَیْءٍ عَجَّلْتَهُ. فَإِنَّهُ تأخیرش را دوست نداشته باشم و اگر عقب انداختی، تعجیلش را دوست نداشته باشم. قطعاً لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ یَا عَلِیُّ یَا عَظِیمُ یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ. هیچ مانع و نیرویی غیر از خدا نیست. ای بالاتر و عظیمتر از هر چیزی ای صاحب جلالت و اکرام.
دعای دوم
استخاره با تسبیح از حضرت قائمعلیه السلام(12)
علامه حلیرحمه الله با چند واسطه از حضرت قائمعلیه السلام استخارهای را نقل میکند که از این قرار است:
ابتدا: ده بار سوره حمد، حداقل سه بار و لااقل یکبار قرائت شود.
بعد: ده بار سوره قدر قرائت شود.
سپس این دعا سه بار خوانده شود:
اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَخِیرُکَ لِعِلْمِکَ بِعَوَاقِبِ الْأُمُورِ وَأَسْتَشِیرُکَ لِحُسْنِ خدایا بیتردید از تو خیرخواهی میکنم، به خاطر اینکه تو از نتیجه کارها خبر داری و با تو مشورت ظَنِّی بِکَ فِی الْمَأْمُولِ وَالَْمحْذُورِ. اَللَّهُمَّ إِنْ کَانَ الْأَمْرُ الْفُلَانِیُّ میکنم؛ زیرا در خوب و بد امور حُسن ظن و اطمینان کاملی به تو دارم. خدایا اگر فلان قَدْ نِیطَتْ بِالْبَرَکَةِ أَعْجَازُهُ وَبِوَادِیهِ وَحُفَّتْ بِالْکَرَامَةِ أَیَّامُهُ کار اوّل و آخرش با برکت به هم برسد و شب و روز آن را با کرامت و برکت، احاطه کند، وَلَیَالِیهِ فَخِرْ لِی فِیهِ خِیَرَةً تَرُدُّ شَمُوسَهُ ذَلُولاً وَتَقْعَصُ أَیَّامَهُ در این صورت آن را برای من اختیار کن تا خورشیدش مطیع من باشد و روزهایش با شادی سُرُوراً. اَللَّهُمَّ إِمَّا أَمْرٌ فَأْتَمِرُ وَإِمَّا نَهْیٌ فَأَنْتَهِی سپری گردد. خدایا اگر امر آن کار میکنی، عمل میکنم. اگر نهی کنی، اقدام نمیکنم. اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَخِیرُکَ بِرَحْمَتِکَ خِیَرَةً فِی عَافِیَةٍ.
خدایا خیر خواهی میکنم با رحمت تو، انتخابی که در عافیت باشد.
بعد از آن نیت کرده و مقداری از تسبیح را میگیرد. آن را دو تا دو تا کم میکند. اگر در پایان دو تا ماند، خوب است و اگر فقط یکی ماند، بد است.
دعای سوم
استخاره با تکههای کاغذ
حمیری ضمن سؤالی از حضرت بقیة اللَّه سؤال میکند:
سؤال: برای کسی مشکلی پیش میآید که نمیداند چه کار بکند. دو انگشتر بر میدارد و در یکی مینویسد: بله انجام بده و در دیگری مینویسد: نه انجام نده. آنگاه مدام از خدا میخواهد که او را به راه پر خیر و برکت راهنمایی کند و سپس یکی از آنها را انتخاب میکند. هر کدام که آمد، طبق آن عمل میکند. آیا این نوع استخاره کردن جایز است؟
جواب: آنچه که سنت معصومعلیه السلام است، نماز و استخاره با تکههاست.(13)
دعاهای صادره برای دفع شر دشمنان و نیازهای بزرگ و استثنایی
دعای چهارم
قسمت اول
دعای فرج و گشایش مخصوص انبیاء از زبان امام زمانعلیه السلام(14)
محمّد بن علی علوی مصری نقل میکند که میان من و یکی از بزرگان شهرمان کدورتی پیش آمد که باعث شد من دچار گرفتاری بزرگی شوم و در مخمصه عجیبی گرفتار شوم. به گونهای که هیچ راه فراری برای خودم ندیدم. از این رو به حرم اجداد شریفم یعنی حرم امام حسینعلیه السلام پناه بردم. پانزده روز در آنجا ماندم. شب و روز تضرّع کردم و دعاخواندم تا اینکه حضرت قائمعلیه السلام را در خواب مشاهده کردم. خدا بر او و پدرانش بهترین تحیّات و سلامها را بفرستد.
در حالتی میان خواب و بیداری بودم، که ایشان به من فرمودند: عزیزم از فلانی ترسیدی؟
عرض کردم: بله اگر مرا پیدا کند، قصد دارد فلان جنایات را در حقّ من انجام بدهد. لذا برای شکایت، به سروران خودم پناه آوردهام. تا مرا از دست او خلاص کنند.
فرمود: تا به حال دعایی را که انبیا صلی الله علیه وآله برای گشایش گرفتاریها میخواندند، خواندهای؟
عرض کردم: چگونه دعا میکردند تا من هم دعا کنم.
فرمود: وقتی که شب جمعه شد، بلند شو و غسل کن و نمازت را بخوان. زمانی که از سجده شکر فارغ شدی. در حالیکه دو زانو نشستهای این دعا را با تمام خشیت و تضرّع بخوان. ایشان پنج شب پشت سر هم آمد و حرفهای قبلی و دعا را برایم تکرار کرد. تا اینکه دعا را حفظ کردم و دیگر ایشان به خوابم نیامدند.
از خواب بلند شدم، غسل کردم، لباسهایم را عوض نمودم، خودم را معطر ساخته و نماز شب را خواندم. و بر روی زانوانم نشستم و دعا را آن طور که فرموده بود، خواندم.
ایشان شب شنبه به خواب من آمد و فرمود: ای محمّد دعایت مستجاب شد و دشمنت کشته شد. خداوند او را در همان لحظه که دعا را تمام کردی، هلاک کرد.
زمانی که صبح شد، بلافاصله به حرم امام حسینعلیه السلام رفته و با ایشان وداع کردم و به سوی منزلم راه افتادم. مقداری از راه را رفته بودم پیکی را که فرزندانم به دنبال من فرستاده بودند، دیدم. آنها نوشته بودند مردی که از دست او فراری بودی. عدّهای را جمع کرده بود. آنها شب را به عیش و نوش پرداختند. وقتی که همه رفتند. او به همراه نوکرانش خوابید. وقتی که صبح شد و همه از خواب بیدار شدند. متوجّه شدند که او کوچکترین حرکتی هم ندارد. لحاف را از روی او کشیده و دیده اند که او از پشت گردن بریده شده و خونش جاریست. این اتفاق در شب جمعه افتاده است. آنها هم نمیدانند که چه کسی این کار را انجام داده است. زمانی که به منزل رسیدم و از زمان دقیق هلاکتش پرسیدم. متوجّه شدم که دقیقاً همزمان با پایان دعای من بوده است.
اما دعا:
رَبِّ مَنْ ذَا الَّذِی دَعَاکَ فَلَمْ تُجِبْهُ وَمَنْ ذَا الَّذِی سَأَلَکَ فَلَمْ تُعْطِهِ پروردگارا! کیست که تو را صدا بزند اما جوابش را نداده باشی. کیست که از تو و نداده باشی. وَمَنْ ذَا الَّذِی نَاجَاکَ فَخَیَّبْتَهُ أَوْ تَقَرَّبَ إِلَیْکَ فَأَبْعَدْتَهُ رَبِّ هَذَا درخواستی کند کیست که تو را بخواند و مأیوسش کنی. کیست که خود را به تو نزدیک کند فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ مَعَ عِنَادِهِ وَکُفْرِهِ وَعُتُوِّهِ وَادِّعَائِهِ الرُّبُوبِیَّةَ و تو دورش کنی. پروردگارا! فرعون مقتدر را با وجود تمام لجاجت و کفر و سرکشی لِنَفْسِهِ وَعِلْمِکَ بِأَنَّهُ لَایَتُوبُ وَلَایَرْجِعُ وَلَایَئُوبُ وَلَایُؤْمِنُ و ادّعای خداییاش و با وجود اینکه تو میدانستی او توبه نمیکند و بر نمیگردد و ایمان وَلَا یَخْشَعُ اسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ وَأَعْطَیْتَهُ سُؤْلَهُ کَرَماً مِنْکَ وَجُوداً نمیآورد و بنده خاشعی نمیشود. با وجود همه اینها دعایش را مستجاب کردی و خواستهاش وَقِلَّةَ مِقْدَارٍ لِمَا سَأَلَکَ عِنْدَکَ مَعَ عِظَمِهِ عِنْدَهُ أَخْذاً بِحُجَّتِکَ را دادی؛ زیرا تو بزرگواری و آنچه که او میخواست برای تو کوچک بود، اگر چه برای او عَلَیْهِ وَتَأْکِیداً لَهَا حِینَ فَجَرَ وَکَفَرَ وَاسْتَطَالَ عَلَی قَوْمِهِ وَتَجَبَّرَ بزرگ بوده باشد. این کار را کردی تا اتمام حجّت کرده باشی و آن را تأکید کنی. آن هم در وَبِکُفْرِهِ عَلَیْهِمُ افْتَخَرَ وَبِظُلْمِهِ لِنَفْسِهِ تَکَبَّرَ وَبِحِلْمِکَ عَنْهُ اسْتَکْبَرَ هنگامی که او گناه میکرد و کفر میورزید و بر قوم خود بزرگی میکرد. او تکبّر میورزید و با فَکَتَبَ وَحَکَمَ عَلَی نَفْسِهِ جُرْأَةً مِنْهُ أَنَّ جَزَاءَ مِثْلِهِ أَنْ یُغْرَقَ کفرش بر قوم خود افتخار میکرد و با ظلم به خود کبر میوزید و با حلم تو ادعاهای بزرگ فِی الْبَحْرِ فَجَزَیْتَهُ بِمَا حَکَمَ بِهِ عَلَی نَفْسِهِ إِلَهِی وَأَنَا عَبْدُکَ داشت. به همین خاطر تو بر خود واجب کردی که او را به خاطر جسارتش عذاب کنی و عذاب ابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ أَمَتِکَ مُعْتَرِفٌ لَکَ بِالْعُبُودِیَّةِ مُقِرٌّ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ مثل او، آن بود که او را در میان دریای نیل غرق کردی. خدایا من بنده تو و فرزند بنده و کنیز خَالِقِی لَا إِلَهَ لِی غَیْرُکَ وَلَا رَبَّ لِی سِوَاکَ مُقِرٌّ بِأَنَّکَ رَبِّی وَإِلَیْکَ تو هستم. به عبودیّت تو اعتراف میکنم. اقرار میکنم که تو خدا و خالق منی و خدایی جز تو إِیَابِی عَالِمٌ بِأَنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ وَتَحْکُمُ نیست. پروردگاری غیر از تو ندارم. اقرار میکنم که تو پروردگار منی و به سوی تو خواهم آمد. مَا تُرِیدُ لَا مُعَقِّبَ لِحُکْمِکَ وَلَا رَادَّ لِقَضَائِکَ وَأَنَّکَ الْأَوَّلُ وَالآْخِرُ میدانم که تو بر هرکاری توانایی و هر کاری که اراده کنی و هر حکمی که بخواهی میکنی. وَالظَّاهِرُ وَالْباطِنُ لَمْ تَکُنْ مِنْ شَیْءٍ وَلَمْ تَبِنْ عَنْ شَیْءٍ کُنْتَ قَبْلَ کسی حکمت را عقب نمیاندازد و قضایت را برنمیگرداند و تو اوّل و آخر و ظاهر و باطن همه کُلِّ شَیْءٍ وَأَنْتَ الْکَائِنُ بَعْدَ کُلِّ شَیْءٍ وَالْمُکَوِّنُ لِکُلِّ شَیْءٍ خَلَقْتَ چیز هستی. از هیچ چیز نیستی و از چیزی ساخته نشدهای. قبل از همه بودی و بعد از همه نیز کُلَّ شَیْءٍ بِتَقْدِیرٍ وَأَنْتَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ وَأَشْهَدُ أَنَّکَ کَذَلِکَ کُنْتَ خواهی بود و هستی بخش همه چیز نیز هستی. هر چیز را به اندازه آفریدی و شنوا و بینایی. وَتَکُونُ وَأَنْتَ حَیٌّ قَیُّومٌ لَا تَأْخُذُکَ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ وَلَا تُوصَفُ شهادت میدهم که تو همان طور بودی و خواهی بود. تو زنده و قوام بخشی و زمان و خواب بِالْأَوْهَامِ وَلَا تُدْرَکُ بِالْحَوَاسِّ وَلَا تُقَاسُ بِالْمِقْیَاسِ وَلَا تُشْبِهُ و افکار و حواس و مقایسات، هیچکدام گنجایش تو را ندارند. شبیه انسانها نیستی و تمام بِالنَّاسِ وَإِنَّ الْخَلْقَ کُلَّهُمْ عَبِیدُکَ وَإِمَاؤُکَ وَأَنْتَ الرَّبُّ وَنَحْنُ مخلوقات، بندگان و کنیزان تو هستند. تو پروردگار و ما مورد تحت تربیت هستیم. تو خالق الْمَرْبُوبُونَ وَأَنْتَ الْخَالِقُ وَ نَحْنُ الَْمخْلُوقُونَ وَأَنْتَ الرَّازِقُ و ما مخلوق، تو روزی دهنده و ما روزی خوار تو هستیم. با این حساب، همه ستایشها وَنَحْنُ الْمَرْزُوقُونَ فَلَکَ الْحَمْدُ یَاإِلَهِی إِذْ خَلَقْتَنِی بَشَراً سَوِیّاً متعلق به توست. ای خدای من، زمانی که مرا به صورت انسانی متعادل آفریدی و بینیاز وَجَعَلْتَنِی غَنِیّاً مَکْفِیّاً بَعْدَ مَا کُنْتُ طِفْلاً صَبِیّاً تُقَوِّتُنِی مِنَ الثَّدْیِ از دیگران ساختی در حالی که من در آغاز طفلی ضعیف بودم که از سینه، شیر گوارا لَبَناً مَرِیئاً وَغَذَّیْتَنِی غِذَاءً طَیِّباً هَنِیئاً وَجَعَلْتَنِی ذَکَراً مِثَالاً سَوِیّاً میخوردم، تو غذای پاک و گوارایی دادی و مرا مردی متعادل و سالم آفریدی. پس حمد فَلَکَ الْحَمْدُ حَمْداً إِنْ عُدَّ لَمْ یُحْصَ وَإِنْ وُضِعَ لَمْ یَتَّسِعْ لَهُ شَیْءٌ و ثنا مخصوص توست. ثنایی که اگر شمارش شود، به شمارش نیاید و اگر قرار داده شود، حَمْداً یَفُوقُ عَلَی جَمِیعِ حَمْدِ الْحَامِدِینَ وَیَعْلُو عَلَی حَمْدِ کُلِّ جایی وسعت آن را نداشته باشد. ثنایی مافوق ثنای همه ثناگویان که از حمد هر چیزی شَیْءٍ وَیُفَخِّمُ وَیُعَظِّمُ عَلَی ذَلِکَ کُلِّهِ وَکُلَّمَا حَمِدَ اللَّهَ شَیْءٌ بالاتر باشد و بر همه آنها و تمام کسانی که خدا را حمد و ثنا گفتهاند، غلبه یابد. وَالْحَمْدُ للَّهِِ کَمَا یُحِبُّ اللَّهُ أَنْ یُحْمَدَ وَالْحَمْدُ للَّهِِ عَدَدَ مَا خَلَقَ وَزِنَةَ خدا را ثنا میگویم. آن طور که دوست دارد ثنا شود. او را به تعداد مخلوقاتش و وزن مَا خَلَقَ وَزِنَةَ أَجَلِّ مَا خَلَقَ وَبِوَزْنَةِ [بِوَزْنِ أَخَفِّ مَا خَلَقَ وَبِعَدَدِ آنها و وزن بزرگترین آنها و کوچکترینشان و به تعداد کوچکترین مخلوقاتش حمد أَصْغَرِ مَا خَلَقَ وَالْحَمْدُ للَّهِِ حَتَّی یَرْضَی رَبُّنَا وَبَعْدَ الرِّضَا وَأَسْأَلُهُ و ستایش میکنم. او را ثنا میگویم تا جایی که راضی شود و از او میخواهم أَنْ یُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ یَغْفِرَ لِی رَبِّی وَأَنْ یَحْمَدَ تا بر محمّد و خاندانش درود بفرستد و مرا ببخشد و کار مرا نیکو گرداند لِی أَمْرِی وَیَتُوبَ عَلَیَّ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ. إِلَهِی وَإِنِّی أَنَا و توبهام را بپذیرد؛ زیرا او توبه پذیر و مهربان است. خدایا و این منم که أَدْعُوکَ وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ صَفْوَتُکَ أَبُونَا آدَمُعلیه السلام تو را میخوانم و از تو درخواست میکنم. با همان نامی که برگزیده تو پدرمان آدمعلیه السلام وَهُوَ مُسِیءٌ ظَالِمٌ حِینَ أَصَابَ الْخَطِیئَةَ فَغَفَرْتَ لَهُ خَطِیئَتَهُ وَتُبْتَ که به خودش ظلم کرد و مرتکب خطا شد. پس خطایش را پوشاندی و توبهاش را پذیرفتی عَلَیْهِ وَاسْتَجَبْتَ دَعْوَتَهُ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ و دعایش را مستجاب کردی و به او نزدیک بودی. ای نزدیک، از تو میخواهم تا عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی وَتَرْضَی عَنِّی بر محمّد و خاندانش درود و سلام فرستی و خطایم را ببخشی و از من راضی باشی. اگر از فَإِنْ لَمْ تَرْضَ عَنِّی فَاعْفُ عَنِّی فَإِنِّی مُسِیءٌ ظَالِمٌ خَاطِئٌ عَاصٍ من راضی نشدی اقلاً مرا ببخش؛ زیرا من گنهکاری هستم که به خودم ظلم کردم. که آقا، وَقَدْ یَعْفُو السَّیِّدُ عَنْ عَبْدِهِ وَلَیْسَ بِرَاضٍ عَنْهُ وَأَنْ تُرْضِیَ عَنِّی حتی اگر از بندهاش راضی نباشد، از او بگذرد. خلقت را از من راضی کن خطاکاری معصیت کارم خَلْقَکَ وَتُمِیطَ عَنِّی حَقَّکَ. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ و این طبیعی است و از حقی که به گردنم داری، بگذر. الهی همین طور درخواست میکنم با اسمائی إِدْرِیسُعلیه السلام فَجَعَلْتَهُ صِدِّیقاً نَبِیّاً وَرَفَعْتَهُ مَکَاناً عَلِیّاً وَاسْتَجَبْتَ که ادریس با آنها تو را خواند تو نیز او را صدیق و نبی قرار دادی و به او جایگاه بلندی دُعَاءَهُ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ عنایت کردی و دعایش را مستجاب کردی و نزدیک او بودی، بر محمّد و خاندانش وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَجْعَلَ مآبِی إِلَی جَنَّتِکَ وَمَحَلِّی فِی رَحْمَتِکَ درود بفرست و بازگشتم را به بهشت و جایگاهم را در رحمتت قرار بده و مرا با عفو وَتُسْکِنَنِی فِیهَا بِعَفْوِکَ وَتُزَوِّجَنِی مِنْ حُورِهَا بِقُدْرَتِکَ یَا قَدِیرُ. خودت در آن ساکن کن و از حور بهشت، همسری برایم عنایت کن، با قدرت بیپایانت، ای توانا. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ نُوحٌعلیه السلام إِذْ نَادَی رَبَّهُ الهی، همین طور درخواست میکنم با اسمائی که نوح با آنها تو را خواند. زمانی که صدا وَهُوَ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ کرد. «پروردگارا من مغلوب شدهام، مرا یاری کن. درهای آسمان را با آبی ریزان، به رویش وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُوناً فَالْتَقَی الْماءُ عَلی أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ وَحَمَلْناهُ گشودیم و چشمههای زمین را شکافتیم. آب برای کاری که مقدّر شده بود، فرو ریخت. وَنَجَّیْنَاهُ عَلی ذاتِ أَلْواحٍ وَدُسُرٍ فَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهُ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً او را بر روی چوبها و میخها نجات دادیم.»(15) دعایش را مستجاب کردی و نزدیک او بودی. یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُنْجِیَنِی مِنْ ظُلْمِ ای نزدیک. پس بر محمّد و خاندانش درود بفرست و مرا از ظلم کسی که قصد ظلم کردن مَنْ یُرِیدُ ظُلْمِی وَتَکُفَّ عَنِّی شَرَّ کُلِّ سُلْطَانٍ جَائِرٍ وَعَدُوٍّ قَاهِرٍ به من را دارد، نجات بده و شرّ هر سلطان ظالم و دشمن بیرحم و تحقیر کننده توانا وَمُسْتَخِفٍّ قَادِرٍ وَجَبَّارٍ عَنِیدٍ وَکُلِّ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ وَإِنْسِیٍّ شَدِیدٍ و متکبّر لجوج و هر شیطان انسی، که مرا قصد کرده است و مکر هر حیلهگر را وَکَیْدِ کُلِّ مَکِیدٍ یَا حَلِیمُ یَا وَدُودُ. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی از من دور کن. ای بردبار و ای دلسوز الهی و درخواست میکنم با اسمها، دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ صَالِحٌعلیه السلام فَنَجَّیْتَهُ مِنَ الْخَسْفِ وَأَعْلَیْتَهُ که با آن آنها بنده و فرستادهات صالحعلیه السلام تو را خواند تو نیز او را از خفّت و ذلّت عَلَی عَدُوِّهِ وَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهُ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ نجات دادی و او را بر دشمنانش مسلط کردی و دعایش را مستجاب نمودی و نزدیک او بودی. عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُخَلِّصَنِی مِنْ شَرِّ مَا یُرِیدُ بِی أَعْدَائِی بر محمّد و خاندانش درود و سلام فرست و مرا از شرّ نیّات بد دشمنانم بِهِ وَیَبْغِی لِی حُسَّادِی وَتَکْفِیَنِیهِمْ بِکِفَایَتِکَ وَتَتَوَلَّانِی بِوَلَایَتِکَ و حسادت کنندگانم، نجات بده و جلوی شرّشان را بگیر و مرا ولایت پذیر ولایت خویش کن. وَتَهْدِیَ قَلْبِی بِهُدَاکَ وَتُؤَیِّدَنِی بِتَقْوَاکَ وَتُبَصِّرَنِی بِمَا فِیهِ رِضَاکَ دلم را به نورت هدایت کن و مرا با تقوا کمک کن و به اموری که رضای تو در آن است، وَتُغْنِیَنِی بِغِنَاکَ یَا حَلِیمُ. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ آگاهم نما و با غنای خودت، مرا بینیاز کن ای بردبار. الهی و در خواست میکنم عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ وَخَلِیلُکَ إِبْرَاهِیمُعلیه السلام حِینَ أَرَادَ نُمْرُودُ إِلْقَاءَهُ فِی النَّارِ فَجَعَلْتَ النَّارَ عَلَیْهِ بَرْداً وَسَلَاماً وَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهُ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً و تو آن را خنک و خوشایند کردی و دعایش را مستجاب کردی و به او نزدیک بودی. یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُبَرِّدَ عَنِّی حَرَّ بر محمّد و خاندانش درود فرست و حرارت آتشت را بر من خنک گردان و زبانههایش نَارِکَ وَتُطْفِئَ عَنِّی لَهِیبَهَا وَتَکْفِیَنِی حَرَّهَا وَتَجْعَلَ نَائِرَةَ أَعْدَائِی فِی را خاموش کن. آتشی را که دشمنانم برافروختهاند، در موها و لباسهای خودشان قرار بده. شِعَارِهِمْ وَدِثَارِهِمْ وَتَرُدَّ کَیْدَهُمْ فِی نَحْرِهِمْ وَتُبَارِکَ لِی فِیَما أَعْطَیْتَنِیهِ حیلههایشان را به خودشان برگردان و در آنچه که به من عنایت کردهای، وسعت بخش. کَمَا بَارَکْتَ عَلَیْهِ وَعَلَی آلِهِ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ الْحَمِیدُ الَْمجِیدُ. همان طور که بر محمّد و خاندانش برکت دادی. بیشک تو بخشنده و ستوده و اهل بخشش هستی. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِالْاِسْمِ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ إِسْمَاعِیلُعلیه السلام فَجَعَلْتَهُ الهی و درخواست میکنم با نامی که اسماعیل با آن تو را خواند و او را نَبِیّاً وَرَسُولاً وَجَعَلْتَ لَهُ حَرَمَکَ مَنْسَکاً وَمَسْکَناً وَمَأْوًی وَاسْتَجَبْتَ نبی و رسول کردی و حَرَمت را عبادتگاه و منزل او قرار دادی. دعایش را لَهُ دُعَاءَهُ رَحْمَةً مِنْکَ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی از سر رحمتت پذیرفتی و به او نزدیک بودی ای نزدیک. بر محمّد مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَفْسَحَ لِی فِی قَبْرِی وَتَحُطَّ عَنِّی وِزْرِی و خاندانش درود فرست و قبرم را وسعت بخش و گناهانم را بسوزان وَتَشُدَّ لِی أَزْرِی وَتَغْفِرَ لِی ذَنْبِی وَتَرْزُقَنِی التَّوْبَةَ بِحَطِّ السَّیِّئَاتِ و پایههایم را محکم کن و گناهانم را ببخش و توبه و افزایش نعمات وَتَضَاعُفِ الْحَسَنَاتِ وَکَشْفِ الْبَلِیَّاتِ وَرِبْحِ التِّجَارَاتِ وَدَفْعِ مَعَرَّةِ و از میان رفتن بلایا و سود آور شدن تجارات و دفع شرّ خبرچینها را روزیم کن. السِّعَایَاتِ إِنَّکَ مُجِیبُ الدَّعَوَاتِ وَمُنْزِلُ الْبَرَکَاتِ وَقَاضِی الْحَاجَاتِ چرا که تو دعاها را مستجاب و برکات را نازل و حوائج را برطرف کننده و خیرات وَمُعْطِی الْخَیْرَاتِ وَجَبَّارُ السَّمَاوَاتِ. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِمَا سَأَلَکَ بِهِ را عنایت کننده و آسمانها را اداره کننده هستی. الهی و درخواست میکنم با نامهایی ابْنُ خَلِیلِکَ الَّذِی نَجَّیْتَهُ مِنَ الذَّبْحِ وَفَدَیْتَهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ وَقَلَبْتَ لَهُ که فرزند ابراهیم، که او را از قربانی شدن نجات
قسمت دوم
دادی و او را با ذبحی عظیم نجات دادی. الْمِشْقَصَ حَتَّی نَاجَاکَ مُوقِناً بِذَبْحِهِ رَاضِیاً بِأَمْرِ وَالِدِهِ وَاسْتَجَبْتَ او را در قربانگاه غلطاندی تا اینکه با یقین به ذبح شدن تو را خواند. در حالی که لَهُ دُعَاءَهُ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ راضی به دستور پدرش بود و تو دعایش را مستجاب کردی و نزدیک او بودی ای نزدیک. وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُنْجِیَنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ وَبَلِیَّةٍ وَتَصْرِفَ عَنِّی بر محمّد و آل او درود فرست و مرا از گرفتار و بلا نجات بده و هر نوع ظلمت کُلَّ ظُلْمَةٍ وَخِیمَةٍ وَتَکْفِیَنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أُمُورِ دُنْیَایَ وَآخِرَتِی ترسناک را از من بازگردان و تمام مسائل مهم دنیوی و اُخرویم را برآورده ساز وَمَا أُحَاذِرُهُ وَأَخْشَاهُ وَمِنْ شَرِّخَلْقِکَ أَجْمَعِینَ بِحَقِّ آلِ یس. و از تمام آنچه که میترسم از شر مخلوقاتت حفظ کن. به حقّ آل یاسین. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ لُوطٌ فَنَجَّیْتَهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْخَسْفِ الهی و درخواست میکنم با نامی که لوط با آن تو را خواند و به همراه نزدیکانش وَالْهَدْمِ وَالْمَثْلِ وَالشِّدَّةِ وَالْجَهْدِ وَأَخْرَجْتَهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ از ذلّت و بدبختی نجات یافتند. تو نیز آنها را از گرفتاری بزرگ خارج کردی وَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهُ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ و دعایش را مستجاب ساختی و همراه او بودی ای نزدیک. بر محمّد و آلش درود وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَأْذَنَ بِجَمْعِ مَا شُتِّتَ مِنْ شَمْلِی وَتُقِرَّ عَیْنَیَّ بِوَلَدِی فرست و اراده کن تا شاخ و برگ پراکندهام جمع شوند. فرزندان و نزدیکان و مال وَأَهْلِی وَمَالِی وَتُصْلِحَ لِی أُمُورِی وَتُبَارِکَ لِی فِی جَمِیعِ أَحْوَالِی و هر چیزی که باعث روبهراهی زندگیام میشود، و در تمام احوال به زندگیام وسعت بخش. وَتُبَلِّغَنِی فِی نَفْسِی آمَالِی وَتُجِیرَنِی مِنَ النَّارِ وَتَکْفِیَنِی شَرَّ الْأَشْرَارِ به آروزهایم برسان و از آتش نجات بده و از شرّ اشرار حفظم کن. به برکت بِالْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیَارِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرَارِ وَنُورِ الْأَنْوَارِ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ برگزیدگان بندگانت، ائمه خوبان و نورهای درخشان، محمّد و خاندان الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ الْأَخْیَارِ الْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیِّینَ وَالصَّفْوَةِ الْمُنْتَجَبِینَ پاکش که برگزیدگان و امامان و پاکان و انتخاب شدگان و نجیبان هستند. صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَتَرْزُقَنِی مُجَالَسَتَهُمْ وَتَمُنَّ عَلَیَّ بِمُرَافَقَتِهِمْ وَتُوَفِّقَ لِی صُحْبَتَهُمْ مَعَ أَنْبِیَائِکَ الْمُرْسَلِینَ وَمَلَائِکَتِکَ را بر من عنایت کن و مرا به همراهیشان موفق بدار، در کنار انبیای مرسل و ملائکه الْمُقَرَّبِینَ وَعِبَادِکَ الصَّالِحِینَ وَأَهْلِ طَاعَتِکَ أَجْمَعِینَ وَحَمَلَةِ عَرْشِکَ مقرب و بندگان صالح و اهل اطاعت و حمل کنندگان عرش و بزرگان ملائکه الهی. وَالْکَرُوبِیِّینَ. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی سَأَلَکَ بِهِ یَعْقُوبُعلیه السلام الهی و درخواست میکنم با آن نامی که یعقوب با آن تو را خواند و دعایش را بعد وَقَدْ کُفَّ بَصَرُهُ وَشُتِّتَ جَمْعُهُ وَفَقَدَ قُرَّةَ عَیْنِهِ ابْنَهُ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ از کور شدن چشمان و پراکنده شدن قوا و گم شدن عزیزش یوسف، مستجاب کردی دُعَاءَهُ وَجَمَعْتَ شَمْلَهُ وَأَقْرَرْتَ عَیْنَهُ وَکَشَفْتَ ضُرَّهُ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً و قوایش را جمع کردی و چشمش را بینا و گرفتاریش را برطرف ساختی. آری تو یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَأْذَنَ لِی بِجَمْعِ مَا به او نزدیک بودی ای نزدیک. بر محمّد و آل او درود بفرست و اراده کن تا از تَبَدَّدَ مِنْ أَمْرِی وَتُقِرَّ عَیْنِی بِوَلَدِی وَأَهْلِی وَمَالِی وَتُصْلِحَ لِی شَأْنِی دست رفتههایم جمع شوند، فرزندان و خانواده و ثروتم مایه سعادتم بوده و تمام کُلَّهُ وَتُبَارِکَ لِی فِی جَمِیعِ أَحْوَالِی وَتُبَلِّغَنِی فِی نَفْسِی آمَالِی وَتُصْلِحَ اموراتم را سر و سامان دهی و همه احوالم را بابرکت کنی و مرا به آروزهایم برسانی و اعمالم لِی أَفْعَالِی وَتَمُنَّ عَلَیَّ یَا کَرِیمُ یَا ذَا الْمَعَالِی بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ را اصلاح کنی و بر من عنایت کنی ای بزرگوار ای بلند مرتبه با رحمت وسیعت ای الرَّاحِمِینَ. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ مهربانترین مهربانان. الهی و درخواست میکنم با نامی که بنده و پیامبرت یوسف یُوسُفُعلیه السلام فَنَجَّیْتَهُ مِنْ غَیَابَتِ الْجُبِّ وَکَشَفْتَ ضُرَّهُ وَکَفَیْتَهُ کَیْدَ إِخْوَتِهِ وَجَعَلْتَهُ بَعْدَ الْعُبُودِیَّةِ مَلِکاً وَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهُ وَکُنْتَ مِنْهُ و حیله برادرانش را بیاثر ساختی و او را از غلامی به پادشاهی رساندی و پیوسته قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَدْفَعَ همراه او بودی، ای نزدیک. بر محمّد و آل او درود فرست و مکر تمام حیلهگران عَنِّی کَیْدَ کُلِّ کَائِدٍ وَشَرَّ کُلِّ حَاسِدٍ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. و شرّ تمام حسودان را از من دور کن. چرا که تو بر هر چیزی توانا هستی. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ مُوسَی بْنُ الهی و درخواست میکنم با نامی که بنده و پیامبرت موسی بن عمران با آن تو را خواند. عِمْرَانَ إِذْ قُلْتَ تَبَارَکْتَ وَتَعَالَیْتَ وَنادَیْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ آنجا که فرمودهای: او را از جانب طور صدا زدیم و او را برای مناجات خود مقرب وَقَرَّبْناهُ نَجِیّاً وَضَرَبْتَ لَهُ طَرِیقاً فِی الْبَحْرِ یَبَساً وَنَجَّیْتَهُ وَمَنْ تَبِعَهُ مِنْ ساختیم.(16) برای او راهی خشک و هموار در میان دریا درست کردی و او را به همراه بَنِی إِسْرَائِیلَ وَأَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَهامانَ وَجُنُودَهُما وَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ بنیاسرائیل نجات دادی و فرعون و هامان را به همراه لشکریانشان غرق کردی و دعایش وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ را مستجاب نمودی. آری تو به او نزدیک بودی، ای نزدیک. بر محمّد و خاندانش درود وَأَنْ تُعِیذَنِی مِنْ شَرِّ خَلْقِکَ وَتُقَرِّبَنِی مِنْ عَفْوِکَ وَتَنْشُرَ عَلَیَّ مِنْ فرست و مرا در پناه خود از شرّ خَلقت حفظ کن و به عفو خود نزدیک کن و نعمتهایت فَضْلِکَ مَا تُغْنِینِی بِهِ عَنْ جَمِیعِ خَلْقِکَ وَیَکُونُ لِی بَلَاغاً أَنَالُ بِهِ را به اندازهای عنایت کن که از همه خلقت بینیاز شوم و با آن به مغفرت و رضایتت مَغْفِرَتَکَ وَرِضْوَانَکَ یَا وَلِیِّی وَوَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِالإْسْمِ دست یابم. ای ولیّ من و هر بنده مؤمنی. الهی و درخواست میکنم با اسمی که بنده الَّذِی دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ دَاوُدُ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ وَسَخَّرْتَ لَهُ و پیامبرت داود با آن تو را خواند و دعایش را مستجاب کردی و کوهها و پرندهها الْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ مَعَهُ بِالْعَشِیِّ وَالْإِبْکَارِ وَالطَّیْرَ مَحْشُورَةً کُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ را مطیع او ساختی تا صبح و شام، با او تسبیح گویند و همگی به سوی او برگردند. وَشَدَّدْتَ مُلْکَهُ وَآتَیْتَهُ الْحِکْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ وَأَلَنْتَ لَهُ الْحَدِیدَ حکومتش را مستحکم کردی و حکمت و قضاوت دادی و آهن را در دستش نرم ساختی وَعَلَّمْتَهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَهُمْ وَغَفَرْتَ ذَنْبَهُ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ و روش ساختن زره را به او آموختی و از خطایش گذشتی و همیشه با او بودی، ای نزدیک. تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُسَخِّرَ لِی جَمِیعَ أُمُورِی وَتُسَهِّلَ بر محمّد و خاندانش درود بفرست و تمام اموراتم را مطیع ارادهام کن و تقدیراتم لِی تَقْدِیرِی وَتَرْزُقَنِی مَغْفِرَتَکَ وَعِبَادَتَکَ وَتَدْفَعَ عَنِّی ظُلْمَ الظَّالِمِینَ را آسان گردان و مغفرت و عبادتت را روزیم کن و ظلم ظالمان و حیله دشمنان وَکَیْدَ الْمُعَانِدِینَ وَمَکْرَ الْمَاکِرِینَ وَسَطَوَاتِ الْفَرَاعِنَةِ الْجَبَّارِینَ وَحَسَدَ و مکّاران و قهر و غلبه فرعونها و حسد حسودان را از من برطرف کن. الْحَاسِدِینَ یَا أَمَانَ الْخَائِفِینَ وَجَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ وَثِقَةَ الْوَاثِقِینَ وَذَرِیعَةَ ای امان ترسیدگان و پناه پناهندگان و تکیهگاه تکیه کنندگان و وسیله الْمُؤْمِنِینَ وَرَجَاءَ الْمُتَوَکِّلِینَ وَمُعْتَمَدَ الصَّالِحِینَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. مؤمنان و امید توکّلکنندگان و تکیه گاه صالحان ای مهربانترین مهربانان. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِالإْسْمِ الَّذِی سَأَلَکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ سُلَیَْمانُ الهی و درخواست میکنم. خدایا با اسمی که بنده و پیامبر تو سلیمان با آن تو را خواند. بْنُ دَاوُدَعلیهما السلام إِذْ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مُلْکاً لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ زمانی که گفت: «پروردگارا مُلکی را به من بده که غیر از من به کسی نخواهی داد. أَنْتَ الْوَهَّابُ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ وَأَطَعْتَ لَهُ الْخَلْقَ وَحَمَلْتَهُ عَلَی الرِّیحِ بیشک تو بخشندهای»(17) تو نیز دعایش را مستجاب کردی و مخلوقاتت را مطیعش کردی و مرکبش وَعَلَّمْتَهُ مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَسَخَّرْتَ لَهُ الشَّیَاطِینَ مِنْ کُلِّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ را باد قرار دادی و زبان پرندگان را به او آموختی و شیاطین و اجنّه را فرمانبرادرش کردی، تا کار وَآخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفادِ هَذَا عَطَاؤُکَ عَطَاءُ غَیْرِکَ وَکُنْتَ مِنْهُ بنّایی و غوّاصی را انجام دهند برخی نیز در زنجیرها زندانی شدند. این همه، عطایای تو بود. قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَهْدِیَ لِی قَلْبِی نه عطایای غیر تو. آری تو همیشه با او بودی ای نزدیک. بر محمّد و خاندانش درود بفرست و قلبم را وَتَجْمَعَ لِی لُبِّی وَتَکْفِیَنِی هَمِّی وَتُؤْمِنَ خَوْفِی وَتَفُکَّ أَسْرِی وَتَشُدَّ هدایت کن و پراکندگی های عقلم را جمع کن و غم و اندوهم را برطرف کن و ترسم را به امنیّت، بدل أَزْرِی وَتُمْهِلَنِی وَتُنَفِّسَنِی وَتَسْتَجِیبَ دُعَائِی وَتَسْمَعَ نِدَائِی وَلَا تَجْعَلَ کن و اسارتم را پایان بخش و کمرم را محکم نما و به من مهلت بده و دعایم را مستجاب کن و به فِی النَّارِ مَأْوَایَ وَلَا الدُّنْیَا أَکْبَرَ هَمِّی وَأَنْ تُوَسِّعَ عَلَیَّ رِزْقِی حرفهایم گوش بده و بازگشتم را در آتش قرار نده. همتم را صرف دنیا نکن و بر روزیم وسعتبخش وَتُحَسِّنَ خَلْقِی وَتُعْتِقَ رَقَبَتِی فَإِنَّکَ سَیِّدِی وَمَوْلَایَ وَمُؤَمَّلِی. و خلقم را نیکو گردان و گردنم را از آتش رها کن ؛ زیرا تو سیّد و سرور و آرزوی من هستی. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ أَیُّوبُ لَمَّا حَلَّ بِهِ الْبَلَاءُ الهی و درخواست میکنم خدایا با اسمی که ایوب تو را خواند. زمانی که بلا بعد از بَعْدَ الصِّحَّةِ وَنَزَلَ السُّقْمُ مِنْهُ مَنْزِلَ الْعَافِیَةِ وَالضِّیقُ بَعْدَ السَّعَةِ صحت و بیماری بعد از عافیت و فقر بعد از ثروت به او روی آورد. تو نیز فَکَشَفْتَ ضُرَّهُ وَرَدَدْتَ عَلَیْهِ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ حِینَ نَادَاکَ دَاعِیاً گرفتاریش را برطرف کردی و تو دو برابر آنچه را که از او گرفته بودی - فرزندان - به او لَکَ رَاغِباً إِلَیْکَ رَاجِیاً لِفَضْلِکَ شَاکِیاً إِلَیْکَ رَبِّ إِنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ برگرداندی. آنگاه که تو را با شوق و امید به احسانت صدا زد و گلایه کرد و گفت: «پروردگارا، وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ وَکَشَفْتَ ضُرَّهُ وَکُنْتَ گرفتاری مرا مبتلا کرده است در حالی که تو مهربانترین مهربانان هستی.»(18) دعایش را مستجاب مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَکْشِفَ کردی و گرفتاریش را برطرف ساختی و همیشه به او نزدیک بودی ای نزدیک. بر محمّد و خاندانش ضُرِّی وَتُعَافِیَنِی فِی نَفْسِی وَأَهْلِی وَمَالِی وَوُلْدِی وَإِخْوَانِی فِیکَ درود بفرست و گرفتاری را برطرف کن و در جان و اهل و مال و فرزندان و برادران عَافِیَةً بَاقِیَةً شَافِیَةً کَافِیَةً وَافِرَةً هَادِیَةً نَامِیَةً مُسْتَغْنِیَةً عَنِ الْأَطِبَّاءِ ایمانیام عافیت بده. عافیتی همیشگی فراگیر و کافی و فزاینده و بینیاز کننده از پزشکان وَالْأَدْوِیَةِ وَتَجْعَلَهَا شِعَارِی وَدِثَارِی وَتُمَتِّعَنِی بِسَمْعِی وَبَصَرِی و دواها، عافیت را لباس و لحاف من بکن. مرا از گوش و چشمم بهرهمند ساز و آن وَتَجْعَلَهُمَا الْوَارِثَیْنِ مِنِّی إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ دو را جانشین من قرار ده. تو بر هر چیزی توانایی. الهی و درخواست میکنم بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ یُونُسُ بْنُ مَتَّیعلیه السلام فِیبَطْنِ الْحُوتِ حِینَ نَادَاکَ با اسمی که یونس بن مَتی در شکم نهنگ تو را در ظلمتهای سه گانه خواند و گفت: فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ «خدایی جز تو نیست و تو منزّهی من مقصّرم و تو مهربانترین مهربانان هستی.»(19) وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ وَأَنْبَتَّ عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ دعایش را مستجاب کردی و درختی از کدو برایش رویاندی و به سوی صد هزار نفر یَقْطِینٍ وَأَرْسَلْتَهُ إِلی مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ و بلکه بیشتر فرستادی و پیوسته به او نزدیک بودی ای نزدیک. بر محمّد و خاندانش أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَسْتَجِیبَ دُعَائِی وَتُدَارِکَنِی درود بفرست و دعایم را مستجاب کن و مرا با عفو خودت نجات بده؛ زیرا من در دریای ظلم بِعَفْوِکَ فَقَدْ غَرِقْتُ فِی بَحْرِ الظُّلْمِ لِنَفْسِی وَرَکِبَتْنِی مَظَالِمُ کَثِیرَةٌ لِخَلْقِکَ به خودم، غرق شدهام و ظلمهای فراوانی به گردن دارم. بر محمّد و خاندانش درود بفرست عَلَیَّ وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْتُرْنِی مِنْهُمْ وَأَعْتِقْنِی مِنَ النَّارِ و آبروی مرا نزد ایشان نبر و مرا از آتش نجات بده و مرا در همین شرایطی که هستم، و اجْعَلْنِی مِنْ عُتَقَائِکَ وَطُلَقَائِکَ مِنَ النَّارِ فِی مَقَامِی هَذَا بِمَنِّکَ یَا مَنَّانُ. از آزاد شدگان و رهایی یافتگان از دوزخ قرار بده. با فضل عنایتت، ای منّان. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ عِیسَی ابْنُ الهی و درخواست میکنم با اسمی که بنده و پیامبرت عیسی بن مریم تو را با آن خواند. مَرْیَمَعلیه السلام إِذْ أَیَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَأَنْطَقْتَهُ فِی الْمَهْدِ فَأَحْیَا بِهِ الْمَوْتَی زمانی که او را با روح القدس یاری کردی و در گهواره به سخن آوردی. او مردهها وَأَبْرَأَ بِهِ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِکَ وَخَلَقَ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَصَارَ را زنده کرد و کورهای مادرزاد و پیسیها را شفا داد و از گل مجسمه پرندهای طَائِراً بِإِذْنِکَ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ را ساخت و با اذن تو تبدیل به پرنده شد. تو به او نزدیک بودی ای نزدیک. بر محمّد وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُفْرِغَنِی لِمَا خَلَقْتَ لَهُ وَلَا تَشْغَلَنِی بِمَا تَکَفَّلْتَهُ لِی و خاندانش درود بفرست و مرا به کاری که برای آن آفریدی، مشغول کن و به آنچه که خود وَتَجْعَلَنِی مِنْ عُبَّادِکَ وَزُهَّادِکَ فِی الدُّنْیَا وَمِمَّنْ خَلَقْتَهُ لِلْعَافِیَةِ به عهده گرفتهای مشغولم نکن و مرا در دنیا از بندگان عابد و زاهد و کسانی که برای وَهَنَّأْتَهُ بِهَا مَعَ کَرَامَتِکَ یَا کَرِیمُ یَا عَلِیُّ یَا عَظِیمُ. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ عافیت خلق کردی قرار بده. ای بزرگوار ای والا مرتبه و با عظمت. الهی و درخواست میکنم بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ آصَفُ بْنُ بَرْخِیَا عَلَی عَرْشِ مَلِکَةِ سَبَإٍ فَکَانَ با نامی که عاصف بن برخیا، با آن تو را خواند و تخت پادشاهی ملکه سبا را در کمتر از أَقَلَّ مِنْ لَحْظَةِ الطَّرْفِ حَتَّی کَانَ مُصَوَّراً بَیْنَ یَدَیْهِ فَلَمَّا رَأَتْهُ یک چشم به هم زدن حاضر کرد. ملکه سبا آن را در مقابل خود دید. به او گفته شد. قِیلَ أَ هَکَذَا عَرْشُکِ قَالَتْ کَأَنَّهُ هُوَ فَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهُ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً «آیا تخت تو این طور بود؟ گفت: گویا همان است.»(20) دعایش را مستجاب کردی یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُکَفِّرَ عَنِّی سَیِّئَاتِی و همیشه نزدیک او بودی ای نزدیک. بر محمّد و آل او درود بفرست و گناهانم را بیامرز وَتَقَبَّلَ مِنِّی حَسَنَاتِی وَتَقَبَّلَ تَوْبَتِی وَتَتُوبَ عَلَیَّ وَتُغْنِیَ فَقْرِی وَتَجْبُرَ و حسناتم را بپذیر و توبهام را قبول کن و فقرم را با بینیازی و شکستگیم را با التیام برطرف کن کَسْرِی وَتُحْیِیَ فُؤَادِی بِذِکْرِکَ وَتُحْیِیَنِی فِی عَافِیَةٍ وَتُمِیتَنِی فِی عَافِیَةٍ. و قلبم را با ذکرت زنده نما و زندگیام را در عافیت قرار بده و با عافیت بمیران. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِالِاسْمِ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ زَکَرِیَّاعلیه السلام حِینَ الهی و درخواست میکنم با نامی که بنده و پیامبرت زکریا با آن تو را خواند. آنگاه که سَأَلَکَ دَاعِیاً رَاجِیاً لِفَضْلِکَ فَقَامَ فِی الِْمحْرَابِ یُنَادِی نِدَاءً خَفِیّاً فَقَالَ با امید به احسانت دعا کرد و در محراب ایستاد و به آرامی نجوا کرد: «پروردگارا، فرزندی رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ برایم عنایت کن تا از من و آل یعقوب ارث ببرد و او را فرزندی شایسته قرار بده»(21) رَبِّ رَضِیّاً فَوَهَبْتَ لَهُ یَحْیَی وَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً تو نیز یحیی را به او دادی و دعایش را مستجاب کردی و به او نزدیک بودی ای نزدیک. یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُبْقِیَ لِی أَوْلَادِی بر محمّد و خاندانش درود فرست و فرزندانم را برایم نگه دار و مرا از آنها بهرهمند ساز. وَأَنْ تُمَتِّعَنِی بِهِمْ وَتَجْعَلَنِی وَإِیَّاهُمْ مُؤْمِنِینَ لَکَ رَاغِبِینَ فِی ثَوَابِکَ من و آنها را از مؤمنینی که با علاقه به دنبال ثواب تو هستند و از دوزخت ترسانند. امید خَائِفِینَ مِنْ عِقَابِکَ رَاجِینَ لِمَا عِنْدَکَ آیِسِینَ مِمَّا عِنْدَ غَیْرِکَ حَتَّی به احسانت دوختهاند و از آنچه که در دست غیر توست، چشم طمع بستهاند، قرار بده و ما را تُحْیِیَنَا حَیَاةً طَیِّبَةً وَتُمِیتَنَا مَیِّتَةً طَیِّبَةً إِنَّکَ فَعَّالٌ لِمَا تُرِیدُ. به زندگی پاک و مرگ پاکیزه برسان. بیشک تو هر کاری را که اراده کنی، انجام میدهی. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِالِاسْمِ الَّذِی سَأَلَتْکَ بِهِ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ س إِذْ قالَتْ رَبِّ الهی و درخواست میکنم با نامی که زن فرعون با آن تو را خواند. آنگاه که گفت: «پروردگارا ابْنِ لِی عِنْدَکَ
قسمت سوم
بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ مرا از دست فرعون و عاملان او و قوم ظالم، نجات بده و خانهای در جوار رحمت خود و در الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْتَ لَهَا دُعَاءَهَا وَکُنْتَ مِنْهَا قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ بهشت برایم درست کن»(22) تو نیز دعایش را مستجاب کردی و نزدیک او بودی ای نزدیک. تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُقِرَّ عَیْنِی بِالنَّظَرِ إِلَی جَنَّتِکَ بر محمّد وآل او درود بفرست و چشمانم را به دیدار بهشت و دوستانت روشن کن. وَأَوْلِیَائِکَ وَتُفَرِّحَنِی بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَتُؤْنِسَنِی بِهِ وَبِآلِهِ وَبِمُصَاحَبَتِهِمْ مرا با محمّد و خاندانش شاد و با آنها و به همراهی و رفاقت با ایشان مأنوس گردان. وَمُرَافَقَتِهِمْ وَتُمَکِّنَ لِی فِیهَا وَتُنْجِیَنِی مِنَ النَّارِ وَمَا أُعِدَّ لِأَهْلِهَا مِنَ مرا در بهشت جا بده و به واسطه مغفرتت مرا، از آتش و هر آنچه که برای اهل آن آماده السَّلَاسِلِ وَالْأَغْلَالِ وَالشَّدَائِدِ وَالْأَنْکَالِ وَأَنْوَاعِ الْعَذَابِ بِعَفْوِکَ. کردهای از قبیل زنجیرها و گرفتاریها و لجامهای آهنی و انواع عذاب نجات بخش. اِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَتْکَ عَبْدَتُکَ وَصِدِّیقَتُکَ مَرْیَمُ الْبَتُولُ الهی و درخواست میکنم با نامی که کنیز و صدّیقهات مریم، برگزیده و مادر مسیح وَأُمُّ الْمَسِیحِ الرَّسُولِعلیه السلام إِذْ قُلْتَ وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَعلیهما السلام الَّتِی أَحْصَنَتْ رسولعلیه السلام تو را با آن خواند. آنجا که گفتهای: «مریم دختر عمران، خداوند فرجش فَرْجَها فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ را مصون کرده، ما از روح متعلق به خودمان در آن دمیدیم و او کلمات و کتب الهی را مِنَ الْقَانِتِینَ فَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهَا وَکُنْتَ مِنْهَا قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ تصدیق کرد و از بندگان پرهیزکار ما بود.»(23) تو نیز دعایش را مستجاب کردی و به او عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُحْصِنَنِی بِحِصْنِکَ الْحَصِینِ وَتَحْجُبَنِی نزدیک بودی ای نزدیک. بر محمّد و خاندانش درود بفرست و مرا در قلعههای محکمت بِحِجَابِکَ الْمَنِیعِ وَتُحْرِزَنِی بِحِرْزِکَ الْوَثِیقِ وَتَکْفِیَنِی بِکِفَایَتِکَ مصونیّت بده و با پوشش خاصّت، بپوشان و با موانع محکمت نگه دار و با کفایت الْکَافِیَةِ مِنْ شَرِّ کُلِّ طَاغٍ وَظُلْمِ کُلِّ بَاغٍ وَمَکْرِ کُلِّ مَاکِرٍ وَغَدْرِ کُلِّ خودت مرا با منع خود از شر تمام طغیانگران و ظلم ظالمان و مکر مکاران و حیله غَادِرٍ وَسِحْرِ کُلِّ سَاحِرٍ وَجَوْرِ کُلِّ سُلْطَانٍ فَاجِرٍ بِمَنْعِکَ یَا مَنِیعُ. حیله گران و سحر ساحران و ظلم سلاطین ظالم، کفایت کن. ای منع کننده و نگهدارنده. إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِالْاِسْمِ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ وَصَفِیُّکَ وَخِیَرَتُکَ الهی و درخواست میکنم با نامی که بنده و نبی و برگزیده و بهترین خلقت و امین بر وحی مِنْ خَلْقِکَ وَأَمِینِکَ عَلَی وَحْیِکَ وَبَعِیثُکَ إِلَی بَرِیَّتِکَ وَرَسُولُکَ إِلَی و رسالت بندگانت، محمّدصلی الله علیه وآله که خاصّ به تو و خالص برای توست، با آن تو را خواند خَلْقِکَ مُحَمَّدٌ خَاصَّتُکَ وَخَالِصَتُکَ صَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ فَاسْتَجَبْتَ و تو نیز دعایش را مستجاب کردی و با سربازانی که دیده نمیشدند او را یاری کردی و دین دُعَاءَهُ وَأَیَّدْتَهُ بِجُنُودٍ لَمْ یَرَوْهَا وَجَعَلْتَ کَلِمَتَکَ الْعُلْیَا وَکَلِمَةَ الَّذِینَ خود را بالا بردی و اعتقادات کافران را خوار نمودی و پیوسته به او نزدیک بودی ای نزدیک. کَفَرُوا السُّفْلی وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ بر محمّد و خاندانش درود بفرست. درودی که افزایش یابد و پاک باشد و رشد کند و باقی وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلَاةً زَاکِیَةً طَیِّبَةً نَامِیَةً بَاقِیَةً مُبَارَکَةً کَمَا صَلَّیْتَ عَلَی بماند و وسیع باشد. همان طور که بر پدرانشان ابراهیم و خاندان ابراهیم درود فرستادی أَبِیهِمْ إِبْرَاهِیمَ وَآلِ إِبْرَاهِیمَ وَبَارِکْ عَلَیْهِمْ کَمَا بَارَکْتَ عَلَیْهِمْ وَسَلِّمْ و بر آنها برکت و وسعت بده همان طور که بر ابراهیم و خاندانش برکت دادی و بر آنها عَلَیْهِمْ کَمَا سَلَّمْتَ عَلَیْهِمْ وَزِدْهُمْ فَوْقَ ذَلِکَ کُلِّهِ زِیَادَةً مِنْ عِنْدِکَ سلام فرست همان طور که بر ایشان فرستادی. بلکه سلام و درود و برکت ایشان را از وَاخْلُطْنِی بِهِمْ وَاجْعَلْنِی مِنْهُمْ وَاحْشُرْنِی مَعَهُمْ وَفِی زُمْرَتِهِمْ حَتَّی جانب خودت بیشتر نیز بکن. خدایا مرا نیز در این خاندان وارد کن و با آنها محشور گردان تَسْقِیَنِی مِنْ حَوْضِهِمْ وَتُدْخِلَنِی فِی جُمْلَتِهِمْ وَتَجْمَعَنِی وَإِیَّاهُمْ وَتَقَرَّ و در کنارشان قرار بده تا از حوض کوثر بنوشانی و در میانشان داخل کنی و چشمانم را عَیْنِی بِهِمْ وَتُعْطِیَنِی سُؤْلِی وَتُبَلِّغَنِی آمَالِی فِی دِینِی وَدُنْیَایَ به وجود ایشان روشن کنی و خواستهام را بدهی و به آروزهای دنیوی و اخروی و زنده وَآخِرَتِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی وَتُبْلِغَهُمْ سَلَامِی وَتَرُدَّ عَلَیَّ مِنْهُمُ السَّلَامَ و مردهام برسانی و سلام مرا به ایشان برسانی و سلام آنها را نیز به من بازگردانی و سلام وَعَلَیْهِمُ السَّلَامُ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ. إِلَهِی أَنْتَ الَّذِی تُنَادِی خدا و رحمت و برکاتش بر آنها باد. الهی، تو همان کسی هستی که در نصفههای هر شب فِی أَنْصَافِ کُلِّ لَیْلَةٍ هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیَهُ أَمْ هَلْ مِنْ دَاعٍ صدا میزنی آیا درخواست کنندهای هست تا بدهم؟ آیا دعا کنندهای هست تا اجابت کنم؟ فَأُجِیبَهُ أَمْ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ أَمْ هَلْ مِنْ رَاجٍ فَأُبْلِغَهُ رَجَاءَهُ آیا استغفار کنندهای هست تا ببخشم؟ آیا امیدواری هست تا امیدش را محقق سازم؟ أَمْ هَلْ مِنْ مُؤَمِّلٍ فَأُبْلِغَهُ أَمَلَهُ هَا أَنَا سَائِلُکَ بِفِنَائِکَ وَمِسْکِینُکَ بِبَابِکَ آیا آرزوکنندهای هست تا به آرزویش برسانم. خدایا من همان گدا و درمانده و ضعیف و فقیر وَضَعِیفُکَ بِبَابِکَ وَفَقِیرُکَ بِبَابِکَ وَمُؤَمِّلُکَ بِفِنَائِکَ أَسْأَلُکَ نَائِلَکَ و آرزومندی هستم که در کنار درت نشسته است. عطایایت را میخواهم و امیدوار وَأَرْجُو رَحْمَتَکَ وَأُؤَمِّلُ عَفْوَکَ وَأَلَْتمِسُ غُفْرَانَکَ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ رحمتت هستم و آرزوی عفوت را دارم و بخشایشت را التماس میکنم. پس بر محمّد وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَعْطِنِی سُؤْلِی وَبَلِّغْنِی أَمَلِی وَاجْبُرْ فَقْرِی وَارْحَمْ و خاندانش درود بفرست و خواستهام را بده و به آرزویم برسان و فقرم را جبران کن عِصْیَانِی وَاعْفُ عَنْ ذُنُوبِی وَفُکَّ رَقَبَتِی مِنْ مَظَالِمَ لِعِبَادِکَ رَکِبَتْنِی و بر معصیتم رحم کن و از گناهانم در گذر و گردنم را از مظالم بندگانت آزاد و ضعفم را وَقَوِّ ضَعْفِی وَأَعِزَّ مَسْکَنَتِی وَثَبِّتْ وَطْأَتِی وَاغْفِرْ جُرْمِی وَأَنْعِمْ تقویت و مسکنت و خواریم را به عزّت تبدیل کن و پاهایم را ثابت کن و جرمم را ببخش بَالِی وَأَکْثِرْ مِنَ الْحَلَالِ مَالِی وَخِرْ لِی فِی جَمِیعِ أُمُورِی وَأَفْعَالِی و خاطرم را آسوده و روزی حلالم را بیشتر و در همه امور و اعمالم اراده خیر کن و مرا وَرَضِّنِی بِهَا وَارْحَمْنِی وَوَالِدَیَّ وَمَا وَلَدَاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ با آن راضی نما و به من و والدین و آنچه که از مؤمنین و مومنات و مسلمین و مسلمات وَالْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ وَالْأَمْوَاتِ إِنَّکَ سَمِیعُ از زندهها و مردهها که زادهاند، ببخش و بیامرز. تو دعاهایمان را میشنوی. خدایا مرا به الدَّعَوَاتِ وَأَلْهِمْنِی مِنْ بِرِّهِمَا مَا أَسْتَحِقُّ بِهِ ثَوَابَکَ وَالْجَنَّةَ وَتَقَبَّلْ نیکی آنها راهنمایی کن تا به ثواب و بهشتت برسم و حسناتم را قبول کن و سیئاتم را حَسَنَاتِهِمَا وَاغْفِرْ سَیِّئَاتِهِمَا وَاجْزِهِمَا بِأَحْسَنِ مَا فَعَلَا بِی ثَوَابَکَ وَالْجَنَّةَ. ببخش و آنها را بر اساس بهترین کارهایی که برای من انجام دادهاند، به بهشت ببر. إِلَهِی وَقَدْ عَلِمْتُ یَقِیناً أَنَّکَ لَا تَأْمُرُ بِالظُّلْمِ وَلَا تَرْضَاهُ وَلَا تَمِیلُ إِلَیْهِ الهی به یقین فهمیدم که تو به ظلم امر نمیکنی و آن را نمیپسندی و تمایل و علاقه وَلَا تَهْوَاهُ وَلَا تُحِبُّهُ وَلَا تَغْشَاهُ وَتَعْلَمُ مَا فِیهِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمُ مِنْ و محبّتی به انجام آن نداری. از سوی دیگر خوب میدانی که این مردم چگونه دست به ظُلْمِ عِبَادِکَ وَبَغْیِهِمْ عَلَیْنَا وَتَعَدِّیهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ وَلَا مَعْرُوفٍ بَلْ ظلم ما دراز کردهاند و تجاوزگرانه بر ما ظلم میکنند. پروردگارا اگر برای آنها مدتی ظُلْماً وَعُدْوَاناً وَزُوراً وَبُهْتَاناً فَإِنْ کُنْتَ جَعَلْتَ لَهُمْ مُدَّةً لَا بُدَّ مِنْ تعیین کردهای که حتماً باید تا آن مدت زنده بمانند، در قرآن فرمودهای و گفتار تو بُلُوغِهَا أَوْ کَتَبْتَ لَهُمْ آجَالاً یَنَالُونَهَا فَقَدْ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ حقّ است: «خداوند هر چه را که بخواهد محو و یا تثبیت میکند و ام الکتاب نزد اوست»(24) وَوَعْدُکَ الصِّدْقُ یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَیُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ خدایا من از تو درخواست میکنم با همه نامهایی که انبیا و پیامبران و بندگان صالح فَأَنَا أَسْأَلُکَ بِکُلِّ مَا سَأَلَکَ بِهِ أَنْبِیَاؤُکَ وَرُسُلُکَ وَأَسْأَلُکَ بِمَا سَأَلَکَ و ملائکه مقرّبت با آن تو را خواندهاند، که تقدیر خود را مبنی بر نگه داشتن ظالمان از بِهِ عِبَادُکَ الصَّالِحُونَ وَمَلَائِکَتُکَ الْمُقَرَّبُونَ أَنْ تَمْحُوَ مِنْ أُمِّ الْکِتَابِ ام الکتاب محو کنی و برایشان هلاکت و برچیده شدن را بنویسی تا اجلشان نزدیک شود ذَلِکَ وَتَکْتُبَ لَهُمُ الْاِضمِحْلَالَ وَالَْمحْقَ حَتَّی تُقَرِّبَ آجَالَهُمْ وَتَقْضِیَ و مدتشان تمام گردد و عمرشان قطع شود. ستمکاران را هلاک کن و برخی را بر برخی مُدَّتَهُمْ وَتُذْهِبَ أَیَّامَهُمْ وَتَبْتُرَ أَعْمَارَهُمْ وَتُهْلِکَ فُجَّارَهُمْ وَتُسَلِّطَ دیگر مسلط کن تا در این جنگ هیچ یک از آنها زنده نماند و اجتماعشان را به هم بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ حَتَّیلَا تُبْقِیَ مِنْهُمْ أَحَداً وَلَا تُنْجِیَ مِنْهُمْ أَحَداً بزن و سلاحهایشان کند کن، شاخ و برگشان را بشکن، عمرهایشان را تمام و پایههای وَتُفَرِّقَ جُمُوعَهُمْ وَتُکِلَّ سِلَاحَهُمْ وَتُبَدِّدَ شَمْلَهُمْ وَتَقْطَعَ آجَالَهُمْ حکومتشان را به لرزش بینداز و شهرهایت را از وجودشان پاک گردان؛ زیرا آنها سنّت وَتُقْصِرَ أَعْمَارَهُمْ وَتُزَلْزِلَ أَقْدَامَهُمْ وَتُطَهِّرَ بِلَادَکَ مِنْهُمْ وَتُظْهِرَ عِبَادَکَ تو را برگرداندند و عهدت را نقض کردند و حرمتت را شکستند. آنها اوامرت را زیر پا عَلَیْهِمْ فَقَدْ غَیَّرُوا سُنَّتَکَ وَنَقَضُوا عَهْدَکَ وَهَتَکُوا حَرِیمَکَ وَأَتَوْا مَا گذاشتند و به شدّت عصیانگری کردند و به گمراهی عجیبی مبتلا شدند. بنابراین بر نَهَیْتَهُمْ عَنْهُ وَعَتَوْا عُتُوّاً کَبِیراً وَضَلُّوا ضَلالاً بَعِیداً فَصَلِّ عَلَی محمّد و خاندانش درود فرست و دست ظالمان را از تکبّر کردن بگیر و زمین را از مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَآذِنْ لِجَمْعِهِمْ بِالشَّتَاتِ وَلِحَیِّهِمْ بِالْمَمَاتِ لوس وجودشان پاک گردان و اراده کن تا کاشتههایشان درو و ریشهشان قطع و شاخ وَلِأَزْوَاجِهِمْ بِالنَّهَبَاتِ نَبَاتِهِمْ وَاسْتِئْصَالِ شَأْفَتِهِمْ وَشَتَاتِ شَمْلِهِمْ و برگشان بریده بریده و بنیادشان منهدم شود. ای صاحب جلالت و بزرگواری وَهَدْمِ بُنْیَانِهِمْ یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ. وَأَسْأَلُکَ یَا إِلَهِی وَإِلَهَ کُلِّ و درخواست میکنم ای خدای من و خدای هر چیزی و پروردگار من و هر چیز شَیْءٍ وَرَبِّی وَرَبَّ کُلِّ شَیْءٍ وَأَدْعُوکَ بِمَا دَعَاکَ بِهِ عَبْدَاکَ دیگری، تو را با آن نامی میخوانم که دو بنده و پیامبر و نبی و برگزیدههایت وَرَسُولَاکَ وَنَبِیَّاکَ وَصَفِیَّاکَ مُوسَی وَهَارُونُعلیهما السلام حِینَ قَالَا دَاعِیَیْنِ موسی و هارونعلیهما السلام تو را با آن خواندند. آن هنگام که با امید به احسانت گفتند: لَکَ رَاجِیَیْنِ لِفَضْلِکَ رَبَّنا إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِینَةً وَأَمْوالاً «خدایا اموالشان را از بین ببر و دلهایشان را قبض کن؛ زیرا آنها تا عذاب دردناکت فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا رَبَّنَا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَی أَمْوالِهِمْ را نبینند، ایمان نمیآورند.»(25) تو نیز به آنها لطف کردی و از نعمت اجابت بهرهمندشان وَاشْدُدْ عَلی قُلُوبِهِمْ فَلَا یُؤْمِنُوا حَتَّی یَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِیمَ فَمَنَنْتَ ساختی تا اینکه به آنها امر کردی که «دعایتان مستجاب شد. پس استقامت نشان دهید وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِمَا بِالْإِجَابَةِ لَهُمَا إِلَی أَنْ قَرَعْتَ سَمْعَهُمَا بِأَمْرِکَ و از راه و روش جاهلان پیروی نکنید»(26) خدایا بر محمّد و خاندانش درود فرست اللَّهُمَّ رَبِّ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُما فَاسْتَقِیما وَلا تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ و اموال این ظالمان را از بین ببر و دلهایشان را قبض کن و نیکیت را از آنها لَا یَعْلَمُونَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَطْمِسَ عَلَی دریغ دار و در دریای خود آنها را غرق کن؛ زیرا همه آسمانها و زمین و آنچه که در أَمْوَالِ هَؤُلَاءِ الظَّلَمَةِ وَأَنْ تُشَدِّدَ عَلَی قُلُوبِهِمْ وَأَنْ تَخْسِفَ بِهِمْ میان آنهاست، متعلق به توست. قدرت و انتقام خودت را به خَلقت نشان بده. بَرَّکَ وَأَنْ تُغْرِقَهُمْ فِی بَحْرِکَ فَإِنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا فِیهِمَا خدایا این کار را با آنها بکن و عجله کن. ای بهترین درخواست شده و بهترین لَکَ وَأَرِ الْخَلْقَ قُدْرَتَکَ فِیهِمْ وَبَطْشَکَ عَلَیْهِمْ فَافْعَلْ ذَلِکَ بِهِمْ خوانده شده و بهترین کسی که در برابرش، چهرهها به ذلت افتاده و دستها وَعَجِّلْ ذَلِکَ لَهُمْ یَا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ وَخَیْرَ مَنْ دُعِیَ وَخَیْرَ مَنْ تَذَلَّلَتْ لَهُ در برابرش بالا رفته است و با زبانها خوانده شده و با چشمهای منتظر الْوُجُوهُ وَرُفِعَتْ إِلَیْهِ الْأَیْدِی وَدُعِیَ بِالْأَلْسُنِ وَشَخَصَتْ إِلَیْهِ الْأَبْصَارُ نگاه شده و قلبها او را قصد کرده و قدمها به سویش برداشته شده و در اعمال وَأَمَّتْ إِلَیْهِ الْقُلُوبُ وَنُقِلَتْ إِلَیْهِ الْأَقْدَامُ وَتُحُوکِمَ إِلَیْهِ فِی الْأَعْمَالِ. به حکمیّت طلبیده شده است. الهی من بنده توام که از تو درخواست میکنم. إِلَهِی وَأَنَا عَبْدُکَ أَسْأَلُکَ مِنْ أَسْمَائِکَ بِأَبْهَاهَا وَکُلُّ أَسْمَائِکَ بَهِیٌّ بَلْ با پربهاترین نامهایت. اگر چه همه آنها پربها هستند. بلکه درخواست میکنم با أَسْأَلُکَ بِأَسْمَائِکَ کُلِّهَا أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُرْکِسَهُمْ همه نامهایت. تا بر محمّد و آل او درود فرستی و ظالمان را در دامهای خودشان عَلَی أُمِّ رُءُوسِهِمْ فِی زُبْیَتِهِمْ وَتُرْدِیَهُمْ فِی مَهْوَی حُفْرَتِهِمْ وَارْمِهِمْ سرنگون ساز و در گودالهایی که برای بندگانت کنده اند، بیندازی و آنها را نشانه بِحَجَرِهِمْ وَذَکِّهِمْ بِمَشَاقِصِهِمْ وَاکْبُبْهُمْ عَلَی مَنَاخِرِهِمْ وَاخْنُقْهُمْ بِوَتَرِهِمْ تیرهای خودشان قرار دهی و با خنجرهایی که برای دیگران تیز کردهاند، خودشان را وَارْدُدْ کَیْدَهُمْ فِی نُحُورِهِمْ وَأَوْبِقْهُمْ بِنَدَامَتِهِمْ حَتَّی یُسْتَخْذَلُوا سر ببری. آنها را با بینی بر زمین بزن و گلویشان را فشار بده و حیلههایشان را در وَیَتَضَاءَلُوا بَعْدَ نَخْوَتِهِمْ وَیَنْقَمِعُوا وَیَخْشَعُوا بَعْدَ اسْتِطَالَتِهِمْ أَذِلَّاءَ گلویشان فرو ببر و آنها را با ندامتشان عذاب کن تا بعد از تکبّر و بزرگی، ذلیل و خوار مَأْسُورِینَ فِی رِبْقِ حَبَائِلِهِمُ الَّتِی کَانُوا یُؤَمِّلُونَ أَنْ یَرَوْنَا فِیهَا وَتُرِینَا شوند و بعد از حکمرانی شکسته و درمانده گردند و ذلیلانه در دامهایی که دوست داشتند قُدْرَتَکَ فِیهِمْ وَسُلْطَانَکَ عَلَیْهِمْ وَتَأْخُذَهُمْ أَخْذَ الْقِرَی وَهِیَ ظالِمَةٌ ما را در آنها ببینند، اسیر شوند. خدایا قدرت و تسلطت را در مورد آنها به ما نشان بده إِنَّ أَخْذَکَ الْأَلِیمُ الشَّدِیدُ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ فَإِنَّکَ عَزِیزٌ مُقْتَدِرٌ و همان طور که امّتهای گذشته را عذاب کردی، آنها را نیز عذاب کن. خدایا گرفت شَدِیدُ الْعِقابِ شَدِیدُ الِْمحَالِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ دردناک و شدید تو، گرفتن قدرتی شکستناپذیر و مقتدر است. بیشک تو شکستناپذیر وَعَجِّلْ إِیرَادَهُمْ عَذَابَکَ الَّذِی أَعْدَدْتَهُ لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَمْثَالِهِمْ وَالطَّاغِینَ و مقتدر و شدید العذاب هستی. خدایا بر محمّد و خاندانش درود بفرست و در عقوبت مِنْ نُظَرَائِهِمْ وَارْفَعْ حِلْمَکَ عَنْهُمْ وَاحْلُلْ عَلَیْهِمْ غَضَبَکَ الَّذِی لَا یَقُومُ کردن ظالمان با عذابی که برای آنها مهیا کرده ای، تعجیل کن و بردباریات را از آنها لَهُ شَیْءٌ وَأْمُرْ فِی تَعْجِیلِ ذَلِکَ بِأَمْرِکَ الَّذِی لَا یُرَدُّ وَلَا یُؤَخَّرُ فَإِنَّکَ بردار و آن غضبی را که هیچ چیز توان تحمّل آن را ندارد، بر آنها مسلط کن و در تعجیل شَاهِدُ کُلِّ نَجْوَی وَعَالِمُ کُلِّ فَحْوَی وَلَا تَخْفَی عَلَیْکَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ آن به ملائکه موکل عذاب، امر کن. امری که نه برمی گردد و نه به تأخیر میافتد. خَافِیَةٌ وَلَا یَذْهَبُ عَنْکَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ خَائِنَةٌ وَأَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ عَالِمُ تو شاهد هر نجوا هستی و عالم به تمام مطالب هستی و هیچ عمل آنها از تو مخفی نمیماند. مَا فِی الضَّمَائِرِ وَالْقُلُوبِ اَللَّهُمَّ وَأَسْأَلُکَ وَأُنَادِیکَ بِمَا نَادَاکَ بِهِ تو بر تمام غیب ها آگاهی و از آنچه که در دلها میگذرد، خبرداری. خدایا درخواست سَیِّدِی وَسَأَلَکَ بِهِ نُوحٌ إِذْ قُلْتَ تَبَارَکْتَ وَتَعَالَیْتَ وَلَقَدْ نَاَدانَا میکنم و صدایت میزنم با آن اسمی که سرورم صدا زد و نوح با آن درخواست کرد. آنجا که نُوحٌ فَلَنِعْمَ الُْمجِیبُونَ أَجَلْ. اَللَّهُمَّ یَا رَبِّ أَنْتَ نِعْمَ الُْمجِیبُ وَنِعْمَ فرمودهای: «نوح ما را صدا زد و تو بهترین اجابت کنندگانی»(27) خدایا، پروردگارا، تو الْمَدْعُوُّ وَنِعْمَ الْمَسْئُولُ وَنِعْمَ الْمُعْطِی أَنْتَ الَّذِی لَا تُخَیِّبُ سَائِلَکَ اجابتکننده و خوانده شده و درخواست شده و عطا کننده، خوبی هستی. تو همانی که وَلَا تُمِلُّ دُعَاءَ مَنْ أَمَّلَکَ وَلَا تَتَبَرَّمُ بِکَثْرَةِ حَوَائِجِهِمْ إِلَیْکَ وَلَا بِقَضَائِهَا درخواست کنندگانت را دست خالی بر نمیگردانی و آرزومندان را خسته نمیکنی و از لَهُمْ فَإِنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِ جَمِیعِ خَلْقِکَ إِلَیْکَ فِی أَسْرَعِ لَحْظٍ مِنْ لَمْحِ زیادی نیازهایی که نزد تو آوردهاند، به ستوه نمیآیی. از برآورده کردن نیازهایشان الطَّرْفِ وَأَخَفُّ عَلَیْکَ وَأَهْوَنُ مِنْ جَنَاحِ بَعُوضَةٍ وَحَاجَتِی یَا سَیِّدِی خسته نمیشوی؛ زیرا برای تو، برآورده کردن حوایج تمام بندگانت در کمتر از یک چشم بر وَمَوْلَایَ وَمُعْتَمَدِی وَرَجَائِی أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ هم زدن ممکن و
قسمت چهارم
سبکتر از بال مگس است. از سوی دیگر سرور و مولا و تکیهگاه و امید من وَأَنْ تَغْفِرَ لِی ذَنْبِی فَقَدْ جِئْتُکَ ثَقِیلَ الظَّهْرِ بِعَظِیمِ مَا بَارَزْتُکَ بِهِ مِنْ این است که بر محمّد و خاندانش درود فرستی و گناهانم را بیامرزی؛ زیرا با پشتی سنگین سَیِّئَاتِی وَرَکِبَنِی مِنْ مَظَالِمِ عِبَادِکَ مَالَا یَکْفِینِی وَلَا یُخَلِّصُنِی مِنْهُ از گناهان آمدهام و مظالم بندگانت چنان مرا احاطه کردهاند که تنها تو میتوانی مرا از غَیْرُکَ وَلَا یَقْدِرُ عَلَیْهِ وَلَا یَمْلِکُهُ سِوَاکَ فَامْحُ یَا سَیِّدِی کَثْرَةَ سَیِّئَاتِی آنها برهانی. ای سرور من؛ گناهان زیادم را با قطرات بیرمق اشکم؛ بلکه با قساوت قلب بِیَسِیرِ عَبَرَاتِی بَلْ بِقَسَاوَةِ قَلْبِی وَجُمُودِ عَیْنِی لَا بَلْ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی و چشمان خشکیدهام، نه بلکه با رحمت واسعهای که شامل هر چیز میشود، محو کن. وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ وَأَنَا شَیْءٌ فَلْتَسَعْنِی رَحْمَتُکَ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ خدایا من هم یکی از همان چیزها هستم. بنابراین با رحمت خود مرا دریاب، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ لَا تَمْتَحِنِّی فِی هَذِهِ الدُّنْیَا بِشَیْءٍ مِنَ الِْمحَنِ ای رحمان و رحیم، ای مهربانترین مهربانان مرا با گرفتاری های دنیا امتحان نکن وَلَا تُسَلِّطْ عَلَیَّ مَنْ لَا یَرْحَمُنِی وَلَا تُهْلِکْنِی بِذُنُوبِی وَعَجِّلْ خَلَاصِی و کسی را که بر من رحم نمیکند، بر من مسلط ننما. با گناهانم مرا هلاک نکن و در مِنْ کُلِّ مَکْرُوهٍ وَادْفَعْ عَنِّی کُلَّ ظُلْمٍ وَلَا تَهْتِکْ سِتْرِی وَلَا تَفْضَحْنِی رهایی من از تمام گرفتاریها و امور ناخوشایند، عجله نما. خدایا پرده خود را کنار یَوْمَ جَمْعِکَ الْخَلَائِقَ لِلْحِسَابِ یَا جَزِیلَ الْعَطَاءِ وَالثَّوَابِ. أَسْأَلُکَ أَنْ نزن و در روز رستاخیر بیآبرویم نساز. ای کسی که ثواب و عطایت بسیار است. درخواست تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُحْیِیَنِی حَیَاةَ السُّعَدَاءِ وَتُمِیتَنِی میکنم که بر محمّد و آل او درود بفرستی و از زندگی سعادتمندان و مرگ شهیدان مِیتَةَ الشُّهَدَاءِ وَتَقْبَلَنِی قَبُولَ الْأَوِدَّاءِ وَتَحْفَظَنِی فِی هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ بهرهمندم کنی و مرا مانند دوستانت بپذیری و در این دنیای پست از شر سلاطین مِنْ شَرِّ سَلَاطِینِهَا وَفُجَّارِهَا وَشِرَارِهَا وَمُحِبِّیهَا وَالْعَامِلِینَ لَهَا فِیهَا و ستمکاران و افراد شرور و علاقهمندان به دنیا و دنیاپرستان، حفظم کنی و مرا وَقِنِی شَرَّ طُغَاتِهَا وَحُسَّادِهَا وَبَاغِی الشِّرْکِ فِیهَا حَتَّی تَکْفِیَنِی مَکْرَ از شر سرکشان و حسودان نگه داری. تا آنجا که مرا از مکر مکاران امنیت دهی. الْمَکَرَةِ وَتَفْقَأَ عَنِّی أَعْیُنَ الْکَفَرَةِ وَتُفْحِمَ عَنِّی أَلْسُنَ الْفَجَرَةِ وَتَقْبِضَ چشمها و زبانهایشان را بازداری و مرا بالاتر از دست ظالمان نگه داری مرا از لِی عَلَی أَیْدِی الظَّلَمَةِ وَتُؤْمِنَ لِی کَیْدَهُمْ وَتُمِیتَهُمْ بِغَیْظِهِمْ وَتَشْغَلَهُمْ حیلههایشان امان دهی و آنها را با عصبانیتشان بکشی و آنها را به چشم و گوش بِأَسْمَاعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأَفْئِدَتِهِمْ وَتَجْعَلَنِی مِنْ ذَلِکَ کُلِّهِ فِی أَمْنِکَ و دلشان مشغول کنی و مرا از همه آنها در حصن و قلعه خود، حفظ کنی. همانا وَأَمَانِکَ وَحِرْزِکَ وَسُلْطَانِکَ وَحِجَابِکَ وَکَنَفِکَ وَعِیَاذِکَ وَجَارِکَ إِنَّ ولیّ من خدایی است که کتاب را نازل کرد و او خود متولی امور صالحین است. وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتابَ وَهُوَ یَتَوَلَّی الصَّالِحِینَ. اَللَّهُمَّ بِکَ أَعُوذُ خدایا به تو پناه میبرم و تو را میپرستم و به تو امید بستهام و از تو کمک میخواهم وَبِکَ أَلُوذُ وَلَکَ أَعْبُدُ وَإِیَّاکَ أَرْجُو وَبِکَ أَسْتَعِینُ وَبِکَ أَسْتَکْفِی و از تو یاری میجویم و تو را صدا میزنم و از تو قدرت میخواهم و از تو درخواست وَبِکَ أَسْتَغِیثُ وَبِکَ أَسْتَقْدِرُ وَمِنْکَ أَسْأَلُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ میکنم که بر محمّد و خاندانش درود فرستی و مرا برنگردانی مگر با گناهانی بخشیده شده وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلَا تَرُدَّنِی إِلَّا بِذَنْبٍ مَغْفُورٍ وَسَعْیٍ مَشْکُورٍ وَتِجَارَةٍ و تلاشی مأجور و تجارتی ماندگار و بدون زیان و با من رفتاری کنی که شایسته توست لَنْ تَبُورَ وَأَنْ تَفْعَلَ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَلَا تَفْعَلَ بِی مَا أَنَا أَهْلُهُ فَإِنَّکَ و رفتاری نکنی که من شایستگی آن را دارم؛ زیرا تو شایسته حفظ و نگهداری بندگان أَهْلُ التَّقْوی وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ وَأَهْلُ الْفَضْلِ وَالرَّحْمَةِ. إِلَهِی وَقَدْ أَطَلْتُ و آمرزش آنها و فضل و عنایت هستی. خدایا دعایم را طول دادم و خیلی حرف زدم. دُعَائِی وَأَکْثَرْتُ خِطَابِی وَضِیقُ صَدْرِی حَدَانِی عَلَی ذَلِکَ کُلِّهِ وَحَمَلَنِی فشار گرفتاریها مرا وادار کرد تا چنین سخن بگویم. با اینکه میدانم اگر دعای من عَلَیْهِ عِلْماً مِنِّی بِأَنَّهُ یُجْزِیکَ مِنْهُ قَدْرُ الْمِلْحِ فِی الْعَجِینِ بَلْ یَکْفِیکَ به اندازه نمک در خمیر حتی اگر به اندازه قصد و نیت باشد، برای تو کافی است. عَزْمُ إِرَادَةٍ وَأَنْ یَقُولَ الْعَبْدُ بِنِیَّةٍ صَادِقَةٍ وَلِسَانٍ صَادِقٍ یَا رَبِّ فَتَکُونُ آری اگر بنده با نیت صادقانه و زبانی راستگو صدا بزند و بگوید: پروردگارا، تو عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِکَ بِکَ وَقَدْ نَاجَاکَ بِعَزْمِ الْإِرَادَةِ قَلْبِی فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ نزد او حاضر خواهی شد. پس از تو درخواست میکنم که بر محمّد و خاندانش درود فرستی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُقْرِنَ دُعَائِی بِالْإِجَابَةِ مِنْکَ وَتُبْلِغَنِی مَا و دعایم را مقرون به اجابت کنی و تمام چیزهایی که آنها را از تو خواستم، از لطف أَمَّلْتُهُ فِیکَ مِنَّةً مِنْکَ وَطَوْلاً وَقُوَّةً وَحَوْلاً وَلَا تُقِیمَنِی مِنْ مَقَامِی هَذَا و عنایت و احسانت برآورده سازی مرا از جایم بلند نکن، مگر اینکه تمام خواستههایم إِلَّا بِقَضَائِکَ جَمِیعَ مَا سَأَلْتُکَ فَإِنَّهُ عَلَیْکَ یَسِیرٌ وَخَطَرُهُ عِنْدِی جَلِیلٌ را مستجاب کرده باشی؛ زیرا آنها برای تو آسان هستند اما برای من بسیار بزرگند و تو کَثِیرٌ وَأَنْتَ عَلَیْهِ قَدِیرٌ یَا سَمِیعُ یَا بَصِیرُ. إِلَهِی وَهَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِکَ بر خواستههایم توانایی داری. ای شنونده و بیننده. خدایا، اینجا محل ایستادن بندهای مِنَ النَّارِ وَالْهَارِبِ مِنْکَ إِلَیْکَ مِنْ ذُنُوبٍ تَهَجَّمَتْهُ وَعُیُوبٍ فَضَحَتْهُ است که از آتش دوزخ به تو پناه آورده و از گناهانی که به او هجوم آورده و عیبهایی که فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَانْظُرْ إِلَیَّ نَظْرَةَ رَحْمَةٍ أَفُوزُ بِهَا إِلَی آبرویش را بردهاند، به تو پناه آورده است. با نظر رحمتت به من نگاه کن تا با آن وارد بهشت جَنَّتِکَ وَاعْطِفْ عَلَیَّ عَطْفَةً أَنْجُو بِهَا مِنْ عِقَابِکَ فَإِنَّ الْجَنَّةَ وَالنَّارَ شوم و عطوفتینشان بده تا با آن از آتش دوزخت نجات یابم؛ زیرا بهشت و دوزخ به دست لَکَ وَبِیَدِکَ وَمَفَاتِیحَهُمَا وَمَغَالِیقَهُمَا إِلَیْکَ وَأَنْتَ عَلَی ذَلِکَ قَادِرٌ تو است و کلیدهای باز کردن و قفل های بستن آنها همه از تو است و تو بر همه آنها توانایی وَهُوَ عَلَیْکَ هَیِّنٌ یَسِیرٌ وَافْعَلْ بِی مَا سَأَلْتُکَ یَا قَدِیرُ وَلَا حَوْلَ داری و بر تو بسیار آسان و کوچک هستند. بنابراین آنچه را که خواستم عنایت فرما. مانع و نیرویی وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ وَحَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ. غیر از خدای والا مرتبه و با عظمت وجود ندارد و خدا ما را کفایت میکند و وکیل خوبی است.
دعای پنجم
نماز حاجت صادر شده از امام زمانعلیه السلام و دعای آن(28)
در نامهای که از حضرت صادر شده، فرمودهاند:
کسی که حاجتمند باشد، شب جمعه بعد از نصف شب، غسل کند و در محل نماز قرار بگیرد.
دو رکعت نماز بخواند به این ترتیب که:
در رکعت اوّل سوره حمد را میخواند و وقتی که به آیه: «ایاک نعبد و ایاک نستعین» رسید، آن را صد بار تکرار میکند و حمد را تمام و سوره توحید را تنها یکبار میخواند.
بعد از آن رکوع و سجده میکند و در هر کدام تسبیحات آن را هفت بار انجام میدهد. و رکعت دوم را مانند اولی بجا میآورد. بعد از نماز این دعا را میخواند و خداوند به قطع، حاجت او را هر چه که باشد، برآورده میکند. مگر اینکه مربوط به قطع رحم باشد:
اَللَّهُمَّ إِنْ أَطَعْتُکَ فَالْمحْمَدَةُ لَکَ وَإِنْ عَصَیْتُکَ فَالْحُجَّةُ لَکَ مِنْکَ خدایا اگر تو را اطاعت کردیم، حمد و ثنا برای توست.(29) و اگر معصیت کردیم، تو علیه ما الرَّوْحُ وَمِنْکَ الْفَرَجُ سُبْحَانَ مَنْ أَنْعَمَ وَشَکَرَ سُبْحَانَ مَنْ قَدَّرَ وَغَفَرَ. دلیل داری. راحتی و گشایش از توست. پاک و منزّه است کسی که نعمت میدهد و تشکّر میکند.(30) اَللَّهُمَّ إِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ فَإِنِّی قَدْ أَطَعْتُکَ فِی أَحَبِّ الْأَشْیَاءِ پاک و منزّه است کسی که مقدّر میکند و میبخشد.(31) خدایا اگر چه عصیان کردهام، امّا إِلَیْکَ وَهُوَ الْإِیمَانُ بِکَ لَمْ أَتَّخِذْ لَکَ وَلَداً وَلَمْ أَدْعُ لَکَ شَرِیکاً در محبوبترین امور نزد تو، که ایمان باشد، تو را اطاعت کردهام. من برای تو فرزند مَنّاً مِنْکَ بِهِ عَلَیّلَا مَنّاً مِنِّی بِهِ عَلَیْکَ وَقَدْ عَصَیْتُکَ یَا إِلَهِی عَلَی و شریکی نمیدانم. البته این ایمان، توفیقی از توست، نه منّتی از من بر تو. خدایا از سر غَیْرَ وَجْهِ الْمُکَابَرَةِ وَلَا الْخُرُوجِ عَنْ عُبُودِیَّتِکَ وَلَا الْجُحُودِ بِرُبُوبِیَّتِکَ لجبازی و با قصد خروج از عبودیّت و انکار به ربوبیّت، گناه نکردهام. بلکه فریب هوای وَلَکِنْ أَطَعْتُ هَوَایَ وَأَزَلَّنِی الشَّیْطَانُ فَلَکَ الْحُجَّةُ عَلَیَّ وَالْبَیَانُ فَإِنْ نفسم را خوردم و شیطان مرا به لغزش انداخت. با این حال تو میتوانی مرا محکوم کنی. اگر تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی غَیْرِ ظَالِمٍ وَإِنْ تَغْفِرْ لِی وَتَرْحَمْنِی فَإِنَّکَ جَوَادٌ مرا عذاب کنی، به خاطر گناهانم خواهد بود. اما اگر ببخشی به خاطر آقایی و کرم و جود توست. کَرِیمٌ یَا کَرِیمُ (یا کریم را آن قدر تکرار میکند تا نفسش تمام شود.) و ادامه میدهد:
یَا آمِناً مِنْ کُلِّ شَیْءٍ وَکُلُّ شَیْءٍ مِنْکَ خَائِفٌ حَذِرٌ أَسْأَلُکَ بِأَمْنِکَ ای خدایی که از هیچ چیزی هراس ندارد و همه چیز در هراس از اوست. درخواست مِنْ کُلِّ شَیْءٍ وَخَوْفِ کُلِّ شَیْءٍ مِنْکَ أَنْ صَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ میکنم به خاطر اینکه تو از همه در امانی و همه از تو هراسان هستند، بر محمّد وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُعْطِیَنِی أَمَاناً لِنَفْسِی وَأَهْلِی وَوُلْدِی وَسَائِرِ و خاندانش درود فرست و برای من و خانواده و فرزندانم امان و پناه بده. تا از کسی مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ حَتَّیلَا أَخَافَ أَحَداً وَلَا أَحْذَرَ مِنْ شَیْءٍ أَبَداً نترسم و هراسی به خود راه ندهم. همانا تو بر هر چیزی توانایی داری و خدا إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَحَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ یَا کَافِیَ ما را کفایت میکند و او بهترین وکیل است. ای کفایت کننده ابراهیم از شرّ إِبْرَاهِیمَعلیه السلام نُمْرُودَ وَیَا کَافِیَ مُوسَیعلیه السلام فِرْعَوْنَ وَیَا کَافِیَ مُحَمَّدٍ نمرود و ای کفایت کننده موسی از شر فرعون و ای کفایت کننده محمّدصلی الله علیه وآله از شر صَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ الْأَحْزَابَ. أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ قبایل عرب. از تو میخواهم که بر محمّد و خاندانش درود فرستی و مرا از عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَکْفِیَنِی شَرَّ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ شر فلانی حفظ کنی. تو از شر کسی که از شرش میترسم، کفایت خواهی کرد. (در این بخش نام شخصی را که از شر او در هراس است، ذکر میکند.) فَیَسْتَکْفِی شَرَّ مَنْ یَخَافُ شَرَّهُ. ان شاء اللَّه حاجتش برآورده میشود. سپس به سجده رفته و با تضرّع حوائجش را درخواست میکند. فَإِنَّهُ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ صَلَّی هَذِهِ الصَّلَاةَ وَدَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ إِلَّا فُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ لِلْإِجَابَةِ وَیُجَابُ فِی وَقْتِهِ وَلَیْلَتِهِ کَائِناً مَا کَانَ وَذَلِکَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَیْنَا وَعَلَی النَّاسِ؛ هیچ زن و مرد مؤمن و مؤمنهای نیست که این نماز را با این دعا بخواند مگر اینکه خداوند درهای رحمتش را برای اجابت باز میکند و دعایش را در همان لحظه و همان شب مستجاب میکند.(32) هر چه که باشد. این اجابت از فضل خدا به ما و مردم است.
دعای ششم
دعای عبرات یا اشکهای روان(33)
علّامه حلّی رحمه الله در آخر کتاب منهاج الصلاح در دعای عبرات معروف، گفته است که این روایت از امام صادقعلیه السلام نقل شده است. اما از جهت سیّد بزرگوار رضی الدین محمّد بن محمّد آوی رحمه الله حکایت معروفی است که برخی از فضلا آن را در حاشیه همان دعا ذکر کردهاند.
جناب فخر الدّین محمّد بن شیخ جمال الدّین از پدرش و او از جدش، فقیه بزرگوار یوسف، از سیّد رضی که حکایت آن میآید نقل کرده است که:
او در زندان یکی از امرای سلطان جرماغون(34) مدت زیادی در حبس بوده و گرفتاریها و فشارهای زیادی را متحمّل شده است. تا این که روزی حضرت قائمعلیه السلام را در خواب دید و با دیدن ایشان گریه کرد و گفت: مولای من مرا از این ظلمت نجات بده.
امامعلیه السلام فرمود: دعای عبرات را بخوان.
گفت: دعای عبرات چیست؟
فرمود: در مصباح
عرض کردم: سرورم این دعا در مصباح من نیست.
فرمود: نگاه کن پیدا میکنی!
از خواب بیدار شدم، بعد از خواندن نماز صبح، کتاب مصباح را باز کردم و با صفحهای مواجه شدم که دعای عبرات در آن آمده بود. من آن را چهل بار خواندم.
این سلطان دو زن داشت. یکی از آنها زنی عاقل و خوشفکر بود. از این رو مورد اعتماد امیر بود. وقتی که امیر در نوبت این زن، پیشش آمد، به او گفت: آیا تو کسی از فرزندان حضرت امیرعلیه السلام را گرفتهای؟
گفت: برای چه این سؤال را میپرسی؟
گفت: برای این که مردی را دیدم که نور خورشید از صورتش میتابید. نزدیک آمد و حلقم را گرفت و گفت: شوهرت جرأت کرده و یکی از فرزندان مرا گرفته و او را در خورد و خوراک، تحت فشار قرار داده است! عرض کردم، سرورم، شما کیستید؟ فرمود: من علی بن ابیطالب هستم. به او بگو: اگر او را آزاد نکند، خانهاش را به سرش خراب میکنم.
این خبر به سلطان رسید او گفت:من در اینباره چیزی نمیدانم. از معاونانش پرسید که آیا شما چنین کسی را گرفته اید؟
گفتند: بله شیخی علوی است که خود شما دستور زندانی کردنش را صادر کردید.
گفت: او را آزاد کنید و اسب و مشکی به او بدهید تا راه بیفتد.
در نهایت سیّد به خانه خود رفت.
همین طور سیّد جلیل القدر علی بن طاووسرحمه الله در آخر کتاب مهج الدعوات نقل میکند که از جمله دعاها، دعایی است که دوست و برادر من محمّد بن محمّد قاضی آوی، درباره این دعا سخن و اثر عجیبی ذکر کرده است. به این صورت که برای ایشان حادثهای رخ داده و این دعا را در میان اوراقی که آنها را در میان کتابهایش قرار نداده بود، پیدا میکند. از روی آنها نسخه برداری میکند. وقتی که نسخه برداری تمام میشود، دعای اصلی مفقود میگردد. شیخ آن را نقل میکند. حتی بعد از آن، نسخه دیگری را نقل میکند که مقداری از تعبیرات آن تفاوت میکند.
ما در اینجا نسخه اوّلی را به جهت تبرک به خط سیّد بن طاووسرحمه الله میآوریم. حتّی میان نقل ایشان و علامه حلّیرحمه الله تفاوت زیادی وجود دارد.
اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا رَاحِمَ الْعَبَرَاتِ وَیَا کَاشِفَ الْکُرُبَاتِ خدایا به جِدّ از تو درخواست میکنم، ای رحم کننده بر اشکها و ای برطرف أَنْتَ الَّذِی تَقْشَعُ سَحَائِبَ الِْمحَنِ وَقَدْ أَمْسَتْ ثِقَالاً وَتَجْلُو سازنده گرفتاریها. تویی که ابرهای سنگین را پراکنده میکنی. تویی که مههای ضَبَابَ الْإِحَنِ وَقَدْ سَحَبَتْ أَذْیَالاً وَتَجْعَلُ زَرْعَهَا هَشِیماً غلیظ را از بین میبری و روشن میکنی. تویی که زراعت را خشک و استخوانها وَعِظَامَهَا رَمِیماً وَتَرُدُّ الْمَغْلُوبَ غَالِباً وَالْمَطْلُوبَ طَالِباً را خاک و شکست خورده را پیروز و فراری را فراری دهنده میکنی. إِلَهِی فَکَمْ مِنْ عَبْدٍ نَادَاکَ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ فَفَتَحْتَ خدایا چه بسیارند بندگانی که تو را صدا زدند که من مغلوب شدهام، لَهُ مِنْ نَصْرِکَ أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ وَفَجَّرْتَ یاریام کن و تو نیز از سر نصرت به او، درهای آسمان را بر آب گشودی لَهُ مِنْ عَوْنِکَ عُیُوناً فَالْتَقَی مَاءُ فَرَجِهِ عَلَی أَمْرٍ قَدْ و چشمههایی را از زمین جوشاندی. آبی که موجب گشایش کارش قُدِرَ وَحَمَلْتَهُ مِنْ کِفَایَتِکَ عَلَی ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ بود، به اندازه معینی رسید و او را بر روی تختهها سوار کردی. یَا رَبِّ إِنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ یَا رَبِّ إِنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ پروردگارا، من مغلوب شدهام، یاریام کن. پروردگارا، من مغلوب شدهام، یاریام کن. یَا رَبِّ إِنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ پروردگارا، من مغلوب شدهام، یاریام کن. بر محمّد و خاندانش درود فرست وَافْتَحْ لِی مِنْ نَصْرِکَ أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ وَفَجِّرْ لِی و درهای آسمان را برای نصرت من باز کن و آب فراوان بریز و چشمههای آن را از مِنْ عَوْنِکَ عُیُوناً لِیَلْتَقِیَ مَاءُ فَرَجِی عَلی أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ زمین بجوشان تا جایی که آب گشایش من، به اندازه معینی برسد و مرا با کفایت وَاحْمِلْنِی. یَا رَبِّ مِنْ کِفَایَتِکَ عَلی ذاتِ أَلْواحٍ وَدُسُرٍ یَا مَنْ خودت، بر کشتی سوار کن. ای کسی که وقتی بندهاش در تاریکی شب فرو میرود إِذَا وَلَجَ الْعَبْدُ فِی لَیْلٍ مِنْ حَیْرَتِهِ یَهِیمُ فَلَمْ یَجِدْ لَهُ صَرِیخاً و از تحیر دچار توهّمات و ترس میشود و سرپرست و دوست صمیمی، برای خود یُصْرِخُهُ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا حَمِیمٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَجُدْ نمیبیند تا به فریادش برسد، بر محمّد و خاندانش درود فرست و از فضل خود، یَا رَبِّ مِنْ مَعُونَتِکَ صَرِیخاً مُعِیناً وَوَلِیّاً یَطْلُبُهُ حَثِیثاً یُنَجِّیهِ فریادرس و یاورم باش و مانند سرپرستی که دنبال عبد خود است تا او را از مِنْ ضَیْقِ أَمْرِهِ وَحَرَجِهِ وَیُظْهِرُ لَهُ الْمُهِمَّ مِنْ أَعْلَامِ فَرَجِهِ گرفتاری نجات بدهد و در مشکلاتش گشایش ایجاد کند، تو نیزبا من چنین کن. اللَّهُمَّ فَیَا مَنْ قُدْرَتُهُ قَاهِرَةٌ وَآیَاتُهُ بَاهِرَةٌ وَنَقِمَاتُهُ قَاصِمَةٌ لِکُلِّ خدایا، ای کسی که قدرتش غالب و نشانههایش روشن و غذابش شکننده هر پادشاه جُبَارٍ دَامِغَةٌ لِکُلِّ کَفُورٍ خَتَّارٍ صَلِّ یَا رَبِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و در هم کوبنده هر کافر حیلهگر است، بر محمّد و خاندانش درود فرست و از وَانْظُرْ إِلَیَّ یَا رَبِّ نَظْرَةً مِنْ نَظَرَاتِکَ رَحِیمَةً تَجْلُو بِهَا عَنِّی آن نگاههای دلسوزانهات به من نگاه کن تا ظلمت پایدار ما، روشن شود. ظلمتی ظُلْمَةً وَاقِفَةً مُقِیمَةً مِنْ عَاهَةٍ جَفَّتْ مِنْهَا الضُّرُوعُ وَقَلَفَتْ مِنْهَا از جنس آفتی که سینه های حیواناتمان را خشک و زراعتهایمان را از بین برده الزُّرُوعُ وَاشْتَمَلَ بِهَا عَلَی الْقُلُوبِ الْیَأْسُ وَجَرَتْ بِسَبَبِهَا الْأَنْفَاسُ. است و بر قلبهایمان سایه یأس انداخته و نفسهایمان را کند کرده است. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَحِفْظاً لِغَرَائِسَ غَرَسَتْهَا خدایا، بر محمّد و خاندانش درود فرست و درختانی را که با دست رحمانیت کاشته و با آب یَدُ الرَّحْمَنِ وَشَرَّبَهَا مِنْ مَاءِ الْحَیَوَانِ أَنْ تَکُونَ بِیَدِ الشَّیْطَانِ تُجَزُّ حیاتت سیراب کردهای، حفظ کن تا شیطان با دستش در نیاورد و با تیشهاش، قطع نکند. وَبِفَأْسِهِ تُقْطَعُ وَتُحَزُّ. إِلَهِی مَنْ أَوْلَی مِنْکَ أَنْ یَکُونَ عَنْ خدایا، همه اینها متعلق به توست، کیست کǠبرای حفظ ملکت از خود تو شایستهتر حَمَاکَ حَارِساً وَمَانِعاً إِلَهِی إِنَّ الْأَمْرَ قَدْ هَالَ فَهَوِّنْهُ وَخَشُنَ باشد. خدایا، گرفتاری سنگین شده است، آن را آسان کن. خشن شده است، نرم کن. قلبها فَأَلِنْهُ وَإِنَّ الْقُلُوبَ کَاعَتْ فَطَنِّهَا وَالنُّفُوسُ ارْتَاعَتْ فَسَکِّنْهَا. ترسیدهاند، آنها را به حرکت در آور. جانها به اضطراب افتادهاند، آنها را آرام کن. إِلَهِی تَدَارَکْ أَقْدَاماً قَدْ زَلَّتْ وَأَفْهَاماً فِی مَهَامِهِ الْحَیْرَةِ ضَلَّتْ خدایا، قدمهایی را که لغزیده و عقلهایی را که در گرداب حیرت به اشتباه افتاده بودند، أَجْحَفَ الضُّرُّ بِالْمَضْرُورِ فِی دَاعِیَةِ الْوَیْلِ وَالثُّبُورِ فَهَلْ یَحْسُنُ جبران کن. ضرر، صدای مردم را به واویلا درآورده است. آیا شایسته فضل توست که آنها را مِنْ فَضْلِکَ أَنْ تَجْعَلَهُ فَرِیسَةً لِلْبَلَاءِ وَهُوَ لَکَ رَاجٍ أَمْ هَلْ یُحْمَلُ در معرض بلا قرار دهی، با اینکه امیدشان به توست ؟ آیا در عدل تو میگنجد که او در مِنْ عَدْلِکَ أَنْ یَخُوضَ لُجَّةَ الْغَمَّاءِ وَهُوَ إِلَیْکَ لَاجٍ مَوْلَایَ لَئِنْ بدبختی و غم فرو رود، در حالی که تو را صدا میزند؟ سرورم، اگر در تقوای تو، خودم را کُنْتُ لَاأَشُقُّ عَلَی نَفْسِی فِی التُّقَی وَلَا أَبْلُغُ فِی حَمْلِ أَعْبَاءِ به مشقت نمیاندازم، اگر تا درجه رضای تو، عهده دار اطاعت نیستم. اگر در زمره بندگانی الطَّاعَةِ مَبْلَغَ الرِّضَا وَلَا أَنْتَظِمُ فِی سِلْکِ قَوْمٍ رَفَضُوا الدُّنْیَا فَهُمْ در نمیآیم که از دنیا روی برگرداندهاند. شکمهایشان نازک و چشمانشان از شدّت گریه خُمُصُ الْبُطُونِ عُمْشُ الْعُیُونِ مِنَ الْبُکَاءِ بَلْ أَتَیْتُکَ یَا رَبِّ بِضَعْفٍ باد کرده است. خدایا، من با عملی ضعیف و پشتی سنگین از گناهان و لغزشها با روحی مِنَ الْعَمَلِ وَظَهْرٍ ثَقِیلٍ بِالْخَطَاءِ وَالزَّلَلِ وَنَفَسٍ لِلرَّاحَةِ مُعْتَادَةٍ که به راحتی عادت کرده و به امروز و فردا کردن نفسم مطیع شده است. [به سویت آمدهام ]وَلِدَوَاعِی التَّسْوِیفِ مُنْقَادَةٍ أَ مَا یَکْفِیکَ یَا رَبِّ وَسِیلَةً إِلَیْکَ وَذَرِیعَةً آیا برای تو کفایت نمیکند که اولیایت را دوست دارم و در محبّت به تو حدّ و حصری لَدَیْکَ أَنِّی لِأَوْلِیَائِکَ مُوَالٍ وَفِی مَحَبَّتِکَ مُغَالٍ أَ مَا یَکْفِینِی أَنْ نمیشناسم؟ آیا کفایت نمیکند که به خاطر آنها با مظلومیت، شب میکنم و با فرو بردن أَرُوحَ فِیهِمْ مَظْلُوماً وَأَغْدُوَمَکْظُوماً وَأَقْضِیَ بَعْدَ هُمُومٍ هُمُوماً غیظ، صبح مینمایم. گرفتاریهای فراوان را متحمّل میشوم و در تیررس آنها قرار وَبَعْدَ رُجُومٍ رُجُوماً أَمَا عِنْدَکَ یَا رَبِّ بِهَذِهِ حُرْمَةٌ لَاتُضَیَّعُ وَذِمَّةٌ میگیرم؟(35) آیا اینها نزد تو حرمتی ندارد و کمترین تعهدی را برای تو ایجاد نمیکند؟ اگر بِأَدْنَاهَا یُقْتَنَعُ فَلِمَ لَا یَمْنَعُنِی یَا رَبِّ وَهَا أَنَا ذَا غَرِیقٌ وَتَدَعُنِی اینها ارزش و حرمت دارند، چرا جلوی غرق شدن مرا نمیگیری و اجازه میدهی که در آتش بِنَارِ عَدُوِّکَ حَرِیقٌ أَتَجْعَلُ أَوْلِیَاءَکَ لِأَعْدَائِکَ مَصَائِدَ وَتُقَلِّدُهُمْ دشمنانت بسوزم؟! آیا دوستانت را صید دشمنانت قرار میدهی و به زنجیر ذلتشان میکشی؟ مِنْ خَسْفِهِمْ قَلَائِدَ وَأَنْتَ مَالِکُ نُفُوسِهِمْ لَوْ قَبَضْتَهَا جَمَدُوا وَفِی آن هم در حالی که تو مالک جانهایشان هستی! اگر تو جانهایشان را بگیری، خشک میشوند. قَبْضَتِکَ مَوَادُّ أَنْفَاسِهِمْ لَوْ قَطَعْتَهَا خَمَدُوا وَمَا یَمْنَعُکَ یَا رَبِّ أَنْ تَکُفَّ آری ارواحشان در قبضه توست که اگر بگیری، بیجان میافتند. خدایا چه چیزی باعث بَأْسَهُمْ وَتَنْزِعَ عَنْهُمْ مِنْ حِفْظِکَ لِبَاسَهُمْ وَتُعْرِیَهُمْ مِنْ سَلَامَةٍ بِهَا شده است که آزار و اذیتشان را از ما برنگردانی و لباس مصونیتت را از تنشان درآوری و آنها را فِی أَرْضِکَ یَسْرَحُونَ وَفِی مَیَدَانِ الْبَغْیِ عَلَی عِبَادِکَ یَمْرَحُونَ. از سلامت عریان کنی. سلامتی که با آن میچرند و در میدان ظلم بر بندگانت تکبّر میورزند. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَدْرِکْنِی وَلَمَّا یُدْرِکْنِی خدایا، بر محمّد و خاندانش درود فرست و قبل از اینکه غرق شوم الْغَرَقُ وَتَدَارَکْنِی وَلَمَّا غُیِّبَ شَمْسِی لِلشَّفَقِ إِلَهِی کَمْ مِنْ خَائِفٍ و خورشید هدایتم در شفق ناپدید شود، مرا دریاب. خدایا، چه بسیارند الْتَجَأَ إِلَی سُلْطَانٍ فَآبَ عَنْهُ مَحْفُوفاً بِأَمْنٍ وَأَمَانٍ أَفَأَقْصِدُ یَا رَبِّ کسانی که به سلاطین پناه بردهاند و در پناه او در امان ماندهاند. آیا به سلطنتی بِأَعْظَمَ مِنْ سُلْطَانِکَ سُلْطَاناً أَمْ أَوْسَعَ مِنْ إِحْسَانِکَ إِحْسَاناً غیر از سطلنت تو پناه ببرم؟ یا به سفرهای وسیعتر از احسان أَمْ أَکْثَرَ مِنِ اقْتِدَارِکَ اقْتِدَاراً أَمْ أَکْرَمَ مِنِ انْتِصَارِکَ انْتِصَاراً. تو یا مقتدرتر از اقتدار تو یا فراتر از یاری تو یاوری بجویم؟ اَللَّهُمَّ أَیْنَ کِفَایَتُکَ الَّتِی هِیَ نُصْرَةُ الْمُسْتَغِیثِینَ مِنَ الْأَنَامِ وَأَیْنَ خدایا، کجاست کفایتی که یاری گر بندگان مستضعفت میباشد. کجاست توجهی که سپر تیر کسانی عِنَایَتُکَ الَّتِی هِیَ جُنَّةُ الْمُسْتَهْدَفِینَ لِجَوْرِ الْأَیَّامِ إِلَیَّ إِلَیَّ بِهَا یَا رَبِّ باشد که مرا آماج هدف ظلم خود قرار داده اند؟ خدایا آن کفایت و عنایت را بر من سرازیر کن نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ إِنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ. و مرا از شر ظالمان نجات بخش. که ضررها مرا فرا گرفتهاند در حالی که تو مهربانترین مهربانانی مَوْلَایَ تَرَی تَحَیُّرِی فِی أَمْرِی وَتَقَلُّبِی فِی ضُرِّی وَانْطِوَایَ عَلَی حُرْقَةِ خدایا، آیا تحیّرم را از یکسو و سرگردانی در بدبختیهایم را از سوی دیگر و به خود قَلْبِی وَحَرَارَةِ صَدْرِی فَصَلِّ یَا رَبِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَجُدْ لِی پیچیدنهایم را که از سوز دل و سینهام است، میبینی؟ بر محمّد و خاندانش درود فرست یَا رَبِّ بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ فَرَجاً وَمَخْرَجاً وَیَسِّرْ لِی یَا رَبِّ نَحْوَ الْیُسْرَی و به خاطر هر آنچه که شایسته آنی، برای من گشایشی فراهم کن و راهی آسان به مَنْهَجاً وَاجْعَلْ لِی یَا رَبِّ مَنْ نَصَبَ حِبَالاً لِی لِیَصْرَعَنِی بِهَا صَرِیعَ سوی مشکلاتم باز کن. خدایا، اگر کسی طنابی گذاشته تا مرا به زمین بزند، با همان او مَا مَکَرَهُ وَمَنْ حَفَرَ لِیَ الْبِئْرَ لِیُوقِعَنِی فِیهَا وَاقِعاً فِیَما حَفَرَهُ وَاصْرِفِ را به زمین بزن. اگر چاهی کنده تا مرا در آن بیندازد، خودش را در آن سرنگون ساز. اَللَّهُمَّ عَنِّی شَرَّهُ وَمَکْرَهُ وَفَسَادَهُ وَضَرَّهُ مَا تَصْرِفُهُ عَمَّنْ قَادَ نَفْسَهُ لِدِینِ خدایا، شرّ و نیرنگ و فساد و ضرر او را از من برگردان. همان طور که از کسی که خود را مطیع دین الدَّیَّانِ وَمُنَادٍ یُنَادِی لِلْإِیمَانِ إِلَهِی عَبْدُکَ عَبْدُکَ أَجِبْ دَعْوَتَهُ وَضَعِیفُکَ و منادی ایمان قرار داده است، برمیگردانی. خدایا، بنده، بنده توست. دعای بندهات را اجابت کن. ضَعِیفُکَ فَرِّجْ غُمَّتَهُ فَقَدِ انْقَطَعَ کُلُّ حَبْلٍ إِلَّا حَبْلُکَ وَتَقَلَّصَ کُلُّ ظِلٍّ إِلَّا ظِلُّکَ و ضعیف، ضعیف توست، گرفتاریش را آسان گردان. تمام دستاویزها غیر از دستاویز تو بریده است مَوْلَایَ دَعْوَتِی هَذِهِ إِنْ رَدَدْتَهَا أَیْنَ تُصَادِفُ مَوْضِعَ الْإِجَابَةِ وَیَجْعَلُنِی و تمام سایهها جمع شده غیر از سایه تو. مولای من، اگر تو دعای مرا برگردانی، چگونه مستجاب مَخِیلَتِی إِنْ کَذَّبْتَهَا أَیْنَ تُلَاقِی مَوْضِعَ الْإِجَابَةِ فَلَا تَرُدَّ عَنْ بَابِکَ مَنْ خواهد شد. اگر آرزوهای مرا قبول نکنی، کجا قبول خواهد شد. کسی را که غیر از در لَا یَعْرِفُ غَیْرَهُ بَاباً وَلَا یَمْتَنِعُ دُونَ جِنَابِکَ مَنْ لَا یَعْرِفُ سِوَاهُ جِنَاباً تو، دری نمیشناسد، نران و کسی را که غیر از جوار رحمت تو، پناهی ندارد، محروم نکن. سجده کرده و میگوید:
إِلَهِی إِنَّ وَجْهاً إِلَیْکَ بِرَغْبَتِهِ تَوَجَّهَ فَالرَّاغِبُ خَلِیقٌ بِأَنْ تُجِیبَهُ خدایا، اگر بندهای صورتش را با امید به سوی تو متوجّه کند، شایسته اجابت خواهد بود وَإِنَّ جَبِیناً لَکَ بِابْتِهَالِهِ سَجَدَ حَقِیقٌ أَنْ یَبْلُغَ مَا قَصَدَ وَإِنَّ خَدّاً و پیشانی که با تضرّع بر خاک بنشیند، شایسته است که به آروزیش برسانی و گونهای إِلَیْکَ بِمَسْأَلَتِهِ یُعَفِّرُ جَدِیرٌ بِأَنْ یَفُوزَ بِمُرَادِهِ وَیَظْفَرَ وَ هَا أَنَا که بر خاک گذاشته شده است، لیاقت آن را دارد که به خواستهاش برسد. خدایا، این منم، ذَا یَا إِلَهِی قَدْ تَرَی تَعْفِیرَ خَدِّی وَابْتِهَالِی وَاجْتِهَادِی فِی بنده تو که در برابر دیدگانت، گونههایم را بر خاک مذلت میمالم و ناله میکنم و با اصرار، مَسْأَلَتِکَ وَجِدِّی فَتَلَقَّ یَا رَبِّ رَغَبَاتِی بِرَأْفَتِکَ قَبُولاً وَسَهِّلْ إِلَیَّ گدایی میکنم. پروردگارا، آمال و آرزوهایم را مستجاب کن و به سوی خواستههایم، طَلِبَاتِی بِرَأْفَتِکَ وُصُولاً وَذَلِّلْ لِی قُطُوفَ ثَمَرَاتِ إِجَابَتِکَ تَذْلِیلاً. راه وصلی باز کن و شاخههای میوههای اجابت خود، را برایم پایین بیاور. إِلَهِی لَا رُکْنَ أَشَدُّ مِنْکَ فَآوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ وَقَدْ أَوَیْتُ إِلَیْکَ خدایا، پایهای محکمتر از تو نیست تا به آن پناه ببرم. من به تو پناه آوردهام و در برآورده وَعَوَّلْتُ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِی عَلَیْکَ وَلَا قَوْلَ أَسَدُّ مِنْ دُعَائِکَ فَأَسْتَظْهِرَ شدن نیازهایم به تو تکیه نمودهام. سخنی محکمتر از حرف تو نیست، آن را با قبولی بِقَوْلٍ سَدِیدٍ وَقَدْ دَعَوْتُکَ کَمَا أَمَرْتَ فَاسْتَجِبْ لِی بِفَضْلِکَ کَمَا وَعَدْتَ محکم برایم نشان بده. همان طور که خودت امر به دعا کردی، خود نیز با فضل خود فَهَلْ بَقِیَ یَا رَبِّ إِلَّا أَنْ تُجِیبَ وَتَرْحَمَ مِنِّی الْبُکَاءَ وَالنَّحِیبَ یَا اجابت کن. آیا برای اجابت دعا بهانهای غیر از گریه و فریاد بود، تا نکرده باشم؟ مَنْ لَا إِلَهَ سِوَاهُ وَیَا مَنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ رَبِّ انْصُرْنِی ای آنکه خداییجز او نیست. ای کسی که دعای مضطرین را به هنگامی که دعا میکنند، عَلَی الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ وَافْتَحْ لِی وَأَنْتَ خَیْرُ الْفاتِحِینَ وَالْطُفْ بِی مستجاب میکنی. پروردگارا، مرا در برابر ظالمان یاری کن و پیروز نما که تو بهترین پیروز یَا رَبِّ وَبِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ کنندگانی و بر من و تمام مردان مؤمن و زنان مؤمنه لطف کن. با رحمتت ای مهربانترین مهربانان.
دعای هفتم
دعای امام زمانعلیه السلام برای رفع گرفتاری و دفع شر دشمنان(36)
مرحوم شیخ صالح متّقی و زاهد، نقل میکند که گرفتار مشکلات و دشمنیهای فراوانی شدم. تا جایی که کشته شدن را در یک قدمی خودم دیدم. در این اوضاع بود که دعایی را در جیب خودم پیدا کردم. آنچه باعث تعجب من شد، این بود که کسی آن را به من نداده بود. از این رو متحیّر شده بودم. تا اینکه در خواب شنیدم که شخصی در قیافه صالحان و زاهدان به من گفت: آن دعا را ما به تو عنایت کردیم. بخوان تا از این گرفتاری نجات پیدا کنی!
گوینده را نشناختم و تعجبم بیشتر شد. یک بار دیگر هم حضرت حجّتعلیه السلام را در خواب دیدم. ایشان فرمودند: با دعاییکه دادهایم، دعا کن.
شیخ صالح نقل میکند که من بارها آن دعا را امتحان کردم و خیلی زود از گرفتاریها رهایی یافتم. تا اینکه بعد از مدتیدعا را گم کردم. از این مسأله خیلی متاسف شدم و از گناهانی که ممکن بود، باعث سلب توفیق شده باشند، استغفار کردم. شخصی به خوابم آمد و گفت:
این دعایی که به دنبال آن هستی، در فلان جا افتاده است. آنچه که به خاطر دارم، آن است که به همان آدرس رفتم و دعا را برداشتم و سجده شکر به جای آوردم.
اما متن دعا:
رَبِّ أَسْأَلُکَ مَدَداً رُوحَانِیّاً تُقَوِّی بِهِ قُوَی الْکُلِّیَّةِ وَالْجُزْئِیَّةِ حَتَّی خدایا، از تو امدادهای روحانی را درخواست میکنم. تا تمام قوای کلی و جزئی را تقویت نماید. أَقْهِرَ عِبَادِی نَفْسِی کُلُّ نَفْسٍ قَاهِرَةٌ فَتَنْقَبِضَ لِی إِشَارَةُ رَقَائِقِهَا تا جایی که روح من بر تمام ارواح قوی، غالب شود و یک اشاره کوچک من او را به شدّت انْقِبَاضاً تَسْقُطُ بِهِ قُوَاهَا حَتَّی یَبْقَی فِی الْکَوْنِ ذُو رُوحٍ إِلَّا وَنَارُ فشار دهد، به گونهای که تمام قوایش از بین برود. تا آنجا که آتش غضب من، تمام موجودات قَهْرِی قَدْ أَحْرَقَتْ ظُهُورَهُ یَا شَدِیدُ یَا شَدِیدُ یَا ذَا الْبَطْشِ الشَّدِیدِ صاحب روح عالم را بسوزاند. ای شدید، ای شدید، ای حمله کننده بسیار نیرومند و تند، یَا قَهَّارُ أَسْأَلُکَ بِمَا أَوْدَعْتَهُ عِزْرَائِیلَ مِنْ أَسْمَائِکَ الْقَهْرِیَّةِ فَانْفَعَلَتْ ای غلبه کننده، از تو میخواهم به حرمت آن نامی که به عزرائیل آموختی تا تمام لَهُ النُّفُوسُ بِالْقَهْرِ أَنْ تُودِعَنِی هَذَا السِّرَّ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ حَتَّی نفوس عالم در برابر او تسلیم شوند، آن سرّ را در همین لحظه به من بسپاری تا هر سختی أُلَیِّنَ بِهِ کُلَّ صَعْبٍ وَأُذَلِّلَ بِهِ کُلَّ مَنِیعٍ بِقُوَّتِکَ یَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِینَ در برابرم، نرم و هر غیر ممکنی برایم آسان گردد. با نیرویت، ای صاحب قدرت مستحکم. این دعا را در صورت امکان سه بار به هنگام سحر، سه بار در صبح و سه بار در شب بخوان.
در صورتی که مشکل خواننده دعا خیلی شدّت بیابد، بعد از اینکه آن را خواند، سی بار این دعا را بخواند:
یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ أَسْأَلُکَ اللُّطْفَ ای رحمان و ای رحیم، ای مهربانترین مهربانان. از تو میخواهم که به هر چیزی که اندازهگیریها بِمَا جَرَتْ بِهِ الْمَقَادِیرُ.
در آن جاری میشود، اشراف پیدا کنی.
دعای هشتم
دعای حضرت برای بیماریهای سخت(37)
محمّد بن علی بن بابویه صدوقرحمه الله از اساتید قمی خودش نقل میکند که یکی از ایشان تعریف میکرد که به بیماری خاصّی مبتلا شدم که راههای چاره را بر رویم بست. برایم خیلی سخت بود که خانواده و دوستان و برادرانم را در جریان آن بگذارم.
شب هنگام در حالی که از بیماریم غمگین بودم، خوابیدم. در خواب مردی خوش سیما با پوششی جالب و بوی خوش دیدم. خیال کردم که او یکی از استادان قمی من هست که خدمت ایشان روایت میخواندم. با خودم گفتم: تا کی باید این بیماری و غم و اندوه را از همه پنهان کنم. این آقا هم از اساتید بزگوار ما است. بنابراین بهتر است که مشکلم را به او بگویم. شاید گشایشی حاصل شود.
قبل از اینکه من زبان به سخن باز کنم، او گفت: همان عملی را که همیشه انجام میدادی، انجام بده و به امام زمانت متوسل شو؛ زیرا او پناهگاه تو و بهترین کمک برای دوستان مؤمن خویش است. بعد دستم را گرفت و آن را با کف دست راستش مسح کرد و گفت: او را زیارت کن و بخواه که برای حاجت تو نزد خدا شفاعت کند.
عرض کردم: هر زیارت و عملی که مورد نظرتان است، یاد بدهید؛ زیرا این بیماری همه چیز را از یادم برده است.
نفس بلندی کشید و گفت: لا حَوْلَ وَلْا قُوَّةَ اِلّا بِاللَّه و سینه مرا با دستش مسح کرد و گفت: خدا تو را کفایت میکند، نگران نباش.
وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان، به این ترتیب که:
در رکعت اول بعد از حمد، سوره اِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً «فتح»
در رکعت دوم بعد از حمد، سوره اِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتح «نصر»
بلند شو و در زیر آسمان رو به قبله بایست و بگو:
سَلَامُ اللَّهِ الْکَامِلُ التَّامُّ الشَّامِلُ الْعَامُّ وَصَلَوَاتُهُ الدَّائِمَةُ وَبَرَکَاتُهُ سلام کامل فراگیر عمومی و صلوات دائمی و برکات پایدار خدا، بر حجّت الْقَائِمَةُ عَلَی حُجَّةِ اللَّهِ وَوَلِیِّهِ فِی أَرْضِهِ وَبِلَادِهِ وَخَلِیفَتِهِ عَلَی خَلْقِهِ خدا و ولیّ او بر روی زمین و در شهرها و جانشین او در میان خلق وَعِبَادِهِ سُلَالَةِ النُّبُوَّةِ وَبَقِیَّةِ الْعِتْرَةِ وَالصَّفْوَةِ صَاحِبِ الزَّمَانِ و بندگانش. او که از نسل نبوّت و باقی مانده عترت و صاحب زمان و مظهر وَمُظْهِرِ الْإِیمَانِ وَمُعْلِنِ أَحْکَامِ الْقُرْآنِ مُطَهِّرِ الْأَرْضِ وَنَاشِرِ ایمان و آشکار کننده احکام قرآن و پاک کننده زمین و گسترش دهنده عدالت الْعَدْلِ فِی الطُّولِ وَالْعَرْضِ الْحُجَّةِ الْقَائِمِ الْمَهْدِیِّ وَالْإِمَامِ در طول و عرض زمین است. او که حجّت قیام کننده و امام مورد انتظار الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِیِّ الطَّاهِرِ ابْنِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ الْوَصِیِّ أَوْلَادِ و مورد رضایت و پاک، فرزند ائمه طاهرین، جانشین اولاد جانشینان خدا الْأَوْصِیاءِ الْمَرْضِیِّینَ الْهَادِی الْمَعْصُومِ ابْنِ الْهُدَاةِ الْمَعْصُومِینَ. که مورد رضای خدا، هدایتگر معصوم و فرزند هدایتگران معصوم است. اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُؤْمِنِینَ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ سلام بر تو ای امام مسلمانان و مؤمنان سلام بر تو ای وارث علم پیامبران و امانتدار یَا وَارِثَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ وَمُسْتَوْدَعِ حِکْمَةِ الْوَصِیِّینَ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حکمت جانشینان انبیاء. سلام بر تو ای مصونیّت دین خدا. سلام بر تو ای یَا عِصْمَةَ الدِّینِ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِینَ الْمُسْتَضْعَفِینَ عزّت بخش مؤمنین مستضعف. سلام بر تو ای ذلیل کننده کافرین متکبّر و ظالم. اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُذِلَّ الْکَافِرِینَ الْمُتَکَبِّرِینَ الظَّالِمِینَ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ سلام بر تو ای مولای من، ای صاحب زمان، ای فرزند امیرمؤمنان و فاطمه! یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ یَا ابْنَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سرور زنان عالم. سلام بر تو ای فرزند امامانی که حجّتهای خدا در میان بندگان سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ اَلسَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا ابْنَ الْأَئِمَّةِ الْحُجَجِ عَلَی بودند. سلام بر تو ای مولای من، سلام کسی که در ولایت شما خالص شده است. الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ سَلَامَ مُخْلِصٍ لَکَ فِی الْوَلَاءِ. شهادت زبانی و عملی میدهم که تو امام هدایت شدهای و تو همان کسی هستی که أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْمَهْدِیُّ قَوْلاً وَفِعْلاً وَأَنَّکَ الَّذِی تَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً زمین را پر از عدل و داد میکنی. خداوند در فرجت تعجیل کند و قیامت را آسان وَعَدْلاً فَعَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَکَ وَسَهَّلَ مَخْرَجَکَ وَقَرَّبَ زَمَانَکَ وَأَکْثَرَ أَنْصَارَکَ گرداند و زمان ظهور را نزدیک و یارانت را فراوان و وعده خدایت را محقق گرداند؛ وَأَعْوَانَکَ وَأَنْجَزَ لَکَ مَوْعِدَکَ وَهُوَ أَصْدَقُ الْقَائِلِینَ وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ زیرا او راستگوترین صادقان است و فرموده است: (اراده کردهایم بر کسانی که بر روی عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ. زمین تضعیف شدهاند، عنایت کنیم و آنها را امامان روی زمین و وارثان آن قرار دهیم.) یَامَوْلَایَ حَاجَتِی کَذَا وَکَذَا - حاجتهایشرامیگوید فَاشْفَعْ لِی فِی نَجَاحِهَا. ای مولای من حاجت من فلان و فلان است، - حاجتهایش را میگوید -.(38) در نجات از آنها مرا شفاعت کن. در ادامه هر چه که بخواهی، بخواه.
نقل میکند که از خواب بیدار شدم. یقین به راحتی و گشایش وجودم را فرا گرفته بود. هنوز وقت زیادی تا صبح باقی بود. با سرعت بلند شدم و هر آنچه را که یاد گرفته بودم، نوشتم تا نکند که از یادم برود. وضو گرفتم و زیر آسمان رفتم. دو رکعت نماز را، همان طور که دستور داده بود، با حضور قلب و حوصله کامل خواندم. وقتی که نماز را خواندم بلند شدم و رو به قبله ایستادم و امامعلیه السلام را زیارت کردم و در آخر حاجتم را عرضه کردم و از ایشان یاری طلبیدم. بعد سجده شکر کردم و آن را با دعا طول دادم. آن قدر طول دادم که کم مانده بود نماز شب را قضا بکنم. بعد از آن بلند شدم و نماز شب و بعد نماز صبح را خواندم و در محراب نماز نشستم و دعا خواندم. به خدا قسم که هنوز خورشید در نیامده بود که بیماریم درست شد و هیچ وقت عود نکرد و هیچ کس تا امروز نفهمید که من به چه بیماری دردناکی مبتلا شده بودم. نعمت از خداست و ثنای فراوان شایسته خداست.
دعای نهم
دعای امام زمان جهت گشایش و برطرف شدن خطرها(39)
از ابو الحسین بن ابی البغل کاتب نقل شده است که مدتی در خدمت ابی منصور بن صالحان بودم و برای او کار میکردم. تا اینکه اتفاقی افتاد و باعث ایجاد کدورت میان ما شد. من از ترس جانم، خود را از او پنهان کردم. او افرادی را نزد من فرستاد و مرا ترسانید.
با وجودی پر از ترس به حرم ائمه کاظمین پناهنده شدم.شب جمعه بود. تصمیم گرفتم که شب را در آنجا بمانم و مناجات کنم. شب بارانی و طوفانی بود. از ابوجعفر که خادم حرم بود، در خواست کردم تا درها را ببندد و مرا در خلوت رها کند. تا با خیال آسوده مناجات کنم و ترس کسی را نداشته باشم. درها را بست. شب از نصف گذشت و باد و باران مردم را از آمدن به حرم منصرف کرد. در آنجا ماندم و به دعا و نماز و زیارت مشغول شدم.
ناگهان صدای پایی را شنیدم. مردی در حال زیارت امام موسی کاظمعلیه السلام بود. به آدم و انبیای اولوالعزم سلام کرد. بعد از آن به تک تک ائمهعلیهم السلام سلام کرد. تا اینکه به صاحب الزمان رسید و آن را ذکر نکرد. با خودم گفتم شاید از یادش رفته و یا اعتقادی به ایشان ندارد. وقتی که زیارت را تمام کرد، دو رکعت نماز خواند و به طرف من آمد و امام محمّد تقیعلیه السلام را مانند امام کاظمعلیه السلام، زیارت کرد. من از او میترسیدم؛ زیرا او را نمیشناختم. او جوانی خوش اندام بود. لباس سفید و عمامهای با تحت الحنک و عبا به تن داشت.
بعد از اینکه زیارت را تمام کرد، به من گفت: ای ابوالحسین چرا دعای گشایش را نمیخوانی؟
عرض کردم: آن دعا کدام است؟!
فرمود: دو رکعت نماز بخوان و بگو:
یَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ وَسَتَرَ الْقَبِیحَ یَا مَنْ لَمْ یُؤَاخِذْ بِالْجَرِیرَةِ وَلَمْ یَهْتِکِ ای کسی که زیبایی را آشکار و بدی را میپوشانی. ای کسی که به خاطر گناهان نمیگیری السِّتْرَ یَا عَظِیمَ الْمَنِّ یَا کَرِیمَ الصَّفْحِ یَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ و آبرویمان را نمیبری. ای صاحب نعمت عظیم و گذشت بزرگوارانه، ای صاحب یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ یَا مُنْتَهَی کُلِّ نَجْوَی وَیَا غَایَةَ کُلِّ شَکْوَی مغفرت وسیع و ای دستان باز رحمت، ای منتهای هر مناجات و ای نهایت هر شکایت یَا عَوْنَ کُلِّ مُسْتَعِینٍ یَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا و ای یاور هر یاری خواه و ای آغازگر نعمتها قبل از استحاق آنها. ده بار: یَا رَبَّاهْ
ده بار: یَا سَیِّدَاهْ
ده بار: یَا مَوْلَیَاهْ
ده بار: یَا غَایَتَاهْ
ده بار: یَا مُنْتَهَی غَایَةِ رَغْبَتَاهْ
أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَعلیهم السلام إِلَّا از تو میخواهم به حقّ این نامهای مقدّس و به حقّ محمّد و خاندان پاکشعلیهم السلام تا گرفتاریم مَا کَشَفْتَ کَرْبِی وَنَفَّسْتَ هَمِّی وَفَرَّجْتَ غَمِّی وَأَصْلَحْتَ حَالِی را برطرف کنی و اندوه و غمم را از میان برداری و حال و روزم را اصلاح کنی. وَتَدْعُو بَعْدَ ذَلِکَ مَا شِئْتَ وَتَسْأَلُ حَاجَتَکَ
بعد نیازهای خودت را به زبان میآوری.
بعد از آن، گونه راستت را روی زمین میگذاری و صد بار میگویی:
«یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ وَانْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ»
سپس گونه چپت را روی زمین میگذاری و صد بار میگویی: «أَدْرِکْنِی» حتی سعی کن آن را بیشتر از صدبار بگویی.
یک نفس تمام هم «الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ» میگویی و سرت را برمیداری. خداوند با لطف خود مشکلت را برطرف میکند.
وقتی که به نماز و دعا مشغول شدم، رفته بود. بعد از نماز و دعایی که یادم داده بود، پیش ابو جعفر خادم حرم رفتم تا درباره او سؤال کنم که او چگونه وارد شده است. اما دیدم که همه درها قفل هستند. تعجب کردم. با خودم گفتم شاید او هم مثل من قبل از قفل شدن درها آمده و در اینجا مانده است. وقتی که به ابوجعفر رسیدم، او از اتاق بیرون آمد. درباره آن مرد و چگونگی وارد شدنش سؤال کردم. گفت: همان طور که میبینی همه درها بسته است و من در را برای کسی باز نکردهام! همه ماجرا را برایش نقل کردم. گفت: این آقا، امام زمانمان است. من بارها ایشان را دیدهام که در همچو شبهای خلوتی برای زیارت تشریف آورده است. من از اینکه ایشان را به موقع نشناخته بودم، خیلی متأسف شدم. نزدیک فجر بود به طرف کرخ به راه افتادم. به همان جایی که خود را پنهان میکردم، رفتم. هنوز خورشید کامل درنیامده بود که اصحاب ابن صالحان دنبال من میگشتند و مرا از دوستانم میپرسیدند. آنها امان نامهای از وزیر به همراه داشتند. که در آن کلی مطالب دلنشین نوشته شده بود. با چند نفر از دوستان مورد اعتمادم پیش او رفتیم. مرا احترام کرد و طوری تحویل گرفت که تا به آن روز بیسابقه بود.
بعد از آن گفت: کارت به جایی رسیده است که از دست من خدمت امام زمانعلیه السلام شکایت میکنی. گفتم: من تنها دعا و درخواست کردم. گفت: وای بر تو، امشب آن حضرت را در خواب دیدم. یعنی شب جمعه، او به من دستور داد که در مورد تو هر کار خوبی که بتوانم انجام دهم و مرا در این مورد تهدید کرد. گفتم: لااِلَهَ اِلَّا اللَّه شهادت میدهم که آنها برحقّ هستند و نهایت آن میباشند. من هم امشب در بیداری مولایمان را دیدم. فلان چیزها را به من گفت. همه تعجب کردند. وزیر از آن به بعد کارهای خوبی انجام داد و به واسطه او، خیراتی به من رسید که هیچگاه به فکرم نمیرسید. همه از برکت امام زمانعلیه السلام بود.
دعاهای صادر شده جهت ارتباط با امام زمانعلیه السلام
دعای اول
نامه امام زمانعلیه السلام درباره چگونگی زیارت آل یاسین(40)
حمیریرحمه الله نقل میکند که بعد از مسائل فقهی که از حضرت سؤال میکردم، نامهای صادر شد:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
نه درباره اراده خدا اندیشه میکنید و نه مطیع اولیای او هستید! «حکمتی که ابلاغ شده است. اما انذارها و ترساندنها - برای کسانی که اهل ایمان آوردن نیستند - سودی ندارد.»(41) سلام خدا بر ما و تمام بندگان صالح خدا هر وقت که خواستید با توسل به ما به خدا و ما توجّه کنید، همان طور که خدا فرموده است، شما نیز بگویید:
سَلَامٌ عَلَی آلِ یَاسِینَ
سلام بر خاندان یاسین(42)
اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ وَرَبَّانِیَّ آیَاتِهِ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللَّهِ سلام بر تو ای جانشین و فرستاده خدا و مفسّر آیات او. سلام بر تو ای دروازه علم الهی وَدَیَّانَ دِینِهِ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَنَاصِرَ حَقِّهِ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ و اقامه کننده دینش. سلام بر تو ای جانشین خدا و یاریگر حقش. سلام بر تو یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَدَلِیلَ إِرَادَتِهِ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ وَتَرْجُمَانَهُ ای حجّت خدا و راهنمای مقاصد او. سلام بر تو ای امتداد کتاب خدا و مفسّر آن. اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ فِی آنَاءِ لَیْلِکَ وَأَطْرَافِ نَهَارِکَ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ سلام بر تو در ساعات شب و روز. سلام بر تو ای باقی مانده اولیای خدا بر روی زمین. فِی أَرْضِهِ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَوَکَّدَهُ اَلسَّلَامُ سلام بر تو ای عهد و پیمان الهی که گرفته و محکم کرده است. سلام بر تو ای وعده عَلَیْکَ یَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَهُ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ تضمینی خدا. سلام بر تو ای عَلَم و پرچم نصب شده. سلام بر تو ای علم سرشار وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ. و یاری کننده و رحمت واسعه الهی و وعدهای که دروغ نخواهد بود. اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ سلام بر تو، زمانی که بلند میشوی و مینشینی. سلام بر تو، زمانی که میخوانی تَقْرَأُ وَتُبَیِّنُ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَتَقْنُتُ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ و یا سخن میگویی. سلام بر تو، زمانی که نماز میخوانی و قنوت میگیری. سلام بر تو، تَرْکَعُ وَتَسْجُدُ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَسْتَغْفِرُ وَتَحْمَدُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ زمانی که رکوع میکنی و به سجده میروی. سلام بر تو زمانی که استغفار میکنی. تُکَبِّرُ وَتُهَلِّلُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصْبِحُ وَتُمْسِی اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ فِی سلام بر تو زمانی که اللَّه اکبر و لا اِلهَ اِلاَّ اللَّه میگویی. سلام بر تو، زمانی که صبح و یا شب اللَّیْلِ إِذا یَغْشی وَالنَّهارِ إِذا تَجَلَّی اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمَأْمُونُ میکنی. سلام بر تو، در شب تاریک. سلام بر تو، در روز روشن. سلام بر تو ای امام اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ بِجَوَامِعِ السَّلَامِ حفاظت شده. سلام بر تو ای امام پیشرو و آرزو شده. سلام بر تو با کاملترین سلامها. أُشْهِدُکَ یَا مَوْلَایَ أَنِّی أَشْهَدُ أَنْلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُلَا شَرِیکَ لَهُ مولای من، تو را شاهد میگیرم که من شهادت میدهم خدایی جز اللَّه نیست. او که یگانه وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ لَا حَبِیبَ إِلَّا هُوَ وَأَهْلُهُ وَأُشْهِدُکَ أَنَّ و بدون شریک است و محمّد بنده و رسول او است و دوستی غیر از او و خاندانش وجود ندارد. عَلِیّاً أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ حُجَّتُهُ وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَالْحُسَیْنَ حُجَّتُهُ وَعَلِیَّ تو را شاهد میگیرم که علی امیر مؤمنان و حجّت خداست. و حسن حجّت خداست. حسین نیز حجّت بْنَ الْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ اوست. علی بن حسین نیز حجّت اوست. محمّد بن علی نیز حجّت اوست. جعفر بن محمّد نیز وَمُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَعَلِیَّ بْنَ مُوسَی حُجَّتُهُ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حجّت اوست. موسی بن جعفر نیز حجّت اوست. علی بن موسی نیز حجّت اوست. محمّد بن علی حُجَّتُهُ وَعَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَأَشْهَدُ أَنَّکَ نیز حجّت اوست. علی بن محمّد نیز حجّت اوست. حسن بن علی نیز حجّت اوست. شهادت حُجَّةُ اللَّهِ أَنْتُمُ الْأَوَّلُ وَالآْخِرُ وَأَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقّ لَا رَیْبَ فِیهَا یَوْمَ میدهم که تو نیز حجّت خدا هستی. شما آغاز و پایان عبودیّت و امامت هستید و رجعت لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها شما بیشک حقیقت دارد و آن، روزی است که اگر کسی قبلاً ایمان نیاورده باشد، ایمان خَیْراً وَأَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَأَنَّ نَاکِراً وَنَکِیراً حَقٌّ وَأَشْهَدُ أَنَّ النَّشْرَ وَالْبَعْثَ آوردن در آن، فایدهای ندارد.(43) مرگ حقّ است. ناکر و نکیر حقّ است. شهادت میدهم که حَقٌّ وَأَنَّ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَالْمِیزَانَ وَالْحِسَابَ حَقٌّ وَالْجَنَّةَ وَالنَّارَ حَقٌّ رستاخیز حقّ است. صراط حقّ است. ترازوی اعمال و محاسبه آنها حقّ است. بهشت و دوزخ وَالْوَعْدَ وَالْوَعِیدَ بِهِمَا حَقٌّ یَا مَوْلَایَ شَقِیَ مَنْ خَالَفَکُمْ وَسَعِدَ حقّ است. وعده و وعیدهای خدا حقّ است. مولای من بدبخت کسی است که از شما سرپیچی نمود مَنْ أَطَاعَکُمْ. فَاشْهَدْ عَلَیَّ مَا أَشْهَدْتُکَ عَلَیْهِ وَأَنَا وَلِیٌّ لَکَ بَرِیءٌ و سعادتمند کسی است که از شما اطاعت کرد. بر آنچه که شهادت دادم، شاهد باش. من دوست شما هستم مِنْ عَدُوِّکَ فَالْحَقُّ مَا رَضِیتُمُوهُ وَالْبَاطِلُ مَا سَخِطْتُمُوهُ وَالْمَعْرُوفُ و از دشمنانتان بیزارم. حقّ همان چیزی است که از آن رضایت دارید. باطل آن چیزی است که از آن مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَالْمُنْکَرُ مَا نَهَیْتُمْ عَنْهُ فَنَفْسِی مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ غضبناکید. خوبی همان است که شما امر کردهاید و منکر همان است که از آن نهی کردهاید. روح و جانم لَا شَرِیکَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ وَبِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَبِکُمْ یَا مَوْلَایَ أَوَّلِکُمْ به وحدانیّت خدای یگانه بدون شریک و فرستاده او و امیرالمؤمنین و به همه شما از اوّل تا آخرتان، وَآخِرِکُمْ وَنُصْرَتِی مُعَدَّةٌ لَکُمْ وَمَوَدَّتِی خَالِصَةٌ لَکُمْ آمِینَ آمِینَ ایمان دارد. یاری من برای شما آماده شده است ودوستیم در شما خالص گردیده است. آمین آمین
دعای دوم
دعای بعد از زیارت آل یاسین(44)
اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ نَبِیِّ رَحْمَتِکَ وَکَلِمَةِ خدایا، با پافشاری درخواست میکنم که بر محمّد پیامبر رحمت و مجموعه نورت درود نُورِکَ وَأَنْ تَمْلَأَ قَلْبِی نُورَ الْیَقِینِ وَصَدْرِی نُورَ الْإِیمَانِ وَفِکْرِی نُورَ فرست و قلبم را از نور یقین و سینهام را از نور ایمان و فکرم را از نور نیّتهای خیر و ارادهام النِّیَّاتِ وَعَزْمِی نُورَ الْعِلْمِ وَقُوَّتِی نُورَ الْعَمَلِ وَلِسَانِی نُورَ الصِّدْقِ را از نور علم و نیرویم را از نور عمل و زبانم را از نور راستی و دینم را از نور شناختهایی وَدِینِی نُورَ الْبَصَائِرِ مِنْ عِنْدِکَوَبَصَرِی نُورَ الضِّیَاءِ وَسَمْعِی نُورَ که از توست و چشمانم را از نور بینایی و گوشهایم را از نور حکمت و دوستی و علایقم را از الْحِکْمَةِ وَمَوَدَّتِی نُورَ الْمُوَالاةِ لُِمحَمَّدٍ وَآلِهِعلیهم السلام حَتَّی أَلْقَاکَ نور محبّت محمّد و خاندانشعلیهم السلام لبریز و مالامال گردانی. مرا به گونهای کن که وقتی تو را ملاقات وَقَدْ وَفَیْتُ بِعَهْدِکَ وَمِیثَاقِکَ فَتَسَعَنِی رَحْمَتُکَ یَا وَلِیُّ یَا حَمِیدُ. میکنم، به عهد خود وفا کرده باشم و در رحمت گستردهات وارد شوم. ای سرپرست و ای ستوده. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ حُجَّتِکَ فِی أَرْضِکَ وَخَلِیفَتِکَ فِی بِلَادِکَ خدایا، بر محمّد(45) که حجّت تو بر روی زمین و جانشین تو در مناطق توست؛ او که مردم را وَالدَّاعِی إِلَی سَبِیلِکَ وَالْقَائِمِ بِقِسْطِکَ وَالثَّائِرِ بِأَمْرِکَ وَلِیِّ الْمُؤْمِنِینَ به راه تو دعوت کرده و عدل تو را برپا میکند و به اوامرت عمل مینماید، دوست مؤمنین وَبَوَارِ الْکَافِرِینَ وَمُجَلِّی الظُّلْمَةِ وَمُنِیرِ الْحَقِّ وَالنَّاطِقِ بِالْحِکْمَةِ و درهم کوبنده کافرین و روشنیبخش ظلمتها و حقایق، و بیانگر صادقانه حکمت وَالصِّدْقِ وَکَلِمَتِکَ التَّامَّةِ فِی أَرْضِکَ الْمُرْتَقِبِ الْخَائِفِ وَالْوَلِیِّ و مخلوق کامل و برتر در زمین تو، مراقب ترسان و ولیّ دلسوز و کشتی نجات النَّاصِحِ سَفِینَةِ النَّجَاةِ وَعَلَمِ الْهُدَی وَنُورِ أَبْصَارِ الْوَرَی وَخَیْرِ و پرچم هدایت و نور چشمان دیگران و بهترین کسی که لباس و پیراهن پوشید مَنْ تَقَمَّصَ وَارْتَدَی وَمُجَلِّی الْغَمَاءِ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلاً و روشنی بخش تاریکیها که زمین را پر از عدل و دادکند. همان طور که قبل از آن وَقِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. از ظلم و جور پر شده است. سلام بفرست زیرا تو بر هر چیزی توانایی داری. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ وَابْنِ أَوْلِیَائِکَ الَّذِینَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَأَوْجَبْتَ خدایا، بر جانشین و فرزندان جانشینت، کسانی که اطاعتشان را واجب کردی و حقشان را لازم حَقَّهُمْ وَأَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرْتَهُمْ تَطْهِیراً: اَللَّهُمَّ انْصُرْهُ وَانْتَصِرْ دانستی و پلیدی را از آنها دور کردی و آنها را پاک گرداندی، درود فرست. خدایا، او را یاری کن بِهِ لِدِینِکَ وَانْصُرْ بِهِ أَوْلِیَاءَکَ وَأَوْلِیَاءَهُ وَشِیعَتَهُ وَأَنْصَارَهُ وَاجْعَلْنَا مِنْهُمْ. و به واسطه او از دین خود حمایت کن و به یاری اولیا و شیعیانش، بفرست و ما را از آنها قرار بده. اَللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ کُلِّ بَاغٍ وَطَاغٍ وَمِنْ شَرِّ جَمِیعِخَلْقِکَ وَاحْفَظْهُ مِنْ خدایا او را از شر ظالمان و سرکشان و تمام مخلوقاتت، پناه بده و از تمام جوانب او را بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ یَمِینِهِ وَعَنْ شِمَالِهِ وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ مِنْ أَنْ حفظ کن. مراقبت کن تا هیچ نوع بدی به او نرسد و در وجود او فرستاده خود و خاندانش یُوصَلَ إِلَیْهِ بِسُوءٍ وَاحْفَظْ فِیهِ رَسُولَکَ وَآلَ رَسُولِکَ وَأَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ را حفظ کن و عدل را با او آشکار کن و با امدادهای خود یاریش کن و یارانش را پیروز وَأَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَانْصُرْ نَاصِرِیهِ وَاخْذُلْ خَاذِلِیهِ وَاقْصِمْ بِهِ جَبَابِرَةَ گردان و دشمنانش را خوار ساز. خدایا به دست او طغیانگران کفر را در هم بکوب و کفّار الْکُفْرِ وَاقْتُلْ بِهِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَجَمِیعَ الْمُلْحِدِینَ حَیْثُ کَانُوا مِنْ و منافقین و تمام منکرین را هلاک کن. چه در بخشهای شرقی زمین باشند و چه در بخشهای مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَمَغَارِبِهَا بَرِّهَا وَبَحْرِهَا وَامْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلاً وَأَظْهِرْ غربی آن، چه در خشکی و چه در دریا باشند و زمین را از برکت او و از عدل و داد پر کن بِهِ دِینَ نَبِیَّکَ صَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ وَاجْعَلْنِی اَللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَأَعْوَانِهِ و دین پیامبرت را غالب گردان. خدایا مرا از یاران و شیعیان و پیروی کنندگان او قرار وَأَتْبَاعِهِ وَشِیعَتِهِ وَأَرِنِی فِی آلِ مُحَمَّدٍعلیهم السلام مَا یَأْمَلُونَ وَفِی عَدُوِّهِمْ بده و خاندان محمّد را به تمام آرزوهایشان برسان و دشمنانشان را به آنچه از آن میترسند، مبتلا مَا یَحْذَرُونَ إِلَهَ الْحَقِّ. آمِینَ یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. کن، ای معبود حقّ دعایم را بپذیر، ای صاحب جلالت و بزرگواری، ای مهربانترین مهربانان.
دعای سوم
زیارت آل یاسین با نقلی دیگر(46)
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
نه در اراده خدا اندیشه میکنید و نه از اولیا و جانشینانش اطاعت مینمایید. «آیات الهی حکمتهایی است که ابلاغ شده است. اما آیات و ترساندنها برای کسانی که اهل ایمان نیستند، سودی ندارد.» و سلام خدا بر ما و بندگان صالحش. زمانی که خواستید با توسل به من به خدا و ما اهلبیت، توجّه پیدا کنید، همانطور که خدا فرموده است، شما نیز بگویید:(47)
سَلَامٌ عَلَی آلِ یَاسِینَ
سلام بر خاندان یاسین
ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ مَنْ یَهْدِیهِ صِرَاطَهُ نبوّت و امامت همان عنایت روشن است و خدا صاحب احسان عظیم است برای کسی که او را به راه الْمُسْتَقِیمَ التَّوَجُّهَ..
راست هدایت کند. امّا توجّه:
قَدْ آتَاکُمُ اللَّهُ یَا آلَ یَاسِینَ خِلَافَتَهُ وَعَلَّمَ مَجَارِیَ أَمْرِهِ فِیَما قَضَاهُ ای آل یاسین خداوند خلافتش را به شما داد و کیفیت جریان اراده خودش را در مورد وَدَبَّرَهُ وَرَتَّبَهُ وَأَرَادَهُ فِی مَلَکُوتِهِ فَکَشَفَ لَکُمُ الْغِطَاءَ وَأَنْتُمْ قضا و قدر و ارادهای که در ملکوت آسمانها دارد، به شما نشان داده است. پرده از شما خَزَنَتُهُ وَشُهَدَاؤُهُ وَعُلَمَاؤُهُ وَأُمَنَاؤُهُ سَاسَةُ الْعِبَادِ وَأَرْکَانُ الْبِلَادِ برداشته شده و شما خزانه داران و شاهدان و عالمان و امینان و رهبران و پایههای مناطق وَقُضَاةُ الْأَحْکَامِ وَأَبْوَابُ الْإِیمَانِ وَمِنْ تَقْدِیرِهِ مَنَائِحُ الْعَطَاءِ بِکُمْ و قاضیان احکام و درهای ایمان هستید. از جمله تقدیرات الهی در عنایت به شما، این بود که إِنْفَاذُهُ مَحْتُوماً مَقْرُوناً فَمَا شَیْءٌ مِنْهُ إِلَّا وَأَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَإِلَیْهِ به صورت حتمی و قطعی حکم کرد در نتیجه هیچ چیزی از خدا نیست، مگر اینکه شما واسطه السَّبِیلُ خِیَارُهُ لِوَلِیِّکُمْ نِعْمَةٌ وَانْتِقَامُهُ مِنْ عَدُوِّکُمْ سَخْطَةٌ فَلَا نَجَاةَ و راه وصول به آن هستید. خداوند برای دوستانتان نعمت و برای دشمنانتان غضب را برگزیده است. وَلَا مَفْزَعَ إِلَّا أَنْتُمْ وَلَا مَذْهَبَ عَنْکُمْ یَا أَعْیُنَ اللَّهِ النَّاظِرَةَ وَحَمَلَةَ بنابراین نجات و پناهیغیر از شما وجود ندارد و جای فراری از آن نیست. ای چشمان ناظر خدا مَعْرِفَتِهِ وَمَسَاکِنَ تَوْحِیدِهِ فِی أَرْضِهِ وَسَمَائِهِ وَأَنْتَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَبَقِیَّتَهُ و حامل معرفت و محل استقرا توحید در زمین و آسمان و تو ای حجّت و باقی مانده اولیای الهی، کَمَالُ نِعْمَتِهِ وَوَارِثُ أَنْبِیَائِهِ وَخُلَفَائِهِ مَا بَلَغْنَاهُ مِنْ دَهْرِنَا وَصَاحِبُ کمال نعمت او و وارث انبیا و جانشینان او تا به امروز، ای آن که طبق وعده خدا، صاحب رجعتی، الرَّجْعَةِ لِوَعْدِ رَبِّنَا الَّتِی فِیهَا دَوْلَةُ الْحَقِّ وَفَرَحُنَا وَنَصْرُ اللَّهِ لَنَا وَعِزُّنَا. که دولت حقّ و شادی و نصرت خدا و عزّت او در آن روز، بر ما تجلّی خواهد یافت، سلام بر تو. اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَالْغَوْثُ سلام بر تو ای پرچم برافراشته و یاریگر و رحمت واسعه. ای وعده راستین خدا. سلام بر تو وَالرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْداً غَیْرَ مَکْذُوبٍ السَّلَامُ عَلَیْکَ صَاحِبَ الْمَرْأَی ای بینا و شنوایی که پیمانهایت در برابر دیدگان خدا و عهدهایت در دستان خداست وَالْمَسْمَعِ الَّذِی بِعَیْنِ اللَّهِ مَوَاثِیقُهُ وَبِیَدِ اللَّهِ عُهُودُهُ وَبِقُدْرَةِ اللَّهِ و سلطنتت با قدرت خدا محقق میشود. تو آن بردباری هستی که تعصّبات او را به عجله سُلْطَانُهُ أَنْتَ الْحَلِیمُ الَّذِیلَا تُعَجِّلُهُ الْعَصَبِیَّةُ وَالْکَرِیمُ الَّذِیلَا تُبَخِّلُهُ نمیاندازد و تو بزرگواری هستی که ثبت و ضبط مسائل او را به بخل وا نمیدارد تو آن الْحَفِیظَةُ وَالْعَالِمُ الَّذِیلَا تُجَهِّلُهُ الْحَمِیَّةُ مُجَاهَدَتُکَ فِی اللَّهِ ذَاتُ مَشِیَّةِ اللَّهِ عالمی هستی که تعصّبات کور او را به کارهای نادرست مبتلا نمیکند. تلاش تو در راه وَمُقَارَعَتُکَ فِی اللَّهِ ذَاتُ انْتِقَامِ اللَّهِ وَصَبْرُکَ فِی اللَّهِ ذُو أَنَاةِ اللَّهِ وَشُکْرُکَ للَّهِِ خدا همان خواسته خداست. کشتن تو در راه خدا، عین انتقام خداست و صبر تو در راه ذُو مَزِیدِ اللَّهِ وَرَحْمَتِهِ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَحْفُوظاً بِاللَّهِ نُورُ أَمَامِهِ وَوَرَائِهِ خدا عین فرصت دادن خداست. شکر تو همان زیاد کردن خداست. سلام بر تو ای آنکه وَیَمِینِهِ وَشِمَالِهِ وَفَوْقِهِ وَتَحْتِهِ یَا مَحْرُوزاً فِی قُدْرَةِ اللَّهِ نُورُ سَمْعِهِ نور مقابل، پشت و راست و چپ و پایین و بالایش با اراده خدا، محفوظ است. ای کسی وَبَصَرِهِ وَیَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَهُ وَیَا مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَوَکَّدَهُ که نور گوش و چشمش در قلعه قدرت خدا، مصون است. ای وعدهای که خدا ضمانت اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ وَرَبَّانِیَّ آیَاتِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللَّهِ کرده است. ای پیمانی که خدا آن را محکم کرده است. سلام بر تو ای فرستاده خدا و مفسر وَدَیَّانَ دِینِهِ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَنَاصِرَ حَقِّهِ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ آیات الهی. سلام بر تو ای در رحمت خدا و نگهبان دین او. سلام بر تو ای جانشین خدا یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَدَلِیلَ إِرَادَتِهِ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ وَتَرْجُمَانَهُ اَلسَّلَامُ و یاریگر حقّ او. سلام بر تو ای حجّت خدا و راهنمای مقاصد او. سلام بر تو ای امتداد بخش قرآن عَلَیْکَ فِی آنَاءِ لَیْلِکَ وَأَطْرَافِ نَهَارِکَ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ. و مفسر آن. سلام بر تو در ساعات شب و روز. سلام بر تو ای باقی مانده اولیای الهی بر روی زمین. اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ سلام بر تو هنگامی که بلند میشوی. سلام بر تو آنگاه که مینشینی. سلام بر تو آنگاه که حِینَ تَقْرَأُ وَتُبَیِّنُ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَتَقْنُتُ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ میخوانی و توضیح میدهی. سلام بر تو، زمانی که نماز و قنوت میخوانی. سلام بر تو، حِینَ تَرْکَعُ وَتَسْجُدُ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَعَوَّذُ وَتُسَبِّحُ السَّلَامُ زمانی که رکوع میکنی و به سجده میافتی. سلام بر تو هنگامیکه به خدا پناه میبری و خدا را عَلَیْکَ حِینَ تُهَلِّلُ وَتُکَبِّرُ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ السَّلَامُ تسبیح میگویی. سلام بر تو، زمانی که اقرار به یگانگی میکنی و تکبیر میگویی. سلام بر تو، زمانی عَلَیْکَ حِینَ تُمَجِّدُ وَتَمْدَحُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُمْسِی وَتُصْبِحُ السَّلَامُ که حمد و استغفار میکنی. سلام بر تو هنگامی که خدا را تمجید و حمد میکنی. سلام بر تو، زمانی عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ إِذا یَغْشی وَالنَّهارِ إِذا تَجَلَّی وَالآْخِرَةِ وَالْأُولَی السَّلَامُ که شب و یا صبح میکنی. سلام بر تو در تاریکی شب و روشنایی روز. سلام بر تو در دنیا و آخرت. عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللَّهِ وَرُعَاتَنَا وَهُدَاتَنَا وَدُعَاتَنَا وَقَادَتَنَا وَأَئِمَّتَنَا وَسَادَتَنَا سلام بر همه شما ای حجّتهای خدا. ای مراقبان و هادیان و دعوت کنندگان و رهبران و امامان وَمَوَالِیَنَا اَلسَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَنْتُمْ نُورُنَا وَأَنْتُمْ جَاهُنَا أَوْقَاتِ صَلَاتِنَا و سروران و مولاهای ما. سلام بر شما که نور ما در ظلمتید. شما که عظمت ما در هنگام نماز هستید. وَعِصْمَتُنَا بِکُمْ لِدُعَائِنَا وَصَلَاتِنَا وَصِیَامِنَا وَاسْتِغْفَارِنَا وَسَائِرِ أَعْمَالِنَا. شما که باعث مصونیت ما در هنگام دعا، نماز، روزه و استغفار و سایر اعمالمان هستید. اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمَأْمُونُ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا سلام بر تو ای امام امان داده شده، سلام بر تو ای امام الْإِمَامُ الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ بِجَوَامِعِ السَّلَامِ. پیشرو و آرزو شده، سلام بر تو با کاملترین سلامها. أُشْهِدُکَ یَا مَوْلَایَ أَنِّی أَشْهَدُ أَنْلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ مولایم تو را شاهد میگیرم که من شهادت میدهم، خدایی جز اللَّه نیست. او یگانه، لَا شَرِیکَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ لَا حَبِیبَ إِلَّا هُوَ وَأَهْلُهُ وَأَنَّ یکتا و تنهاست و شریکی ندارد و محمّد بنده و فرستاده او است و حبیبی جز او أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ حُجَّتُهُ وَأَنَّ الْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَأَنَّ الْحُسَیْنَ حُجَّتُهُ وَأَنَّ و خاندانش نیست و امیرالمؤمنین، حسن، حسین، عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ وَأَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَأَنَّ جَعْفَرَ بْنَ علی بن حسین، محمّد بن علی، جعفر بن محمّد، مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَأَنَّ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَأَنَّ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی حُجَّتُهُ موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمّد بن علی، وَأَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَأَنَّ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَأَنَّ الْحَسَنَ علی بن محمّد، حسن بن علی همه و همه حجّتهای خدا هستند بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَأَنْتَ حُجَّتُهُ وَأَنَّ الْأَنْبِیَاءَ دُعَاةٌ وَهُدَاةُ رُشْدِکُمْ أَنْتُمُ و تو نیز حجّت خدا هستی و انبیاء به هدایت شما، دعوت و راهنمایی میکردند. الْأَوَّلُ وَالآْخِرُ وَخَاتِمَتُهُ وَأَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لَا شَکَّ فِیهَا یَوْمَ لَا یَنْفَعُ شما اوّل و آخر و خاتمه بخش هدایت هستید. همین طور شهادت میدهم که رجعت شما حقّ است نَفْساً إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْراً وَأَنَّ و شکی در آن نیست. روزی که ایمان آوردن در آن، سودی ندارد. اگر قبلاً ایمان نیاورده باشد الْمَوْتَ حَقٌّ وَأَشْهَدُ أَنَّ نَاکِراً وَنَکِیراً حَقٌّ وَأَنَّ النَّشْرَ وَالْبَعْثَ حَقٌّ و عمل صالحی مطابق ایمانش انجام ندهد. شهادت میدهم که مرگ و ناکر و نکیر و رستاخیز حقّ هستند. وَأَنَّ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَالْمِرْصَادَ حَقٌّ وَأَنَّ الْمِیزَانَ وَالْحِسَابَ حَقٌّ وَأَنَّ صراط و مرصاد(48) حقّ است. ترازوی اعمال و محاسبه آنها حقّ هستند. بهشت و دوزخ و جزای به آن دو الْجَنَّةَ وَالنَّارَ حَقٌّ وَالْجَزَاءَ بِهِمَا لِلْوَعْدِ وَالْوَعِیدِ حَقٌّ وَأَنَّکُمْ لِلشَّفَاعَةِ براساس وعدهها و وعیدها حقّ است. شهادت میدهم که شما حقّ شفاعت دارید و شفاعتتان رد نمیشود. حَقّ لَا تُرَدُّونَ وَلَا تَسْبِقُونَ مَشِیَّةَ اللَّهِ وَبِأَمْرِهِ تَعْمَلُونَ وَللَّهِِ الرَّحْمَةُ البته شما نیز از خواسته خدا سبقت نمیگیرید و بر طبق آن عمل میکنید. شهادت میدهم که رحمت وَالْکَلِمَةُ الْعُلْیَا وَبِیَدِهِ الْحُسْنَی وَحُجَّةُ اللَّهِ الْعُظْمَی خَلَقَ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ و بالاترین توصیفات برای خداست و خوبیها و حجّتهای عظیم الهی، در دست اوست. او که جنّ و انس را لِعِبَادَتِهِ أَرَادَ مِنْ عِبَادِهِ عِبَادَتَهُ فَشَقِیٌّ وَسَعِیدٌ قَدْ شَقِیَ مَنْ خَالَفَکُمْ برای عبادتش آفرید و از بندگانش چیزی غیر از عبادت نخواسته است. پس عدّهای بدبخت و برخی سعادتمند شدند. وَسَعِدَ مَنْ أَطَاعَکُمْ وَأَنْتَ یَا مَوْلَایَ فَاشْهَدْ بِمَا أَشْهَدْتُکَ عَلَیْهِ تَخْزُنُهُ مخالفتان، بدبخت و مطیعتان، سعادتمند است. مولای من، به آنچه که تو را بر آن شاهد گرفتم. وَتَحْفَظُهُ لِی عِنْدَکَ أَمُوتُ عَلَیْهِ وَأَنْشُرُ عَلَیْهِ وَأَقِفُ بِهِ وَلِیّاً لَکَ بَرِیئاً شهادت بده و آن را نزد خود نگهدار تا بر آن عقاید بمیرم و با آنها بپاخیزم و با آن بایستم. من شما را دوست دارم مِنْ عَدُوِّکَ مَاقِتاً لِمَنْ أَبْغَضَکُمْ وَادّاً لِمَنْ أَحَبَّکُمْ فَالْحَقُّ مَا رَضِیتُمُوهُ و از دشمنانتان بیزارم. دشمن کسی که شما را دشمن دارد و دوست کسی که شما را دوست داشته باشد، هستم. حقّ وَالْبَاطِلُ مَا سَخِطْتُمُوهُ وَالْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَالْمُنْکَرُ مَا نَهَیْتُمْ عَنْهُ آن است که از آن راضی باشید و باطل آن است که بر آن غضب کنید. خوب آن است که به آن امر کنید. وَالْقَضَاءُ الْمُثْبَتُ مَا اسْتَأْثَرَتْ بِهِ مَشِیَّتُکُمْ وَالْمَمْحُوُّ مَا اسْتَأْثَرَتْ بِهِ بد آن است که از آن نهی کنید. قضای حتمی آن است که طبق خواسته شما باشد و قضای تغییر یافته سُنَّتُکُمْ فَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُلَا شَرِیکَ لَهُ مُحَمَّدٌ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ آن است که خواسته شما نباشد. پس خدایی غیر از اللَّه نیست او یگانه و یکتاست و شریکی ندارد. عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ حُجَّتُهُ الْحَسَنُ حُجَّتُهُ الْحُسَیْنُ حُجَّتُهُ عَلِیٌّ حُجَّتُهُ محمّد بنده و فرستاده او، علی امیرالمؤمنین، حسن، حسین، علی، مُحَمَّدٌ حُجَّتُهُ جَعْفَرٌ حُجَّتُهُ مُوسَی حُجَّتُهُ عَلِیٌّ حُجَّتُهُ مُحَمَّدٌ حُجَّتُهُ عَلِیٌّ محمّد، جعفر، موسی، علی، محمّد، علی، حسن و تو همگی حُجَّتُهُ الْحَسَنُ حُجَّتُهُ أَنْتَ حُجَّتُهُ أَنْتُمْ حُجَجُهُ وَبَرَاهِینُهُ أَنَا یَا مَوْلَایَ حجّتهای خدا هستید. مولایم! من از معاملهای که خدا با مجاهدان مُسْتَبْشِرٌ بِالْبَیْعَةِ الَّتِی أَخَذَ اللَّهُ عَلَی شُرَطِهِ قِتَالاً فِی سَبِیلِهِ اشْتَرَی بِهِ راه خود انجام داده و در آن جانهای مؤمنین را خریداری کرده است. أَنْفُسَ الْمُؤْمِنِینَ فَنَفْسِی مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ خوشحالم؛ زیرا جان من به خدای واحدی که شریکی ندارد، به فرستاده او وَبِأَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَبِکُمْ یَا مَوْلَایَ أَوَّلِکُمْ وَآخِرِکُمْ وَنُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ و امیرالمؤمنین و به همه شما ایمان دارد. مولایم! من به همه شما، از اول تا آخرتان وَمَوَدَّتِی خَالِصَةٌ لَکُمْ وَبَرَاءَتِی مِنْ أَعْدَائِکُمْ أَهْلِ الْحَرَدَةِ وَالْجِدَالِ ایمان دارم و یاریام را برایتان مهیا و دوستیم را خالص و بیزاری از دشمنانتان را برای قیامتان، آماده کردهام ثَابِتَةٌ لِثَأْرِکُمْ أَنَا وَلِیٌّ وَحِیدٌ وَاللَّهُ إِلَهُ الْحَقِّ یَجْعَلُنِی کَذَلِکَ آمِینَ و دوست یگانه شما هستم و اللَّه معبود حقّ است. خداوند مرا همان طور که گفتم قرار دهد. آمین آمین. آمِینَ مَنْ لِی إِلَّا أَنْتَ فِیَما دَنَتْ وَاعْتَصَمْتُ بِکَ فِیهِ تَحْرُسُنِی فِیَما مولایم! من دراتفاقی که نزدیک شده است، کسی غیر از تو را ندارم و از تو میخواهم که مرا در آن، مصونیت بخشی. تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیْکَ یَا وِقَایَةَ اللَّهِ وَسِتْرَهُ وَبَرَکَتَهُ أَغِثْنِی أَدْنِنِی أَعْنِی مرادرکارهایی که به تو نزدیک میکند،نگهداری،ای محافظ خدا و پوشش و برکت او.به فریادم برس و به من نزدیک أَدْرِکْنِی صِلْنِی بِکَ وَلَا تَقْطَعْنِی. اللَّهُمَّ إِلَیْکَ بِهِمْ تَوَسُّلِی وَتَقَرُّبِی شو و مرا دریاب. مرا با خود متصل کن و جدا نکن. خدایا، به واسطه آنها به تو متوسل میشوم و تقرّب میجویم. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَصِلْنِی بِهِمْ وَلَا تَقْطَعْنِی بِحُجَّتِکَ خدایا، بر محمّد و خاندانش درود فرست و به خاطر آنها با من مرتبط باش و از من جدا نشو، وَاعْصِمْنِی وَسَلَامُکَ عَلَی آلِ یس مَوْلَایَ أَنْتَ الْجَاهُ عِنْدَ اللَّهِ به حرمت حجتت مرا مصونیت بخش و سلام و درودت بر خاندان یاسین. مولایم تو سربلندی من نزد رَبِّکَ وَرَبِّی إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ
خدایی هستی که پروردگار من و تو است، تو ستوده و شریف هستی.
دعای چهارم
دعای بعد از زیارت آل یاسین(49)
اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی خَلَقْتَهُ مِنْ کُلِّکَ فَاسْتَقَرَّ فِیکَ فَلَا یَخْرُجُ خدایا از تو میخواهم با آن نامی که آن را از همه وجود خودت آفریدی و از این رو در وجود خودت مِنْکَ إِلَی شَیْءٍ أَبَداً یَا کَیْنُونُ أَیَا مَکْنُونُ أَیَا مُتَعَالُ أَیَا مُتَقَدِّسُ أَیَا مستقر شده است و از وجودت به چیز دیگری خارج نمیشود. ای وجود محض و تام، ای پنهان، مُتَرَاحِمُ أَیَا مُتَرَئِّفُ أَیَا مُتَحَنِّنُ أَسْأَلُکَ کَمَا خَلَقْتَهُ غَضّاً أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی ای متعالی، ای مقدّس و پاک، ای رحم کننده، ای دلسوز، ای مهربان، از تو میخواهم همان طور که مُحَمَّدٍ نَبِیِّ رَحْمَتِکَ وَکَلِمَةِ نُورِکَ وَوَالِدِ هُدَاةِ رَحْمَتِکَ وَامْلَأْ قَلْبِی نُورَ نامت را در یک چشم بهم زدن آفریدی، بر محمّد پیامبر رحمت و وجود نورانی و پدر هادیان رحمتت الْیَقِینِ وَصَدْرِی نُورَ الْإِیمَانِ وَفِکْرِی نُورَ الثَّبَاتِ وَعَزْمِی نُورَ التَّوْفِیقِ درود فرستی و قلبم را از نور یقین و سینهام را از نور ایمان و فکرم را از نور ثبات قدم و ارادهام وَذَکَائِی نُورَ الْعِلْمِ وَقُوَّتِی نُورَ الْعَمَلِ وَلِسَانِی نُورَ الصِّدْقِ وَدِینِی را از نور توفیق و هوشم را از نور علم و نیرویم را از نور عمل و زبانم را از نور صداقت و دینم را نُورَ الْبَصَائِرِ مِنْ عِنْدِکَ وَبَصَرِی نُورَ الضِّیَاءِ وَسَمْعِی نُورَ وَعْیِ الْحِکْمَةِ از نور بصیرت و معرفت و چشمم را از نور بینایی و گوشم را از نور حکمت و محبّتم را از نور وَمَوَدَّتِی نُورَ الْمُوَالاةِ لُِمحَمَّدٍ وَآلِهِعلیهم السلام وَیَقِینِی قُوَّةَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَاءِ دوستی محمّد و خاندانش، سرشار کنی. یقینم را از نیروی بیزاری از دشمنان محمّد و خاندانش پر نما، مُحَمَّدٍ وَأَعْدَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ حَتَّی أَلْقَاکَ وَقَدْ وَفَیْتُ بِعَهْدِکَ وَمِیثَاقِکَ تا تو را در حالی ملاقات کنم که به عهد تو و پیمانم عمل و به فیض رحمتت رسیدهام. ای ولیّ و ستوده، فَیَسَعَنِی رَحْمَتُکَ یَا وَلِیُّ یَا حَمِیدُ بِمَرْآکَ وَمَسْمَعِکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ ای حجّتهای الهی، دعای من در برابر دیدگانتان است و شما آن را میشنوید. بنابراین مرا به عوامل دُعَائِی فَوَفِّنِی مُنَجِّزَاتِ إِجَابَتِی أَعْتَصِمُ بِکَ مَعَکَ مَعَکَ مَعَکَ سَمْعِی وَرِضَایَ. اجابت آنها موفق کنید. به شما پناه میآورم. گوش اطاعت و رضایتم با شماست، باشماست، باشماست.
دعای پنجم
حجاب حضرت بقیة اللَّه(50)
اَللَّهُمَّ احْجُبْنِی عَنْ عُیُونِ أَعْدَائِی وَاجْمَعْ بَیْنِی وَبَیْنَ أَوْلِیَائِی خدایا مرا از چشم دشمنانم مخفی کن و مرا با دوستانم جمع کن و وعدهای را که به من وَأَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَاحْفَظْنِی فِی غَیْبَتِی إِلَی أَنْ تَأْذَنَ لِی فِی دادهای، عملی نما و مرا در دوره غیبت تا زمانی که اجازه ظهور بدهی، حفظ کن. ظُهُورِی وَأَحْیِ بِی مَا دَرَسَ مِنْ فُرُوضِکَ وَسُنَنِکَ وَعَجِّلْ فَرَجِی فرائض و سنتهای(51) پایمال شدهات را به دست من زنده کن. ظهورم را سریع و خروجم را وَسَهِّلْ مَخْرَجِی وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَاناً نَصِیراً وَافْتَحْ لِی فَتْحاً آسان نما و با سلطنت و نصرت خود مرا یاری کن و مرا به پیروزی قطعی برسان و به راه مُبِیناً وَاهْدِنِی صِرَاطاً مُسْتَقِیماً وَقِنِی جَمِیعَ مَا أُحَاذِرُهُ مِنَ الظَّالِمِینَ راستت هدایت فرما و از تمام خطرات ظالمان حفظم کن و از چشمان دشمنانی که پایههای وَاحْجُبْنِی عَنْ أَعْیُنِ الْبَاغِضِینَ النَّاصِبِینَ الْعَدَاوَةَ لِأَهْلِ بَیْتِ نَبِیَّکَ عداوت با خاندان رسولت را محکم کردهاند، مخفی نما تا از هیچ یک از آنها، بدی به من وَلَا یَصِلْ مِنْهُمْ إِلَیَّ أَحَدٌ بِسُوءٍ فَإِذَا أَذِنْتَ فِی ظُهُورِی فَأَیِّدْنِی نرسد. زمانی که اجازه ظهور دادی، مرا با سربازان خود یاری کن و کسانی را که مرا در بِجُنُودِکَ وَاجْعَلْ مَنْ یَتْبَعُنِی لِنُصْرَةِ دِینِکَ مُؤَیَّدِینَ وَفِی سَبِیلِکَ یاری دینت کمک خواهند کرد، تقویت نما و از مجاهدین در راه خودت قرار بده. مُجَاهِدِینَ وَعَلَی مَنْ أَرَادَنِی وَأَرَادَهُمْ بِسُوءٍ مَنْصُورِینَ وَوَفِّقْنِی همه ما را بر کسانی که قصد جنگ با ما را دارند، پیروز کن و مرا در برپاداشتن احکام لِإِقَامَةِ حُدُودِکَ وَانْصُرْنِی عَلَی مَنْ تَعَدَّی مَحْدُودَکَ وَانْصُرِ الْحَقَّ و حدودت، موفق نما و مرا در غلبه بر کسی که به حدود و احکامت تعدی کند، یاری کن. و أَزْهِقِ الْبَاطِلَ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً وَأَوْرِدْ عَلَیَّ مِنْ شِیعَتِی خدایا حقّ را یاری و باطل را از بین ببر؛ چرا که باطل از بین رفتنی است. شیعیان و یاران وَأَنْصَارِی وَمَنْ تَقَرُّ بِهِمُ الْعَیْنُ وَیُشَدُّ بِهِمُ الْأُزُرُ وَاجْعَلْهُمْ فِی و کسانی را که دیدارشان مرا شاد و مستحکم میکند، به من برسان و آنها را در قلعه حمایت حِرْزِکَ وَأَمْنِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
خود وارد کن. با رحمت و کرمت ای مهربانترین مهربانان.
دعای ششم
دعای امامعلیه السلام برای فرج خودشان(52)
إِلَهِی بِحَقِّ مَنْ نَاجَاکَ وَبِحَقِّ مَنْ دَعَاکَ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَفَضَّلْ عَلَی الهی به احترام کسانی که در خشکی و دریا، با تو فُقَرَاءِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِالْغِنَی وَالثَّرْوَةِ وَعَلَی مَرْضَی الْمُؤْمِنِینَ مناجات کردند و دعا خواندند، با ثروت بر فقرای مؤمنین، با شفا وَالْمُؤْمِنَاتِ بِالشِّفَاءِ وَالصِّحَّةِ وَعَلَی أَحْیَاءِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بر بیماران، با لطف و بزرگواری بر زندهها و مردههای ایشان، بِاللُّطْفِ وَالْکَرَمِ وَعَلَی أَمْوَاتِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ با مغفرت و رحمت بر مردههایشان، با برگشتن همراه با وَعَلَی غُرَبَاءِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِالرَّدِّ إِلَی أَوْطَانِهِمْ سَالِمِینَ غَانِمِینَ سلامتی و موفقیت بر غریبهایشان، تفضّل کن به حقّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ أَجْمَعِینَ
محمّد و آل ایشان اجمعین.
دعای هفتم
حرز(53) امام زمانعلیه السلام(54)
یَا مَالِکَ الرِّقَابِ وَیَا هَازِمَ الْأَحْزَابِ یَا مُفَتِّحَ الْأَبْوَابِ یَا ای خدای مسلط بر انسانها و ای در هم کوبنده حزبها، ای گشاینده درها، مُسَبِّبَ الْأَسْبَابِ سَبِّبْ لَنَا سَبَباً لَا نَسْتَطِیعُ لَهُ طَلَباً بِحَقِّ لَا إِلَهَ ای سبب ساز عالم، سببی را برایمان درست کن که ما قادر بر آن نبودیم. به حقّ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَعَلَی آلِهِ أَجْمَعِینَ لا اِلهَ اِلَّا اللَّه مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه که سلام و درودت بر او و خاندانش باد.
دعای هشتم
دعا در زمان غیبت امامعلیه السلام(55)
ابوعلی بن همام این دعا را نقل کرد و گفت که شیخرحمه الله آن را برایم خواند و من آن را نوشتم و دستور داد تا در زمان غیبت قائمعلیه السلام بخوانم:
اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَکَ خدایا، خودت را به من بشناسان؛ زیرا اگر خودت را نشناسانی، فرستادهات را نخواهم شناخت. اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ. خدایا، فرستادهات را بشناسان؛ زیرا اگر او را نشناسانی، حجّت بعد از او را نخواهم شناخت. اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی. خدایا، حجتت را بشناسان؛ زیرا اگر او را نشناسانی، در دین خود گمراه خواهم شد. اَللَّهُمّ لَا تُمِتْنِی مِیتَةً جَاهِلِیَّةً وَلَا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی اَللَّهُمَّ خدایا، مرا به مرگ جاهلیت مبتلا نکن.(56) دلم را بعد از توفیق هدایت، گمراه نکن. فَکَمَا هَدَیْتَنِی بِوَلَایَةِ مَنْ فَرَضْتَ طَاعَتَهُ عَلَیَّ مِنْ وُلَاةِ أَمْرِکَ بَعْدَ خدایا، همان طور که مرا به ولایت کسانی که اطاعتشان بر من واجب بود، رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ حَتَّی وَالَیْتُ وُلَاةَ أَمْرِکَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ هدایت کردی، آنان که بعد از رسول خداصلی الله علیه وآله والیان تو بودند تا اینکه ولایت وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَعَلِیّاً وَمُحَمَّداً وَجَعْفَراً وَمُوسَی وَعَلِیّاً وَمُحَمَّداً امیرالمؤمنین و حسن و حسین و علی و محمّد و جعفر و موسی و علی و محمّد وَعَلِیّاً وَالْحَسَنَ وَالْحُجَّةَ الْقَائِمَ الْمَهْدِیَّ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ. و علی و حسن و حجّت قائم مهدی که درود و سلامت بر همه آنان باد، پذیرفتم. اَللَّهُمَّ فَثَبِّتْنِی عَلَی دِینِکَ وَاسْتَعْمِلْنِی بِطَاعَتِکَ وَلَیِّنْ قَلْبِی لِوَلِیِّ أَمْرِکَ خدایا، همان طور مرا در دینت ثابت قدم کن و مرا به اطاعت خود مشغول کن و دلم را وَعَافِنِی مِمَّا امْتَحَنْتَ بِهِ خَلْقَکَ وَثَبِّتْنِی عَلَی طَاعَةِ وَلِیِّ أَمْرِکَ الَّذِی برای ولایت والیان امرت، نرم کن و مرا از امتحانات خلقت، عافیت بخش و در اطاعت سَتَرْتَهُ عَنْ خَلْقِکَ فَبِإِذْنِکَ غَابَ عَنْ بَرِیَّتِکَ وَأَمْرَکَ یَنْتَظِرُ وَأَنْتَ الْعَالِمُ ولی امری که او را پوشاندهای، ثابت قدم کن. او که با اراده تو از مخلوقاتت، غایب شده غَیْرُ مُعَلَّمٍ بِالْوَقْتِ الَّذِی فِیهِ صَلَاحُ أَمْرِ وَلِیِّکَ فِی الْإِذْنِ لَهُ بِإِظْهَارِ و منتظر امر توست و تو بهتر از همه میدانی که مناسبترین وقت برای ظهور ولیّات چه زمانی است. أَمْرِهِ وَکَشْفِ سِرِّهِ وَصَبِّرْنِی عَلَی ذَلِکَ حَتَّی لَا أُحِبَّ تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ تا امامتش را آشکار و سرّش را روشن کنی. در این انتظار به من صبر بده تا مقدم شدن آنچه به تأخیر وَلَا تَأْخِیرَ مَا عَجَّلْتَ وَلَا أَکْشِفَ عَمَّا سَتَرْتَهُ وَلَا أَبْحَثَ عَمَّا کَتَمْتَهُ انداختی و تأخیر آنچه را که مقدّم داشتی، نخواهم. آنچه را که پوشاندی باز نکنم و درباره آنچه که وَلَا أُنَازِعَکَ فِی تَدْبِیرِکَ وَلَا أَقُولَ لِمَ وَکَیْفَ وَمَا بَالُ وَلِیِّ أَمْرِ اللَّهِ کتمان کردی، جستجو نکنم و در تدبیرت مخالفت نکنم و از چرا و چگونگی آنها و اینکه چرا ولیّات لَا یَظْهَرُ وَقَدِ امْتَلَأَتِ الْأَرْضُ مِنَ الْجَوْرِ وَأُفَوِّضُ أُمُورِی کُلَّهَا إِلَیْکَ. ظهور نمیکند با اینکه زمین پر از ظلم شده است، سؤال نکنم و تدبیر تمام امورم را به تو بسپارم. اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُرِیَنِی وَلِیَّ أَمْرِکَ ظَاهِراً نَافِذاً لِأَمْرِکَ مَعَ خدایا، درخواست میکنم که ولیّ خود را در زمان ظهور و اجرا شدن احکامش، عِلْمِی بِأَنَّ لَکَ السُّلْطَانَ وَالْقُدْرَةَ وَالْبُرْهَانَ وَالْحُجَّةَ وَالْمَشِیَّةَ نشانم بدهی. البته با اعتقاد به اینکه سلطنت و قدرت و دلیل و حجّت و اراده و ممانعت وَالْإِرَادَةَ وَالْحَوْلَ وَالْقُوَّةَ فَافْعَلْ ذَلِکَ بِی وَبِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ حَتَّی و قوت، همه و همه از توست. این لطف را در حقّ من و همه مؤمنین بکن، تا ولیّات را نَنْظُرَ إِلَی وَلِیِّکَ ظَاهِرَ الْمَقَالَةِ وَاضِحَ الدَّلَالَةِ هَادِیاً مِنَ الضَّلَالَةِ شَافِیاً در حالی که سخنرانی آشکار، راهنمایی واضح، هدایتگر از تاریکی و شفا دهنده از جهالت مِنَ الْجَهَالَةِ أَبْرِزْ یَا رَبِّ مَشَاهِدَهُ وَثَبِّتْ قَوَاعِدَهُ وَاجْعَلْنَا مِمَّنْ تَقَرُّ است ببینیم. دیدنیهایش را آشکار و پایههایش را محکم کن و ما را از کسانی که توفیق عَیْنُنُا بِرُؤْیَتِهِ وَأَقِمْنَا بِخِدْمَتِهِ وَتَوَفَّنَا عَلَی مِلَّتِهِ وَاحْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ. دیدار و خدمت او را مییابند، قرار بده و ما را بر مکتب او بمیران و در محضر و همراه او محشور کن. اَللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمِیعِ مَا خَلَقْتَ وَبَرَأْتَ وَذَرَأْتَ وَأَنْشَأْتَ وَصَوَّرْتَ خدایا، او را از شر تمام مخلوقات پناه بده و او را از تمام جوانب، وَاحْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ یَمِینِهِ وَعَنْ شِمَالِهِ وَمِنْ فَوْقِهِ وَمِنْ جلو و عقب، راست و چپ، پایین و بالا حفظ کن. با آن حفظی که در آن چیزی تَحْتِهِ بِحِفْظِکَ الَّذِی لَایَضِیعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ وَاحْفَظْ فِیهِ رَسُولَکَوَوَصِیَرَسُولِکَ. از بین نمیرود. با حفظ او در واقع رسول و جانشینی رسول را حفظ کن. اللَّهُمَّ وَمُدَّ فِی عُمُرِهِ وَزِدْ فِی أَجَلِهِ وَأَعِنْهُ عَلَی مَا أَوْلَیْتَهُ خدایا، عمرش را طولانی کن و او را در جنگ کسانی که بر آنها برتری و سروری دادی، وَاسْتَرْعَیْتَهُ وَزِدْ فِی کَرَامَتِکَ لَهُ فَإِنَّهُ الْهَادِی الْمَهْدِیُّ الْقَائِمُ الْمُهْتَدِی کمک کن و لطف و کرمی که بر او داری، زیادتر کن؛ زیرا او هدایتگر هدایت شده، قیام کننده الطَّاهِرُ التَّقِیُّ النَّقِیُّ الزَّکِیُّ الرَّضِیُّ الْمَرْضِیُّ الصَّابِرُ الُْمجْتَهِدُ الشَّکُورُ. هدایت شده، پاک با تقوای خالص و زلال، پسندیده راضی شده و صابر تلاشگر شاکر است. اَللَّهُمَّ وَلَا تَسْلُبْنَا الْیَقِینَ لِطُولِ الْأَمَدِ فِی غَیْبَتِهِ وَانْقِطَاعِ خَبَرِهِ خدایا! یقین ما را به خاطر طولانی شدن مدّت غیبت و بریده شدن عَنَّا وَلَا تُنْسِنَا ذِکْرَهُ وَانْتِظَارَهُ وَالْإِیمَانَ بِهِ وَقُوَّةَ الْیَقِینِ فِی اخبار او از ما، سلب نکن. یاد و انتظار و ایمان و شدّت یقین ظُهُورِهِ وَالدُّعَاءَ لَهُ وَالصَّلَاةَ عَلَیْهِ حَتَّی لَا یُقَنِّطَنَا طُولُ غَیْبَتِهِ مِنْ در ظهور و دعا و صلوات بر او را از یاد ما نبر. تا طولانی شدن ظُهُورِهِ وَقِیَامِهِ وَیَکُونَ یَقِینُنَا فِی ذَلِکَ کَیَقِینِنَا فِی قِیَامِ غیبتش ما را از ظهورش مأیوس نکند و یقین ما در قیام او مانند رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَمَا جَاءَ بِهِ مِنْ وَحْیِکَ وَتَنْزِیلِکَ قَوِّ یقین ما در قیام رسول خدا و نزول قرآن باشد. دلهایمان را در ایمان قُلُوبَنَا عَلَی الْإِیمَانِ بِهِ حَتَّی تَسْلُکَ بِنَا عَلَی یَدِهِ مِنْهَاجَ الْهُدَی به او قوی کن تا ما را به دست او در راه روشن هدایت و راه وسط وَالَْمحَجَّةَ الْعُظْمَی وَالطَّرِیقَةَ الْوُسْطَی وَقَوِّنَا عَلَی طَاعَتِهِ وَثَبِّتْنَا عَلَی و اعتدال صراط مستقیم، به حرکت بیاوری و ما را در اطاعتش تقویت مُشَایَعَتِهِ وَاجْعَلْنَا فِی حِزْبِهِ وَأَعْوَانِهِ وَأَنْصَارِهِ وَالرَّاضِینَ بِفِعْلِهِ و در همراهیاش ثابت قدم کن و ما را از گروه و یاران و راضیان به وَلَا تَسْلُبْنَا ذَلِکَ فِی حَیَاتِنَا وَلَا عِنْدَ وَفَاتِنَا حَتَّی تَتَوَفَّانَا وَنَحْنُ کارهایش قرار بده. این توفیق را در زمان حیات و هنگام وفات از ما نگیر. عَلَی ذَلِکَ غَیْرُ شَاکِّینَ وَلَا نَاکِثِینَ وَلَا مُرْتَابِینَ وَلَا مُکَذِّبِینَ. تا در نتیجه ما در هنگامه مرگ، در آن تردید و تکذیب نکنیم و عهد نشکنیم. اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَأَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَانْصُرْ نَاصِرِیهِ وَاخْذُلْ خَاذِلِیهِ وَدَمْدِمْ خدایا، در فرجش تعجیل کن. او را با یاریت تقویت و یارانش را یاری و دشمنانش عَلَی مَنْ نَصَبَ لَهُ وَکَذَّبَ بِهِ وَأَظْهِرْ بِهِ الْحَقَّ وَأَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ وَاسْتَنْقِذْ را خوار گردان. بر کسانی که دشمنی و تکذیب او را بکنند، غضب کن. حقّ را با او بِهِ عِبَادَکَ الْمُؤْمِنِینَ مِنَ الذُّلِّ وَانْعَشْ بِهِ الْبِلَادَ وَاقْتُلْ بِهِ الْجَبَابِرَةَ آشکار و ستم را بمیران و بندگان صالح را از ذلت و آوارگی در شهرها، نجات بده الْکَفَرَةَ وَاقْصِمْ بِهِ رُءُوسَ الضَّلَالَةِ وَذَلِّلْ بِهِ الْجَبَّارِینَ وَالْکَافِرِینَ و ستمکاران کافر را به دست او قتل عام و بزرگان سیاهی را قلع و قمع و متکبّران وَأَبِرْ بِهِ الْمُنَافِقِینَ وَالنَّاکِثِینَ وَجَمِیعَ الُْمخَالِفِینَ وَالْمُلْحِدِینَ فِی مَشَارِقِ و کافران را ذلیل کن و به واسطه او در مناطق شرقی و غربی، آبی و خشکی الْأَرْضِ وَمَغَارِبِهَا وَبَحْرِهَا وَبَرِّهَا وَسَهْلِهَا وَجَبَلِهَا حَتَّی لَا تَدَعَ مِنْهُمْ و صحرایی و کوهستانی، منافقین و پیمان شکنان و مخالفین و ملحدین را نابود کن تا دَیَّاراً وَلَا تُبْقِیَ لَهُمْ آثَاراً وَتُطَهِّرَ مِنْهُمْ بِلَادَکَ وَاشْفِ مِنْهُمْ صُدُورَ جایی که هیچ مکان و اثری از آنها باقی نماند. شهرهایت را از لوس وجودشان پاک عِبَادِکَ وَجَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحَی مِنْ دِینِکَ وَأَصْلِحْ بِهِ مَا بُدِّلَ مِنْ حُکْمِکَ و دلهای بندگانت را شفا بده. به وسیله او بخشهایی از دین که محو شدهاند، تجدید وَغُیِّرَ مِنْ سُنَّتِکَ حَتَّی یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَعَلَی یَدِهِ غَضّاً جَدِیداً صَحِیحاً و احکام و سننی را که تغییر کردهاند، اصلاح کن. تا اینکه دین به او برگردد و در یک لَا عِوَجَ فِیهِ وَلَا بِدْعَةَ مَعَهُ حَتَّی تُطْفِئَ بِعَدْلِهِ نِیرَانَ الْکَافِرِینَ فَإِنَّهُ چشم به هم زدن، در دست او قرار گیرد و تازه و سالم و بدون انحراف باشد. در نتیجه عَبْدُکَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ وَارْتَضَیْتَهُ لِنُصْرَةِ دِینِکَ وَاصْطَفَیْتَهُ آتش کفار را با عدل او خاموش کنی؛ زیرا او همان بندهای است که او را برای خودت بِعِلْمِکَ وَعَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ وَبَرَّأْتَهُ مِنَ الْعُیُوبِ وَأَطْلَعْتَهُ عَلَی خالص کردهای و برای یاری دین و علمت انتخاب کردهای و از تمام گناهان و عیبها معصوم الْغُیُوبِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ وَطَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَنَقَّیْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ. و بر غیب آگاه نمودی و بر او نعمت دادی و از پلیدیها و آلودگیها پاک و پیراسته کردی. اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ وَعَلَی آبَائِهِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ وَعَلَی شِیعَتِهِمُ الْمُنْتَجَبِینَ خدایا، بر او و پدرانش ائمه معصومینعلیهم السلام و شیعیان بزرگوارشان سلام و درود وَبَلِّغْهُمْ مِنْ آمَالِهِمْ أَفْضَلَ مَا یَأْمُلُونَ وَاجْعَلْ ذَلِکَ مِنَّا خَالِصاً مِنْ کُلِّ شَکٍّ فرست و آنها را به بهترین آروزهایشان برسان و این ارادت را از هر نوع شک وَشُبْهَةٍ وَرِیَاءٍ وَسُمْعَةٍ حَتَّی لَا نُرِیدَ بِهِ غَیْرَکَ وَلَا نَطْلُبَ بِهِ إِلَّا وَجْهَکَ. و شبهه و ریا خالص کن تا جایی که تنها مقصودمان از آن جلب رضایت تو باشد. اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا وَغَیْبَةَ وَلِیِّنَا وَشِدَّةَ الزَّمَانِ خدایا، ما در پیشگاه تو از نبودن پیامبرمان از یک سو و غیبت ولیّ خودمان از سوی دیگر و سخت گیری عَلَیْنَا وَوُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَتَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ وَکَثْرَةَ عَدُوِّنَا زمانه با ما و بروز و ظهور فتنههای گوناگون و تسلط و فراوانی دشمنان و کمی تعداد خود، وَقِلَّةَ عَدَدِنَا اللَّهُمَّ فَافْرُجْ ذَلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَبِصَبْرٍ شکایت میکنیم. خدایا، همه این گرفتاریها را با پیروزی سریعی از جانب خودت و صبری از تو که مِنْکَ تُیَسِّرُهُ وَإِمَامٍ عَدْلٍ تُظْهِرُهُ إِلهَ الْحَقِّ رَبَّ الْعَالَمِینَ. آن را برایمان آسان کنی و امام عادلیکه آشکار کنی، برطرف کن. معبود حق، پروردگار جهانیان. اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُکَ أَنْ تَأْذَنَ لِوَلِیِّکَ فِی إِظْهَارِ عَدْلِکَ فِی عِبَادِکَ وَقَتْلِ خدایا، از تو میخواهیم تا اجازه دهی جانشینت، عدل خود را برای بندگان و قتل عمومیاش را برای أَعْدَائِکَ فِی بِلَادِکَ حَتَّی لَا تَدَعَ لِلْجَوْرِ دِعَامَةً إِلَّا قَصَمْتَهَا وَلَا بَنِیَّةً دشمنانت آشکار کند، تا برای ستم پایگاهی نماند، مگر آنکه در هم بکوبی و ساختمانی نماند، مگر اینکه إِلَّا أَفْنَیْتَهَا وَلَا قُوَّةً إِلَّا أَوْهَنْتَهَا وَلَا رُکْناً إِلَّا هَدَدْتَهُ وَلَا حَدّاً إِلَّا خراب کنی و نیرویی نماند، الّا اینکه سست کرده باشی و ستونی نماند الّا اینکه قطع کرده باشی فَلَلْتَهُ وَلَا سِلَاحاً إِلَّا کَلَلْتَهُ وَلَا رَایَةً إِلَّا نَکَّسْتَهَا وَلَا شُجَاعاً إِلَّا قَتَلْتَهُ و بُرشی نماند الّا اینکه کُند کرده باشی و سلاحی نماند، مگر اینکه از کار انداخته باشی و پرچمی وَلَا حَیّاً إِلَّا خَذَلْتَهُ اِرْمِهِمْ یَا رَبِّ بِحَجَرِکَ الدَّامِغِ وَاضْرِبْهُمْ بِسَیْفِکَ نماند الّا اینکه انداخته باشی و شجاعی باقی نماند، مگر اینکه کشته باشی و زندهای نماند، الّا اینکه خوار الْقَاطِعِ وَبِبَأْسِکَ الَّذِی لَا یُرَدُّ عَنِ الْقَوْمِ الُْمجْرِمِینَ وَعَذِّبْ أَعْدَاءَکَ و ذلیل کرده باشی. پروردگار با سنگ شکننده و شمشیر برنده و سختگیریت که مجرمین را جا نمیاندازد، وَأَعْدَاءَ دِینِکَ وَأَعْدَاءَ رَسُولِکَ بِیَدِ وَلِیِّکَ وَأَیْدِی عِبَادِکَ الْمُؤْمِنِینَ. آنها را بزن و دشمنان خود و دینت و دشمنان رسولت را به دست ولیّات و به دست مؤمنین عذاب کن. اللَّهُمَّ اکْفِ وَلِیَّکَ وَحُجَّتَکَ فِی أَرْضِکَ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَکِدْ مَنْ کَادَهُ خدایا، ولی خودت را از خطرات دشمنانش حفظ کن و با مکر کنندهاش، مکر کن وَامْکُر بِمَنْ مَکَرَ بِهِ وَاجْعَلْ دَائِرَةَ السَّوْءِ عَلَی مَنْ أَرَادَ بِهِ سُوءاً و کسی که قصد توطئه دارد، مبتلا به بدی نما. آنها را ریشهکَن کُن و دلهایشان وَاقْطَعْ عَنْهُ مَادَّتَهُمْ وَأَرْعِبْ بِهِ قُلُوبَهُمْ وَزَلْزِلْ لَهُ أَقْدَامَهُمْ را مالامال از ترس کن و با این ترس قدمهایشان را به لرزش بیانداز. آنها را وَخُذْهُمْ جَهْرَةً وَبَغْتَةً شَدِّدْ عَلَیْهِمْ عِقَابَکَ وَأَخْزِهِمْ فِی عِبَادِکَ آشکارا و ناگهانی بگیر. در عذاب خود بر آنها سخت بگیر و در میان بندگانت ذلیل وَالْعَنْهُمْ فِی بِلَادِکَ وَأَسْکِنْهُمْ أَسْفَلَ نَارِکَ وَأَحِطْ بِهِمْ أَشَدَّ و از شهرها دور کن و در پایینترین درکات دوزخ ساکن و با بدترین عذابت آنها را عَذَابِکَ وَأَصْلِهِمْ نَاراً وَاحْشُ قُبُورَ مَوْتَاهُمْ نَاراً وَأَصْلِهِمْ حَرَّ احاطه کن و در دوزخ بینداز و قبرهایمردههایشان را پر از آتش کرده و حرارتش را نَارِکَ فَإِنَّهُمْ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَواتِ وَأَذِلُّوا عِبَادَکَ. به آنها بچشان؛ زیرا آنها نماز را ضایع و شهوات را تبعیّت و بندگانت را ذلیل کردند. اَللَّهُمَّ وَأَحْیِ بِوَلِیِّکَ الْقُرْآنَ وَأَرِنَا نُورَهُ سَرْمَداً لَا ظُلْمَةَ فِیهِ وَأَحْیِ خدایا، قرآن را به دست ولیّات زنده کن و نور آن را همیشگی نما، که در آن تاریکی نباشد، بِهِ الْقُلُوبَ الْمَیِّتَةَ وَاشْفِ بِهِ الصُّدُورَ الْوَغِرَةَ وَاجْمَعْ بِهِ الْأَهْوَاءَ به ما نشان بده و دلهای مرده را با آن زنده و سینههای داغ دیده را شفا بخش. الُْمخْتَلِفَةَ عَلَی الْحَقِّ وَأَقِمْ بِهِ الْحُدُودَ الْمُعَطَّلَةَ وَالْأَحْکَامَ الْمُهْمَلَةَ حَتَّی به دست او افکار پراکنده را بر راه حقّ جمع کن و حدود و احکام معطّل مانده را اجرا کن. لَا یَبْقَی حَقٌّ إِلَّا ظَهَرَ وَلَا عَدْلٌ إِلَّا زَهَرَ وَاجْعَلْنَا یَا رَبِّ مِنْ أَعْوَانِهِ تا اینکه هیچ حقّی مخفی نماند و تمام عدلها شکفته گردد. پروردگارا، ما را از یاران وَمِمَّنْ یُقَوِّی سُلْطَانَهُ وَالْمُؤْتَمِرِینَ لِأَمْرِهِ وَالرَّاضِینَ بِفِعْلِهِ وَالْمُسَلِّمِینَ و تقویت کنندگان سلطنتش و اطاعت کنندگان اوامرش و راضیان به اعمال و قبول کنندگان احکامش لِأَحْکَامِهِ وَمِمَّنْ لَا حَاجَةَ بِهِ إِلَی التَّقِیَّةِ مِنْ خَلْقِکَ أَنْتَ یَا رَبِّ الَّذِی و از کسانی که مجبور به تقیه نسیتند، قرار بده. پروردگارا تو کسی هستی که بدیها را بر میداری تَکْشِفُ السُّوءَ وَتُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاکَ وَتُنَجِّی مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ و افراد مضطر را جواب میدهی و از گرفتاریهای بزرگ نجات میدهی. بنابراین همان طور که فَاکْشِفِ الضُّرَّ عَنْ وَلِیِّکَ وَاجْعَلْهُ خَلِیفَتَکَ فِی أَرْضِکَ کَمَا ضَمِنْتَ لَهُ. ضمانت کرده بودی، گرفتاری را از ولی خودت بردار و او را جانشین خودت در روی زمین قرار بده. اَللَّهُمَّ وَلَا تَجْعَلْنَا مِنْ خُصَمَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ وَلَا تَجْعَلْنَا مِنْ أَعْدَاءِ خدایا، ما را از دشمنان خاندان محمّد قرار نده. آلِ مُحَمَّدٍ وَلَا تَجْعَلْنِی مِنْ أَهْلِ الْحَنَقِ وَالْغَیْظِ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ مرا از کسانی که از خاندان محمّد خشمگین فَإِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ ذَلِکَ فَأَعِذْنِی وَأَسْتَجِیرُ بِکَ فَأَجِرْنِی. هستند نکن و مرا از این بدبختی پناه بده. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنِی بِهِمْ فَائِزاً عِنْدَکَ خدایا، بر محمّد و خاندانش درود و سلام فرست و مرا در دنیا و آخرت به برکت فِی الدُّنْیا وَالآْخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ.
آنها از نجات یافتگان و مقربان قرار بده.
دعای نهم
دعای امام زمانعلیه السلام برای فرج خودشان(57)
حمیری نقل میکند که از محمّد بن عثمان عمری پرسیدم که آیا آن حضرت را دیدهای؟ گفت: بله آخرین بار ایشان را در کنار خانه خدا دیدم که میگفت:
اللَّهُمَّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی
خدایا! وعدهای را که داده ای، عملی کن.
محمّد بن عثمان در جای دیگری نقل میکند که ایشان را دیدم که در بخش مستجار پرده کعبه را گرفته و میگوید:
اللَّهُمَّ انْتَقِمْ لِی مِنْ أَعْدَائِکَ
خدایا! به دست من از دشمنانت انتقام بگیر.
دعای دهم
نماز توجّه به حضرت حجّت در زمان غیبت(58)
احمد بن ابراهیم نقل میکند که:
خدمت محمّد بن عثمانرحمه الله گلایه کردم و گفتم از شوق دیدار حضرت لبریز شدهام.
با شوق خاصی گفت: خیلی دوست داری او را ببینی؟
گفتم: بله
گفت: خداوند به خاطر این همه شوق، جزای خیر بدهد و توفیق دیدار ایشان را در آسودگی و عافیت عنایت کند. اما تو نباید در این شرایط خفقان به دنبال دیدار ایشان باشی؛ زیرا در ایام غیبت اگر چه شوق دیدار لبریز است، اما نباید تلاش کنی که با ایشان باشی؛ زیرا این از گناهان کبیره است.(59) به همین جهت تسلیم امر خدا بودن بهتر است.
با این حال هر وقت که خواستی با ایشان درد و دلی کنی، با این زیارت انجام بده.
این زیارت بعد از دوازده رکعت نماز یا شش نماز دو رکعتی میباشد. که در هر رکعت یک حمد و یک توحید خوانده میشود. بعد از اتمام نمازها، صلوات میفرستی و میگویی:
سَلَامٌ عَلَی آلِ یَاسِینَ
سلام بر خاندان یاسین
ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ إِمَامُهُ نبوّت و امامت همان عنایت روشن است و خدا صاحب احسان عظیم است برای کسی که مَنْ یَهْدِیهِ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ قَدْ آتَاکُمُ اللَّهُ خِلَافَتَهُ یَا آلَ یَاسِینَ او را به راه راست هدایت کند. اما توجّه: ای آل یاسین، خداوند خلافتش را به شما داده ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ مَنْ یَهْدِیهِ صِرَاطَهُ و کیفیت جریان اراده خودش را در مورد قضا و قدر و ارادهای که در ملکوت آسمانها الْمُسْتَقِیمَ التَّوَجُّهَ قَدْ آتَاکُمُ اللَّهُ یَا آلَ یَاسِینَ خِلَافَتَهُ وَعَلَّمَ مَجَارِیَ دارد، به شما نشان داده است. پرده از شما برداشته شده و شما خزانه داران و شاهدان أَمْرِهِ فِیَما قَضَاهُ وَدَبَّرَهُ وَرَتَّبَهُ وَأَرَادَهُ فِی مَلَکُوتِهِ فَکَشَفَ لَکُمُ و عالمان و امینان و رهبران و پایههای مناطق و قاضیان احکام و درهای ایمان، الْغِطَاءَ وَأَنْتُمْ خَزَنَتُهُ وَشُهَدَاؤُهُ وَعُلَمَاؤُهُ وَأُمَنَاؤُهُ سَاسَةُ الْعِبَادِ هستید. از جمله تقدیرات الهی در عنایت به شما، این بود که به صورت حتمی وَأَرْکَانُ الْبِلَادِ وَقُضَاةُ الْأَحْکَامِ وَأَبْوَابُ الْإِیمَانِ وَمِنْ تَقْدِیرِهِ مَنَائِحُ و قطعی حکم کرد در نتیجه هیچ چیزی از خدا نیست. مگر اینکه شما واسطه الْعَطَاءِ بِکُمْ إِنْفَاذُهُ مَحْتُوماً مَقْرُوناً فَمَا شَیْءٌ مِنْهُ إِلَّا وَأَنْتُمْ لَهُ و راه وصول به آن هستید. خداوند برای دوستانتان نعمت و برای دشمنانتان غضب را السَّبَبُ وَإِلَیْهِ السَّبِیلُ خِیَارُهُ لِوَلِیِّکُمْ نِعْمَةٌ وَانْتِقَامُهُ مِنْ عَدُوِّکُمْ برگزیده است. بنابراین نجات و پناهی غیر از شما وجود ندارد و جای فراری سَخْطَةٌ فَلَا نَجَاةَ وَلَا مَفْزَعَ إِلَّا أَنْتُمْ وَلَا مَذْهَبَ عَنْکُمْ یَا أَعْیُنَ اللَّهِ از آن نیست. ای چشمان ناظر خدا و حامل معرفت و محل استقرار توحید در زمین النَّاظِرَةَ وَحَمَلَةَ مَعْرِفَتِهِ وَمَسَاکِنَ تَوْحِیدِهِ فِی أَرْضِهِ وَسَمَائِهِ وَأَنْتَ و آسمان و تو ای حجّت و باقی مانده اولیای الهی، کمال نعمت او و وارث انبیا یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَبَقِیَّتَهُ کَمَالُ نِعْمَتِهِ وَوَارِثُ أَنْبِیَائِهِ وَخُلَفَائِهِ مَا بَلَغْنَاهُ و جانشینان او تا به امروز هستی. ای آن که طبق وعده خدا، صاحب رجعتی مِنْ دَهْرِنَا وَصَاحِبُ الرَّجْعَةِ لِوَعْدِ رَبِّنَا الَّتِی فِیهَا دَوْلَةُ الْحَقِّ وَفَرَحُنَا. که دولت حقّ و شادی و نصرت خدا و عزّت او در آن روز، بر ما تجلّی خواهد یافت. این دعا همان زیارت آل یاسین با نقل دیگر آن است که بعد از آن نیز دعای پشت سر آن خوانده میشود.
دعای یازدهم
دعای امامعلیه السلام برای ترس از دشمنان، مشهور به دعای فرج(60)
شیخ جلیل القدر امین الاسلام فضل بن حسن طبری(61) صاحب تفسیر، در کتاب کنوز النجاح آورده است که ابوالحسن محمّد بن ابی اللیثرحمه الله در شهر بغداد، از ترس دشمنان به مقابر قریش(62) پناه برده بود. آن حضرت در آنجا دعایی را به او یاد داد تا از دشمنان نجات یابد. او نیز خواند و نجات یافت.
اما متن دعا عبارت است از:
اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ وَبَرِحَ الْخَفَاءُ وَانْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَانْکَشَفَ خدایا، بلا شدّت یافته و مخفیگاهها از دست رفته و امیدها به یأس مبدّل و پوشش از الْغِطَاءُ وَضَاقَتِ الْأَرْضُ وَمُنَعَتِ السَّمَاءُ وَإِلَیْکَ یَا میان برداشته و زمین با همه وسعتش برایم تنگ و آسمان از باریدن منع گردیده است. رَبِّ الْمُشْتَکَی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخَاءِ پروردگارا، به تو شکایت میکنم و در گرفتاریها و راحتیها به تو تکیه مینمایم. اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ خدایا بر محمّد و خاندانش، آنان که ولیّ امر ما هستند و اطاعتشان را بر ما واجب کردی عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً و با این کار جایگاهشان را برایمان بیان نمودی. به حقّ ایشان، برایمان گشایشی ایجاد کن، عَاجِلاً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ اکْفِیَانِی گشایش سریعی مانند چشم بر هم زدن یا حتی سریعتر از آن. ای محمّد ای علی شما مرا فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ وَانْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ یَا مَوْلَایَ کفایت کنید؛ زیرا شما کافی هستید و مرا یاری کنید؛ زیرا شما یاران من هستید. ای مولایم، یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی ای صاحب عصر به دادم برس، به دادم برس، به دادم برس، مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب. راوی نقل میکند وقتی که ایشان این دعا را به من یاد میداد، زمانی که به کلمه یا صاحب الزمان رسید، به سینه خودش اشاره کرد.
دعای دوازدهم
خبردادن حضرت علیعلیه السلام از دعای حضرت حجّت در هنگام عبور از وادی السلام(63)
حضرت علیعلیه السلام فرمود: گویا قائم آل محمّدصلی الله علیه وآله را میبینم که از وادی السلام به سوی سهله حرکت میکند و بر اسبی پیشانی سفید سوار است و این دعا را میخواند:
لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حَقّاً حَقّاً لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ إِیمَاناً وَصِدْقاً نیست خدایی غیر از اللَّه، قطعاً قطعاً نیست خدایی غیر از اللَّه، من ایمان میآورم و تصدیق میکنم. لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تَعَبُّداً وَرِقّاً.
نیست خدایی غیر از اللَّه، من بندگی و اطاعت او را میکنم.
اَللَّهُمَّ مُعِزَّ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَحِیدٍ وَمُذِلَّ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ أَنْتَ ای خدایی که عزّت بخش هر مؤمن تنها مانده هستی و ذلیل کننده هر متکبّر سرسخت هستی. زمانی کَنَفِی حِینَ تُعْیِینِی الْمَذَاهِبُ وَتَضِیقُ عَلَیَّ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ که تمام راهها بر رویم بسته میشود و زمین با تمام وسعتش بر من تنگ میگردد، تو همراه من هستی. اَللَّهُمَّ خَلَقْتَنِی وَکُنْتَ غَنِیّاً عَنْ خَلْقِی وَلَوْلَا نَصْرُکَ إِیَّایَ لَکُنْتُ خدایا، مرا آفریدی در حالی که از آن بینیاز بودی. اگر یاری تو نبود، شکست میخوردم. مِنَ الْمَغْلُوبِینَ یَا مُنْشِرَ الرَّحْمَةِ مِنْ مَوَاضِعِهَا وَمُخْرِجَ الْبَرَکَاتِ مِنْ ای منتشر کننده رحمت از مواضع آن و خارج کننده برکات از معادن آن و ای کسی که مَعَادِنِهَا وَیَا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِشُمُوخِ الرِّفْعَةِ وَأَوْلِیَاؤُهُ بِعِزِّهِ یَتَعَزَّزُونَ اوج رفعت را به خود اختصاص داده و دوستانش با عزّت او احساس عزّت میکنند. یَا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوکُ نِیرَ الْمَذَلَّةِ عَلَی أَعْنَاقِهَا فَهُمْ مِنْ سَطْوَتِهِ ای کسی که تمام سلاطین در برابر او غبار مذلّت به گردن دارند و از سیطره قدرت او خوفناکند. خَائِفُونَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی فَطَرْتَ بِهِ خَلْقَکَ فَکُلٌّ لَهُ مُذْعِنُونَ درخواست میکنم به حرمت اسمی که موجودات را آفریدی و همه به آن اقرار میکنند. أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُنْجِزَ لِی درخواست میکنم که به محمّد و خاندان او درود و سلام فرستی و کار مرا محقق کنی و در أَمْرِی وَتُعَجِّلَ لِی فِی الْفَرَجِ وَتَکْفِیَنِی وَتُعَافِیَنِی وَتَقْضِیَ فرجم تعجیل نمایی و مرا کفایت کنی و از شر دشمنان عافیت بخشی و نیازهایم را برآورده سازی. حَوَائِجِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ اللَّیْلَةَ اللَّیْلَةَ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. همین الآن، همین الآن، همین امشب، همین امشب زیرا تو بر هر کاری را تونایی.
دعای سیزدهم
صلوات مخصوصهای که از امام زمانعلیه السلام صادر شده است(64)
یعقوب بن یوسف ضراب غسانی در بازگشت از اصفهان نقل میکرد که در سال دویست و هشتاد و یک با عدّهای از اهل سنّت از مردمان شهرمان، به زیارت خانه خدا خارج شدیم. وقتی که به مکه رسیدیم. عدّهای از آنها رفتند و خانهای را که بر سر راه و در میان بازار مشهور به سوق اللیل بود، کرایه کردند. آنجا مشهور به خانه حضرت خدیجه بود. به آن دارالرضا هم میگفتند. پیرزنی گندمگون در آنجا زندگی میکرد. درباره خانه سؤال کردم که چرا به آنجا خانه امام رضا میگویند و چه مدتی است که در آنجا ساکن است؟
جواب داد: «من از دوستداران ایشان هستم و این خانه متعلق به امام رضاعلیه السلام بود. امام حسن عسکریعلیه السلام مرا در این خانه جای داد؛ زیرا من از خدمتکاران آن حضرت بودم.»
وقتی که اینها را شنیدم، با او مأنوس شدم و سرّ آن را از دوستان سنّی خود، پنهان کردم. شبها که از طواف برمیگشتم، با آنها در ایوان خانه میخوابیدیم. ما شبها در را میبستیم و سنگ بزرگی را پشت آن میگذاشتیم.
تا اینکه شبی از شبها متوجّه روشنایی چراغی شدم که درون رواق ما روشن شده است. روشنایی شبیه مشعل بود. متوجّه شدم که در، باز است. اما کسی از اهل خانه را ندیدم که در را باز کند. مردی گندمگون و لاغر را دیدم که بر پیشانی خود آثار سجده داشت. دو پیراهن به تن داشت که از روی آنها هم عبای نازکی را بر سرش انداخته بود. در پایش کفشی داشت. از پلهها بالا رفت و وارد اتاقی که پیرزن در آنجا بود، شد. او قبلاً به ما گفته بود که دخترش در آنجا زندگی میکند و اجازه نمیدهد که کسی به آنجا برود.
روشنایی در هنگام بالا رفتن او، در پلهها بود. اما وقتی که وارد اتاق شد، روشنایی را در اتاق دیدم. اما خبری از مشعل و امثال آن نبود. دوستان سنی من، شاهد ماجرا بودند. آنها گمان میکردند که این مرد دختر آن زن را صیغه کرده است؛ زیرا شیعیان متعه را جایز میدانند. در حالی که اهل سنت آن را حرام میدانند. ما شاهد آمدن و رفتن او بودیم. وقتی که بیرون میرفت، ما دنبالش کردیم. دیدیم که در بسته است و سنگ در پشت آن قرار دارد! همان طور که ما گذاشته بودیم و بسته بودیم؛ زیرا از داراییهای خودمان میترسیدیم. احدی را ندیدیم که در را برای او باز کند و یا ببندد. مادامی که ما در آنجا بودیم، آن مرد جوان رفت و آمد میکرد و سنگ هم سر جای خودش بود. وقتی که همه اینها را دیدم، کنجکاوی عجیبی در جانم ریشه دواند. از این رو سعی کردم که ارتباطم را با پیر زن صمیمیتر کنم؛ زیرا خیلی دوست داشتم که از سرّ آن مرد باخبر شوم.
باشند. هر وقت که مرا تنها دیدی، پایین بیا تا سؤالاتم را بپرسم. با عجله گفت: اتفاقاً من هم میخواستم مطالبی را به تو بگویم. اما وقت مناسبی را پیدا نمیکردم؛ زیرا همیشه آنها با تو هستند. گفتم: چه میخواستی بگویی؟
گفت: میگوید - البته او اسم کسی را نیاورد - با نزدیکانت جنگ و جدل نکن؛ زیرا آنها دشمنان تو هستند، باید با آنها مدارا کنی. گفتم: چه کسی این حرفها را گفته است؟ گفت: من میگویم! خیلی دوست داشتم که دوباره سؤال را تکرار کنم. اما هیبت آن زن اجازه نداد. عرض کردم: کدام اصحاب و نزدیکان مورد نظرت هست؟ گفت: همانها که در شهرت هستند و الآن در خانه با تو میباشند.
گفتم: بله میان من و آنها در شهرمان بر سر دین و عقاید مذهبی درگیری پیش آمد. آنها پشت سر من توطئه کردند. تا جایی که من مدتها مجبور به اختفا شدم. در ادامه از او سؤال کردم چه نسبتی با امام رضاعلیه السلام داری؟ گفت: من خادمه امام عسکریعلیه السلام بودم. وقتی که از او مطمئن شدم، تصمیم گرفتم که درباره امام زمانعلیه السلام سؤال کنم. قسم دادم که آیا او را با چشم خودت دیدهای؟ گفت: ای برادر من او را ندیدهام. وقتی که من از خانه امامعلیه السلام خارج شدم، خواهرم(65) به او حامله بود. البته امام عسکریعلیه السلام به من بشارت داد که در آخر عمرم او را خواهم دید و نسبت تو به او مانند من خواهد بود. تا اینکه من در فلان تاریخ در مصر بودم. امام زمانعلیه السلام نامهای را به همراه مخارج سفر توسط مردی خراسانی که عربی را خوب نمیدانست، برایم فرستاد. مبلغی که فرستاده بود، سی دینار بود. از من خواسته بود تا به حج مشرّف شوم. دینارها را گرفتم و با امید دیدار ایشان عازم سفر حج شدم.
بعد از شنیدن این ماجرا، به دلم افتاد همان مردی که هر شب میآید و میرود، امام زمانعلیه السلام است. نذر کرده بودم که ده درهم در مقام ابراهیمعلیه السلام بیندازم. ده دینار که شش تای آنها سکه امام رضاعلیه السلام بود، به آن زن دادم و گفتم که اینها را به اولاد فاطمهعلیها السلام بده. با خودم گفتم: اگر آنها را به فرزندان فاطمه بدهم، ثوابش بیشتر است. از طرفی امیدوار بودم که آنها را به حضرت بقیة اللَّه خواهد داد.
پیرزن درهمها را از من گرفت و به اتاق خودش رفت و بعد از لحظاتی برگشت و گفت: میگوید ما در این پولها سهمی نداریم. آنها را به همان جایی که نذر کردی بینداز. اما سکههای رضوی را به ما بده و به جای آنها پول معمولی بگیر. من نیز همان طور کردم. پیش من یکی از نامههای امام زمانعلیه السلام بود که حضرت به قاسم بن علا از وکلای خود در آذربایجان نوشته بود. آن را به پیر زن نشان دادم و گفتم: این را به کسی نشان بده که توقیعات را دیده باشد. گفت: آن را بده به من. من توقیعات ایشان را میشناسم. گمان کردم که او میتواند توقیع را بخواند. اما گفت: اینجا ممکن نیست که آن را بخوانم. باید بالا ببرم. بالا رفت و بعد از لحظاتی برگشت و گفت: میگوید این توقیع صحّت دارد و در آن نوشته است که شما را به چیزی بشارت میدهم که کسی را به آن بشارت ندادهام…
بعد گفت: میگوید تو چگونه صلوات میفرستی؟ گفتم: خدایا بر محمّد و خاندان محمّد صلوات بفرست و بر محمّد و خاندانش برکتت را نازل کن. مانند بهترین صلوات و برکات و ترحّماتی که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم نازل فرمودی. تو ستوده و جواد هستی.
گفت: نه وقتی که صلوات فرستادی نام تک تک ائمه را ببر و بر همه آنها صلوات بفرست. گفتم: چشم.
فردای آن روز وقتی که از اتاقش پایین میآمد، دفتری کوچک به همراه داشت. به من گفت: هر وقت که خواستی به پیامبر و جانشینانش صلوات بفرستی مانند آنچه که در این دفتر نوشته شده است، بفرست. دفتر را گرفتم و از آن به بعد طبق آن صلوات فرستادم.
چند شب پی در پی آن مرد از اتاق پایین میآمد و نور چراغ به همراه او بود. من در را باز میکردم و دنبال چراغ میرفتم. اما کسی را نمیدیدم. تا اینکه آن شخص با چراغ وارد مسجد الحرام میشد. همین طور مردان زیادی را میدیدم که از شهرهای مختلفی میآمدندو نامههایی را به پیر زن میدادند و او نیز نامههایی را به آنها میداد و با همدیگر سخن میگفتند. البته من متوجّه حرفهایشان نمیشدم. عدّهای از آنها را در بازگشت از حج و در مسیر بغداد، دیدم.
متن صلوات خاصّه
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَخَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَحُجَّةِ رَبِّ خدایا، بر محمّد سرور رسولان و پایان بخش انبیاء و حجّت پروردگار عالمیان درود الْعَالَمِینَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْمُصْطَفَی فِی الظِّلَالِ الْمُطَهَّرِ مِنْ و سلام فرست. او که در میثاق فطرت، نجابت یافته و در میان ظلمتها او را برگزید.(66) کُلِّ آفَةٍ الْبَرِیءِ مِنْ کُلِّ عَیْبٍ الْمُؤَمَّلِ لِلنَّجَاةِ الْمُرْتَجَی لِلشَّفَاعَةِ او که از هر آفتی پاک و از هر عیبی دور است. امید نجات و شفاعت، کسی که دین الْمُفَوَّضِ إِلَیْهِ دِینُ اللَّهِ. اَللَّهُمَّ شَرِّفْ بُنْیَانَهُ وَعَظِّمْ بُرْهَانَهُ وَأَفْلِحْ حُجَّتَهُ به او سپرده شده است. خدایا، ارکانش را شرافت و برهانش را عظمت و حجّتش را وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ وَأَضِئْ نُورَهُ وَبَیِّضْ وَجْهَهُ وَأَعْطِهِ الْفَضْلَ وَالْفَضِیلَةَ راست و درجهاش را ترفیع و نورش را روشنیبخش و صورتش را روسفید کرده وَالْوَسِیلَةَ وَالدَّرَجَةَ الرَّفِیعَةَ وَابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ و از فضل و فضیلت و درجه و وسیله بلند به او عطا کن و او را به مقام ستوده شدهای وَالآْخِرُونَ. وَصَلِّ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَقَائِدِ الْغُرِّ که اوّلین و آخرین به آن غبطه بخوردند، برسان. خدایا، بر امیر مؤمنان و وارث مرسلان الُْمحَجَّلِینَ وَسَیِّدِ الْوَصِیِّینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. وَصَلِّ عَلَی الْحَسَنِ و رهبر روسفیدان عالم و سرور جانشینان و حجّت پروردگار عالمیان درود فرست. بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. خدایا، بر حسن بن علی امام مؤمنان و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست. وَصَلِّ عَلَی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ خدایا، بر حسین بن علی امام مؤمنان و وارث مرسلان و حجّت پروردگار وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. وَصَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ عالمیان، درود فرست. خدایا، بر علی بن حسین امام مؤمنان و وارث مرسلان وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست. خدایا، بر محمّد بن علی امام مؤمنان إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. وَصَلِّ عَلَی و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست. خدایا، بر جعفر بن محمّد جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. امام مؤمنان و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست. وَصَلِّ عَلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ خدایا، بر موسی بن جعفر امام مؤمنان و وارث مرسلان و حجّت پروردگار رَبِّ الْعَالَمِینَ. وَصَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَوَارِثِ عالمیان، درود فرست. خدایا، بر علی بن موسی امام مؤمنان و وارث مرسلان الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست. خدایا، بر محمّد بن علی امام مؤمنان الْمُؤْمِنِینَ وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. وَصَلِّ عَلَی عَلِیِّ و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست. خدایا، بر علی بن محمّد بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. امام مؤمنان و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست. وَصَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ خدایا، بر حسن بن علی امام مؤمنان و وارث مرسلان و حجّت پروردگار وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. وَصَلِّ عَلَی الْخَلَفِ الصَّالِحِ الْهَادِی عالمیان، درود فرست. خدایا، بر جانشین صالح، هدایتگر هدایت شده، الْمَهْدِیِّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. امام مؤمنان و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ الْأَئِمَّةِ الْهَادِینَ الْمَهْدِیِّینَ خدایا، بر محمّد و خاندانش، امامان هدایتگر هدایت شده، عالمان راستگوی الْعُلَمَاءِ الصَّادِقِینَ الْأَبْرَارِ الْمُتَّقِینَ دَعَائِمِ دِینِکَ وَأَرْکَانِ خوش کردار با تقوایی که پایههای دین و توحید و مفسران وحی و حجّتهای تَوْحِیدِکَ وَتَرَاجِمَةِ وَحْیِکَ وَحُجَجِکَ عَلَیخَلْقِکَ وَخُلَفَائِکَ فِی أَرْضِکَ در میان خلق و جانشینان بر روی زمین هستند. کسانی که آنها را برای خودت الَّذِینَ اخْتَرْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَاصْطَفَیْتَهُمْ عَلَی عِبَادِکَ وَارْتَضَیْتَهُمْ انتخاب کردی و بر سایر بندگانت برگزیدی و از دینت خوشنود و به معرفت مخصوص لِدِینِکَ وَخَصَصْتَهُمْ بِمَعْرِفَتِکَ وَجَلَّلْتَهُمْ بِکَرَامَتِکَ وَغَشَّیْتَهُمْ بِرَحْمَتِکَ نمودی و با کرامت خود به آنها جلالت دادی و با رحمتت پوشاندی و با نعمت خود وَرَبَّیْتَهُمْ بِنِعْمَتِکَ وَغَذَّیْتَهُمْ بِحِکْمَتِکَ وَأَلْبَسْتَهُمْ مِنْ نُورِکَ تربیت کردی و با حکمت خود تغذیه نمودی و با نور خود پوشاندی و در ملکوتت وَرَفَعْتَهُمْ فِی مَلَکُوتِکَ وَحَفَفْتَهُمْ بِمَلَائِکَتِکَ وَشَرَّفْتَهُمْ بِنَبِیِّکَ. رفعت دادی و با ملائکه احاطه نمودی و با پیامبرت آنها را شرافت بخشیدی. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَعَلَیْهِمْ صَلَاةً کَثِیرَةً دَائِمَةً طَیِّبَةً لَا یُحِیطُ خدایا، بر محمّد و آنان صلوات فراوان و دائمی و گوارایی نثار کن. به اندازهای که تنها بِهَا إِلَّا أَنْتَ وَلَا یَسَعُهَا إِلَّا عِلْمُکَ وَلَا یُحْصِیهَا أَحَدٌ غَیْرُکَ. خود بر آن احاطه داشته باشی و غیر از تو کسی قدرت شمارش و احاطه نداشته باشد. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ الُْمحْیِی سُنَّتَکَ الْقَائِمِ بِأَمْرِکَ الدَّاعِی إِلَیْکَ الدَّلِیلِ خدایا، بر ولیی که سنّتت را با امرت، زنده میکند و راهنما و دلیل به سوی تو، حجّت عَلَیْکَ وَحُجَّتِکَ عَلَی خَلْقِکَ وَخَلِیفَتِکَ فِی أَرْضِکَ وَشَاهِدِکَ عَلَی عِبَادِکَ. بر خلق و جانشین در زمین و شاهد بر اعمال بندگانت میباشد، سلام و درود فرست. اَللَّهُمَّ أَعِزَّ نَصْرَهُ وَمُدَّ فِی عُمُرِهِ وَزَیِّنِ الْأَرْضَ بِطُولِ بَقَائِهِ. خدایا، با قدرت خود، او را یاری کرده و بر طول عمرش بیفزا و زمین را با طول بقای او مزین کن. اَللَّهُمَّ اکْفِه بَغْیَ الْحَاسِدِینَ وَأَعِذْهُ مِنْ شَرِّ الْکَائِدِینَ وَازْجُرْ عَنْهُ إِرَادَةَ خدایا، او را از تجاوز حسودان حفظ و از شر حیله گران پناه بده و اراده ظالمان را الظَّالِمِینَ وَخَلِّصْهُ مِنْ أَیْدِی الْجَبَّارِینَ. اَللَّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَذُرِّیَّتِهِ از او دفع و از دست متکبّران رها کن. خدایا، در خود و نسل و شیعیان و خاصان وَشِیعَتِهِ وَرَعِیَّتِهِ وَخَاصَّتِهِ وَعَامَّتِهِ وَعَدُوِّهِ وَجَمِیعِ أَهْلِ الدُّنْیَا مَا تُقِرُّ بِهِ و عامان و دشمنان و همه اهل دنیا برای او چشم روشنی و خیری قرار بده تا شاد شود عَیْنَهُ وَتَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ وَبَلِّغْهُ أَفْضَلَ أَمَلِهِ فِی الدُّنْیَا وَالآْخِرَةِ إِنَّکَ عَلی و او را به اوج آروزهایش در دنیا و آخرت برسان؛ زیرا تو بر هر کاری توانا هستی. کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. اَللَّهُمَّ جَدِّدْ بِهِ مَا مُحِیَ مِنْ دِینِکَ وَأَحْیِ بِهِ مَا بُدِّلَ مِنْ خدایا، به وسیله او بخشهای از بین رفته دین را تجدید و آنچه از قرآن تفسیر به رأی شده، کِتَابِکَ وَأَظْهِرْ بِهِ مَا غُیِّرَ مِنْ حُکْمِکَ حَتَّی یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَعَلَی یَدَیْهِ زنده و بخشهای تغییر یافته احکامت را آشکار کن تا دینت به سبب او و به دست او غَضّاً جَدِیداً خَالِصاً مُخْلَصاً لَاشَکَّ فِیهِ وَلَا شُبْهَةَ مَعَهُ وَلَا بَاطِلَ عِنْدَهُ به صفا و پاکی و طراوت اولیه خود باز گردد و شک و شبههای در آن و همراه آن نباشد. وَلَا بِدْعَةَ لَدَیْهِ. اَللَّهُمَّ نَوِّرْ بِنُورِهِ کُلَّ ظُلْمَةٍ وَهُدَّ بِرُکْنِهِ کُلَّ بِدْعَةٍ وَاهْدِمْ خدایا، تمام ظلمتها را با نور او روشن و تمام بدعتها و گمراهیها را از برکت او متلاشی بِعِزَّتِهِ کُلَّ ضَلَالَةٍ وَاقْصِمْ بِهِ کُلَّ جَبَّارٍ وَأَخْمِدْ بِسَیْفِهِ کُلَّ نَارٍ وَأَهْلِکْ کن و تمام متکبّران را در هم بکوب و آتش فتنهها را با شمشیر او خاموش و با عدلش همه بِعَدْلِهِ کُلَّ جَائِرٍ وَأَجْرِ حُکْمَهُ عَلَی کُلِّ حُکْمٍ وَأَذِلَّ بِسُلْطَانِهِ کُلَّ سُلْطَانٍ. ظالمان را هلاک و حکم او را بر تمام احکام جاری و سلطنتش را بر همه سلاطین مسلط گردان. اَللَّهُمَّ أَذِلَّ کُلَّ مَنْ نَاوَاهُ وَأَهْلِکْ کُلَّ مَنْ عَادَاهُ وَامْکُرْ بِمَنْ کَادَهُ خدایا، هر کسی که نسبت به او قصد بد کند، خوار و دشمنانش را هلاک وَاسْتَأْصِلْ بِمَنْ جَحَدَ حَقَّهُ وَاسْتَهَانَ بِأَمْرِهِ وَسَعَی فِی إِطْفَاءِ نُورِهِ و مکارانش را مکر و منکرین و تحقیر کنندگان و تلاشگران برای خاموش کردن وَأَرَادَ إِخْمَادَ ذِکْرِهِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی وَعَلِیٍّ الْمُرْتَضَی نور و یادش را خاموش و آواره کن. خدایا، بر محمّد مصطفی و علی مرتضی وَفَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَالْحَسَنِ الرِّضَا وَالْحُسَیْنِ الْمُصْطَفَی وَجَمِیعِ و فاطمه تابان و حسن راضی و حسین برگزیده و همه جانشینان و چراغهای الْأَوْصِیاءِ وَمَصَابِیحِ الدُّجَی وَأَعْلَامِ الْهُدَی وَمَنَارِ التُّقَی وَالْعُرْوَةِ تابان هدایت و پرچمهای هدایت و منارههای تقوا و دستاویزهای مستحکم الْوُثْقَی وَالْحَبْلِ الْمَتِینِ وَالصِّرَاطِ الْمُسْتَقِیمِ. وَصَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ وَوُلَاةِ و ریسمانهای هدایت و راه مستقیمت درود و سلام فرست. خدایا، بر ولیّات و والیان عَهْدِهِ وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَمُدَّ فِی أَعْمَارِهِمْ وَزِدْ فِی آجَالِهِمْ وَبَلِّغْهُمْ عهد و امامان از فرزندانش درود فرست و بر عمرهایشان بیفزا و به بزرگترین أَقْصَی آمَالِهِمْ دِیناً وَدُنْیَا وَآخِرَةً إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. آرزوهایشان در دنیا و آخرت برسان؛ زیرا تو بر هر چیزی توانا هستی.
دو قنوت از امام زمانعلیه السلام
دعای چهاردهم
قنوت مولانا صاحب الزمانعلیه السلام(67)
قزوینی و بغدادی نقل میکنند که روزی در خدمت استادمان بودیم. که سخن از امام حسن بن علیعلیه السلام پیش آمد. یکی از شاگردها گفت: مردم از او ناراحت و عصبانی هستند؛ زیرا حکومت را به آل ابوسفیان واگذار کرد! استادمان فرمود: من مولایمان حسن بن علی را بالاتر از آن میدانم که کاری از او سربزند که برای اندیشمندان و خرده گیران و شکّاکان جای اشکال کردن باقی بماند.(68) ایشان ادامه دادند زمانی که شیخ ابوجعفر محمّد بن عثمانرحمه الله وفات کرد، شیخ ابوالقاسم حسین بن روح در جای او نشست و بقیه آن روز را در خانه محمّد بن عثمان به امورات رسیدگی کرد. ذکاء خادم، سه چیز را که عبارتند از: کاغذی نوشته شده، عصا و ظرف چوبی تراشیده و روغن مالی شده، خارج کرد. ایشان آنها را گرفتند و عصا را در میان رانهای خود گذاشتند و کاغذ را در دست راست و ظرف چوبی را در دست چپشان گرفتند و به ورثه محمّد بن عثمانرحمه الله گفتند: در این نامه امانتهایی آمده است. بعد آن را باز کرد. دیدند که در آن دعاها و قنوتهایی از حضرات معصومین آمده است. از آن دست برداشتند و گفتند: حتماً در این ظرف چوبی اشیائی گرانبها وجود دارد. حسین بن روح گفت: آیا آن را میفروشید؟ گفتند: به چه قمیتی؟ حسین بن روحرحمه الله گفت: ای ابوالحسن کوثاری ده دینار به آنها بده. اما آنها نپذیرفتند. تا اینکه قیمت به صد دینار رسید. خطاب به آنها گفت: اگر این صد دینار را قبول نکنید، پشیمان میشوید. آنها هم قبول کردند و صد دینار را گرفتند. حسین بن روح نامه و عصا را از اول اسثناء کرده بود که در قبال این معامله، این دو نیز مال او باشند.
وقتی که معامله تمام شد، گفت: این عصای مولایمان امام عسکریعلیه السلام است. ایشان در روزی که سرورم محمّد بن عثمان را به وکالتشان نصب میکردند، این عصا را به دست داشتند. این ظرف چوبی هم که میبینید، حاوی انگشترهای ائمه است. درش را باز کرد و آنها را درآورد. همان طور که میگفت از جواهر و نقشها و تعدادشان روشن بود که آنها متعلق به ائمه است. در کاغذ نیز قنوتهای ائمه نوشته شده بود… .
و اما قنوت:
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَکْرِمْ أَوْلِیَاءَکَ بِإِنْجَازِ وَعْدِکَ خدایا، بر محمّد و خاندانش درود فرست و اولیایت را با محقق کردن وعده خودت، گرامی دار و به نصرت وَبَلِّغْهُمْ دَرْکَ مَا یَأْمُلُونَ مِنْ نَصْرِکَ وَاکْفُفْ عَنْهُمْ بَأْسَ مَنْ نَصَبَ و غلبهای که آرزو میکنند، برسان و گرفتاری کسانی را که بنای تخلف از تو را گذاشتند و از نواهی تو تمرد الْخِلَافَ عَلَیْکَ وَتَمَرَّدَ بِمَنْعِکَ عَلَی رُکُوبِ مُخَالَفَتِکَ وَاسْتَعَانَ بِرِفْدِکَ کردند و به مخالفتت پرداختند، از ایشان بردار. کسانی که از نعمتهای تو برای شکستن حدودت کمک گرفتند عَلَی فَلِّ حَدِّکَ وَقَصَدَ لِکَیْدِکَ بِأَیْدِکَ وَوَسِعْتَهُ حِلْماً لِتَأْخُذَهُ عَلَی و با دست تو قصد مکر کردن با تو را کردند. تو نیز با وسعت حلمت با آنها برخورد کردی تا اینکه یا آشکارا جَهْرَةٍ أَوْ تَسْتَأْصِلَهُ عَلَی عِزَّةٍ فَإِنَّکَ اللَّهُمَّ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ حَتَّی او را بگیری و عذاب کنی، یا اینکه به او مهلت دهی و به تدریج او را نابود کنی. خدایا، تو خود إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ گفتی و سخن تو نیز حقّ است: «تا جایی که زمین زیبا شد و خود را زینت کرد و اهل دنیا گمان کردند عَلَیْها أَتاها أَمْرُنا لَیْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ که آنها قادر بر نگه داشتن آن هستند. عذاب ما شب یا روز آمد و همه آنها را درو کرد. گویا همانها نبودند بِالْأَمْسِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الآْیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ وَقُلْتَ فَلَمَّا آسَفُونا که تا دیشب مدّعی بینیازی از خدا بودند. ما نشانههای خود را به این صورت برای اهل فکر و اندیشه انْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَإِنَّ الْغَایَةَ عِنْدَنَا قَدْ تَنَاهَتْ وَإِنَّا لِغَضَبِکَ غَاضِبُونَ بیان میکنیم»(69) همین طور گفتی: «زمانی که ما را به غضب آوردند، از آنها انتقام گرفتیم.»(70) پایان کار نزد وَإِنَّا عَلَی نَصْرِ الْحَقِّ مُتَعَاصِبُونَ وَإِلَی وُرُودِ أَمْرِکَ مُشْتَاقُونَ ماست و ما با غضب تو، به غضب میآییم. ما بر یاری حقّ پافشاری میکنیم و به ورود امر تو در جنگ با آنان، وَلِإِنْجَازِ وَعْدِکَ مُرْتَقِبُونَ وَلِحَوْلِ وَعِیدِکَ بِأَعْدَائِکَ مُتَوَقِّعُونَ. مشتاقیم و منتظر تحقّق وعده تو هستیم و توقّع آن را داریم تا دشمنانت را در احاطه وعیدت قرار دهی.(71) اَللَّهُمَّ فَأْذَنْ بِذَلِکَ وَافْتَحْ طُرُقَاتِهِ وَسَهِّلْ خُرُوجَهُ وَوَطِّئْ مَسَالِکَهُ خدایا، آن را اراده کن و راههایش را بگشا و خروجش را آسان کن و راههایش را بگشا و هموار وَاشْرَعْ شَرَائِعَهُ وَأَیِّدْ جُنُودَهُ وَأَعْوَانَهُ وَبَادِرْ بَأْسَکَ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ گردان و او و یارانش را با سربازانت یاری کن و غضبت را به سرعت بر ظالمان نازل کن و شمشیر وَابْسُطْ سَیْفَ نَقِمَتِکَ عَلَی أَعْدَائِکَ الْمُعَانِدِینَ وَخُذْ بِالثَّارِ إِنَّکَ جَوَادٌ مَکَّارٌ انتقامت را بر دشمنان لجوجت بکش و انتقام خونهای مظلومان را بگیر. تو اهل جود و مکر هستی.
دعای پانزدهم
دعای دیگری از امامعلیه السلام در قنوت نماز(72)
اَللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ خدایا، تو مالک عالم هستی و ملک خود را به هر که بخواهی واگذار میکنی و از هر که بخواهی میگیری. وَتُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ هرکه را بخواهی عزّت میبخشی و هر که را بخواهی ذلیل میکنی. تمام خیرها به دست توست. تو بر هر یَا مَاجِدُ یَا جَوَادُ یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ یَا بَطَّاشُ یَا ذَا الْبَطْشِ الشَّدِیدِ چیزی توانا هستی. ای باشکوه، ای بخشنده، ای صاحب جلالت و بزرگواری، ای حمله کننده، ای قادر یَا فَعَّالاً لِمَا یُرِیدُ یَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِینِ یَا رَءُوفُ یَا رَحِیمُ یَا لَطِیفُ یَا حَیُّ بر حملههای شدید، ای انجام دهنده هر کاری که بخواهد، ای صاحب نیروی خللناپذیر، ای دلسوز حِینَ لَا حَیَّ. اَللَّهُمَّ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَْمخْزُونِ الْمَکْنُونِ الْحَیِّ الْقَیُّومِ و مهربان، ای بخشنده، ای زنده، زمانی که زندهای نبود. خدایا، از تو میخواهم با نامهای پنهان و زنده الَّذِی اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ وَلَمْ یَطَّلِعْ عَلَیْهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِکَ. و قوام بخشت، که تنها تو در علم غیبت بر آنها آگاهی یافتی و کسی غیر از خودت بر آنها واقف نیست. وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی تُصَوِّرُ بِهِ خَلْقَکَ فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ تَشَاءُ وَبِهِ و از تو میخواهم با نامی که مخلوقاتت را در ارحام مادران، آن طور که بخواهی، صورت میبندی تَسُوقُ إِلَیْهِمْ أَرْزَاقَهُمْ فِی أَطْبَاقِ الظُّلُمَاتِ مِنْ بَیْنِ الْعُرُوقِ وَالْعِظَامِ. و با آن نام روزیهایشان را در طبقات تاریکیها و از میان رگها و استخوانها میرسانی. وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَلَّفْتَ بِهِ بَیْنَ قُلُوبِ أَوْلِیَائِکَ وَأَلَّفْتَ بَیْنَ الثَّلْجِ و از تو میخواهم با اسمی که با آن، دلهای دوستانت را به هم پیوند زدی و برف وَالنَّارِ لَا هَذَا یُذِیبُ هَذَا وَلَا هَذَا یُطْفِئُ هَذَا وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی و آتش را مأنوس گرداندی. که هیچ کدام مانع از دیگری نمیشوند. و از تو میخواهم کَوَّنْتَ بِهِ طَعْمَ الْمِیَاهِ. وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَجْرَیْتَ بِهِ الْمَاءَ فِی با نامی که با آن، طعم آبها را به وجود آوردی. و از تو میخواهم با نامی که با آن، عُرُوقِ النَّبَاتِ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَی وَسُقْتَ الْمَاءَ إِلَی عُرُوقِ الْأَشْجَارِ بَیْنَ آب را در رگهای ریشه درختان در زیر زمین به حرکت در آوردی و آب را به ریشههای درختانی الصَّخْرَةِ الصَّمَّاءِ. وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی کَوَّنْتَ بِهِ طَعْمَ الِّثمَارِ وَأَلْوَانَهَا. که میان صخرههای سخت هستند، سوق دادی. و از تو میخواهم با نامی که با آن، طعم و رنگ وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی بِهِ تُبْدِئُ وَتُعِیدُ. وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْفَرْدِ الْوَاحِدِ میوهها را پدید آوردی. و از تو میخواهم با نامی که با آن، خلق میکنی و بعد از مرگ، باز میگردانی. الْمُتَفَرِّدِ بِالْوَحْدَانِیَّةِ الْمُتَوَحِّدِ بِالصَّمَدَانِیَّةِ. وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ و از تو میخواهم با نامی که فرد و واحد و متفرد به یگانگی است. و از تو میخواهم با نامی که با الَّذِی فَجَّرْتَ بِهِ الْمَاءَ مِنَ الصَّخْرَةِ الصَّمَّاءِ وَسُقْتَهُ مِنْ حَیْثُ شِئْتَ. آن، آب را از میان صخرههای سخت منفجر کردی و آن را از هر جا که خواستی تأمین کردی. وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی خَلَقْتَ بِهِ خَلْقَکَ وَرَزَقْتَهُمْ کَیْفَ شِئْتَ وَکَیْفَ و از تو میخواهم با آن نامی که با آن، موجودات را آفریدی و هر طور که خواستی و خواستند، روزیشان را داد، شَاءُوا یَا مَنْ لَا تُغَیِّرُهُ الْأَیَّامُ وَاللَّیَالِی أَدْعُوکَ بِمَا دَعَاکَ بِهِ نُوحٌ حِینَ ای کسی که روزگار در او تغییری ایجاد نمیکند. تو را با آن نامی میخوانم که نوح خواند. آنگاه که ندا کرد نَادَاکَ فَأَنْجَیْتَهُ وَمَنْ مَعَهُ وَأَهْلَکْتَ قَوْمَهُ وَأَدْعُوکَ بِمَا دَعَاکَ بِهِ إِبْرَاهِیمُ و تو نیز او را به همراه دوستانش نجات دادی و قومش را هلاک کردی. تو را با نامی میخوانم که ابراهیم خلیل خَلِیلُکَ حِینَ نَادَاکَ فَأَنْجَیْتَهُ وَجَعَلْتَ النَّارَ عَلَیْهِ بَرْداً وَسَلَاماً وَأَدْعُوکَ تو را با آن خواند و تو نیز او را نجات دادی و آتش را سرد و خنک کردی. تو را با نامی میخوانم که موسای بِمَا دَعَاکَ بِهِ مُوسَی کَلِیمُکَ حِینَ نَادَاکَ فَفَرَّقْتَ لَهُ الْبَحْرَ فَأَنْجَیْتَهُ وَبَنِی کلیم تو را با آن خواند. تو نیز دریا را از هم باز کردی و او را به همراه بنیاسرائیل نجات دادی و فرعون و قومش إِسْرَائِیلَ وَأَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَقَوْمَهُ فِی الْیَمِّ وَأَدْعُوکَ بِمَا دَعَاکَ بِهِ عِیسَی را غرق نمودی. تو را با نامی میخوانم که عیسی روحت تو را با آن خواند و تو او را از دست دشمنانش رُوحُکَ حِینَ نَادَاکَ فَنَجَّیْتَهُ مِنْ أَعْدَائِهِ وَإِلَیْکَ رَفَعْتَهُ وَأَدْعُوکَ بِمَا دَعَاکَ نجات دادی و به سوی خود بالا بردی. تو را با آن نامی میخوانم که دوست و برگزیده و پیامبرت بِهِ حَبِیبُکَ وَصَفِیُّکَ وَنَبِیُّکَ مُحَمَّدٌ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَمِنَ الْأَحْزَابِ نَجَّیْتَهُ محمّدصلی الله علیه وآله، تو را با آن خواند. تو نیز دعایش را مستجاب کردی و از چنگ قبایل مختلف نجات دادی و بر وَعَلَی أَعْدَائِکِ نَصَرْتَهُ. وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی إِذَا دُعِیتَ بِهِ أَجَبْتَ دشمنانت غلبه دادی. و از تو میخواهم با آن نامی که اگر با آن نام خوانده شوی، اجابت میکنی. ای کسی یَا مَنْ لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ یَا مَنْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْماً وَأَحْصی کُلَّ که خلق و اراده امور به دست اوست. ای کسی که علمش بر هر چیزی احاطه پیدا کرده است و تعداد شَیْءٍ عَدَداً یَا مَنْ لَا تُغَیِّرُهُ الْأَیَّامُ وَاللَّیَالِی وَلَا تَتَشَابَهُ عَلَیْهِ همه چیز را شمارش کرده است. ای کسی که تغییر شب و روز تغییری در او ایجاد نمیکند و صداها بر او الْأَصْوَاتُ وَلَا تَخْفَی عَلَیْهِ اللُّغَاتُ وَلَا یُبْرِمُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ. مشتبه نمیشود و زبانهای مختلف برایش مجهول نمیماند و اصرار اصرار کنندگان او را خسته نمیکند. أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ فَصَلِّ میخواهم که بر محمّد و آل او درود فرستی؛ آنان که بهترین خلق تو هستند. بنابراین عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَصَلِّ عَلَی جَمِیعِ النَّبِیِّینَ وَالْمُرْسَلِینَ الَّذِینَ بهترین صلواتهایت را برایشان فرست و بر تمام پیامبران و مرسلین که به هدایت رسیدند بَلَغُوا عَنْکَ الْهُدَی وَعَقَدُوا لَکَ الْمَوَاثِیقَ بِالطَّاعَةِ وَصَلِّ عَلَی عِبَادِکَ و عهد و پیمانهایی برای اطاعتت بستند و بر بندگان صالحت درود فرست. ای کسی که الصَّالِحِینَ یَا مَنْ لا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَاجْمَعْ لِی در وعدههایت تخلّف نمیکنی وعدّهای را که به من دادهای محقق کن، اصحابم را أَصْحَابِی وَصَبِّرْهُمْ وَانْصُرْنِی عَلَی أَعْدَائِکَ وَأَعْدَاءِ رَسُولِکَ وَلَا تُخَیِّبْ جمع کن و صبرشان را بیشتر نما و مرا بر دشمنانم و دشمنان پیامبرت یاری کن و دعایم دَعْوَتِی فَإِنِّی عَبْدُکَ ابْنُ عَبْدِکَ ابْنُ أَمَتِکَ أَسِیرٌ بَیْنَ یَدَیْکَ سَیِّدِی أَنْتَ را برنگردان؛ زیرا من بنده و فرزند بنده و کنیز تو، در برابر ارادهات اسیر هستم. الَّذِی مَنَنْتَ عَلَیَّ بِهَذَا الْمَقَامِ وَتَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَیَّ دُونَ کَثِیرٍ مِنْ خَلْقِکَ. سرورم تو بودی که مرا به این مقام مخصوص کردی و بر اکثر مخلوقاتت فضیلت دادی. أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُنْجِزَ لِی مَا وَعَدْتَنِی از تو میخواهم که بر محمّد و خاندانش درود فرستی و وعدهام را محقق گردانی؛ إِنَّکَ أَنْتَ الصَّادِقُ وَلَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ وَأَنْتَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. زیرا تو در گفتارت صادق و در وعدهات استواری و تو بر هر چیزی توانایی داری.
امام زمان و زیارت شهدای کربلا
دعای شانزدهم
قسمت اول
زیارت ناحیه مقدسه یا زیارت امام زمانعلیه السلام از امام حسینعلیه السلام(73)
هرگاه خواستی که در روز عاشورا آن حضرت را زیارت کنی، کنار قبر شریفشان بایست و بگو:
اَلسَّلَامُ عَلَی آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ مِنْ خَلِیقَتِهِ اَلسَّلَامُ عَلَی شَیْثٍ وَلِیِّ اللَّهِ سلام بر آدم، برگزیده خدا از میان مخلوقاتش. سلام بر شیث، ولیّ و متخب خدا. خِیَرَتِهِ اَلسَّلَامُ عَلَی إِدْرِیسَ الْقَائِمِ للَّهِِ بِحُجَّتِهِ اَلسَّلَامُ عَلَی نُوحٍ سلام بر ادریس که برای خدا اقامه دلیل کرده است. سلام بر نوحی که مستجاب الدعوت الُْمجَابِ فِی دَعْوَتِهِ اَلسَّلَامُ عَلَی هُودٍ الْمَمْدُودِ مِنَ اللَّهِ بِمَعُونَتِهِ است. سلام بر هودی که از سوی خدا یاری شد. سلام بر صالح که از لطف خدا، اَلسَّلَامُ عَلَی صَالِحٍ الَّذِی تَوَجَّهَ للَّهِِ بِکَرَامَتِهِ اَلسَّلَامُ عَلَی إِبْرَاهِیمَ الَّذِی متوجّه او شد. سلام بر ابراهیمی که خداوند لباس دوستی خود را به تنش کرد. حَبَاهُ اللَّهُ بِخَلَّتِهِ اَلسَّلَامُ عَلَی إِسْمَاعِیلَ الَّذِی فَدَاهُ اللَّهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ مِنْ سلام بر اسماعیل که خداوند او را با قربانی بهشتی، از قربانی شدن، نجات داد. جَنَّتِهِ السَّلَامُ عَلَی إِسْحَاقَ الَّذِی جَعَلَ اللَّهُ النُّبُوَّةَ فِی ذُرِّیَّتِهِ السَّلَامُ سلام بر اسحاق که خداوند نبوّت را در نسل او قرار داد. سلام بر یعقوبی که خداوند عَلَی یَعْقُوبَ الَّذِی رَدَّ اللَّهُ عَلَیْهِ بَصَرَهُ بِرَحْمَتِهِ اَلسَّلَامُ عَلَی یُوسُفَ از سر رحمت، بینایی چشمانش را به او برگرداند. سلام بر یوسفی که خداوند الَّذِی نَجَّاهُ اللَّهُ مِنَ الْجُبِّ بِعَظَمَتِهِ اَلسَّلَام عَلَی مُوسَی الَّذِی فَلَقَ اللَّهُ با عظمت خود او را از چاه بیرون آورد. سلام بر موسی که خدا با قدرتش دریا را الْبَحْرَ لَهُ بِقُدْرَتِهِ اَلسَّلَام عَلَی هَارُونَ الَّذِی خَصَّهُ اللَّهُ بِنُبُوَّتِهِ اَلسَّلَام برایش شکافت. سلام بر هارون که او را به نبوّتش مخصوص کرد. سلام بر شعیب عَلَی شُعَیْبٍ الَّذِی نَصَرَهُ اللَّهُ عَلَی أُمَّتِهِ اَلسَّلَام عَلَی دَاوُدَ الَّذِی که خدا او را در برابر قومش یاری کرد. سلام بر داود که خداوند خطایش را تَابَ اللَّهُ عَلَیْهِ مِنْ خَطِیئَتِهِ اَلسَّلَام عَلَی سُلَیَْمانَ الَّذِی ذَلَّتْ لَهُ بخشید. سلام بر سلیمان که با عزّت خدا، اجنّه در برابرش خوار شدند. سلام بر الْجِنُّ بِعِزَّتِهِ اَلسَّلَام عَلَی أَیُّوبَ الَّذِی شَفَاهُ اللَّهُ مِنْ عِلَّتِهِ اَلسَّلَام ایوبی که خداوند او را شفا داد. سلام بر یونس که خدا وعده تضمینی خود عَلَی یُونُسَ الَّذِی أَنْجَزَ اللَّهُ لَهُ مَضْمُونَ عِدَتِهِ اَلسَّلَام عَلَی عُزَیْرٍ را در مورد او عملی کرد. سلام بر عُزَیر که خدا او را بعد از مرگش زنده کرد. الَّذِی أَحْیَاهُ اللَّهُ بَعْدَ مَیْتَتِهِ اَلسَّلَام عَلَی زَکَرِیَّا الصَّابِرِ فِی مِحْنَتِهِ سلام بر زکریایی که در سختیها صبور بود. سلام بر یحیی که خدا او را با اَلسَّلَام عَلَی یَحْیَی الَّذِی أَزْلَفَهُ اللَّهُ بِشَهَادَتِهِ اَلسَّلَام عَلَی عِیسَی شهادتش زینت داد. سلام بر عیسی روح خدا و مخلوق او سلام بر محمّد، رُوحِ اللَّهِ وَکَلِمَتِهِ اَلسَّلَام عَلَی مُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللَّهِ وَصَفْوَتِهِ اَلسَّلَام عَلَی دوست خدا و منتخب او سلام بر امیر المؤمنین، علی بن ابیطالب که برای أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ الَْمخْصُوصِ بِأُخُوَّتِهِ اَلسَّلَام عَلَی برادری پیامبر انتخاب شد. سلام بر فاطمه زهرا دخترش سلام بر ابی محمّد حسن فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ ابْنَتِهِ اَلسَّلَام عَلَی أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ وَصِیِّ أَبِیهِ وصی و جانشین پدرش سلام بر حسین که سخاوتمندانه خونش را وَخَلِیفَتِهِ اَلسَّلَام عَلَی الْحُسَیْنِ الَّذِی سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ اَلسَّلَام تقدیم کرد. سلام بر کسی که در پنهان و پیدا، از خدا اطاعت کرد. عَلَی مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ فِی سِرِّهِ وَعَلَانِیَتِهِ اَلسَّلَام عَلَی مَنْ جَعَلَ اللَّهُ الشِّفَاءَ سلام بر کسی که شفا در تربتش قرار داده شد. سلام بر کسی که اجابت فِی تُرْبَتِهِ اَلسَّلَام عَلَی مَنِ الْإِجَابَةُ تَحْتَ قُبَّتِهِ اَلسَّلَام عَلَی مَنِ الْأَئِمَّةُ دعا در زیر قبه او قرار داده شد. سلام بر امامانی که از نسل او هستند. مِنْ ذُرِّیَّتِهِ اَلسَّلَام عَلَی ابْنِ خَاتَمِ الْأَنْبِیَاءِ اَلسَّلَام عَلَی ابْنِ سَیِّدِ سلام بر فرزند خاتم الانبیاء، سلام بر فرزند سرور اوصیاء الهی(74) الْأَوْصِیاءِ اَلسَّلَام عَلَی ابْنِ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ اَلسَّلَام عَلَی ابْنِ خَدِیجَةَ سلام بر فرزند فاطمه زهراء، سلام بر فرزند خدیجه کبری. الْکُبْرَی اَلسَّلَام عَلَی ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی اَلسَّلَام عَلَی ابْنِ جَنَّةِ الْمَأْوَی سلام بر فرزند سدرةالمنتهی.(75) سلام بر فرزند جنّتالمأوی، اَلسَّلَام عَلَی ابْنِ زَمْزَمَ وَالصَّفَا اَلسَّلَام عَلَی الْمُرَمَّلِ بِالدِّمَاءِ اَلسَّلَام سلام بر فرزند زمزم و صفا، سلام بر آغشته به خون، سلام بر کسی عَلَی الْمَهْتُوکِ الْخِبَاءِ اَلسَّلَام عَلَی خَامِسِ أَصْحَابِ أَهْلِ الْکِسَاءِ که خیمههایش هتک حرمت شدند. سلام بر پنجمین از اهل کساء.(76) اَلسَّلَام عَلَی غَرِیبِ الْغُرَبَاءِ اَلسَّلَام عَلَی شَهِیدِ الشُّهَدَاءِ اَلسَّلَام عَلَی سلام بر غریبترین، سلام بر مظلومترین شهید، سلام بر کشته شده توسط قَتِیلِ الْأَدْعِیَاءِ اَلسَّلَام عَلَی سَاکِنِ کَرْبَلَاءَ اَلسَّلَام عَلَی مَنْ بَکَتْهُ دعوت کنندکان، سلام بر ساکن کربلا، سلام بر کسی که ملائکه آسمان برایش مَلَائِکَةُ السَّمَاءِ اَلسَّلَام عَلَی مَنْ ذُرِّیَّتُهُ الْأَزْکِیَاءُ اَلسَّلَام عَلَی یَعْسُوبِ گریستند، سلام بر کسی که نسل او انسانهای طاهر هستند، سلام بر پناه دین، الدِّینِ اَلسَّلَام عَلَی مَنَازِلِ الْبَرَاهِینِ اَلسَّلَام عَلَی الْأَئِمَّةِ السَّادَاتِ سلام بر محل نزول برهان و دلیل، سلام بر ائمه بزرگوار، اَلسَّلَام عَلَی الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجَاتِ اَلسَّلَام عَلَی الشِّفَاهِ الذَّابِلَاتِ سلام بر گریبانهای چاک خورده و غرق در خون، سلام بر لبهای خشک، اَلسَّلَام عَلَی النُّفُوسِ الْمُصْطَلَمَاتِ اَلسَّلَام عَلَی الْأَرْوَاحِ الُْمخْتَلَسَاتِ سلام بر اشخاص تکه تکه شده، سلام بر ارواح ربوده شده، اَلسَّلَام عَلَی الْأَجْسَادِ الْعَارِیَاتِ اَلسَّلَام عَلَی الْجُسُومِ الشَّاحِبَاتِ سلام بر اجساد عریان، سلام بر اجسام متغیر و رنگ پریده، اَلسَّلَام عَلَی الدِّمَاءِ السَّائِلَاتِ اَلسَّلَام عَلَی الْأَعْضَاءِ الْمُقَطَّعَاتِ سلام بر خونهای جاری، سلام بر اعضای قطعه قطعه شده، اَلسَّلَام عَلَی الرُّءُوسِ الْمُشَالَاتِ اَلسَّلَام عَلَی النِّسْوَةِ الْبَارِزَاتِ سلام بر سرهای بریده شده، سلام بر زنهای بدون حرم و پوشش، اَلسَّلَام عَلَی حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلسَّلَام عَلَیْکَ وَعَلَی آبَائِکَ سلام بر حجّت پروردگار عالمیان، سلام بر تو و بر پدران پاکت، الطَّاهِرِینَ اَلسَّلَام عَلَیْکَ وَعَلَی أَبْنَائِکَ الْمُسْتَشْهَدِینَ اَلسَّلَام عَلَیْکَ سلام بر تو و بر پسران شهیدت، سلام بر تو بر نسل یاریگرت، وَعَلَی ذُرِّیَّتِکَ النَّاصِرِینَ اَلسَّلَام عَلَیْکَ وَعَلَی الْمَلَائِکَةِ الْمُضَاجِعِینَ سلام بر تو و ملائکهای که در حرم تو مستقر شدهاند. اَلسَّلَام عَلَی الْقَتِیلِ الْمَظْلُومِ اَلسَّلَام عَلَی أَخِیهِ الْمَسْمُومِ اَلسَّلَام سلام بر تو ای کشته مظلوم، سلام بر کسی که برادرش مسموم شد، عَلَی عَلِیٍّ الْکَبِیرِ اَلسَّلَام عَلَی الرَّضِیعِ الصَّغِیرِ اَلسَّلَام عَلَی الْأَبْدَانِ سلام بر تو ای بزرگ من، سلام بر طفل شیرخوار، سلام بر بدنهای ربوده شده، السَّلِیبَةِ اَلسَّلَام عَلَی الْعِتْرَةِ الْقَرِیبَةِ اَلسَّلَام عَلَی الُْمجَدَّلِین فِی سلام بر خاندان نزدیک، سلام بر به خاک افتادگان در صحرا، الْفَلَوَاتِ اَلسَّلَام عَلَی النَّازِحِینَ عَنِ الْأَوْطَانِ اَلسَّلَام عَلَی الْمَدْفُونِینَ سلام بر آواره شدگان از وطنها، سلام بر دفن شدگان بدون کفن، بِلَا أَکْفَانٍ اَلسَّلَام عَلَی الرُّءُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الْأَبْدَانِ اَلسَّلَام عَلَی سلام بر سرهای جدا از تن، سلام بر امیدوار به رحمت و صابر در بلا، الُْمحْتَسِبِ الصَّابِرِ اَلسَّلَام عَلَی الْمَظْلُومِ بِلَا نَاصِرٍ اَلسَّلَام عَلَی سَاکِنِ سلام بر مظلوم بدون یاور، سلام بر ساکن در خاک پاک، التُّرْبَةِ الزَّاکِیَةِ اَلسَّلَام عَلَی صَاحِبِ الْقُبَّةِ السَّامِیَةِ اَلسَّلَام عَلَی مَنْ سلام بر کسی که صاحب گنبد نامدار است، سلام بر کسی که خدا او را طهارت داد، طَهَّرَهُ الْجَلِیلُ اَلسَّلَام عَلَی مَنِ افْتَخَرَ بِهِ جَبْرَئِیلُ اَلسَّلَام عَلَی مَنْ سلام بر کسی که جبرئیل به او افتخار کرد، سلام بر کسی که میکائیل نَاغَاهُ فِی الْمَهْدِ مِیکَائِیلُ اَلسَّلَام عَلَی مَنْ نُکِثَتْ ذِمَّتُهُ اَلسَّلَام عَلَی در گهواره برایش لالایی خواند، سلام بر کسی که پیمانش شکسته شد، مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ اَلسَّلَام عَلَی مَنْ أُرِیقَ بِالظُّلْمِ دَمُهُ اَلسَّلَام عَلَی سلام بر کسی که حرمتش شکسته شد، سلام بر کسی که مظلومانه خونش ریخته شد، الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِرَاحِ اَلسَّلَام عَلَی الُْمجَرَّعِ بِکَاسَاتِ الرِّمَاحِ اَلسَّلَام سلام بر کسی که با خون جراحاتش غسل داده شد، سلام بر کسی که با کاسههای عَلَی الْمُضَامِ الْمُسْتَبَاحِ اَلسَّلَام عَلَی الْمَنْحُورِ فِی الْوَرَی اَلسَّلَام جراحاتش آبیاری شد، سلام بر کسی که خونش مباح شد، سلام بر کسی که از عَلَی مَنْ دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُرَی اَلسَّلَام عَلَی الْمَقْطُوعِ الْوَتِینِ اَلسَّلَام عَلَی پشت سر بریده شد، سلام بر کسی که او را اهل روستا دفن کردند، سلام بر کسی الُْمحَامِی بِلَا مُعِینٍ اَلسَّلَام عَلَی الشَّیْبِ الْخَضِیبِ اَلسَّلَام عَلَی الْخَدِّ که رگ قلبش بریده شد، سلام بر حامی بدون یاور دین، سلام بر محاسن آغشته به خون، التَّرِیبِ اَلسَّلَام عَلَی الْبَدَنِ السَّلِیبِ اَلسَّلَام عَلَی الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ سلام بر گونههای خاک آلود، سلام بر بدن بریده بریده، سلام بر زیر دندانهای کوبیده بِالْقَضِیبِ اَلسَّلَام عَلَی الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ اَلسَّلَام عَلَی الْأَجْسَامِ الْعَارِیَةِ شده با چوب، سلام بر سر بلند شده بر فراز نیزهها، سلام بر اجسام عریان در صحراها فِی الْفَلَوَاتِ تَنْهَشُهَا الذِّئَابُ الْعَادِیَاتُ وَتَخْتَلِفُ إِلَیْهَا السِّبَاعُ که گرگهای درنده(77) آن را به دندان گرفتند و درندگان خونخوار در میان آنها رفت الضَّارِیَاتُ اَلسَّلَام عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ وَعَلَی الْمَلَائِکَةِ الْمَرْفُوفِینَ حَوْلَ و آمد کردند، سلام بر تو ای مولا و سرور من و بر ملائکه، که بالها را گشوده و در قُبَّتِکَ الْحَافِّینَ بِتُرْبَتِکَ الطَّائِفِینَ بِعَرْصَتِکَ الْوَارِدِینَ لِزِیَارَتِکَ اطراف گنبدت حرکت میکنند و حریم تو را طواف مینمایند و برای زیارتت وارد میشوند. اَلسَّلَام عَلَیْکَ فَإِنِّی قَصَدْتُ إِلَیْکَ وَرَجَوْتُ الْفَوْزَ لَدَیْکَ سلام بر تو، من به پیشگاه تو آمدم و امیدوارم که در نزد تو به موفقیّت برسم. اَلسَّلَام عَلَیْکَ سَلَامَ الْعَارِفِ بِحُرْمَتِکَ الُْمخْلِصِ فِی وَلَایَتِکَ الْمُتَقَرِّبِ سلام بر تو، سلام کسی که حرمت تو را میشناسد و در ولایتت خالص شده است و با محبّت تو به خدا إِلَی اللَّهِ بِمَحَبَّتِکَ الْبَرِیءِ مِنْ أَعْدَائِکَ سَلَامَ مَنْ قَلْبُهُ بِمُصَابِکَ مَقْرُوحٌ تقرّب میجوید و از دشمنانت بیزار است. سلام کسی که قلبش در مصیبت تو مجروح و اشکش به هنگام وَدَمْعُهُ عِنْدَ ذِکْرِکَ مَسْفُوحٌ سَلَامَ الْمَفْجُوعِ الْحَزِینِ الْوَالِهِ الْمُسْتَکِینِ یاد تو جاری است. سلام داغداری که محزون و دلداده و برجای مانده است. سلام کسی که اگر در سَلَامَ مَنْ لَوْ کَانَ مَعَکَ بِالطُّفُوفِ لَوَقَاکَ بِنَفْسِهِ حَدَّ السُّیُوفِ وَبَذَلَ میدان جنگ با تو بود، تو را با سپر کردن خود در برابر شمشیرها محافظت میکرد و جانش را برای حُشَاشَتَهُ دُونَکَ لِلْحُتُوفِ وَجَاهَدَ بَیْنَ یَدَیْکَ وَنَصَرَکَ عَلَی مَنْ بَغَی تو فدا میکرد و در مقابلت مجاهدت مینمود و در برابر متجاوزان، تو را یاری میکرد و جان عَلَیْکَ وَفَدَاکَ بِرُوحِهِ وَجَسَدِهِ وَمَالِهِ وَوَلَدِهِ وَرُوحُهُ لِرُوحِکَ فِدَاءٌ و جسم و مال و فرزند را فدای تو میکرد. آری روحش را فدای روحت، خانوادهاش را فدای خانوادهات وَأَهْلُهُ لِأَهْلِکَ وِقَاءٌ فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِی الدُّهُورُ وَعَاقَنِی عَنْ نَصْرِکَ الْمَقْدُورُ مینمود. اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت و مرا از یاری در حدّ مقدور، محروم کرد. در نتیجه نتوانستم وَلَمْ أَکُنْ لِمَنْ حَارَبَکَ مُحَارِباً وَلِمَنْ نَصَبَ لَکَ الْعَدَاوَةَ مُنَاصِباً با دشمنانت، دشمنی و با کسانی که پایه گذاران خصومت با تو بودند، خصومت نمایم، در مقابل صبح فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَمَسَاءً وَلَأَبْکِیَنَّ لَکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً حَسْرَةً عَلَیْکَ و شام برایت ندبه و مرثیه میخوانم و به جای اشک، خون حسرت میگریم. حسرت و تاسف بر وَتَأَسُّفاً عَلَی مَا دَهَاکَ وَتَلَهُّفاً حَتَّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَغُصَّةِ الِاکْتِیَابِ فاجعهای که برایت رخ داد و غم و غصه تا زمانی که از شدّت مصیبت تو بسوزم و بمیرم. أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَآتَیْتَ الزَّکَاةَ وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ شهادت میدهم که: تو نماز را به پا داشتی و زکات را ادا کردی و امر به معروف عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْعُدْوَانِ وَأَطَعْتَ اللَّهَ وَمَا عَصَیْتَهُ وَتَمَسَّکْتَ بِهِ وَبِحَبْلِهِ و نهی از منکر نمودی و مطیع خدا بودی و معصیتش را نکردی و به او و دستاویزش فَأَرْضَیْتَهُ وَخَشِیتَهُ وَرَاقَبْتَهُ وَاسْتَجَبْتَهُ وَسَنَنْتَ السُّنَنَ وَأَطْفَأْتَ الْفِتَنَ چسبیدی. در نتیجه او را از خود راضی کردی و ترسیدی و مراقب اطاعتش بودی وَدَعَوْتَ إِلَی الرَّشَادِ وَأَوْضَحْتَ سُبُلَ السَّدَادِ وَجَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ و اوامرش را اجابت کردی و سنّتهایش را سنّت کردی و فتنهها را خاموش نمودی الْجِهَادِ وَکُنْتَ للَّهِِ طَائِعاً وَلِجَدِّکَ مُحَمَّدٍصَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ تَابِعاً و به سوی رشد و بالندگی هدایت کرده و راههای پایداری را روشن و در مسیر او وَلِقَوْلِ أَبِیکَ سَامِعاً وَإِلَی وَصِیَّةِ أَخِیکَ مُسَارِعاً وَلِعِمَادِ الدِّینِ رَافِعاً جهاد نمودی. مطیع خدا و پیرو جدّت و تابع پدرت و عمل کننده به وصیت برادرت وَلِلطُّغْیَانِ قَامِعاً وَلِلطُّغَاةِ مُقَارِعاً وَلِلْأُمَّةِ نَاصِحاً وَفِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ و بلند کننده ستونهای دین و قلع و قمع کننده طغیان کنندگان و درهم کوبنده سَابِحاً وَلِلْفُسَّاقِ مُکَافِحاً وَبِحُجَجِ اللَّهِ قَائِماً وَلِلْاِسْلَام وَالْمُسْلِمِینَ سرکشان و خیرخواه امت و شناور در تنگنای مرگ و مجازات کننده فاسقان رَاحِماً وَلِلْحَقِّ نَاصِراً وَعِنْدَ الْبَلَاءِ صَابِراً وَلِلدِّینِ کَالِئاً وَعَنْ حَوْزَتِهِ و قیام کننده با ادلّه الهی و دلسوز برای اسلام و مسلمانان و یاریگر حقّ و صبور در بلا مُرَامِیاً تَحُوطُ الْهُدَی وَتَنْصُرُهُ وَتَبْسُطُ الْعَدْلَ وَتَنْشُرُهُ وَتَنْصُرُ الدِّینَ و یاور دین و محافظت کننده از محدوده آن و یاریگر هدایت و گسترش دهنده وَتُظْهِرُهُ وَتَکُفُّ الْعَابِثَ وَتَزْجُرُهُ وَتَأْخُذُ لِلدَّنِیِّ مِنَ الشَّرِیفِ وَتُسَاوِی عدالت و پشتیبان دین و نهی کننده از بیهودگیها و جلوگیر از پستیها در فِی الْحُکْمِ بَیْنَ الْقَوِیِّ وَالضَّعِیفِ کُنْتَ رَبِیعَ الْأَیْتَامِ وَعِصْمَةَ الْأَنَامِ تعرّض به شریفها و عادل در حکم میان قوی و ضعیف. تو پناه یتیمها و نگهدار وَعِزَّ الْإسْلَامِ و مَعْدِنَ الْأَحْکَامِ وَحَلِیفَ الْإِنْعَامِ سَالِکاً طَرَائِقَ جَدِّکَ انسانها و عزّت اسلام و معدن احکام و مهمان نواز، ادامه دهنده راه جدّ و پدرت، وَأَبِیکَ مُشَبَّهاً فِی الْوَصِیَّةِ لِأَخِیکَ وَفِیَّ الذِّمَمِ رَضِیَّ الشِّیَمِ ظَاهِرَ عمل کننده به وصیت برادر، خوش عهد، خوشرفتار، بزرگوار، شب زنده دار، الْکَرَمِ مُتَهَجِّداً فِی الظُّلَمِ قَوِیمَ الطَّرَائِقِ کَرِیمَ الْخَلَائِقِ عَظِیمَ السَّوَابِقِ سالک راههای مطمئن، بخشنده به بندگان خدا، سابقهدار بزرگ، با نسب شریف، شَرِیفَ النَّسَبِ مُنِیفَ الْحَسَبِ رَفِیعَ الرُّتَبِ کَثِیرَ الْمَنَاقِبِ مَحْمُودَ بلند مرتبه، صاحب فضائل فراوان، نیکسرشت، بسیار بخشنده، بردبار، جوانمرد، الضَّرَائِبِ جَزِیلَ الْمَوَاهِبِ حَلِیمٌ رَشِیدٌ مُنِیبٌ جَوَادٌ عَلِیمٌ شَدِیدٌ إِمَامٌ نیک رفتار، بخشنده دانای مستحکم، امام شهید متضرّع، انابه کننده و دوست شَهِیدٌ أَوَّاهٌ مُنِیبٌ حَبِیبٌ مَهِیبٌ کُنْتَ لِلرَّسُولِصَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ وَلَداً با هیبت. تو برای رسول خدا، فرزند و برای قرآن، تابع و برای امت، بازو بودی. وَلِلْقُرْآنِ مُنْقِداً وَلِلْأُمَّةِ
قسمت دوم
عَضُداً وَفِی الطَّاعَةِ مُجْتَهِداً حَافِظاً لِلْعَهْدِ در اطاعت خدا تلاشگری مراقب و در وعده و پیمان عملکننده. تو اهل رکوع وَالْمِیثَاقِ نَاکِباً عَنِ سُبُلِ الْفُسَّاقِ وَبَاذِلاً لِلْمَجْهُودِ طَوِیلَ الرُّکُوعِ و سجدههای طولانی بودی، در دنیا مانند کسی که به زودی عبور میکند، وَالسُّجُودِ زَاهِداً فِی الدُّنْیَا زُهْدَ الرَّاحِلِ عَنْهَا نَاظِراً إِلَیْهَا بِعَیْنِ زهد میورزیدی، از آن وحشت داشتی، برای آن آرزویی نداشتی و برای تزئین الْمُسْتَوْحِشِینَ مِنْهَا آمَالُکَ عَنْهَا مَکْفُوفَةٌ وَهِمَّتُکَ عَنْ زِینَتِهَا مَصْرُوفَةٌ آن تلاش نمیکردی و چشمانت از خوشیهای آن بسته شده و علاقهات برای وَإِلْحَاظُکَ عَنْ بَهْجَتِهَا مَطْرُوفَةٌ وَرَغْبَتُکَ فِی الآْخِرَةِ مَعْرُوفَةٌ حَتَّی إِذَا آخرت معروف است. حتی زمانی که ظلم دستش را گشود و نیزهاش را برهنه کرد الْجَوْرُ مَدَّ بَاعَهُ وَأَسْفَرَ الظُّلْمُ قِنَاعَهُ وَدَعَا الْغَیُّ أَتْبَاعَهُ وَأَنْتَ فِی حَرَمِ و یارانش را جمع کرد، تو در حرم جدّت نشسته بودی و از آنها فاصله گرفته جَدِّکَ قَاطِنٌ وَلِلظَّالِمِینَ مُبَایِنٌ جَلِیسُ الْبَیْتِ وَالِْمحْرَابِ مُعْتَزِلٌ عَنِ بودی. در محراب از لذتها و شهوات دنیا کناره گرفته بودی. منکر را با قلب اللَّذَّاتِ وَالشَّهَوَاتِ تُنْکِرُ الْمُنْکَرَ بِقَلْبِکَ وَلِسَانِکَ عَلَی حَسَبِ طَاقَتِکَ و زبانت، در حد توانت، نهی میکردی. بعد از آن علم، باعث انکار شد و واجب شد وَإِمْکَانِکَ ثُمَّ اقْتَضَاکَ الْعِلْمُ لِلْإِنْکَارِ وَلَزِمَکَ أَنْ تُجَاهِدَ الْفُجَّارَ فَسِرْتَ که با ظالمان جهاد کنی. در نزد خانواده و شیعیان و دوستانت رفتی و ظالمان را فِی أَوْلَادِکَ وَأَهَالِیکَ وَشِیعَتِکَ وَمَوَالِیکَ وَصَدَعْتَ بِالْحَقِّ وَالْبَیِّنَةِ با حکمت و موعظه نیکو، به سوی خدا دعوت کردی و از آنها خواستی تا وَدَعَوْتَ إِلَی اللَّهِ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَأَمَرْتَ بِإِقَامَةِ الْحُدُودِ احکامت را عملی کنند و از معبودشان تبعیت نمایند و از بدیها وَالطَّاعَةِ لِلْمَعْبُودِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْخَبَائِثِ وَالطُّغْیَانِ وَوَاجَهُوکَ بِالظُّلْمِ و طغیانگری نهی کردی. آنها در مقابل با ظلم و دشمنی با تو روبرو شدند. وَالْعُدْوَانِ فَجَاهَدْتَهُمْ بَعْدَ الْإِیعَازِ لَهُمْ وَتَأْکِیدِ الْحُجَّةِ عَلَیْهِمْ. در نهایت نیز بعد از موعظه و اتمام حجّت با آنها جنگیدی. فَنَکَثُوا ذِمَامَکَ وَبَیْعَتَکَ وَأَسْخَطُوا رَبَّکَ وَجَدَّکَ وَبَدَءُوکَ بِالْحَرْبِ آنان پیمان و بیعت خود را شکسته و خدا و جدّت را به غضب آورده فَثَبَتَّ لِلطَّعْنِ وَالضَّرْبِ وَطَحَنْتَ جُنُودَ الْفُجَّارِ وَاقْتَحَمْتَ قَسْطَلَ الْغُبَارِ و جنگ را شروع کردند. تو نیز ضربات خود را آغاز کردی و سربازان دشمن را مُجَالِداً بِذِی الْفَقَارِ کَأَنَّکَ عَلِیٌّ الُْمخْتَارُ فَلَمَّا رَأَوْکَ ثَابِتَ الْجَأْشِ غَیْرَ در هم کوبیدی و با ذوالفقار در گرد و غبار فرو رفتی گویا تو علیِّ برگزیده هستی! خَائِفٍ وَلَا خَاشٍ نَصَبُوا لَکَ غَوَائِلَ مَکْرِهِمْ وَقَاتَلُوکَ بِکَیْدِهِمْ وَشَرِّهِمْ زمانی که ثبات قدم و بی باکی تو را دیدند، از در مکر و خدعه وارد شدند وَأَمَرَ اللَّعِینُ جُنُودَهُ فَمَنَعُوکَ الْمَاءَ وَوُرُودَهُ وَنَاجَزُوکَ الْفُتَّالُ وَعَاجَلُوکَ و با مکر جنگیدند. آن ملعون دستور داد تا راه فرات را ببندند و برای زمینگیر کردن النُّزَّالُ وَرَشَقُوکَ بِالسِّهَامِ وَالنِّبَالِ وَبَسَطُوا إِلَیْکَ أَکُفَّ الْاِصْطِلَامِ تو از هیچ اقدامی کوتاهی نکردند و تیرها را به سویت روانه ساخته و دست تعرّض وَلَمْ یَرْعَوْا لَکَ ذِمَاماً وَلَا رَاقَبُوا فِیکَ أَثَاماً فِی قَتْلِهِمْ أَوْلِیَاءَکَ وَنَهْبِهِمْ به حریمت گشودند و هیچ حرمت و حریمی را محترم ندانستند چه در کشتن نزدیکان رِحَالَکَ وَأَنْتَ مُقَدَّمٌ فِی الْهَبَوَاتِ وَمُحْتَمِلٌ لِلْأَذِیَّاتِ قَدْ عَجِبَتْ مِنْ و به غارت بردن دار و ندارت. آری تو در گرد و غبار فرو رفتی و اذیّتها را صَبْرِکَ مَلَائِکَةُ السَّمَاوَاتِ فَأَحْدَقُوا بِکَ مِنْ کُلِّ الْجِهَاتِ وَأَثْخَنُوکَ تحمّل نمودی تا جایی که ملائکه آسمانها از صبر تو به شگفت آمدند. تا این که بِالْجِرَاحِ وَحَالُوا بَیْنَکَ وَبَیْنَ الرَّوَاحِ وَلَمْ یَبْقَ لَکَ نَاصِرٌ وَأَنْتَ مُحْتَسِبٌ آنها از هر سو متوجّه تو شدند و جراحتهای زیادی وارد کردند و تمام راههای رهایی را صَابِرٌ تَذُبُّ عَنْ نِسْوَتِکَ وَأَوْلَادِکَ حَتَّی نَکَسُوکَ عَنْ جَوَادِکَ فَهَوَیْتَ بر تو بستند و یاوری برایت نگذاشتند. تو بر همه اینها صبر کردی. تو آنها را از خانواده إِلَی الْأَرْضِ جَرِیحاً تَطَئُوکَ الْخُیُولُ بِحَوَافِرِهَا أَوْ تَعْلُوکَ الطُّغَاةُ خود میراندی تا این که تو را با تن زخمی از اسبت به زمین انداختند و اسبها با سمهایشان بِبَوَاتِرِهَا قَدْ رَشَحَ لِلْمَوْتِ جَبِینُکَ وَاخْتَلَفَتْ بِالاْنِْقِبَاضِ وَالْاِنْبِسَاطِ تو را زیر پای خود کوبیدند و فاسقان بیمقدار بر بالای سرت ایستادند. پیشانیت برای شِمَالُکَ وَیَمِینُکَ تُدِیرُ طَرْفاً خَفِیّاً إِلَی رَحْلِکَ وَبَیْتِکَ وَقَدْ شُغِلْتَ مرگ عرق کرده بود و راست و چپ تنت از شدّت درد منقبض و منبسط میشد. به آرامی چشمانت بِنَفْسِکَ عَنْ وُلْدِکَ وَأَهَالِیکَ وَأَسْرَعَ فَرَسُکَ شَارِداً إِلَی خِیَامِکَ قَاصِداً را به سمت خیمه گاه و خاندانت چرخاندی؛ زیرا نگرانشان بودی. اسبت با سرعت به مُحَمْحِماً بَاکِیاً فَلَمَّا رَأَیْنَ النِّسَاءُ جَوَادَکَ مَخْزِیاً وَنَظَرْنَ سَرْجَکَ عَلَیْهِ سوی خیمهگاه برگشت. شیهه میکشید و گریه میکرد! زمانی که زنان حرم اسبت مَلْوِیّاً بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ نَاشِرَاتِ الشُّعُورِ عَلَی الْخُدُودِ لَاطِمَاتٍ را پریشان و زین آن را خالی از تو دیدند، از خیمهها بیرون ریختند. موهایشان را لِلْوُجُوهِ سَافِراتٍ وَبِالْعَوِیلِ دَاعِیَاتٍ وَبَعْدَ الْعِزِّ مُذَلَّلَاتٍ وَإِلَی مَصْرَعِکَ پریشان کرده و بر صورتشان زدند. نقاب از چهرههایشان انداخته و فریاد واویلا مِبَادِرَاتٍ وَالشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِکَ وَمُولِغٌ سَیْفَهُ عَلَی نَحْرِکَ قَابِضٌ سر دادند. آری بعد از عزّت به ذلت افتادند و به سمت گودال قتلگاه میدویدند. عَلَی شَیْبَتِکَ بِیَدِهِ ذَابِحٌ لَکَ بِمُهَنَّدِهِ قَدْ سَکَنَتْ حَوَاسُّکَ وَخَفِیَتْ أَنْفَاسُکَ شمر بر روی سینهات نشسته بود و شمشیرش را به گلوی مبارکت میکشید و با دستی وَرُفِعَ عَلَی الْقَنَاةِ رَأْسُکَ وَسُبِیَ أَهْلُکَ کاَلْعَبِیدِ وَصُفِّدُوا فِی الْحَدِیدِ محاسنّت را گرفته بود و سرت را میبرید. تمام حواسّت از کار افتاد و نفسهایت آرام شد فَوْقَ أَقْتَابِ الْمَطِیَّاتِ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهَاجِرَاتِ یُسَاقُونَ فِی و سرت بر بالای نیزهها رفته و خاندانت مانند بردگان به اسیری برده شدند. آنها را بر روی الْبَرَارِی وَالْفَلَوَاتِ أَیْدِیهِمْ مَغْلُولَةٌ إِلَی الْأَعْنَاقِ یُطَافُ بِهِمْ فِی جهاز شتران به زنجیرهای آهنین بستند. گرمای سوزان صورتشان را میسوزاند و در بیابانها الْأَسْوَاقِ فَالْوَیْلُ لِلْعُصَاةِ الْفُسَّاقِ. لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِکَ الْإِسْلَامَ وَعَطَّلُوا حرکت داده میشدند. دستانشان را به گردن بسته بودند و در کوچه و بازار حرکت میدادند. الصَّلَاةَ وَالصِّیَامَ وَنَقَضُوا السُّنَنَ وَالْأَحْکَامَ وَهَدَمُوا قَوَاعِدَ الْإِیمَانِ وای بر عصیان گران فاسق. آنها با قتل تو اسلام را کشتند و نماز و روزه را تعطیل کرده وَحَرَّفُوا آیَاتِ الْقُرْآنِ وَهَمْلَجُوا فِی الْبَغْیِ وَالْعُدْوَانِ لَقَدْ أَصْبَحَ و سنّتها و احکام الهی را پایمال و پایههای ایمان را منهدم و محتوای آیات قرآن را رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ مَوْتُوراً وَعَادَ کِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ تحریف و در ستم و دشمنی شما تاختند. تا این که کار به جایی رسید که رسول خدا تنها مَهْجُوراً وَغُودِرَ الْحَقُّ إِذْ قُهِرْتَ مَقْهُوراً وَفُقِدَ بِفَقْدِکَ التَّکْبِیرُ وَالتَّهْلِیلُ ماند و کتاب خدا فراموش شد و حقّ و حقیقت با مکر و فریب منزوی گردید. با فقدان تو، وَالتَّحْرِیمُ وَالتَّحْلِیل وَالتَّنْزِیلُ وَالتَّأْوِیلُ وَظَهَرَ بَعْدَکَ التَّغْیِیرُ وَالتَّبْدِیلُ اللَّه اکبر و لا اله الا اللَّه و حلال و حرام و تفسیر و تأویل قرآن، از یادها رفت و بعد از تو تغییر وَالْإِلْحَادُ وَالتَّعْطِیلُ وَالْأَهْوَاءُ وَالْأَضَالِیلُ وَالْفِتَنُ وَالْأَبَاطِیلُ فَقَامَ نَاعِیکَ و تبدّل و شرک و تعطیلی احکام و هواها و گمراهیها و فتنهها و باطلها آشکار شدند. عِنْدَ قَبْرِ جَدِّکَ الرَّسُولِ صَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ فَنَعَاکَ إِلَیْهِ بِالدَّمْعِ الْهَطُولِ پیک مرگ در کنار قبر رسول خداصلی الله علیه وآله ایستاد و با اشکریزان گفت: ای رسول خدا قَائِلاً یَا رَسُولَ اللَّهِ قُتِلَ سِبْطُکَ وَفَتَاکَ وَاسْتُبِیحَ أَهْلُکَ وَحَمَاکَ وَسُبِیَتْ بَعْدَکَ ذَرَارِیکَ وَوَقَعَ الَْمحْذُورُ بِعِتْرَتِکَ وَذَوِیکَ فَانْزَعَجَ الرَّسُولُ وَبَکَی به اسیری گرفته شدند و اتفاقات ناگوار بر خاندانت واقع شد. رسول خداصلی الله علیه وآله قَلْبُهُ الْمَهُولُ وَعَزَّاهُ بِکَ الْمَلَائِکَةُ وَالْأَنْبِیَاءُ وَفُجِعَتْ بِکَ أُمُّکَ الزَّهْرَاءُ با شنیدن این خبر پریشان شده و دل شکستهاش، گریه کرد و ملائکه و انبیاء به او وَاخْتَلَفَ جُنُودُ الْمَلَائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ تُعَزِّی أَبَاکَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَأُقِیمَتْ لَکَ تسلیت گفتند و مادرت زهرا به سوگ نشست. دستههای ملائکه مقرّب خدا به تعزیت پدرت الْمَأْتَمُ فِی أَعْلَی عِلِّیِّینَ وَلَطَمَتْ عَلَیْکَ الْحُورُ الْعِینُ وَبَکَتِ السَّمَاءُ امیرالمؤمنین رفتند و ماتم و عزا در اَعلی عِلّیین برایت گرفته شد. حورالعین بر صورتشان وَسُکَّانُهَا وَالْجِنَانُ وَخُزَّانُهَا وَالْهِضَابُ وَأَقْطَارُهَا وَالْبِحَارُ وَحِیتَانُهَا زدند و آسمان و بهشت و مأموران آن و کوهها و کوهپایهها و دریاها و ماهی آنها و بهشت وَالْجِنَانُ وَوِلْدَانُهَا وَالْبَیْتُ وَالْمَقَامُ وَالْمَشْعَرُ الْحَرَامُ وَالْحِلُّ وَالْإِحْرَامُ. و جوانان آن و کعبه و مقام ابراهیم و مشعر الحرام و حِلّ و حرم همه و همه برایت گریه کردند. اللَّهُمَّ فَبِحُرْمَةِ هَذَا الْمَکَانِ الْمُنِیفِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ خدایا، به حرمت این مکان رفیع بر محمّد و خاندانش درود فرست و مرا در وَاحْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِمْ وَأَدْخِلْنِی الْجَنَّةَ بِشَفَاعَتِهِمْ اللَّهُمَّ إِنِّی زمره ایشان محشور کرده و با شفاعتشان وارد بهشت کن. خدایا، ای سریعترین أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ یَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ وَیَا أَکْرَمَ الْأَکْرَمِینَ وَیَا أَحْکَمَ حسابرس و ای بزرگوارترین بزرگواران و ای حکمکنندهترین حکم کنندگان، الْحَاکِمِینَ بِمُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ رَسُولِکَ إِلَی الْعَالَمِینَ أَجْمَعِینَ به واسطه محمّد که پایان بخش انبیاء و فرستاده تو به سوی تمام عالمیان وَبِأَخِیهِ وَابْنِ عَمِّهِ الْأَنْزَعِ الْبَطِینِ الْعَالِمِ الْمَکِینِ عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ است و برادر و پسرعمویش، آن پیشانی بلند خوش اندام، آن عالم مقتدر وَبِفَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَبِالْحَسَنِ الزَّکِیِّ عِصْمَةِ الْمُتَّقِینَ وَبِأَبِی علی امیر مؤمنان و فاطمه سرور زنان عالم و حسن پاک و پناهگاه متّقین عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ أَکْرَمِ الْمُسْتَشْهَدِینَ وَبِأَوْلَادِهِ الْمَقْتُولِینَ وَبِعِتْرَتِهِ و اباعبداللَّه الحسین، گرامیترین شهدا و فرزندان شهید و به خاندان مظلومش الْمَظْلُومِینَ وَبِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعَابِدِینَ وَبِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ قِبْلَةِ و علی بن الحسین زیور عابدان و محمّد بن علی، محل توجّه توبه کنندگان الْأَوَّابِینَ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ أَصْدَقِ الصَّادِقِینَ وَمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ مُظْهِرِ و جعفر بن محمّد راستگوترین راستگویان و موسی بن جعفر، آشکار کننده الْبَرَاهِینِ وَعَلِیِّ بْنِ مُوسَی نَاصِرِ الدِّینِ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ قُدْوَةِ ادله و علی بن موسی، یاریگر دین و محمّد بن علی، مقتدای هدایت یافتگان الْمُهْتَدِینَ وَعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ أَزْهَدِ الزَّاهِدِینَ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ و علی بن محمّد، زاهدترین زاهدان و حسن بن علی، وارث جانشینان قبلی وَارِثِ الْمُسْتَخْلَفِینَ وَالْحُجَّةِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی و محمّد بن حسن، حجّت خدا بر تمام مخلوقات، به تو متوسل میشوم تا بر مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِینَ الْأَبَرِّینَ آلِ طَهَ وَ یس وَأَنْ تَجْعَلَنِی محمّد و خاندان راستگو و نیکش، آل طاها و یاسین درود فرستی و مرا فِی الْقِیَامَةِ مِنَ الْآمِنِینَ الْمُطْمَئِنِّینَ الْفَائِزِینَ الْفَرِحِینَ الْمُسْتَبْشِرِینَ در قیامت از امان یافتگان آسوده خاطر و نجات یافتگان شادمان قرار دهی. اَللَّهُمَّ اکْتُبْنِی فِی الْمُسَلِّمِینَ وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ وَاجْعَلْ لِی لِسانَ خدایا، مرا از مسلمانان بنویس و به صالحین ملحق کرده و برایم زبانی صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ وَانْصُرْنِی عَلَی الْبَاغِینَ وَاکْفِنِی کَیْدَ الْحَاسِدِینَ راستگو در امّت آخرین قرار بده و مرا در مقابل ظالمان یاری و از مکر وَاصْرِفْ عَنِّی مَکْرَ الْمَاکِرِینَ وَاقْبِضْ عَنِّی أَیْدِیَ الظَّالِمِینَ وَاجْمَعْ حسودان امان بده و دستان ظلم را از من بازدار و مرا با سروران بزرگوارم بَیْنِی وَبَیْنَ السَّادَةِ الْمَیَامِینِ فِی أَعْلَی عِلِّیِّینَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ در اَعلی عِلّیین همراه با کسانی که نعمت بخشیدی اعم از انبیاء و صدیقین مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِینَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. و شهدا و صالحین، قرار بده به واسطه رحمتت ای مهربانترین مهربانان. اَللَّهُمَّ إِنِّی أُقْسِمُ عَلَیْکَ بِنَبِیِّکَ الْمَعْصُومِ وَبِحُکْمِکَ الَْمحْتُومِ وَنَهْیِکَ خدایا، تو را به پیامبر معصوم از گناه و حکم حتمی و نهی پنهانت و به الْمَکْتُومِ وَبِهَذَا الْقَبْرِ الْمَلْمُومِ الْمُوَسَّدِ فِی کَنَفِهِ الْإِمَامُ الْمَعْصُومُ این قبر پر از دردی که امام معصوم و شهید مظلوم در آن خفته است، قسم الْمَقْتُولُ الْمَظْلُومُ أَنْ تَکْشِفَ مَا بِی مِنَ الْغُمُومِ وَتَصْرِفَ عَنِّی شَرَّ میدهم که تمام گرفتاریهایم را برطرف کرده و شرّ تقدیرات حتمی را از الْقَدَرِ الَْمحْتُومِ وَتُجِیرَنِی مِنَ النَّارِ ذَاتِ السَّمُومِ اَللَّهُمَّ جَلِّلْنِی بِنِعْمَتِکَ من بازداری و از آتش سوزان امان دهی. خدایا، مرا با نعمتهایت تجلیل وَرَضِّنِی بِقِسْمِکَ وَتَغَمَّدْنِی بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ وَبَاعِدْنِی مِنْ مَکْرِکَ وَنَقِمَتِکَ. و به قسمتت راضی و در احسانت غوطه ور و از مکر و انتقامت دور کن. اَللَّهُمَّ اعْصِمْنِی مِنَ الزَّلَلِ وَسَدِّدْنِی فِی الْقَوْلِ وَالْعَمَلِ وَافْسَحْ لِی فِی خدایا، از لغزش نگه دار و در سخن و رفتار محکم و زمان مرگم را به تأخیر مُدَّةِ الْأَجَلِ وَأَعْفِنِی مِنَ الْأَوْجَاعِ وَالْعِلَلِ وَبَلِّغْنِی بِمَوَالِیَّ وَبِفَضْلِکَ بینداز و از بیماریها عافیت داده و به واسطه فضل و کرمت مرا به سروران أَفْضَلَ الْأَمَلِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْبَلْ تَوْبَتِی وَارْحَمْ برسان. خدایا، بر محمّد و خاندانش درود فرست و توبهام را بپذیر و بر عَبْرَتِی وَأَقِلْنِی عَثْرَتِی وَنَفِّسْ کُرْبَتِی وَاغْفِرْ لِی خَطِیئَتِی وَأَصْلِحْ لِی اشک دیدگانم ترحّم کرده و از لغزش حفظم کن و از سر خطاهایم بگذر فِی ذُرِّیَّتِی. اَللَّهُمّ لَا تَدَعْ لِی فِی هَذَا الْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ وَالَْمحَلِّ الْمُکَرَّمِ و نسلم را اصلاح کن. خدایا، مبادا در این قتلگاه با عظمت و محل محترم گناهی را ذَنْباً إِلَّا غَفَرْتَهُ وَلَا عَیْباً إِلَّا سَتَرْتَهُ وَلَا غَمّاً إِلَّا کَشَفْتَهُ وَلَا رِزْقاً إِلَّا نبخشیده و عیبی را نپوشیده و غمی را از بین نرفته و رزقی را گسترش نیافته بَسَطْتَهُ وَلَا جَاهاً إِلَّا عَمَرْتَهُ وَلَا فَسَاداً إِلَّا أَصْلَحْتَهُ وَلَا أَمَلاً إِلَّا بَلَّغْتَهُ و جاهی را آباد نشده و فسادی را اصلاح نشده و آرزویی را نرسیده و دعایی را وَلَا دُعَاءً إِلَّا أَجَبْتَهُ وَلَا مُضَیَّقاً إِلَّا فَرَّجْتَهُ وَلَا شَمْلاً إِلَّا جَمَعْتَهُ وَلَا أَمْراً اجابت نشده و تنگنایی را باز نکرده و پراکندگی را جمع نکرده و کاری را تمام نشده إِلَّا أَتْمَمْتَهُ وَلَا مَالاً إِلَّا کَثَّرْتَهُ وَلَا خُلُقاً إِلَّا حَسَّنْتَهُ وَلَا إِنْفَاقاً إِلَّا أَخْلَفْتَهُ و مالی را افزایش نیافته و خلقی را نیکو نشده و انفاقی را جایگزین نشده وَلَا حَالاً إِلَّا عَمَّرْتَهُ وَلَا حَسُوداً إِلَّا قَمَعْتَهُ وَلَا عَدُوّاً إِلَّا أَرْدَیْتَهُ و حالی را نیکو نکرده و حسود و دشمنی را هلاک نکرده و شرّی را مانع نشده وَلَا شَرّاً إِلَّا کَفَیْتَهُ وَلَا مَرَضاً إِلَّا شَفَیْتَهُ وَلَا بَعِیداً إِلَّا أَدْنَیْتَهُ وَلَا شَعِثاً إِلَّا و مرضی را شفا نیافته و دوری را نزدیک نکرده و خواستهای را عطا نکرده، لَمَمْتَهُ وَلَا سُؤَالاً إِلَّا أَعْطَیْتَهُ. اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ الْعَاجِلَةِ وَثَوَابَ الآْجِلَةِ رها کنی. خدایا، بهترین خیرات دنیا و ثواب آخرت را درخواست میکنم. اَللَّهُمَّ أَغْنِنِی بِحَلَالِکَ عَنِ الْحَرَامِ وَبِفَضْلِکَ عَنْ جَمِیعِ الْأَنَامِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ عِلْماً نَافِعاً وَقَلْباً خَاشِعاً وَیَقِیناً شَافِیاً وَعَمَلاً زَاکِیاً وَصَبْراً جَمِیلاً وَأَجْراً جَزِیلاً.
و اجر فراوان درخواست میکنم.
اَللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شُکْرَ نِعْمَتِکَ عَلَیَّ وَزِدْ فِی إِحْسَانِکَ وَکَرَمِکَ خدایا، شکر نعمتهایت را روزیم گردان و بر احسان و کرمت اضافه کن إِلَیَّ وَاجْعَل قَوْلِی فِی النَّاسِ مَسْمُوعاً وَعَمَلِی عِنْدَکَ مَرْفُوعاً و سخنم را در میان مردم اطاعت شده و عملم را نزد خودت مقبول وَأَثَرِی فِی الْخَیْرَاتِ مَتْبُوعاً وَعَدُوِّی مَقْمُوعاً. اَللَّهُمَّ صَلِّ و روشم را در خیرات مورد تبعیت و دشمنم را هلاک کن. خدایا، عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْأَخْیَارِ فِی آنَاءِ اللَّیْلِ وَأَطْرَافِ النَّهَارِ بر محمّد و خاندان برگزیدهاش در تمام لحظات شب و روز درود وَاکْفِنِی شَرَّ الْأَشْرَارِ وَطَهِّرْنِی مِنَ الذُّنُوبِ وَالْأَوْزَارِ وَأَجِرْنِی فرست و از شرّ اشرار حفظ کرده و از گناهان پاک و از آتش مِنَ النَّارِ وَأَحِلَّنِی دَارَ الْقَرَارِ وَاغْفِرْ لِی وَلِجَمِیعِ إِخْوَانِی فِیکَ امانم بده و در وادی آرامش واردم کن و مرا و تمام برادران و خواهران وَأَخَوَاتِیَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. مؤمن و مؤمنهام را با رحمت واسعه خود ببخش. ای مهربانترین. سپس به سوی قبله بایست و دو رکعت نماز بخوان. به این ترتیب که در رکعت اول بعد از حمد سوره انبیاء و در رکعت دوم بعد از حمد سوره حشر را بخوان و در رکعت دوم قنوت گرفته و این دعا را بخوان:
لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِیمُ الْکَرِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ هیچ خدایی جز معبود بردبار و بزرگوار نیست. هیچ معبودی جز معبود والا و با عظمت نیست. رَبُّ السَّمَاوَاتِ
قسمت سوم
السَّبْعِ وَالْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَمَا فِیهِنَّ وَمَا بَیْنَهُنَّ خِلَافاً هیچ معبودی جز پروردگار آسمانهای هفتگانه و زمینهای هفتگانه و آنچه که در آنها و میان لِأَعْدَائِهِ وَتَکْذِیباً لِمَنْ عَدَلَ بِهِ وَإِقْرَاراً لِرُبُوبِیَّتِهِ وَخُضُوعاً لِعِزَّتِهِ الْأَوَّلُ آنهاست، نیست. این اعتقادم بر خلاف دشمنان و تکذیب کسانی است که از او عدول کردند و به بِغَیْرِ أَوَّلٍ وَالآْخِرُ إِلَی غَیْرِ آخِرٍ الظَّاهِرُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ بِقُدْرَتِهِ الْبَاطِنُ خاطر اقرار به ربوبیّت و خضوع در برابر عزتش میباشد. کسی که اوّلین و آخرین است. با قدرتش دُونَ کُلِّ شَیْءٍ بِعِلْمِهِ وَلُطْفِهِ لَا تَقِفُ الْعُقُولُ عَلَی کُنْهِ عَظَمَتِهِ وَلَا تُدْرِکُ بر همه چیز ظهور و غلبه یافته و با علمش در باطن هر چیزی نفوذ کرده است. عقلها از درک کنه الْأَوْهَامُ حَقِیقَةَ مَاهِیَّتِهِ وَلَا تَتَصَوَّرُ الْأَنْفُسُ مَعَانِیَ کَیْفِیَّتِهِ مُطَّلِعاً عظمتش بازمانده و اوهام از درک حقیقت چیستیاش عاجزند. او که جانها از درک چگونگیاش عَلَی الضَّمَائِرِ عَارِفاً بِالسَّرَائِرِ یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ وامانده و بر نیتها آگاه است و از نگاههای مخفیانه و تمام آنچه در سینهها است خبر دارد. اللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ عَلَی تَصْدِیقِی رَسُولَکَ صَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ وَإِیمَانِی خدایا، تو را شاهد میگیرم که من رسولت را تصدیق کرده و به او ایمان دارم بِهِ وَعِلْمِی بِمَنْزِلَتِهِ وَإِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ النَّبِیُّ الَّذِی نَطَقَتِ الْحِکْمَةُ بِفَضْلِهِ و از جایگاه ایشان آگاهم و شاهد میگیرم که او پیامبری است که حکمت از فضل او وَبَشَّرَتِ الْأَنْبِیَاءُ بِهِ وَدَعَتْ إِلَی الْإِقْرَارِ بِمَا جَاءَ بِهِ وَحَثَّتْ عَلَی تَصْدِیقِهِ سخن گفت و تمام انبیاء به او بشارت داده شدند و مردم را به آنچه که او آورده است، بِقَوْلِهِ تَعَالَی الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَالْإِنْجِیلِ فرا خواندند تا او را تصدیق کنند. به دلیل فرمایش خداوند که میفرماید: «کسی که یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَیُحَرِّمُ رسالت او را در تورات و انجیل نوشته دیدهاند او که امر به معروف کرده و نهی از منکر عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ. میکند. طیّبات را حلال و خبائث را حرام و غل و زنجیرهای طاغوت را از آنها باز میکند.» فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ رَسُولِکَ إِلَی الثَّقَلَیْنِ وَسَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ الْمُصْطَفَیْنَ وَعَلَی پس بر محمّد فرستاده تو به جن و انس و سرور انبیای برگزیده و بر علی برادر أَخِیهِ وَابْنِ عَمِّهِ الَّذِینَ لَمْ یُشْرِکَا بِکَ طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً وَعَلَی فَاطِمَةَ و پسر عمویش، کسانی که حتی یک چشم بر هم زدنی مشرک نشدند و بر فاطمه الزَّهْرَاءِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَعَلَی سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْحَسَنِ تابان، سرور زنان عالم و سروران جوانان اهل بهشت حسن و حسین، وَالْحُسَیْنِ صَلَاةً خَالِدَةَ الدَّوَامِ عَدَدَ قَطْرِ الرِّهَامِ وَزِنَةَ الْجِبَالِ وَالْآکَامِ درودی پایدار به تعداد قطرههای باران و هموزن کوهها و تپهها و مادامی که وَمَا أَوْرَقَ اَلسَّلَام وَاخْتَلَفَ الضِّیَاءُ وَالظَّلَامُ وَعَلَی آلِهِ الطَّاهِرِینَ درختها برگ میدهند و شب و روز در رفت و آمدند و بر خاندان پاکش ائمه الْأَئِمَّةِ الْمُهْتَدِینَ الذَّائِدِینَ عَنِ الدِّینِ عَلِیٍّ وَمُحَمَّدٍ وَجَعْفَرٍ وَمُوسَی هدایت یافته و مدافع از دین علی و محمّد و جعفر و موسی و علی و محمّد و علی و حسن وَعَلِیٍّ وَمُحَمَّدٍ وَعَلِیٍّ وَالْحَسَنِ وَالْحُجَّةِ الْقُوَّامِ بِالْقِسْطِ وَسُلَالَةِ السِّبْطِ. و حجّت که برپا دارندگان عدالت و نسل نوه پیامبرند سلام و درود فرست. اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذَا الْإِمَامِ فَرَجاً قَرِیباً وَصَبْراً جَمِیلاً خدایا، از تو درخواست میکنم به حقّ این امام، گشایشِ نزدیک و صبر نیکو و یاری وَنَصْراً عَزِیزاً وَغِنًی عَنِ الْخَلْقِ وَثَبَاتاً فِی الْهُدَی وَالتَّوْفِیقِ لِمَا شکست ناپذیر و بی نیاز از خلق و ثبات در هدایت و موفقیّت به آنچه که تُحِبُّ وَتَرْضَی وَرِزْقاً وَاسِعاً حَلَالاً طَیِّباً مَرِیئاً دَاراً سَائِغاً فَاضِلاً دوست داری و راضی هستی و رزق وسیع حلال پاک و گوارا و پایدار و لذّت بخش مُفْضِلاً صَبّاً صَبّاً مِنْ غَیْرِ کَدٍّ وَلَا نَکَدٍ وَلَا مِنَّةٍ مِنْ أَحَدٍ وَعَافِیَةً مِنْ و زیاد و مفصّل بدون زحمت و مشقّت و خالی از منّت و همراه با عافیت از هر بلا کُلِّ بَلَاءٍ وَسُقْمٍ وَمَرَضٍ وَالشُّکْرَ عَلَی الْعَافِیَةِ وَالنَّعْمَاءِ وَإِذَا جَاءَ و بیماری و شکر بر عافیت و نعمت را بر ما عطا فرمایی. زمانی که مرگ برسد، الْمَوْتُ فَاقْبِضْنَا عَلَی أَحْسَنِ مَا یَکُونُ لَکَ طَاعَةً عَلَی مَا أَمَرْتَنَا روح ما را در بهترین حالات بندگی بگیر در حالی که به اطاعت اوامرت مشغولیم مُحَافِظِینَ حَتَّی تُؤَدِّیَنَا إِلَی جَنَّاتِ النَّعِیمِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. و بر آنها محافظت میکنیم. تا این که ما را وارد بهشت کنی با رحمتت ای مهربانترین. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَوْحِشْنِی مِنَ الدُّنْیَا وَآنِسْنِی بِالْآخِرَةِ خدایا، بر محمّد و خاندانش درود فرست و مرا از دنیا دور و با آخرت مأنوس گردان. تنها فَإِنَّهُ لَا یُوحِشُ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا خَوْفُکَ وَلَا یُؤْنِسُ بِالآْخِرَةِ إِلَّا رَجَاؤُکَ. خوف تو انسان را از دنیا دور میکند و تنها امید ثوابت انسان را با آخرت مأنوس مینماید. اَللَّهُمَّ لَکَ الْحُجَّةُ لَا عَلَیْکَ وَإِلَیْکَ الْمُشْتَکَی لَا مِنْکَ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ خدایا، تمام حجّتها به نفع توست، نه بر علیه تو. شکایتها به سوی توست، نه از خود تو. پس بر محمّد و خاندانش وَأَعِنِّی عَلَی نَفْسِیَ الظَّالِمَةِ الْعَاصِیَةِ وَشَهْوَتِیَ الْغَالِبَةِ وَاخْتِمْ بِالْعَافِیَةِ. درود فرست و مرادر مبارزه با نفس معصیت کار متجاوز و غلبه کننده در شهوت، یاری کن و عاقبت به خیرم گردان. اَللَّهُمَّ إِنَّ اسْتِغْفَارِی إِیَّاکَ وَأَنَا مُصِرٌّ عَلَی مَا نُهِیتُ قِلَّةُ حَیَاءٍ خدایا، همانا نزد تو استغفار میکنم در حالی که از سر بیحیایی دست از معصیت وَتَرْکِیَ الْاِسْتِغْفَارَ مَعَ عِلْمِی بِسَعَةِ حِلْمِکَ تَضْیِیعٌ لِحَقِّ الرَّجَاءِ. نمیکشم و ترک استغفار با وجود علم به بردباری تو تضییع حقّ امیدواری است. اَللَّهُمَّ إِنَّ ذُنُوبِی تُؤْیِسُنِی أَنْ أَرْجُوَکَ وَإِنَّ عِلْمِی بِسَعَةِ رَحْمَتِکَ خدایا، گناهانم مرا از امیدواری مأیوس میکنند و علم به وسعت بردباریت از ترسیدن یَمْنَعُنِی أَنْ أَخْشَاکَ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَصَدِّقْ رَجَائِی لَکَ مانع میگرداند. پس بر محمّد و خاندانش درود فرست و امیدم را برآورده ساز وَکَذِّبْ خَوْفِی مِنْکَ وَکُنْ لِی عِنْدَ أَحْسَنِ ظَنِّی بِکَ یَا أَکْرَمَ الْأَکْرَمِینَ. و خوفم را محقق نکن و با من مطابق بهترین گمانهایم رفتار کن ای بزرگوارترین بزرگواران. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَیِّدْنِی بِالْعِصْمَةِ وَأَنْطِقْ خدایا، بر محمّد و خاندانش درود فرست و مرا با پاکدامنی یاری و زبانم را به حکمت گویا لِسَانِی بِالْحِکْمَةِ وَاجْعَلْنِی مِمَّنْ یَنْدَمُ عَلَی مَا ضَیَّعَهُ فِی أَمْسِهِ گردان و مرا از کسانی قرار بده که برای کارهای زشت گذشته پشیمانند و امروزشان را از دست وَلَا یَغْبَنُ حَظَّهُ فِی یَوْمِهِ وَلَا یَهُمُّ لِرِزْقِ غَدِهِ. اَللَّهُمَّ إِنَّ الْغَنِیَّ مَنِ نمیدهند و برای روزیِ فردا، تلاش نمیکنند. خدایا، غنی کسی است که با تو مستغنی شود اسْتَغْنَی بِکَ وَافْتَقَرَ إِلَیْکَ وَالْفَقِیرُ مَنِ اسْتَغْنَی بِخَلْقِکَ عَنْکَ فَصَلِّ عَلَی و نیازمند تو باشد و فقیر کسی است که با مخلوقت از تو بینیازی جوید. پس بر محمّد و خاندانش مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَغْنِنِی عَنْ خَلْقِکَ بِکَ وَاجْعَلْنِی مِمَّنْ یَبْسُطُ کَفّاً إِلَّا إِلَیْک. درود فرست و از خلقت بینیازم گردان و از کسانی قرار بده که جز به درگاهت دست دراز نمیکنند. اَللَّهُمَّ إِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ قَنَطَ وَأَمَامَهُ التَّوْبَةُ وَوَرَاءَهُ الرَّحْمَةُ وَإِنْ کُنْتُ ضَعِیفَ خدایا، بدبخت کسی است که مأیوس شود درحالیکه توبه از پیش و رحمتت از پس، او را احاطه کرده است. اگرچه الْعَمَلِ فَإِنِّی فِی رَحْمَتِکَ قَوِیُّ الْأَمَلِ فَهَبْ لِی ضَعْفَ عَمَلِی لِقُوَّةِ أَمَلِی. در عمل ضعیف هستم، اما در امیدواری به رحمتت قوی هستم. پس ضعف عملم را با قوت امیدواریم جبران کن. اَللَّهُمَّ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ مَا فِی عِبَادِکَ مَنْ هُوَ أَقْسَی قَلْباً مِنِّی وَأَعْظَمُ خدایا، اگر میدانی که در میان بندگانت قَسیُّ القلبتر و گناهکارتر از من نیست. مِنِّی ذَنْباً فَإِنِّی أَعْلَمُ أَنَّهُلَا مَوْلَی أَعْظَمُ مِنْکَ طَوْلاً وَأَوْسَعُ رَحْمَةً من هم میدانم که مولایی که به اندازه تو بخشنده و رحیم و غفّار باشد، وجود ندارد. وَعَفْواً فَیَا مَنْ هُوَ أَوْحَدُ فِی رَحْمَتِهِ اغْفِرْ لِمَنْ لَیْسَ بِأَوْحَدَ فِی خَطِیئَتِهِ. ای کسی که در رحمتش یگانه است، بر کسی که در خطاکاریاش یگانه نیست، ببخش. اَللَّهُمَّ إِنَّکَ أَمَرْتَنَا فَعَصَیْنَا وَنَهَیْتَ فَمَا انْتَهَیْنَا وَذَکَرْتَ فَتَنَاسَیْنَا خدایا، تو امرمان کردی، ولی ما معصیت نمودیم و نهی کردی، دست نکشیدیم و یادآوری کردی وَبَصَّرْتَ فَتَعَامَیْنَا وَحَذَّرْتَ فَتَعَدَّیْنَا وَمَا کَانَ ذَلِکَ جَزَاءَ إِحْسَانِکَ و فراموش نمودیم و نشانمان دادی و چشمانمان را بستیم و برحذر داشتی و تعدّی کردیم. در حالی که این رفتار إِلَیْنَا وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِمَا أَعْلَنَّا وَأَخْفَیْنَا وَأَخْبَرُ بِمَا نَأْتِی وَمَا أَتَیْنَا ما، جزای احسان تو نبود. تو از همه آنچه آشکار و پنهان کردهایم، آگاهی و از آن چه انجام میدهیم، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلَا تُؤَاخِذْنَا بِمَا أَخْطَأْنَا وَنَسِینَا باخبری. پس بر محمّد و خاندانش درود فرست و ما را به خاطر خطاها و فراموش کاریمان مؤاخذه نکن وَهَبْ لَنَا حُقُوقَکَ لَدَیْنَا وَأَتِمَّ إِحْسَانَکَ إِلَیْنَا وَأَسْبِلْ رَحْمَتَکَ عَلَیْنَا و حقوقی را که نزد ما داری ببخش و احسانی را که کرده ای، تمام کن و رحمتت را سرازیر ساز. اَللَّهُمَّ إِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِهَذَا الصِّدِّیقِ الْإِمَامِ وَنَسْأَلُکَ بِالْحَقِّ الَّذِی خدایا، ما به واسطه این امام صدّیق، به تو متوسل میشویم و به حرمت حقی که برایش جَعَلْتَهُ لَهُ وَلِجَدِّهِ رَسُولِکَ وَلِأَبَوَیْهِ عَلِیٍّ وَفَاطِمَةَ أَهْلِ بَیْتِ الرَّحْمَةِ قرار دادی و به حرمت رسول خدا و پدر و مادرش علی و فاطمه و اهلبیت رحمت، إِدْرَارَ الرِّزْقِ الَّذِی بِهِ قِوَامُ حَیَاتِنَا وَصَلَاحُ أَحْوَالِ عِیَالِنَا فَأَنْتَ الْکَرِیمُ از تو میخواهیم تا روزیمان را که قوام زندگیمان و صلاح احوال خانوادهمان به آن است، الَّذِی تُعْطِی مِنْ سَعَةٍ وَتَمْنَعُ مِنْ قُدْرَةٍ وَنَحْنُ نَسْأَلُکَ مِنَ الرِّزْقِ ادامه دهی. تو آن کریمی که از وسعت خود میبخشی و با قدرتت منع میکنی مَا یَکُونُ صَلَاحاً لِلدُّنْیَا وَبَلَاغاً لِلآْخِرَةِ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ و ما از روزی، آنچه که برای صلاح دنیا و رسیدن به آخرت لازم است، میخواهیم. وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لَنَا وَلِوَالِدَیْنَا وَلِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ خدایا، بر محمّد و خاندانش درود فرست و ما و والدین و تمام مؤمنین و مؤمنات وَالْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ وَالْأَمْوَاتِ وَآتِنا فِی الدُّنْیا و مسلمین و مسلمات چه زنده باشند و چه مرده، همه را ببخش و بیامرز حَسَنَةً وَفِی الآْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ.
و حسنات دنیا و آخرت را عنایت کرده و از آتش دوزخ نگهدار.
بعد از قنوت نماز را تمام کرده و سبحان اللَّه میگویی. بعد از آن، هر یک از گونه راست و چپ خود را به زمین گذاشته و چهل بار میگویی:
«سُبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ للَّهِِ وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أَکْبَرُ»
بعد از آن سر از خاک برداشته و از خداوند متعال نجات و توفیق طلب میکنی. در پایان بالای سر امامعلیه السلام ایستاده و دو رکعت دیگر مانند دو رکعت قبلی خوانده و قبر شریف را در آغوش میگیری و میگویی:
زَادَ اللَّهُ فِی شَرَفِکُمْ وَالسَّلَام عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ
و در نهایت برای خود، والدین و نزدیکان و تمام کسانی که میخواهی دعا میکنی که انشاء اللَّه مستجاب است.
دعای هفدهم
زیارت حضرت علی اکبرعلیه السلام(78)
بغدادی نقل میکند که در سال دویست و پنجاه و دو(79) توسط شیخ محمّد بن غالب اصفهانی توقیعی از امامعلیه السلام دستم رسید. در آن زمان جوان بودم و پدرم را تازه از دست داده بودم. از ایشان خواستم تا اذن دخول برای زیارت حضرت امام حسینعلیه السلام و شهدای کربلا را برایم بیان نمایند. نامهای از ایشان به دستم رسید:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
زمانی که قصد زیارت شهدای کربلا را کردی، در طرف پای قبر امام حسینعلیه السلام که محل قبر علی بن حسین صلوات اللَّه علیهما است، رو به قبله بایست. آنجا محل استقرار عمده شهدای کربلا است. خطاب به علی بن الحسین بگو:
اَلسَّلَام عَلَیْکَ یَا أَوَّلَ قَتِیلٍ مِنْ نَسْلِ خَیْرِ سَلِیلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِیمَ سلام بر تو ای اوّلین شهید از نسل بهترین سلاله ابراهیم خلیل، صلوات خدا بر تو الْخَلِیلِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَعَلَی أَبِیکَ إِذْ قَالَ فِیکَ قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوکَ و پدرت باد. زمانی که در مورد تو گفت: خداوند قومی را که تو را کشتند، هلاک کند. یَا بُنَیَّ مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَی الرَّحْمَنِ وَعَلَی انْتِهَاکِ حُرْمَةِ الرَّسُولِ عَلَی آنها چقدر نسبت به حریم خدا و رسول او جسور شدهاند. اف بر دنیای بعد از تو. الدُّنْیَا بَعْدَکَ الْعَفَا کَأَنِّی بِکَ بَیْنَ یَدَیْهِ مَاثِلاً وَلِلْکَافِرِینَ قَائِلاً: گویا میبینم که در پیش پدرت ایستادهای و خطاب به کفّار میگویی: أَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍ
نَحْنُ وَبَیْتِ اللَّهِ أَوْلَی بِالنَّبِیِ
من علی بن الحسین بن علی هستم. ما و خانه خدا از همه به رسول خدا نزدیکتریم. أَطْعَنُکُمْ بِالرُّمْحِ حَتَّی یَنْثَنِیَ
أَضْرِبُکُمْ بِالسَّیْفِ أَحْمِی عَنْ أَبِی
با نیزه شما را پاره پاره میکنم و با شمشیر بر شما میکوبم و از پدرم حمایت میکنم. ضَرْبَ غُلَامٍ هَاشِمِیٍ عَرَبِیٍ
وَاللَّهِ لَا یَحْکُمُ فِینَا ابْنُ الدَّعِیِ
مانند جوان هاشمی عربی میجنگم و اجازه نمیدهم که فرزند پسر خوانده(80) در میان ما قضاوت کند. حَتَّی قَضَیْتَ نَحْبَکَ وَلَقِیتَ رَبَّکَ. أَشْهَدُ أَنَّکَ أَوْلَی بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَأَنَّکَ تا اینکه جانت را فدا کردی و به دیدار خدایت شتافتی. شهادت میدهم که تو نزدیکترین افراد به خدا ابْنُ رَسُولِهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ وَأَمِینِهِ حَکَمَ اللَّهُ لَکَ عَلَی قَاتِلِکَ مُرَّةَ بْنِ مُنْقِذِ بْنِ و رسول او هستی و تو فرزند رسول خدا و فرزند حجّت خدا و امین او هستی. خداوند خود، درباره تو بر النُّعْمَانِ الْعَبْدِیِّ لَعَنَهُ اللَّهُ وَأَخْزَاهُ وَمَنْ شَرِکَهُ فِی قَتْلِکَ وَکَانُوا عَلَیْکَ قاتلت مرة بن منقذ بن النعمان العبدی و تمام کسانی که او را در قتل تو کمک کردند، قضاوت کند و او را از ظَهِیراً وَأَصْلَاهُمُ اللَّهُ جَهَنَّمَ.
رحمتش دور و ذلیل کند و در دوزخ وارد کند.
دعای هجدهم
دعای امامعلیه السلام برای شفا گرفتن از تربت امام حسینعلیه السلام(81)
شیخ ابراهیم کفعمی در کتاب بلد الامین از امام مهدیعلیه السلام نقل میکند:
هر کسی که این دعا را با تربت امام حسینعلیه السلام در کاسه نو، بنویسد و آن را بشوید و بخورد، بیماریش بهبود مییابد.
بِسْمِ اللَّهِ دَوَاءٌ وَالْحَمْدُ للَّهِِ شِفَاءٌ وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ کِفَاءٌ هُوَ الشَّافِی شِفَاءً «بسم اللَّه دوای درد و الحمدللَّه شفای آن است و لااله الا اللَّه کفایت کننده است.» آری آن ذکر کفایت کننده وَهُوَ الْکَافِی کِفَاءً أُذْهِبُ الْبَأْسَ بِرَبِّ النَّاسِ شِفَاءًلَا یُغَادِرُهُ سُقْمٌ عجیبی است. گرفتاری را با پروردگار مردم، از بین میبرم. شفایی که هیچ بیماری در آن نماند. وَصَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ النُّجَبَاءِ.
درود خدا بر محمّد و خاندان برگزیدهاش.»
سیّد زین الدّین علی بن الحسین الحسینیرحمه الله با خط خود نوشته است که مردی از اهل کربلا که نزدیک حرم زندگی میکرد، گرفتار بیماری خاصی شده بود. در خواب حضرت قائمعلیه السلام را دید و از بیماری خود خدمت حضرت گلایه کرد. ایشان این دعا را به او آموخت. او نیز به آن عمل کرد و بلافاصله بعد از نوشیدن آب، شفا پیدا کرد.
مناجات سایر ائمه از زبان امام زمانعلیه السلام
دعای نوزدهم
دعاهای امیرالمؤمنین، امام سجاد و امام صادقعلیهم السلام
از زبان امام زمانعلیه السلام(82)
محمّد بن احمد انصاری نقل میکند که نزدیک مستجار در اطراف کعبه نشسته بودم. جماعتی از مردان که حدود سینفر میشدند، در آنجا حاضر بودند. در میان آنها تنها محمّد بن قاسم علوی آدم مخلصی بود. روز ششم ذی الحجّه سال دویست و نود و سه، در آنجا نشسته بودیم که جوانی از طواف خارج شد و به طرف ما آمد. دو پیراهن احرام به تن کرده و نعلینهایش را به دست گرفته بود. زمانی که او را دیدیم، هیبتش ما را گرفت و بدون استثناء همگی به پایش بلند شدیم. به ما سلام کرد و در وسط جمعیت نشست. بعد به راست و چپش که ما قرار داشتیم، نگاه کرد و گفت: آیا میدانید که امام صادقعلیه السلام دعای الحاح را چگونه میخواند؟ گفتیم: چگونه میخواندند: گفت این طور:
اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی بِهِ تَقُومُ السَّمَاءُ وَبِهِ تَقُومُ الْأَرْضُ وَبِهِ «خدایا، از تو درخواست میکنم با آن اسمی که آسمان و زمین با آن پابرجا است و با آن تُفَرِّقُ بَیْنَ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ وَبِهِ تَجْمَعُ بَیْنَ الْمُتَفَرِّقِ وَبِهِ تُفَرِّقُ بَیْنَ حقّ و باطل از هم جدا میشوند و با آن پراکندهها را جمع و جمعها را پراکنده میکنی الُْمجْتَمِعِ وَبِهِ أَحْصَیْتَ عَدَدَ الرِّمَالِ وَزِنَةَ الْجِبَالِ وَکَیْلَ الْبِحَارِ أَنْ و با آن تعداد رملها و وزن کوهها و اندازه دریاها را محاسبه میکنی، بر محمّد و خاندانش تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَجْعَلَ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَمَخْرَجاً. درود فرست و در این گرفتاری برایم گشایش و محلی برای بیرون آمدن از آن قرار بده.» سپس بلند شد و مشغول طواف شد. با بلند شدنش، ما نیز به احترام ایشان بلند شدیم تا اینکه حضرت از ما برگشتند. همگی از یاد بردیم که در مورد او سؤال کنیم که مثلاً او کیست و چه کسی است؟ تا اینکه فردا رسید و در همان وقت، باز هم ایشان از طواف خارج شدند و به طرف ما آمدند. مانند دیروز بلند شدیم و ایشان در میان ما نشستند و به راست و چپ نگاه کردند و فرمودند: آیا میدانید که امیرالمؤمنین بعد از نمازهای واجب کدام دعا را میخواندند؟ گفتیم: کدام دعا را میخواندند؟ فرمود: این دعا را:
إِلَیْکَ رُفِعَتِ الْأَصْوَاتُ وَدُعِیَتِ الدَّعَوَاتُ وَلَکَ عَنَتِ الْوُجُوهُ وَلَکَ خدایا، صداها و دعاها، به سوی تو بلند میشوند و برای تو چهرهها خاضع میگردد و در برابر تو گردنها خَضَعَتِ الرِّقَابُ وَإِلَیْکَ التَّحَاکُمُ فِی الْأَعْمَالِ یَا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ وَیَا خَیْرَ میافتند و تو در مورد اعمال قضاوت میکنی. ای بهترین کسی که از او سؤال میشود و ای بهترین مَنْ أَعْطَی یَا صَادِقُ یَا بَارِئُ یَا مَنْ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ یَا مَنْ أَمَرَ کسی که عطا میکند. ای راستگو و ای خالق، ای کسی که در وعده خود تخلف نمیکند. ای کسی که به بِالدُّعَاءِ وَوَعَدَ بِالْإِجَابَةِ یَا مَنْ قَالَ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ یَا مَنْ قَالَ دعا کردن امر کرده و وعده اجابت داده است، ای کسی که گفته است: «دعا کنید تا مستجاب کنم.»(83) وَإِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ ای کسی که گفته است: «زمانی که بندگانم درباره من سؤال کنند، بگو که من به شما خیلی نزدیک هستم فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ وَیَا مَنْ قَالَ یَا عِبَادِیَ و دعای مناجات کنندگان را اجابت میکنم. بنابراین شما نیز دعوت مرا اجابت کنید و به من ایمان بیاورید الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ تا هدایت شوید و رشد کنید.»(84) و ای کسی که گفته است: «ای بندگانی که به خودتان ظلم کردهاید، الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ لَبَّیْکَ وَسَعْدَیْکَ هَا أَنَا از رحمت من ناامید نباشید؛ زیرا اگر خدا اراده کند، همه گناهان را یکجا میبخشد. همانا او بخشنده ذَا بَیْنَ یَدَیْکَ الْمُسْرِفُ وَأَنْتَ الْقَائِلُ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ و مهربان است.»(85) خدایا، دعوتت را اجابت میکنم و به سویت میشتابم. آری این منم. بندهای که به إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً.
خودش ظلم کرده است و تو گفتهای از رحمتم ناامید نشوید؛ زیرا همه گناهان را یکجا میبخشی. دوباره به راست و چپ نگاهی کرد و گفت: آیا میدانید که حضرت امیرعلیه السلام در سجده شکر کدام دعا را میخواندند؟ گفتیم: کدام دعا را میخواندند؟ گفت: این دعا را:
یَا مَنْ لَا یَزِیدُهُ کَثْرَةُ الْعَطَاءِ إِلَّا سَعَةً وَعَطَاءً یَا مَنْلَا یَنْفَدُ خَزَائِنُهُ ای کسی که بخششهای فراوان تنها بخشایشش را بیشتر میکند و ای کسی که خزائنش تمام نمیشود. یَا مَنْ لَهُ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَا مَنْ لَهُ خَزَائِنُ مَا دَقَّ وَجَلّ ای کسی که خزائن آسمانها و زمین متعلق به اوست. ای کسی که خزائن کوچک و بزرگ لَا یَمْنَعْکَ إِسَاءَتِی مِنْ إِحْسَانِکَ أَنْتَ تَفْعَلُ بِیَ الَّذِی أَنْتَ أَهْلُهُ مخصوص اوست. ای کسی که بدی من مانع از احسانش نمیشود. و تو با من آن طور رفتار میکنی فَأَنْتَ أَهْلُ الْجُودِ وَالْکَرَمِ وَالْعَفْوِ وَالتَّجَاوُزِ یَا رَبِّ یَا اللَّهُ لَا تَفْعَلْ که شایسته آن هستی؛ زیرا تو اهل جود کردن و بزرگواری و عفو و گذشت هستی. پروردگارا، بِیَ الَّذِی أَنَا أَهْلُهُ فَإِنِّی أَهْلُ الْعُقُوبَةِ وَقَدِ اسْتَحْقَقْتُهَا لَا حُجَّةَ لِی خدایا، با من آن طور نباش که من شایسته آن هستم؛ زیرا من شایسته عقوبتم. آری من مستحق وَلَا عُذْرَ لِی عِنْدَکَ أَبُوءُ لَکَ بِذُنُوبِی کُلِّهَا وَأَعْتَرِفُ بِهَا کَیْ تَعْفُوَ آن هستم و هیچ عذری ندارم. با همه گناهانم به سوی تو میآیم و به همه آنها اعتراف میکنم، عَنِّی وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِهَا مِنِّی أَبُوءُ لَکَ بِکُلِّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَکُلِّ خَطِیئَةٍ تا شاید عفوم کنی و تو از همه به اعمال من آگاهی. برمیگردم با همه گناهانی که انجام دادهام احْتَمَلْتُهَا وَکُلِّ سَیِّئَةٍ عَلِمْتُهَا [عَمِلْتُهَا] رَبِّ اغْفِرْ لِی وَارْحَمْ وَتَجَاوَزْ و تمام اشتباهاتی که مرتکب شده و تمام معصیتهایی که میدانم. پروردگارا، مرا ببخش و رحم کن عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّکَ أَنْتَ الْأَعَزُّ الْأَکْرَمُ.
و از همه گناهانی که میدانی، بگذر؛ زیرا تو شکست ناپذیرترین و بزرگوارترینی. بلند شد و مشغول طواف شد. ما نیز به احترامشان بلند شدیم. فردا در همان موقع دوباره آمد و ما برای آمدنش بلند شدیم. در میان ما نشست و به راست و چپ خود نگاه کرد و گفت: علی بن حسینعلیه السلام در محل سجده خود در این مکان - با دستشان به سنگ زیر ناودان اشاره کرد - میگفت:
عُبَیْدُکَ بِفِنَائِکَ مِسْکِینُکَ بِفِنَائِکَ فَقِیرُکَ بِفِنَائِکَ سَائِلُکَ بِفِنَائِکَ خدایا، بنده خوارت در جوارت قرار گرفته. مسکین و بیچارهات در کنار توست. فقیر و نیازمندت یَسْأَلُکَ مَالَا یَقْدِرُ عَلَیْهِ غَیْرُکَ.
در جوار توست. گدای در خانهات از تو چیزهایی را میخواهد که غیر تو از انجام آنها عاجز هستند. سپس به راست و چپ نگاهی کرد و در میان همه به محمّد بن قاسم نگاه کرد و فرمود: محمّد بن قاسم تو در مسیر خیر قرار داری ان شاء اللَّه. محمّد بن قاسم کسی بود که معتقد به امامت ایشان بود. بعد بلند شد و داخل طواف شد. کسی در میان ما نبود که دعاهای ایشان به او الهام نشود. اما با این حال از یاد میبردیم درباره او حرف بزنیم. تا این که در روز آخر سر صحبت باز شد.
ابوعلی محمودی گفت: دوستان میدانید که این آقا کی بود؟ به خدا قسم که او امام زمانمان بود! گفتیم: از کجا متوجّه شدی؟ ذکر کرد که هفت سال بود از خدا میخواستم تا امام زمانم را مشاهده کنم. روزی از روزها که غروب را در عرفه بودیم. مردی را با همین شکل و شمایل مشاهده کردم که دعا میخواند. پیشش رفتم و گفتم که کیستی؟ گفت: از همین مردم. گفتم: از کدام مردم؟ گفت: از عربها. گفتم: از کدام عربها؟ گفت: از اشرف اعراب. گفتم: آنها کدام طایفه هستند؟ گفت: بنیهاشم. گفتم: از کدام بنیهاشم؟ گفت: از بالاترین طبقه آن. گفت: کسی که سختیها را شکافت، غذا را خوراند و نماز را در حالی که هم در خواب بودند، خواند. فهمیدم که او علوی است. به همین خاطر نیز به او علاقهمند شدم. اما ناگهان ایشان را گم کردم. متوجّه نشدم که چطور رفت. از افرادی که در اطرفش بودند، سؤال کردم او را میشناسید؟ گفتند: بله او هر سال با پای پیاده، با ما به حج میآید. گفتم: سبحان اللَّه به خدا قسم که رد پایی برای او نمیبینم!
با دنیایی از اندوه و غصه، به منزلگاهم برگشتم و خوابیدم. ناگهان رسول خداصلی الله علیه وآله را دیدم. فرمود: ای احمد آیا کسی را که به دنبالش بودی، دیدی؟ عرض کردم: او که بود سرورم؟ فرمود: کسی که دیدی امام زمانت بود.
راوی میگوید: وقتی که این حرف را شنیدیم. او را سرزنش کردیم که چرا قبلاً به ما نگفتی. گفت که این اتفاق را از یاد برده بود. همین الآن به یادش آمده است.
زیارت امیرالمؤمنین در روز یکشنبه(86)
این زیارت به نقل از کسی است که آن شخص حضرت حجّتعلیه السلام را در بیداری دیده است. آن حضرت در روز یکشنبه که روز حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام میباشد ایشان را چنین زیارت میکردند.
اَلسَّلَام عَلَی الشَّجَرَةِ النَّبَوِیَّةِ وَالدَّوْحَةِ الْهَاشِمِیَّةِ الْمُضِیئَةِ سلام بر درخت نبوّت و عظمت، هاشمی تابان، که ثمرهاش الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ الْمُونِعَةِ بِالْإِمَامَةِ اَلسَّلَام عَلَیْکَ وَعَلَی ضَجِیعَیْکَ از نبوّت و رسیدگی آن از امامت است.(87) سلام بر تو و بر دو پیامبری آدَمَ وَنُوحٍ اَلسَّلَام عَلَیْکَ وَعَلَی أَهْلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ که در کنارت خوابیدهاند. یعنی آدم و نوح علیهما السلام سلام بر تو اَلسَّلَام عَلَیْکَ وَعَلَی الْمَلَائِکَةِ الُْمحْدِقِینَ بِکَ وَالْحَافِّینَ بِقَبْرِکَ و اهل بیت پاکت. سلام بر تو و بر ملائکه گرداگرد و زائر تو. یَا مَوْلَایَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ هَذَا یَوْمُ الْأَحَدِ وَهُوَ یَوْمُکَ وَبِاسْمِکَ ای مولای من، ای امیرمؤمنان، این روز، روز یکشنبه است و آن روز تو و به نام تو است. من نیز در این روز مهمان وَأَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَجَارُکَ فَأَضِفْنِی یَا مَوْلَایَ وَأَجِرْنِی فَإِنَّکَ کَرِیمٌ و پناهآورده به شما هستم.بنابراین ازمن مهمان نوازی کنید. ای مولای من، اجر و پاداش بده. شما بزرگوار و بخشنده تُحِبُّ الضِّیَافَةَ وَمَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَیْکَ فِیهِ هستی و مهمان دوست هستی. از سویی هم مأمور به پناه دادن ما شدهای. بنابراین کاری را که به شوق آن خدمتت وَرَجَوْتُهُ مِنْکَ بِمَنْزِلَتِکَ وَآلِ بَیْتِکَ عِنْدَ اللَّهِ وَبِمَنْزِلَتِهِ عِنْدَکُمْ وَبِحَقِّ رسیدهام انجام بده. کاری که امید آن را از تو داشتهام. به حرمت ارزش و جایگاهی که نزد خدا دارید و به حرمت ابْنِ عَمِّکَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ وَعَلَیْکُمْ أَجْمَعِینَ. جایگاهیکه خدا پیش شما دارد. همینطور به حرمت پسرعمویت، فرستاده خدا،که سلام ودرود خدا براو وخاندانشباد. دعا برای شیعیان
دعای بیستم
دعای امام زمانعلیه السلام برای شیعیان در سامرا(88)
سیّد بن طاوس رحمه الله(89) نقل میکند که در سامرا بودم. به هنگام سحر دعای امامعلیه السلام را شنیدم. بخشی از دعا که برای زندهها و مردههایشان میکرد، این جملات بودند:
«وَأَبْقِهِمْ أَوْ قَالَ وَأَحْیِهِمْ فِی عِزِّنَا وَمُلْکِنَا أَوْ سُلْطَانِنَا وَدَوْلَتِنَا» «خدایا، آنها را در دوران عزّت و حکومت ما، نگهدار یا فرمودند: زنده کن.» این اتفاق در تاریخ شب چهارشنبه، سیزدهم ذی القعده سال ششصد و سی و هشت رخ داد.
دعای بیست و یکم
دعای امام زمانعلیه السلام برای شیعیان آلوده(90)
از سیّد بن طاووس نقل شده است که در سحرگاه و در سرداب سامرا مناجات حضرت را شنیده است که ایشان چنین دعا میکردند:
اَللَّهُمَّ إِنَّ شِیعَتَنَا خُلِقَتْ مِنْ شُعَاعِ أَنْوَارِنَا وَبَقِیَّةِ طِینَتِنَا وَقَدْ فَعَلُوا ذُنُوباً خدایا، شیعیان از شعاع نور ما و باقی مانده طینت ما آفریده شدهاند. از طرفی با تکیه کَثِیرَةً اتِّکَالاً عَلَی حُبِّنَا وَوَلَایَتِنَا فَإِنْ کَانَتْ ذُنُوبُهُمْ بَیْنَکَ وَبَیْنَهُمْ فَاصْفَحْ بر محبّت و ولایت ما، مرتکب گناهان زیادی شدهاند.(91) اگر این گناهان میان آنها عَنْهُمْ فَقَدْ رَضِینَا وَمَا کَانَ مِنْهَا فِیَما بَیْنَهُمْ فَأَصْلِحْ بَیْنَهُمْ وَقَاصَّ بِهَا و خود شماست، آنها را به خاطر رضایت ما، ببخش. اگر میان خودشان است، ببخش و از عَنْ خُمُسِنَا وَأَدْخِلْهُمُ الْجَنَّةَ وَزَحْزِحْهُمْ عَنِ النَّارِ وَلَا تَجْمَعْ بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ خمس ما حساب کن و در بهشت وارد کن و از آتش دوزخ نجات بده و آنها را با أَعْدَائِنَا فِی سَخَطِکَ.
دشمنان ما در آتش غضبت نسوزان.
این دعا در بسیاری از کتابهای متأخرین و علمایی که به زمان ما نزدیک هستند و یا معاصر ما میباشند، به صورت دیگری نقل شده است که عبارت است از:
اَللَّهُمَّ إِنَّ شِیعَتِنَا مِنَّا خُلِقُوا مِنْ فَاضِلِ طِینَتِنَا وَعُجِنُوا بِمَاءِ وَلَایَتِنَا خدایا، شیعیان ما از ما خلق شدهاند، از باقی مانده طینت و گل ما با آب ولایت ما عجین و مخلوط شدهاند.
اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ مَا فَعَلُوهُ اِتَّکالاً عَلی حُبُّنَا وَ وِلَائِنَا یَوْمَ خدایا، آن عده از گناهانی را که به خاطر تکیه بر محبّت و ولایت ما انجام دادهاند، در روز قیامت الْقِیَامَةِ وَلَا تُؤَاخِذْهُمْ بِمَا اقْتَرَفُوه مِنَ السَّیِئَاتِ إِکْرَاماً لَنَا وَلَا تُقَاصِّهِمْ ببخش و به احترام ما، آنها را برای گناهانی که انجام دادهاند، نگیر و عذاب نکن و در مقابل یَوْمَالْقِیَامَةِ مُقَابِلَ أَعْداَئَنِا فَإِن خَفَّفَتْ مَوَازِینَهُمْ فَثَقِّلْهَا بِفَاضِلِ حَسَنَاتِنَا. دشمنانمان، آنها را قصاص نکن. اگر هم ترازوی اعمالشان سبک شد، از حسنات ما جبران کن.
دعاهای امام زمانعلیه السلام در ماه مبارک رجب
دعای بیست و دوم
دعای امام زمانعلیه السلام در هر روز از ماه رجب(92)
خیر بن عبداللَّه نقل میکند که از جمله نامههای امام زمانعلیه السلام که به دست محمّد بن عثمان عمریرحمه الله رسید دعایی است که در هر روز از ماه رجب خوانده میشود. من آن توقیع را نوشتهام.
متن توقیع:
در هر روز از رجب این دعا را بخوان:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَعَانِی جَمِیعِ مَا یَدْعُوکَ بِهِ وُلَاةُ أَمْرِکَ الْمَأْمُونُونَ خدایا، به جِدّ از تو درخواست میکنم با تمام نامها و معناهایی که والیان امورت که مورد اعتماد عَلَی سِرِّکَ الْمُسْتَسِرُّونَ بِأَمْرِکَ الْوَاصِفُونَ لِقُدْرَتِکَ الْمُعْلِنُونَ لِعَظَمَتِکَ تو در حفظ اسرارت میباشند، تو را میخوانند، آنان که قدرت تو را توصیف و آشکار میکنند. أَسْأَلُکَ بِمَا نَطَقَ فِیهِمْ مِنْ مَشِیَّتِکَ فَجَعَلْتَهُمْ مَعَادِنَ لِکَلِمَاتِکَ وَأَرْکَاناً خدایا، درخواست میکنم با آن ارادهای که در میان ایشان جاری شد و تو آنها را معادن علم و پایههای لِتَوْحِیدِکَ وَآیَاتِکَ وَمَقَامَاتِکَ الَّتِی لَا تَعْطِیلَ لَهَا فِی کُلِّ مَکَانٍ یَعْرِفُکَ توحید و نشانهها و مقامات خود قرار دادی، مقاماتی که در هیچ جایی، اگر کسی بخواهد تو را با آن بِهَا مَنْ عَرَفَکَ لَا فَرْقَ بَیْنَکَ وَبَیْنَهَا إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُکَ وَخَلْقُکَ فَتْقُهَا مقامات بشناسد، معطل نخواهد ماند. میان تو و آنها هیچ فرقی نیست. مگر اینکه آنها بنده وَرَتْقُهَا بِیَدِکَ بَدْؤُهَا مِنْکَ وَعَوْدُهَا إِلَیْکَ أَعْضَادٌ وَأَشْهَادٌ وَمُنَاةٌ وَأَزْوَادٌ و مخلوق تو هستند. امور زندگی و آغاز و بازگشت آنها به سویتوست.آنها یاوران و شاهدان وَحَفَظَةٌ وَرُوَّادٌ فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَکَ وَأَرْضَکَ حَتَّی ظَهَرَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا و هادیان و ذخایر و حافظان و رهبران هستند. تو زمین و آسمانت را از آنها پر کردی تا روشن شود أَنْتَ فَبِذَلِکَ أَسْأَلُکَ وَبِمَوَاقِعِ الْعِزِّ مِنْ رَحْمَتِکَ وَبِمَقَامَاتِکَ وَعَلَامَاتِکَ. که خدایی جز تو نیست.(93) درخواست میکنم به موقعیت غیر قابل شکست تو و به مقامات و نشانههایت، أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَأَنْ تَزِیدَنِی إِیمَاناً وَتَثْبِیتاً یَا بَاطِناً فِی که بر محمّد و خاندانش درود فرستی و ایمان و ثبات قدم مرا افزایش دهی. ظُهُورِهِ وَیَا ظَاهِراً فِی بُطُونِهِ وَمَکْنُونِهِ یَا مُفَرِّقاً بَیْنَ النُّورِ وَالدَّیْجُورِ ای باطن در ظهورش و ای ظاهر در باطنش، ای جدا کننده نور از تاریکی، یَا مَوْصُوفاً بِغَیْرِ کُنْهٍ وَمَعْرُوفاً بِغَیْرِ شِبْهٍ حَادَّ کُلِّ مَحْدُودٍ وَشَاهِدَ کُلِّ ای توصیف شده به غیر باطن و شناخته شده بدون شبیه، ای محدود کننده مَشْهُودٍ وَمُوجِدَ کُلِّ مَوْجُودٍ وَمُحْصِیَ کُلِّ مَعْدُودٍ وَفَاقِدَ کُلِّ مَفْقُودٍ هر محدود و شاهد هر دیدنی و ایجاد کننده هر موجود و شمارنده هر شمردنی و معدوم کننده لَیْسَ دُونَکَ مِنْ مَعْبُودٍ أَهْلَ الْکِبْرِیَاءِ وَالْجُودِ یَا مَنْ لَا یُکَیَّفُ بِکَیْفٍ هر معدوم، معبودی غیر از تو که شایسته برتری و جود باشد، وجود ندارد. وَلَا یُؤَیَّنُ بِأَیْنٍ یَا مُحْتَجِباً عَنْ کُلِّ عَیْنٍ یَا دَیْمُومُ یَا قَیُّومُ وَعَالِمَ کُلِّ ای کسی که با چگونگی و کجایی سؤال نمیشود. ای پنهان از چشمان، ای دائمی و پایدار مَعْلُومٍ صَلِّ عَلَی عِبَادِکَ الْمُنْتَجَبِینَ وَبَشَرِکَ الُْمحْتَجِبِینَ وَمَلَائِکَتِکَ و عالم از هر چیزی، بر بندگان برگزیده و انسانهای پنهان و ملائکه مقرب و حیوانات الْمُقَرَّبِینَ وَبُهْمِ (بُهَمِ) الصَّافِّینَ الْحَافِّینَ وَبَارِکْ لَنَا فِی شَهْرِنَا هَذَا بالدار و پیاده و در این ماه گرامی داشته شده و ماههای حرام بعد از آن، برکتت را الرَّجَبِ الْمُکَرَّمِ وَمَا بَعْدَهُ مِنْ أَشْهُرِ الْحُرُمِ وَأَسْبِغْ عَلَیْنَا فِیهِ النِّعَمَ نازل کن و نعمتت را بر ما کامل نما و قسمت ما را از آن زیاد و قسم ما را خوب گردان. وَأَجْزِلْ لَنَا فِیهِ الْقِسَمَ وَأَبْرِرْ لَنَا فِیهِ الْقَسَمَ بِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَجَلِّ قسم به اسم اعظم جلیل و اکرمی که بر روز قرار دادی، روشن شد، بر شب قرار دادی، الْأَکْرَمِ الَّذِی وَضَعْتَهُ عَلَی النَّهَارِ فَأَضَاءَ وَعَلَی اللَّیْلِ فَأَظْلَمَ وَاغْفِرْ لَنَا تاریک شد. هر گناهی را که از ما میدانی و خود ما از آن خبر نداریم، ببخش و ما مَا تَعْلَمُ مِنَّا وَلَا نَعْلَمُ وَاعْصِمْنَا مِنَ الذُّنُوبِ خَیْرَ الْعِصَمِ وَاکْفِنَا کَوَافِیَ را از گناهان و معاصی حفظ کن. ما را با قدرت خود کفایت کن و به خاطر حسن توجّهاتت، قَدَرِکَ وَامْنُنْ عَلَیْنَا بِحُسْنِ نَظَرِکَ وَلَا تَکِلْنَا إِلَی غَیْرِکَ وَلَا تَمْنَعْنَا مِنْ ما را مورد عنایت قرار بده و ما را به دیگری وانگذار و از خیراتت، محروم نگردان خَیْرِکَ وَبَارِکْ لَنَا فِیَما کَتَبْتَهُ لَنَا مِنْ أَعْمَارِنَا وَأَصْلِحْ لَنَا خَبِیئَةَ أَسْرَارِنَا و در بقیه عمری که برای ما در نظر گرفتهای، زندگی ما را پر برکت و اسرار پنهانی ما را وَأَعْطِنَا مِنْکَ الْأَمَانَ وَاسْتَعْمِلْنَا بِحُسْنِ الْإِیمَانِ وَبَلِّغْنَا شَهْرَ الصِّیَامِ وَمَا حفظ و امنیت عطا کن و ما را در راستای بهترین ایمانها به کار بگیر و به ماه روزهداری بَعْدَهُ مِنَ الْأَیَّامِ وَالْأَعْوَامِ یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ.
و ماههای بعد از آن، برسان. ای صاحب جلالت و اکرام.
دعای بیست و سوم
دعای دیگری از حضرت در ایام ماه رجب(94)
ازجمله دعاهایی که بنابه نقل عیاشی از حضرت بقیة اللَّه صادر شده است و به دست حسین بن روحرحمه الله رسیده است، دعایی است که در روزهای ماه رجب خوانده میشود.
متن دعا:
اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فِی رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الثَّانِی وَابْنِهِ خدایا از تو میخواهم به احترام دو مولود این ماه؛ محمّد تقیعلیه السلام و فرزندش علی النقیعلیه السلام، عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَأَتَقَرَّبُ بِهِمَا إِلَیْکَ خَیْرَ الْقُرَبِ یَا مَنْ إِلَیْهِ الْمَعْرُوفُ برگزیدهترین و بهترین قربها را بواسطه آنها بر من عطا کنی. ای کسی که خوبیها به خاطر او درخواست طُلِبَ وَفِیَما لَدَیْهِ رُغِبَ الْمُنْتَجَبِ أَسْأَلُکَ سُؤَالَ مُقْتَرِفٍ مُذْنِبٍ قَدْ و به پاداشی که در نزد اوست، رغبت میشود. درخواست میکنم، مانند درخواست کسی که آلوده به أَوْبَقَتْهُ ذُنُوبُهُ وَأَوْثَقَتْهُ عُیُوبُهُ فَطَالَ عَلَی الْخَطَایَا دُءُوبُهُ وَمِنَ الرَّزَایَا گناهان است و گناهانش او را هلاک و عیوبش او را به زنجیر بسته است. در خطاها ماندگار و در خُطُوبُهُ یَسْأَلُکَ التَّوْبَةَ وَحُسْنَ الْأَوْبَةِ وَالنُّزُوعَ عَنِ الْحَوْبَةِ وَمِنَ النَّارِ آلودگیها زمین گیر شده است. او از تو درخواست بازگشت و رجوع و فاصله گرفتن از معصیت و آزادی فَکَاکَ رَقَبَتِهِ وَالْعَفْوَ عَمَّا فِی رِبْقَتِهِ فَأَنْتَ یَا مَوْلَایَ أَعْظَمُ أَمَلِهِ وَثِقَتِهِ از آتش و گذشت از همه گناهانش را دارد. از طرفی هم تو ای مولایم، بزرگترین آرزو و تکیهگاهش هستی. اَللَّهُمَّ وَأَسْأَلُکَ بِمَسَائِلِکَ الشَّرِیفَةِ وَ(وَسَائِلِکَ) رَسَائِلِکَ الْمُنِیفَةِ أَنْ خدایا همین طور درخواست میکنم به درخواستهای شریف و دستاویزهای محکمت تَتَغَمَّدَنِی فِی هَذَا الشَّهْرِ بِرَحْمَةٍ مِنْکَ وَاسِعَةٍ وَنِعْمَةٍ وَازِعَةٍ وَنَفْسٍ بِمَا که در این ماه مرا با رحمت وسیع و نعمت بیپایان و نفسی که تا زمان ورود رَزَقْتَهَا قَانِعَةٍ إِلَی نُزُولِ الْحَافِرَةِ وَمَحَلِّ الآْخِرَةِ وَمَا هِیَ إِلَیْهَا صَائِرَةٌ. به قبر و سرای آخرت، به هر چه روزیاش کنی، قانع باشد، فرا بگیری.
دعای بیست و چهارم
دعای امام زمانعلیه السلام در ایام ماه رجب(95)
از محمّد بن ابی رواد رواسی نقل شده است که محمّد بن جعفر دهان به من گفت: بیا به مسجد صعصعه برویم؛ زیرا حضرت امیرعلیه السلام در آن نماز خوانده و ائمه هدایت به آنجا تشریف آوردهاند. به همین جهت مکان مبارکی است. راه افتادیم و به مسجد رفتیم.
در همان موقعی که ما نماز میخواندیم، مردی از شترش پیاده شد، آن را در سایه بست، و وارد مسجد شد. دو رکعت نماز خواند و با حوصله تمام، آن را طول داد. بعد دستهایش را بلند کرد و دعایی را که در ادامه خواهد آمد، خواند. بعد از دعا، بلند شد و سوار مرکبش شد تا برود. ابو جعفر دهّان به من گفت: نمیخواهی برویم و بپرسیم که او کیست؟ بلند شدیم و پیش او رفتیم.
گفتیم. تو را به خدا قسم میدهیم تو کیستی؟ گفت: به نظر شما ممکن است که من کی باشم؟ دهّان گفت: من فکر میکنم شما حضرت خضر هستید. به من نگاه کرد و گفت: نظر تو چیست؟ گفتم: نظر من هم، همان است که دهّان گفت!
فرمود: به خدا قسم، من کسی هستم که خضر مشتاق دیدار اوست. برگردید من امام زمانتان هستم.
اما متن دعا:
اللَّهُمَّ یَا ذَا الْمِنَنِ السَّابِغَةِ وَالْآلَاءِ الْوَازِعَةِ وَالرَّحْمَةِ الْوَاسِعَةِ وَالْقُدْرَةِ خدایا، ای صاحب عنایتهای فراوان و گسترده و قدرت جامع و نعمتهای بزرگ الْجَامِعَةِ وَالنِّعَمِ الْجَسِیمَةِ وَالْمَوَاهِبِ الْعَظِیمَةِ وَالْأَیَادِی الْجَمِیلَةِ و عطایای عظیم و هدایای زیبا و با ارزش، ای کسی که با تشبیه به دیگران ستوده نمیشود وَالْعَطَایَا الْجَزِیلَةِ یَا مَنْلَا یُنْعَتُ بِتَمْثِیلٍ وَلَا یُمَثَّلُ بِنَظِیرٍ وَلَا یُغْلَبُ و با یاری دشمنان به همدیگر، شکست نمیخورد. ای کسی که خلق کرد و روزی داد، بِظَهِیرٍ یَا مَنْ خَلَقَ فَرَزَقَ وَأَلْهَمَ فَأَنْطَقَ وَابْتَدَعَ فَشَرَعَ وَعَلَا فَارْتَفَعَ معانی را الهام کرد و سخن گفتن را آموخت، خلقت را آغاز کرد و علوّ یافت و به وَقَدَّرَ فَأَحْسَنَ وَصَوَّرَ فَأَتْقَنَ وَاحْتَجَّ فَأَبْلَغَ وَأَنْعَمَ فَأَسْبَغَ وَأَعْطَی نیکویی، تقدیرات عالم را تنظیم نمود و کودکان را در شکم مادران به زیبایی ترسیم فَأَجْزَلَ وَمَنَحَ فَأَفْضَلَ یَا مَنْ سَمَا فِی الْعِزِّ فَفَاتَ خَوَاطِرَ الْأَبْصَارِ وَدَنَا کرد. حجّتش را ابلاغ و نعمتش را کامل و عطایش را فراوان نمود. ای کسی که در عزّت خود فِی اللُّطْفِ فَجَازَ هَوَاجِسَ الْأَفْکَارِ یَا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْمُلْکِ فَلَا نِدَّ لَهُ فِی علوّ یافت و از افق دیدها، بالاتر رفت. در لطافت و ظرافت به اندازهای رسید که افکار به آن راه مَلَکُوتِ سُلْطَانِهِ وَتَفَرَّدَ بِالْکِبْرِیَاءِ وَالْآلَاءِ فَلَا ضِدَّ لَهُ فِی جَبَرُوتِ نیافتند. ای کسی که درملک خود یگانه است و در اوج سلطنتش شریکی برای خود ندارد. در کبریایی شَأْنِهِ یَا مَنْ حَارَتْ فِی کِبْرِیَاءِ هَیْبَتِهِ دَقَائِقُ لَطَائِفِ الْأَوْهَامِ وَانْحَسَرَتْ و بزرگی و نعمت، یکتا شد در نتیجه ضدّی برایش متصور نیست. ای کسی که در عظمت وجودش، دُونَ إِدْرَاکِ عَظَمَتِهِ خَطَائِفُ أَبْصَارِ الْأَنَامِ یَا مَنْ عَنَتِ الْوُجُوهُ دقیقترین عقلها و فکرها، سرگردان و متحیّرند و دقیقترین چشمها در رؤیت عظمتش، خسته لِهَیْبَتِهِ وَخَضَعَتِ الرِّقَابُ لِعَظَمَتِهِ وَوَجِلَتِ الْقُلُوبُ مِنْ خِیفَتِهِ میشوند و میافتند. ای آنکه چهرهها در برابر هیبتش، خاضع و گردنها خاشع و دلها هراسانند. أَسْأَلُکَ بِهَذِهِ الْمِدْحَةِ الَّتِیلَا تَنْبَغِی إِلَّا لَکَ وَبِمَا وَأَیْتَ بِهِ عَلَی در خواست میکنم به خاطر این مدح و ثنایی که شایسته کسی جز تو نیست نَفْسِکَ لِدَاعِیکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَبِمَا ضَمِنْتَ الْإِجَابَةَ فِیهِ عَلَی نَفْسِکَ و به خاطر عهدی که بر خود بستی تا دعای مؤمنین را اجابت کنی و به خاطر لِلدَّاعِینَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ وَیَا أَبْصَرَ الْمُبْصِرِینَ وَیَا أَنْظَرَ النَّاظِرِینَ ضمانتی که درباره اجابت دعای دعا کنندگان نمودهای، ای شنواترین و بیناترین وَیَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ وَیَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ وَیَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. و مراقبترین و سریع الحسابترین و حاکمترین و مهربانترین مهربانان. صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَعَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرِینَ الْأَخْیَارِ بر محمّد که خاتم پیامبران است و خاندانش دورد فرست و در این ماه، از وَأَنْ تَقْسِمَ لِی فِی شَهْرِنَا هَذَا خَیْرَ مَا قَسَمْتَ وَأَنْ تَحْتِمَ لِی فِی بهترین چیزی که تقسیم کردی، به من نیز عنایت کن و بهترین قضای حتمی خود قَضَائِکَ خَیْرَ مَا حَتَمْتَ وَتَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَةِ فِیمَنْ خَتَمْتَ وَأَحْیِنِی را در مورد عاقبت من قرار بده و عاقبت به خیرم کن. زندگیم را پر برکت و مرگم مَا أَحْیَیْتَنِی مَوْفُوراً وَأَمِتْنِی مَسْرُوراً وَمَغْفُوراً وَتَوَلَّ أَنْتَ نَجَاتِی را با شادی و بخشش همراه ساز. خود متولّی نجات من از سؤالات قبر و برزخ باش مِنْ مُسَاءَلَةِ الْبَرْزَخِ وَادْرَأْ عَنِّی مُنْکَراً وَنَکِیراً وَأَرِ عَیْنِی مُبَشِّراً و نکیر و منکر را از من برگردان و بشیر و مبشّر را به من نشان بده. بازگشت مرا وَبَشِیراً وَاجْعَلْ لِی إِلَی رِضْوَانِکَ وَجِنَانِکَ مَصِیراً وَعَیْشاً قَرِیراً وَمُلْکاً به بهشت رضوان قرار ده و عیش و ملک بزرگی را عنایت فرما و صبحگاهان کَبِیراً وَصَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ بُکْرَةً وَأَصِیلاً یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. و شبانگاهان، بر محمّد و خاندانش سلام و درود فرست. ای مهربانترین مهربانان. سپس میگویی:
اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِعَقْدِ عِزِّکَ عَلَی أَرْکَانِ عَرْشِکَ وَمُنْتَهَی رَحْمَتِکَ مِنْ خدایا، تو را به گرههای عزتت که بر پایههای عرش خورده اند و نهایت رحتمی که در قرآن کِتَابِکَ وَاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ وَذِکْرِکَ الْأَعْلَی الْأَعْلَی وَکَلِمَاتِکَ وعده دادهای و اسم اعظم عظیم و ذکر بلند و اعلی و همه مخلوقات کاملت، قسم میدهم که بر التَّامَّاتِ کُلِّهَا أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَأَسْأَلُکَ مَا کَانَ أَوْفَی محمّد و خاندانش درود فرستی. همین طور هر چیزی را که به عهد تو وفا کنندهتر و حقّت را بِعَهْدِکَ وَأَقْضَی لِحَقِّکَ وَأَرْضَی لِنَفْسِکَ وَخَیْراً لِی فِی الْمَعَادِ عِنْدَکَ ادا کنندهتر و راضی کننده خودت و خیر من برای حضور و بازگشت به سوی تو باشد، درخواست وَالْمَعَادِ إِلَیْکَ أَنْ تُعْطِیَنِی جَمِیعَ مَا أُحِبُّ وَتَصْرِفَ عَنِّی جَمِیعَ مَا میکنم. خدایا هر چیزی را که دوست دارم به من عطا کن و هر چه را که از آن بدم میآید، أَکْرَهُ إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. از من دور ساز؛ چرا که تو بر هر چیزی توانایی داری. با رحمتت ای مهربانترین مهربانان.
دعای بیست و پنجم
زیارت قبور ائمهعلیهم السلام در ماه رجب(96)
خیر بن عبداللَّه از ابوالقاسم بن روحرحمه الله نقل میکند که فرمود: اگر در ماه رجب به زیارت حضرات معصومین علیهم السلام رفتی، این طور زیارت کن:
الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذِی أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ أَوْلِیَائِهِ فِی رَجَبٍ وَأَوْجَبَ عَلَیْنَا مِنْ خدا را ثنا میگویم که توفیق زیارت اولیای خودش را در ماه رجب نصیبم کرد و آنچه را که از حقّ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ وَصَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَعَلَی أَوْصِیَائِهِ الْحُجُبِ ایشان بر من واجب بود، واجب ساخت و صلوات خدا بر محمّد برگزیده و جانشینان و حافظان دینش. اللَّهُمَّ فَکَمَا أَشْهَدْتَنَا مَشْهَدَهُمْ فَأَنْجِزْ لَنَا مَوْعِدَهُمْ وَأَوْرِدْنَا مَوْرِدَهُمْ خدایا، همان طور که توفیق زیارتشان را روزیم کردی، وعدهشان غَیْرَ مُحَلَّئِینَ عَنْ وِرْدٍ فِی دَارِ الْمُقَامَةِ وَالْخُلْدِ. وَ اَلسَّلَام عَلَیْکُمْ را محقق کن و ما را در محل آنان در بهشت وارد کن. و سلام بر شما، إِنِّی قَدْ قَصَدْتُکُمْ وَاعْتَمَدْتُکُمْ بِمَسْأَلَتِی وَحَاجَتِی وَ هِیَ فَکَاکُ که شما را قصد کردم و در درخواستها و نیازهایم به شما تکیه کردم. رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ وَالْمَقَرُّ مَعَکُمْ فِی دَارِ الْقَرَارِ مَعَ شِیعَتِکُمُ الْأَبْرَارِ. نیازهایم عبارتند از: آزادیم از آتش و همراهی شما و شیعیانتان در بهشت. وَاَلسَّلَام عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ أَنَا سَائِلُکُمْ وَآمِلُکُمْ سلام بر شما به خاطر صبرتان، که عاقبت نیکو برای صابران است. از شما در آنچه که به شما فِیَما إِلَیْکُمْ فِیهِ التَّفْوِیضُ وَعَلَیْکُمُ التَّعْوِیضُ فَبِکُمْ یُجْبَرُ الْمَهِیضُ سپرده شده و یا قدرت تعویض دارید، آروزمندم. شکسته با شما بهبود مییابد و مریض وَیُشْفَی الْمَرِیضُ وَعِنْدَکُمْ مَا تَزْدَادُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَغِیضُ إِنِّی بِسِرِّکُمْ از شما شفا میگیرد. شما میتوانید محبّت میان ارحام را افزایش و یا کاهش دهید. من به مُؤْمِنٌ وَلِقَوْلِکُمْ مُسَلِّمٌ وَعَلَی اللَّهِ بِکُمْ مُقْسِمٌ فِی رَجْعَتِی بِحَوَائِجِی سرّ شما ایمان دارم و سخنتان را میپذیرم و با شما خدا را قسم میدهم که در بازگشت از خانه شما، وَقَضَائِهَا وَإِمْضَائِهَا وَإِنْجَاحِهَا وَإِبْرَاحِهَا وَبِشُئُونِی لَدَیْکُمْ وَصَلَاحِهَا. حوائجم برآورده شده و حتمیت یافته و از مشکلات نجات یابم و در تمام شئون زندگیم به صلاح برسم. وَ اَلسَّلَام عَلَیْکُمْ سَلَامَ مُوَدِّعٍ وَلَکُمْ حَوَائِجَهُ مُودِعٌ یَسْأَلُ اللَّهَ إِلَیْکُمُ سلام بر شما، سلام کسی که وداع میکند و حوائجش را نزد شما به امانت میسپارد. الْمَرْجِعَ وَسَعْیُهُ إِلَیْکُمْ غَیْرَ مُنْقَطِعٍ وَأَنْ یُرْجِعَنِی مِنْ حَضْرَتِکُمْ خَیْرَ از خدا توفیق مراجعت به نزدتان را میخواهم. همین طور مرا از خدمتتان به مَرْجِعٍ إِلَی جِنَابٍ مُمْرِعٍ وَخَفْضٍ مُوَسَّعٍ وَدَعَةٍ وَ مَهَلٍ إِلَی حِینِ الْأَجَلِ بهترین محلی که سرشار از نعمت و وسیع است تا روز مرگم، ببرد وَخَیْرِ مَصِیرٍ وَمَحَلٍّ فِی النَّعِیمِ الْأَزَلِ وَالْعَیْشِ الْمُقْتَبَلِ وَدَوَامِ الْأُکُلِ و بهترین بازگشتگاه و محل نعمت و ابدیّت و زندگی مورد قبول و خوردن وَ شُرْبِ الرَّحِیقِ وَالسَّلْسَلِ وَعَلٍّ وَنَهَلٍ لَا سَأَمَ مِنْهُ وَلَا مَلَلَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ دائمی و نوشیدن از رحیق و سلسبیل و علّ و نهل را عنایت فرماید، که وَ بَرَکَاتُهُ وَتَحِیَّاتُهُ حَتَّی الْعَوْدِ إِلَی حَضْرَتِکُمْ وَالْفَوْزِ فِی کَرَّتِکُمْ. هیچ ناراحتی در آنها نیست. تا اینکه به خدمت شما برسم و در زمره شما وَالْحَشْرِ فِی زُمْرَتِکُمْ وَ اَلسَّلَام عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ وَصَلَوَاتُهُ محشور شوم. سلام و رحمت خدا و برکاتش و صلوات و تحیّاتش بر شما باد. وَتَحِیَّاتُهُ. وَ هُوَ حَسْبُنَا وَنِعْمَ الْوَکِیلُ.
او ما را کفایت میکند و بهترین وکیل است.
دعاهای امام زمانعلیه السلام در ماه مبارک رمضان
دعای بیست و ششم
دعای افتتاح در شبهای ماه مبارک رمضان(97)
محمّد بن محمّد بن نصر سکونیرحمه الله نقل میکند که از ابوبکر احمد بن محمّد بن عثمان بغدادی خواستم تا دعاهایی را که عمویش محمّد بن عثمان عمریرحمه الله در ماه رمضان با آنها دعا میکرد، به من بدهد. او نیز دفتری با جلد سرخ را به من داد. من از روی آن دعاهای زیادی را نوشتم. از جمله آن دعاها که در همه شبهای ماه رمضان خوانده میشود، دعای افتتاح است. آن را ملائکه میشنوند و برای خوانندهاش، استغفار میکنند.
متن دعا:
اَللَّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِکَ وَأَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوَابِ بِمَنِّکَ وَأَیْقَنْتُ خدایا، ثنایت را با ستایشت آغاز میکنم. تو با عنایت خود، خوبیها را تثبیت میکنی. أَنَّکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَأَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ فِی مَوْضِعِ یقین دارم که در موقع عفو، مهربانترین مهربانانی. همان طور که در موقع عذاب النَّکَالِ وَالنَّقِمَةِ وَأَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرِینَ فِی مَوْضِعِ الْکِبْرِیَاءِ وَالْعَظَمَةِ. شدیدترین عقاب کنندگانی و در موقع عظمت و بزرگی، عظیمترین متکبّران هستی. اَللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِی فِی دُعَائِکَ وَمَسْأَلَتِکَ فَاسْمَعْ یَا سَمِیعُ مِدْحَتِی وَأَجِبْ خدایا خود، اجازه دعا و درخواست دادهای، پس ای شنوا به مدح و ثنایم گوش بده، ای مهربان، یَا رَحِیمُ دَعْوَتِی وَأَقِلْ یَا غَفُورُ عَثْرَتِی فَکَمْ یَا إِلَهِی مِنْ کُرْبَةٍ قَدْ دعایم را مستجاب کن. ای بخشنده، جلوی لغزشهایم را بگیر. ای خدای من، تا کنون چقدر گرفتاریها فَرَّجْتَهَا وَهُمُومٍ قَدْ کَشَفْتَهَا وَعَثْرَةٍ قَدْ أَقَلْتَهَا وَرَحْمَةٍ قَدْ نَشَرْتَهَا وَحَلْقَةِ که برایم گشودی و چقدر ناراحتیها که برطرف کردی و لغزشها که حفظ کردی و رحمتها که منتشر بَلَاءٍ قَدْ فَکَکْتَهَا الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَلَا وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ کردی و حلقههای بلا که دفع کردی. حمد و ثنا خدایی را سزاست که همراه و فرزندی ندارد لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبِیراً. و شریکی در ملک و سرپرستی در ذلتها ندارد. او را بزرگتر از آنکه ستایش شود، میدانم. الْحَمْدُ للَّهِِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِهِ کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذِی حمد و سپاس خدا را، با همه اوصافش و بر همه نعمتهایش. حمد خدایی را که در لَا مُضَادَّ لَهُ فِی مُلْکِهِ وَلَا مُنَازِعَ لَهُ فِی أَمْرِهِ الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذِی لَا شَرِیکَ ملک خود ضدی ندارد و در ارادهاش، مخالفی نیست. حمد خدایی را که شریکی در خلقت لَهُ فِی خَلْقِهِ وَلَا شَبِیهَ لَهُ فِی عَظَمَتِهِ الْحَمْدُ للَّهِِ الْفَاشِی فِی الْخَلْقِ أَمْرُهُ و شبیهی در عظمت ندارد. حمد خدایی را که ارادهاش را در خلقت فاش کرده وَحَمْدُهُ الظَّاهِرِ بِالْکَرَمِ مَجْدُهُ الْبَاسِطِ بِالْجُودِ یَدَهُ الَّذِی لَا تَنْقُصُ خَزَائِنُهُ و شکوهش در کرامتش ظاهر شده و دستش در جود باز گشته است. کسی که خزائنش کم وَلَا یَبِیدُ مُلْکُهُ وَلَا تَزِیدُهُ کَثْرَةُ الْعَطَاءِ إِلَّا جُوداً وَکَرَماً إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْوَهَّابُ. و ملکش از بین نمیرود و کثرت عطایا، سخاوتش را بیشتر میکند. آری او عزیز و بخشنده است. اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ قَلِیلاً مِنْ کَثِیرٍ مَعَ حَاجَةٍ بِی إِلَیْهِ عَظِیمَةٍ وَغِنَاکَ عَنْهُ خدایا، من از جود فراوان تو ،تنها کمی را درخواست میکنم. آنهم با همه نیاز من و بی نیازی تو قَدِیمٌ وَهُوَ عِنْدِی کَثِیرٌ وَهُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسِیرٌ.اَللَّهُمَّ إِنَّ عَفْوَکَ عَنْ ذَنْبِی از آن. آن حاجت برای من بسیار و برای تو آسان است و کوچک است. خدایا، عفوت وَتَجَاوُزَکَ عَنْ خَطِیئَتِی وَصَفْحَکَ عَنْ ظُلْمِی وَسَتْرَکَ عَلَی قَبِیحِ عَمَلِی از گناهانم و گذشتت از خطاها و ظلمهایم و پوشانیدن اعمال بدم و بردباریت وَحِلْمَکَ عَنْ کَثِیرِ جُرْمِی عِنْدَ مَا کَانَ مِنْ خَطَئِی وَعَمْدِی أَطْمَعَنِی فِی در برابر جرمهای فراوانم، مرا به طمع انداخته تا از تو چیزهایی را بخواهم أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْکَ الَّذِی رَزَقْتَنِی مِنْ رَحْمَتِکَ وَأَرَیْتَنِی مِنْ که شایسته آنها نیستم. تویی که از رحمت خود روزیام دادی و قدرتت را نشانم دادی قُدْرَتِکَ وَعَرَّفْتَنِی مِنْ إِجَابَتِکَ فَصِرْتُ أَدْعُوکَ آمِناً وَأَسْأَلُکَ مُسْتَأْنِساً و اجابتت را برایم روشن ساختی. با امنیت خاطر و انس دعا میکنم. نه با ترس و وحشت. لَاخَائِفاً وَلَا وَجِلاً مُدِلاًّ عَلَیْکَ فِیَما قَصَدْتُ فِیهِ إِلَیْکَ فَإِنْ أَبْطَأَ نیّت خود را به آسانی بیان میکنم. اگر دیر اجابت کنی، از سر نادانی، سرزنش میکنم. عَنِّی عَتَبْتُ بِجَهْلِی عَلَیْکَ وَلَعَلَّ الَّذِی أَبْطَأَ عَنِّی هُوَ خَیْرٌ لِی لِعِلْمِکَ در حالی که شاید دیر شدن اجابت به صلاح من باشد؛ زیرا تو از عاقبت امور آگاهی. بِعَاقِبَةِ الْأُمُورِ فَلَمْ أَرَ مَوْلًی کَرِیماً أَصْبَرَ عَلَی عَبْدٍ لَئِیمٍ مِنْکَ عَلَیَّ. مولایی به بزرگواری تو که بر بنده پستی مانند من تا این حد صبر کند، نمیشناسم. یَا رَبِّ إِنَّکَ تَدْعُونِی فَأُوَلِّی عَنْکَ وَتَتَحَبَّبُ إِلَیَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَیْکَ پروردگارا، تو مرا میخوانی و من از تو روی میگردانم. تو اظهار محبّت میکنی و من رفتار وَتَتَوَدَّدُ إِلَیَّ فَلَا أَقْبَلُ مِنْکَ کَأَنَّ لِیَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ فَلَمْ یَمْنَعْکَ ذَلِکَ دشمنانه پیش میگیرم. تو با من دوستی میکنی و من قبول نمیکنم. گویا این منم که در حقّ مِنَ الرَّحْمَةِ بِی وَالْإِحْسَانِ إِلَیَّ وَالتَّفَضُّلِ عَلَیَّ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ تو لطف میکنم. اما تو را بنگر، که همه این بیادبیها مانع از احسان و آقایی تو فَارْحَمْ عَبْدَکَ الْجَاهِلَ وَجُدْ عَلَیْهِ بِفَضْلِ إِحْسَانِکَ إِنَّکَ جَوَادٌ کَرِیمٌ. نمیشود. خدایا، بر بنده جاهلت رحم کن و با احسانت با او رفتار کن. تو جواد و بزرگواری. الْحَمْدُ للَّهِِ مَالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِی الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیَاحِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ حمد برای خدایی است که مالک مُلک، حرکت دهنده کشتیها، تسخیر کننده بادها، دَیَّانِ الدِّینِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الْحَمْدُ للَّهِِ عَلَی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلْمِهِ وَالْحَمْدُ للَّهِِ طلوع دهنده فجر، قانونگذار دین و پروردگار عالمیان. حمد خدا را، به خاطر حلم بعد از عَلَی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ للَّهِِ عَلَی طُولِ أَنَاتِهِ فِی غَضَبِهِ وَهُوَ آگاهی، عفو بعد از قدرت، مهلت دادن بعد از غضب، او که بر هر کاری که بخواهد تواناست. الْقَادِرُ عَلَی مَا یُرِیدُ الْحَمْدُ للَّهِِ خَالِقِ الْخَلْقِ وَبَاسِطِ الرِّزْقِ ذِی الْجَلَالِ حمد خدایی را که خالق مخلوقات و گسترنده سفره، روزی و صاحب جلالت و کرامت است. وَالْإِکْرَامِ وَالْفَضْلِ وَالْإِنْعَامِ الَّذِی بَعُدَ فَلَا یُرَی وَقَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوَی کسی که دور میشود و دیده نمیشود. نزدیک میشود و زمزمهها را میشنود. او که تَبَارَکَ وَتَعَالَی الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذِی لَیْسَ لَهُ مُنَازِعٌ یُعَادِلُهُ وَلَا شَبِیهٌ یُشَاکِلُهُ واسع و متعالی است. حمد خدایی را که منازعی ندارد تا همترازی کند. شبیهی ندارد وَلَا ظَهِیرٌ یُعَاضِدُهُ قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الْأَعِزَّاءَ وَتَوَاضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمَاءُ فَبَلَغَ تا همشکلی کند. یاوری ندارد تا کمک کند. با عزّت خود، بر عزیزان عالم غالب شده بِقُدْرَتِهِ مَا یَشَاءُ الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذِی یُجِیبُنِی حِینَ أُنَادِیهِ وَیَسْتُرُ عَلَیَّ کُلَّ و در برابر عظمتش، بزرگان عالم تواضع کردهاند. او که با قدرتش به خواستههایش عَوْرَةٍ وَأَنَا أَعْصِیهِ وَیُعَظِّمُ النِّعْمَةَ عَلَیَّ فَلَا أُجَازِیهِ فَکَمْ مِنْ مَوْهِبَةٍ رسیده است. حمد خدایی را که هر وقت بخوانم، اجابتم میکند و با اینکه معصیت کارم، هَنِیئَةٍ قَدْ أَعْطَانِی وَعَظِیمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْ کَفَانِی وَبَهْجَةٍ مُونِقَةٍ قَدْ أَرَانِی بدیهایم را میپوشاند. نعمتهای فراوانی میدهد، در حالی که من چیزی در مقابلشان فَأُثْنِی عَلَیْهِ حَامِداً وَأَذْکُرُهُ مُسَبِّحاً الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذِیلَا یُهْتَکُ حِجَابُهُ به او نمیدهم. چقدر مواهب گوارایی که عطا کرده و ترسهای بزرگی که وَلَا یُغْلَقُ بَابُهُ وَلَا یُرَدُّ سَائِلُهُ وَلَا یُخَیَّبُ آمِلُهُ الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذِی یُؤْمِنُ برطرف کرده و شادی و سروری که نشانم داده، پس او را ستایش و تسبیح الْخَائِفِینَ وَیُنَجِّی الصَّادِقِینَ وَیَرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفِینَ وَیَضَعُ الْمُسْتَکْبِرِینَ میگویم. حمد خدایی را که کوبنده متکبّرین و ظالمان، گیرنده فرار کنندگان، وَیُهْلِکُ مُلُوکاً وَیَسْتَخْلِفُ آخَرِینَ وَالْحَمْدُ للَّهِِ قَاصِمِ الْجَبَّارِینَ مُبِیرِ عذاب دهنده ظالمان و فریادرس مظلومان، برآورنده حاجات طالبان، مورد الظَّلَمَةِ مُدْرِکِ الْهَارِبِینَ نَکَالِ الظَّالِمِینَ صَرِیخِ الْمُسْتَصْرِخِینَ مَوْضِعِ اعتماد مؤمنان است. حمد خدایی را که از ترسش، آسمان و سکان آن دچار رعد حَاجَاتِ الطَّالِبِینَ مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنِینَ الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذِی مِنْ خَشْیَتِهِ و برق میشود و زمین و عمارتهای آن، میلرزد و دریاها و تمام آنچه که تَرْعُدُ السَّمَاءُ وَسُکَّانُهَا وَتَرْجُفُ الْأَرْضُ وَعُمَّارُهَا وَتَمُوجُ الْبِحَارُ در اعماق آن خدا را تسبیح میگویند، دچار موج میشوند. حمد خدایی را که وَمَنْ یَسْبَحُ فِی غَمَرَاتِهَا الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذِی یَخْلُقُ وَلَمْ یُخْلَقْ وَیَرْزُقُ خلق میکند ولی خلق نمیشود. روزی میدهد و داده نمیشود. میخوراند ولی وَلَا یُرْزَقُ وَیُطْعِمُ وَلَا یُطْعَمُ وَیُمِیتُ الْأَحْیَاءَ وَیُحْیِی الْمَوْتَی خورانده نمیشود. زندهها را میمیراند و مردهها را زنده میکند. در حالی که خود، وَهُوَ حَیٌّ لَا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. زندهای است که نمیمیرد و همه خیرات عالم به دست اوست و او بر هر چیزی تواناست. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ وَأَمِینِکَ وَصَفِیِّکَ وَحَبِیبِکَ خدایا، بر محمّد، بنده و فرستاده و امین و برگزیده و دوست و منتخب وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَحَافِظِ سِرِّکَ وَمُبَلِّغِ رِسَالَاتِکَ أَفْضَلَ وَأَحْسَنَ و حافظ اسرار و رساننده پیغامها، بهترین و کاملترین و زیباترین وَأَکْمَلَ وَأَجْمَلَ وَأَزْکَی وَأَنْمَی وَأَطْیَبَ وَأَطْهَرَ وَأَسْنَی وَأَکْثَرَ مَا و پاکترین و رشد کنندهترین و بیشتر از آنچه که صلوات و برکات صَلَّیْتَ وَبَارَکْتَ وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ وَسَلَّمْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ و ترحمات و مهربانیها و سلامها را بر احدی از بندگان و انبیاء وَأَنْبِیَائِکَ وَرُسُلِکَ وَصَفْوَتِکَ وَأَهْلِ الْکَرَامَةِ عَلَیْکَ مِنْ خَلْقِکَ و پیامبران و منتخبان و محترمین خلقت، فرستادهای بر او فرست. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَوَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ خدایا، بر علی امیر مؤمنان و جانشین رسول خدا و بر صدّیقه طاهره وَعَلَی الصِّدِّیقَةِ الطَّاهِرَةِ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَصَلِّ فاطمه سرور زنان عالم، درود فرست. خدایا، بر دو نوه پیامبر عَلَی سِبْطَیِ الرَّحْمَةِ وَإِمَامَیِ الْهُدَی الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ و دو امام هدایت، حسن و حسین، سرور جوانان اهل بهشت درود شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ وَصَلِّ عَلَی أَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ و سلام فرست. خدایا، بر امامان مسلمانان، حجّتهای تو در میان بندگان حُجَجِکَ عَلَی عِبَادِکَ وَأُمَنَائِکَ فِی بِلَادِکَ صَلَاةً کَثِیرَةً دَائِمَةً. و امینان تو در شهرهایت، سلام و درود فراوان و دائمی بفرست. اَللَّهُمَّ وَصَلِّ عَلَی وَلِیِّ أَمْرِکَ الْقَائِمِ الْمُؤَمِّلِ وَالْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ خدایا، همین طور بر ولیّ امرت، قائم آرزو شده و عدل مورد انتظار درود فرست و او را احْفُفْهُ بِمَلَائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَأَیِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ. با ملائکه مقرب خود احاطه کن و با روح القدس تقویتش کن. ای پروردگار عالمیان. اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ الدَّاعِیَ إِلَی کِتَابِکَ وَالْقَائِمَ بِدِینِک اسْتَخْلِفْهُ فِی الْأَرْضِ خدایا، او را خواننده به سوی کتابت و برپا کننده دینت، قرار بده و او را در زمین جانشین خودت بکن. کَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِ مَکِّنْ لَهُ دِینَهُ الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ لَهُ أَبْدِلْهُ همان طور که ائمه قبل از او را جانشین کردی. خدایا در اجرای دینش قدرت بده و خوفش را با امنیت مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْناً یَعْبُدُکَ لَا یُشْرِکُ بِکَ شَیْئاً. اَللَّهُمَّ أَعِزَّهُ وَأَعْزِزْ بِهِ جایگزین کن تا تو را با اخلاص بندگی کند. خدایا، او را عزیز گردان و با او دینت را عزیز کن. وَانْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ وَانْصُرْهُ نَصْراً عَزِیزاً وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً عَظِیماً. او را یاری کن و با او دینت را یاری گردان. او را عزیزانه یاری کن و فتح عظیمی را برایش رقم بزن. اَللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِینَکَ وَمِلَّةَ نَبِیَّکَ حَتَّی لَا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْءٍ مِنَ الْحَقِّ خدایا، دین خود و مکتب نبیّت را با او ظاهر کن، تا از اظهار هیچ حقی تقیه نکند. مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ. اَللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا خدایا، دولت کریمهای را میخواهیم که اسلام و مسلمین را با آن عزّت بخشی و نفاق الْإِسْلَامَ وَأَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَأَهْلَهُ وَتَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ و اهلش را ذلیل کنی و ما را در آن دولت، از داعیان به اطاعت و سرسپردگی إِلَی طَاعَتِکَ وَالْقَادَةِ إِلَی سَبِیلِکَ وَتَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَالآْخِرَةِ. در راهت قرار دهی و با آن دولت، بزرگواری دنیا و آخرت را روزیمان کنی. اَللَّهُمَّ مَا عَرَّفْتَنَا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْنَاهُ وَمَا قَصُرْنَا عَنْهُ فَبَلِّغْنَاهُ. خدایا، آنچه که از حقّ به ما نشان دادی، عامل به آن کن و اگر قصور کردیم، توفیق بده. اَللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعْثَنَا وَاشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَکَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا خدایا، با ظهور او پراکندگیمان را وحدت و شکافهایمان را پر و بریدگیهایمان را پیوند و کمی ما را زیاد وَأَعِزَّ بِهِ ذِلَّتَنَا وَأَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا وَاقْضِ بِهِ عَنْ مَغْرَمِنَا وَاجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا و ذلتمان را عزّت و نیازمندانمان را بینیاز و بدهکارانمان را بیقرض و فقرمان را جبران و شکافهایمان را وَسُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا وَیَسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا وَبَیِّضْ بِهِ وُجُوهَنَا وَفُکَّ بِهِ أَسْرَنَا محکم و سختیهایمان را آسان و رو سیاهیمان را رو سفیدی و اسیرانمان را آزاد و آرزوهایمان را وَأَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنَا وَأَنْجِزْ بِهِ مَوَاعِیدَنَا وَاسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنَا وَأَعْطِنَا بِهِ برآورده و وعدههایمان را محقق و دعاهایمان را مستجاب و بیش از خواستههایمان عطا کن. ای بهترین فَوْقَ رَغْبَتِنَا یَا خَیْرَ الْمَسْئُولِینَ وَأَوْسَعَ الْمُعْطِینَ اشْفِ بِهِ صُدُورَنَا درخواست شده و وسیعترین عطاکنندگان، با ظهورش سینههای ما را شفا و عصبانیّت جانهایمان را وَأَذْهِبْ بِهِ غَیْظَ قُلُوبِنَا وَاهْدِنَا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِکَ إِنَّکَ تَهْدِی آرام کن و ما را در مواردی از حقّ که مورد اختلاف است، هدایت کن؛ زیرا تو هر کسی را که بخواهی به راه مَنْ تَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ وَانْصُرْنَا عَلَی عَدُوِّکَ وَعَدُوِّنَا إِلَهَ الْحَقِّ آمِینَ. راست هدایت میکنی. ما را در برابر دشمن خودت و ما، یاری کن. معبود حق، دعایمان را مستجاب کن. اَللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا وَغَیْبَةَ إِمَامِنَا وَکَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَشِدَّةَ الْفِتَنِ خدایا، ما از نبودن پیامبر و غیبت امام و زیادی دشمنان و شدّت گرفتاریها و فتنههای بِنَا وَتَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَعِنَّا عَلَی ذَلِکَ دشمنان و غلبه زمان، شکایت میکنیم. بر محمّد و خاندانش درود فرست و بر این گرفتاریها بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَبِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ وَسُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ فائق آور با یک پیروزی از جانب تو که سریع باشد و سلطنت حقی که آشکارش کنی و رحمتی وَرَحْمَةٍ مِنْکَ تُجَلِّلُنَاهَا وَعَافِیَةٍ مِنْکَ تُلْبِسُنَاهَا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. که به ما نشان دهی و عافیتی که بر تنمان بپوشانی. با رحمتت ای مهربانترین مهربانان.
دعای بیست و هفتم
دعای دیگری در هر شب از ماه مبارک رمضان(98)
اللَّهُمَّ بِرَحْمَتِکَ فِی الصَّالِحِینَ فَأَدْخِلْنَا وَفِی عِلِّیِّینَ فَارْفَعْنَا وَبِکَأْسٍ خدایا، بواسطه رحمتت ما را در زمرمه صالحان وارد کن و به مقام علّیین بالا ببر مِنْ مَعِینٍ مِنْ عَیْنٍ سَلْسَبِیلٍ فَأسْقِنَا وَمِنَ الْحُورِ الْعِینِ بِرَحْمَتِکَ فَزَوِّجْنَا و با کاسهای، از آب زلال چشمه سلسبیل سیراب کن و از حورالعین تزویج نما وَمِنَ الْوِلْدَانِ الُْمخَلَّدِینَ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ فَأَخْدِمْنَا وَمِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ و از پسران ماندگار بهشتی که مانند لولو میدرخشند، برایمان خادم و از میوههای بهشت وَلُحُومِ الطَّیْرِ فَأَطْعِمْنَا وَمِنْ ثِیَابِ السُّنْدُسِ وَالْحَرِیرِ وَالْإِسْتَبْرَقِ و گوشتهای پرندگان آن، غدا و از لباسهای زخیم و نازک حریر برایمان لباس قرار بده. فَأَلْبِسْنَا. وَلَیْلَةَ الْقَدْرِ وَحَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ وَقَتْلاً فِی سَبِیلِکَ مَعَ وَلِیِّکَ توفیق درک شب قدر و حج بیت اللَّه الحرام و شهادت در راه خودت را به همراه ولیّت عنایت فرما. فَوَفِّقْ لَنَا وَصَالِحَ الدُّعَاءِ وَالْمَسْأَلَةَ فَاسْتَجِبْ لَنَا یَا خَالِقَنَا اسْمَعْ دعاهای صالح و درخواستهای خوبمان را اجابت کن. ای خالق ما، دعاهایمان را بشنو وَاسْتَجِبْ لَنَا وَإِذَا جَمَعْتَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَارْحَمْنَا و مستجاب کن. زمانی که اوّلین و آخرین را در روز رستاخیز جمع کردی، به ما رحم کن. وَبَرَاءَةً مِنَ النَّارِ وَأَمَاناً مِنَ الْعَذَابِ فَاکْتُبْ لَنَا وَفِی جَهَنَّمَ فَلَا تَجْعَلْنَا نجات از آتش و امان از آن را برایمان ثبت کن. در جهنم واردم منما وَمَعَ الشَّیَاطِینِ فَلَا تُقْرِنَّا وَفِی هَوَانِکَ وَعَذَابِکَ فَلَا تَقْلِبْنَا و با شیاطین همنشین ننما. در خواری و عذابت، ما را نگردان. وَمِنَ الزَّقُّومِ وَالضَّرِیعِ فَلَا تُطْعِمْنَا وَفِی النَّارِ عَلَی وُجُوهِنَا فَلَا تَکْبُبْنَا. از زقّوم و چرکهای دوزخ نخوران. با صورت ما را در دوزخ نینداز. وَمِنْ ثِیَابِ النَّارِ وَسَرَابِیلِ الْقَطِرَانِ فَلَا تُلْبِسْنَا وَمِنْ کُلِّ سُوءٍ یَا لَا إِلَهَ از لباسهای آتشین و مسهای گداخته نپوشان. ای کسی که جز تو خدایی نیست، إِلَّا أَنْتَ بِحَقّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ فَنَجِّنَا.
به حقّ خودت ما را نجات بده.
دعای بیست و هشتم
دعای امام زمانعلیه السلام بعد از نماز صبح روز عید فطر(99)
سکریرحمه الله نقل میکند که از احمد بن محمّد بن عثمان بغدادی خواستم تا از دعاهای ماه رمضان در اختیارم قرار دهد. از آن دعاهایی که عمویش محمّد بن عثمان عمری میخواند. او نیز دفتری که جلد سرخی داشت، بیرون آورد. در آن دعاهای ماه مبارک رمضان وجود داشت که از جمله آنها دعای بعد از نماز صبح روز عید فطر بود.
متن دعا:
اللَّهُمَّ إِنِّی تَوَجَّهْتُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ أَمَامِی وَعَلِیٍّ وَجَعْفَرٍ مِنْ خَلْفِی وَعَنْ خدایا، متوجّه تو شدم با محمّدصلی الله علیه وآله از جلو و علی و جعفرعلیهما السلام از پشت سر و از راستم و سایر امامانمعلیهم السلام یَمِینِی وَأَئِمَّتِی عَنْ یَسَارِی أَسْتَتِرُ بِهِمْ مِنْ عَذَابِکَ وَأَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ زُلْفَی از سمت چپم. به وسیله آنها خودم را از عذابت استتار میکنم و تقربی را میخواهم که احدی لَا أَجِدُ أَحَداً أَقْرَبَ إِلَیْکَ مِنْهُمْ فَهُمْ أَئِمَّتِی فَآمِنْ بِهِمْ خَوْفِی مِنْ نزدیکتر از آن نیست. آنها امامان من هستند، به آنها مرا از خوف عذابت ایمن کن و با عِقَابِکَ وَسَخَطِکَ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ أَصْبَحْتُ رحمت خود در میان بندگان صالحت داخل گردان. در حالی صبح کردم که به خدا مؤمن و مخلص بِاللَّهِ مُؤْمِناً مُخْلِصاً عَلَی دِینِ مُحَمَّدٍ وَسُنَّتِهِ وَعَلَی دِینِ عَلِیٍّ وَسُنَّتِهِ هستم و بر دین محمّد و سنّت او و بر دین علی و سنّت او و بر دین جانشینان او و سنّتهای وَعَلَی دِینِ الْأَوْصِیَاءِ وَ سُنَّتِهِمْ آمَنْتُ بِسِرِّهِمْ وَعَلَانِیَتِهِمْ وَأَرْغَبُ إِلَی ایشان میباشم. من به نهان و آشکار ایشان ایمان دارم و به همان چیزی که محمّد و علی اللَّهِ فِیَما رَغِبَ فِیهِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَالْأَوْصِیَاءُ وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ و جانشینانشان در آنها رغبت نشان دادند، رغبت نشان میدهم. مانع و قدرتی غیر از خدا نیست. وَلَا عِزَّةَ وَلَا مَنَعَةَ وَلَا سُلْطَانَ إِلَّا للَّهِِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ الْعَزِیزِ الْجَبَّارِ هیچ عزّت و ممانعت و سلطنتی برای غیر خدای یکتای قهّار عزیز و متکبّر نیست. بر او تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ توکّل میکنم؛ زیرا هر کسی که بر او توکّل کند، خدا کفایتش میکند و به خواستهاش میرساند. اَللَّهُمَّ إِنِّی أُرِیدُکَ فَأَرِدْنِی وَأَطْلُبُ مَا عِنْدَکَ فَیَسِّرْهُ لِی وَاقْضِ لِی خدایا، من تو را میخواهم، تو هم مرا بخواه. ثوابت را میخواهم، آن را برایم آسان حَوَائِجِی فَإِنَّکَ قُلْتَ فِی کِتَابِکَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ گردان و نیازهایم را برآورده ساز. تو خود در قرآن فرمودی: «ماه رمضان ماهی فِیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ فَعَظَّمْتَ حُرْمَةَ است که قرآن در آن برای هدایت انسانها و روشنگری نازل شده است.»(100) آری شَهْرِ رَمَضَانَ بِمَا أَنْزَلْتَ فِیهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَخَصَصْتَهُ وَعَظَّمْتَهُ بِتَصْیِیرِکَ حرمت ماه مبارک رمضان را به خاطر نزول قرآن و اختصاص آن به شب قدر فِیهِ لَیْلَةَ الْقَدْرِ فَقُلْتَ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ بزرگ داشتی و فرمودی: «شب قدر بهتر از هزار ماه است و ملائکه و روح با وَالرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ. اجازه خدا در آن شب تا طلوع فجر برای تقدیر همه کارها نازل میشوند.»(101) اَللَّهُمَّ وَهَذِهِ أَیَّامُ شَهْرِ رَمَضَانَ قَدِ انْقَضَتْ وَلَیَالِیهِ قَدْ تَصَرَّمَتْ وَقَدْ خدایا، این ماه رمضان هم تمام شد و از آن خارج شدم به آنچه که صِرْتُ مِنْهُ یَا إِلَهِی إِلَی مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی وَأَحْصَی لِعَدَدِهِ مِنْ تو بهتر میدانی پس درخواست میکنم خدایا، با آن نامهایی درخواست میکنم عَدَدِی فَأَسْأَلُکَ یَا إِلَهِی بِمَا سَأَلَکَ بِهِ عِبَادُکَ الصَّالِحُونَ أَنْ تُصَلِّیَ که بندگان صالحت با آنها تو را صدا زدند تا بر محمّد خاندان عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَتَقَبَّلَ مِنِّی مَا تَقَرَّبْتُ و اهل بیت او صلوات بفرستی و همه اعمالی که قصد تقرّب داشتم، بپذیری بِهِ إِلَیْکَ وَتَتَفَضَّلَ عَلَیَّ بِتَضْعِیفِ عَمَلِی وَقَبُولِ تَقَرُّبِی وَقُرُبَاتِی و با مضاعف کردن اعمال و قبول تقرّب و اعمالم و استجابت دعاهایم، وَاسْتِجَابَةِ دُعَائِی وَهَبْ لِی مِنْکَ عِتْقَ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ وَمُنَّ عَلَیَّ بر من تفضّل و عنایت کنی و آزادی از آتش را بر من ببخشی و رسیدن بِالْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ وَالْأَمْنِ یَوْمَ الْخَوْفِ مِنْ کُلِّ فَزَعٍ وَمِنْ کُلِّ هَوْلٍ أَعْدَدْتَهُ به بهشت را روزی گردانی و در روز رستاخیز از هر ترس و صحنه لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ أَعُوذُ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَحُرْمَةِ نَبِیِّکَ وَحُرْمَةِ هولناکی که برای قیامت در نظر گرفتهای، امان دهی. خدایا، به جمال الصَّالِحِینَ أَنْ یَنْصَرِمَ هَذَا الْیَوْمُ وَلَکَ قِبَلِی تَبِعَةٌ تُرِیدُ أَنْ تُؤَاخِذَنِی بِهَا کرامتت پناه میبرم. از اینکه این روز هم بگذرد اما لغزش و گناهی أَوْ ذَنْبٌ تُرِیدُ أَنْ تُقَایِسَنِی بِهِ وَتُشْقِیَنِی وَتَفْضَحَنِی بِهِ أَوْ خَطِیئَةٌ تُرِیدُ نبخشیده بماند و فردای قیامت مرا با آن مؤاخذه و عذاب کنی و آبرویم أَنْ تُقَایِسَنِی بِهَا وَتَقْتَصَّهَا مِنِّی لَمْ تَغْفِرْهَا لِی وَأَسْأَلُکَ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ را ببری. از تو به حرمت جمال کریمانهات که هر چه را اراده کند، الْکَرِیمِ الْفَعَّالِ لِمَا یُرِیدُ الَّذِی یَقُولُ لِلشَّیْءِ کُنْ فَیَکُونُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ. انجام میدهد و کن فیکون میکند، درخواست بخشش دارم. اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ إِنْ کُنْتَ رَضِیتَ عَنِّی فِی هَذَا الشَّهْرِ خدایا، به حرمت لا اِله اِلَّا اللَّه درخواست میکنم که اگر در این ماه أَنْ تَزِیدَنِی فِیَما بَقِیَ مِنْ عُمُرِی رِضًا وَإِنْ کُنْتَ لَمْ تَرْضَ عَنِّی فِی هَذَا از من راضی بودی، رضایتت را در مابقی عمرم، بیشتر کن. اما اگر الشَّهْرِ فَمِنَ الْآنَ فَارْضَ عَنِّی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ وَاجْعَلْنِی فِی راضی نبودی، همین الآن همین الآن، همین الآن، راضی شو. و همین الآن هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِی هَذَا الَْمجْلِسِ مِنْ عُتَقَائِکَ مِنَ النَّارِ وَطُلَقَائِکَ مِنْ و همین جایی که نشستهام مرا از آزاد شدگان دوزخ قرار بده. از آنان جَهَنَّمَ وَسُعَدَاءِ خَلْقِکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. که به سعادت مغفرت و بخشایش نایل شدند. ای مهربانترین مهربانان. اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ أَنْ تَجْعَلَ شَهْرِی هَذَا خدایا، به حرمت جمال کریمانهات، درخواست میکنم که این ماه را از آغاز آفرینشم، خَیْرَ شَهْرِ رَمَضَانَ عَبَدْتُکَ فِیهِ وَصُمْتُهُ لَکَ وَتَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیْکَ مُنْذُ بهترین رمضانی قرار بده که تو را پرستیدهام و روزه گرفته و تقرّب جستهام. آن را أَسْکَنْتَنِی الْأَرْضَ أَعْظَمَهُ أَجْراً وَأَتَمَّهُ نِعْمَةً وَأَعَمَّهُ عَافِیَةً مأجورترین و سرشارترین از نعمت و شاملترین از عافیت و واسعترین از روزی وَأَوْسَعَهُ رِزْقاً وَأَفْضَلَهُ عِتْقاً مِنَ النَّارِ وَأَوْجَبَهُ رَحْمَةً وَأَعْظَمَهُ و با فضیلتترین از جهت رهایی از آتش و لازمترین از نظر رحمت و بزرگترین از نظر مَغْفِرَةً وَ أَکْمَلَهُ رِضْوَاناً وَأَقْرَبَهُ إِلَی مَا تُحِبُّ وَتَرْضَی. مغفرت و کاملترین از نظر بهشت و نزدیکترین از نظر آنچه که دوست داری، قرار بده. اَللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ شَهْرِ رَمَضَانَ صُمْتُهُ لَکَ وَارْزُقْنِی الْعَوْدَ ثُمَّ الْعَوْدَ خدایا، آن را آخرین رمضانی قرار نده که روزه گرفتم و مکرّر توفیق رمضان را نصیبم کن حَتَّی تَرْضَی وَ بَعْدَ الرِّضَا وَحَتَّی تُخْرِجَنِی مِنَ الدُّنْیَا سَالِماً وَأَنْتَ عَنِّی تا پیوسته از من راضی شوی و مرا با سلامت کامل از دنیا خارج کنی درحالی که تو رَاضٍ وَأَنَا لَکَ مَرْضِیٌّ. اَللَّهُمَّ اجْعَلْ فِیَما تَقْضِی وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ از من راضی هستی و مرا راضی کرده ای. خدایا، در قضا و قدر حتمی و غیر قابل تغییر الَْمحْتُومِ الَّذِی لَا یُرَدُّ وَلَا یُبَدَّلُ أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرَامِ فِی خود، مرا در این سال و هر سال دیگری از حجاج بیت اللَّه الحرام بنویس. حاجیانی هَذَا الْعَامِ وَفِی کُلِّ عَامٍ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ که حجشان خوب و پسندیده و سعیشان مأجور و گناهانشان بخشیده و اعمال حجشان الْمُتَقَبَّلِ عَنْهُمْ مَنَاسِکُهُمُ الْمُعَافَیْنَ عَلَی أَسْفَارِهِمُ الْمُقْبِلِینَ عَلَی نُسُکِهِمُ قبول و سفرشان در عافیت باشد و با اقبال قلبی مناسکشان را انجام داده اند و جان و مال الَْمحْفُوظِینَ فِی أَنْفُسِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ وَذَرَارِیِّهِمْ وَکُلِّ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیْهِمْ و نسلشان حفظ شده است. مرا در هر آنچه که به آنها روزی کردی سهیم گردان. اَللَّهُمَّ اقْبَلْنِی مِنْ مَجْلِسِی هَذَا فِی شَهْرِی هَذَا فِی یَوْمِی هَذَا فِی خدایا، مرا در همین مجلس و همین ماه و همین روز و همین سَاعَتِی هَذِهِ مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجَاباً لِی مَغْفُوراً ذَنْبِی مُعَافًی مِنَ النَّارِ لحظه رستگار و نجات یافته و مستجاب و بخشیده شده وَمُعْتَقاً مِنْهَا عِتْقاً لَا رِقَّ بَعْدَهُ أَبَداً وَلَا رَهْبَةً یَا رَبَّ الْأَرْبَابِ. و رها شده از آتش قرار بده. ای پروردگار مربّیان. اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَجْعَلَ فِیَما شِئْتَ وَأَرَدْتَ وَقَضَیْتَ وَقَدَّرْتَ خدایا، از تو میخواهم که در آنچه که خواستی و اراده کردی و قضا کردی وَحَتَمْتَ وَأَنْفَذْتَ أَنْ تُطِیلَ عُمُرِی وَتُنْسِئَ فِی أَجَلِی وَأَنْ تُقَوِّیَ و تقدیر نمودی و حتمیّت دادی و حکم نمودی، عمرم را دراز کنی و اجلم را از ضَعْفِی وَأَنْ تُغْنِیَ فَقْرِی وَأَنْ تَجْبُرَ فَاقَتِی وَأَنْ تَرْحَمَ مَسْکَنَتِی وَأَنْ یاد ببری و ضعفم را تقویت و فقرم را جبران و نیازهایم را برطرف سازی و بر تُعِزَّ ذُلِّی وَأَنْ تَرْفَعَ ضَعَتِی وَأَنْ تُغْنِیَ عَائِلَتِی وَأَنْ تُونِسَ وَحْشَتِی بیچارگیام رحم نمایی و ذلتم را عزّت و زمینگیریام را رفعت بخشی و مخارجم را وَأَنْ تُکْثِرَ قِلَّتِی وَأَنْ تُدِرَّ رِزْقِی فِی عَافِیَةٍ وَیُسْرٍ وَخَفْضٍ وَأَنْ تَکْفِیَنِی تأمین و تنهاییام را أنس و کمیم را زیاد کنی و روزیام را در عافیت و آسانی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی وَلَا تَکِلَنِی إِلَی نَفْسِی فَأَعْجِزَ قرار دهی و امورات مشکل دنیا و آخرتم را کفایت کنی و مرا به خودم وانگذاری؛ عَنْهَا وَلَا إِلَی النَّاسِ فَیَرْفُضُونِی وَ أَنْ تُعَافِیَنِی فِی دِینِی وَ بَدَنِی زیرا در این صورت از آنها عاجز خواهم ماند. همین طور مرا به مردم وانگذار که وَجَسَدِی و رُوحِی وَوُلْدِی وَأَهْلِی وَأَهْلِ مَوَدَّتِی وَإِخْوَانِی وَجِیرَانِی مرا خواهند راند. مرا در دین و بدن و جسم و روح و فرزندان و خانواده و دوستان مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ و برادران و همسایگان اعم از مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات، زنده و مرده وَالْأَمْوَاتِ وَأَنْ تَمُنَّ عَلَیَّ بِالْأَمْنِ وَالْإِیمَانِ مَا أَبْقَیْتَنِی فَإِنَّکَ وَلِیِّی ایشان، عافیت بخش و امنیّت و ایمان تا روزی که زندهام، عنایت کن؛ زیرا تو ولیّ وَمَوْلَایَ وَثِقَتِی وَرَجَائِی وَمَعْدِنُ مَسْأَلَتِی وَمَوْضِعُ شَکْوَایَ وَمُنْتَهَی و سرور و مورد اعتماد و امید و معدن نیازها و محل گلایهها و نهایت علاقههای من هستی. رَغْبَتِی فَلَا تُخَیِّبْنِی فِی رَجَائِی یَا سَیِّدِی وَمَوْلَایَ وَلَا تُبْطِلْ طَمَعِی وَرَجَائِی. بنابراین ای سرور و مولایم مرا در امیدم، دست خالی نکن و طمع و امیدم را باطل نگردان. فَقَدْ تَوَجَّهْتُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَقَدَّمْتُهُمْ إِلَیْکَ أَمَامِی وَأَمَامَ خدایا با محمّد و خاندانش به تو متوجّه شدهام. آنها را در مقابل خود و نیازها و درخواستها حَاجَتِی وَ طَلِبَتِی وَتَضَرُّعِی وَمَسْأَلَتِی فَاجْعَلْنِی بِهِمْ وَجِیهاً فِی الدُّنْیا و تضرعم قرار دادهام. بنابراین مرا به واسطه آنها از آبرومندان و مقربان در دنیا و آخرت وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ فَإِنَّکَ مَنَنْتَ عَلَیَّ بِمَعْرِفَتِهِمْ فَاخْتِمْ لِی بِهِمُ قرار بده. تو با شناساندن آنها بر من لطف کردی، بنابراین به واسطه آنها نیز مرا سعادتمند السَّعَادَةَ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ زِیَادَةٌ فِیهِ مَنَنْتَ عَلَیَّ بِهِمْ فَاخْتِمْ لِی گردان؛ زیرا تو بر هر چیزی توانا هستی. در نقلی دیگر فقراتی اضافه میباشد: تو با آنها بر من بِالسَّعَادَةِ وَاَلسَّلَامةِ وَالْأَمْنِ وَالْإِیمَانِ وَالْمَغْفِرَةِ وَالرِّضْوَانِ وَ السَّعَادَةِ لطف کردی، بنابراین به واسطه خودشان نیز مرا سعادتمند و سالم و ایمن و با ایمان و بخشیده وَالْحِفْظِ یَا اللَّهُ أَنْتَ لِکُلِّ حَاجَةٍ لَنَا. فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَعَافِنَا و اهل بهشت و سعادت و حفظ گردان. ای خدا، من برای همه نیازهایم، تنها تو را دارم. بنابراین وَلَا تُسَلِّطْ عَلَیْنَا أَحَداً مِنْ خَلْقِکَ لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاکْفِنَا کُلَّ أَمْرٍ مِنْ أَمْرِ بر محمّد و خاندانش درود فرست و به ما عافیت بده و احدی از خلقت را که ما تحمّل او را نداشته الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ باشیم، بر ما مسلط نکن و تمام امورات دنیا و آخرت مان را کفایت کن. ای صاحب جلالت و بزرگواری. کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ وَبَارَکْتَ وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ بر محمّد و خاندانش درود فرست مانند آنچه از درود و برکات و ترحمات و مهربانیها بر ابراهیم وَآلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ
و خاندان او فرستادی. همانا تو ستوده و جواد هستی.
متفرّقات
دعای بیست و نهم
دعای طلب روزی حلال و دفع حوادث ناگوار بعد از نماز صبح(102)
این دعا از حضرت بقیة اللَّه به دست محمّد بن صلت قمی رسیده است.
متن دعا:
اَللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ وَرَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ خدایا، ای پروردگار نور عظیم و عرش بلند و دریای متلاطم و ای نازل کننده وَمُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ وَمُنْزِلَ الزَّبُورِ تورات و انجیل و زبور و پروردگار سایه و حرارت و نازل کننده زبور و فرقان وَالْفُرْقَانِ الْعَظِیمِ وَرَبَّ الْمَلَائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ أَنْتَ و پروردگار ملائکه مقرّبین و انبیاء و مرسلین. تو خدای همه موجودات آسمانی إِلَهُ مَنْ فِی السَّمَاءِ وَ إِلَهُ مَنْ فِی الْأَرْضِ لَا إِلَهَ فِیهِمَا غَیْرُکَ وَ أَنْتَ و زمینی هستی. غیر از تو معبودی در آنها نیست. تو الزام کننده تمام جَبَّارُ مَنْ فِی السَّمَاءِ وَ جَبَّارُ مَنْ فِی الْأَرْضِ وَ لَا جَبَّارَ فِیهِمَا غَیْرُک موجودات آسمانی و زمینی هستی و غیر از تو الزام آوری نیست. تو خالق وَأَنْتَ خَالِقُ مَنْ فِی السَّمَاءِ وَخَالِقُ مَنْ فِی الْأَرْضِ لَا خَالِقَ فِیهِمَا غَیْرُکَ تمام آسمانها و زمینها هستی و آن دو غیر از تو خالقی ندارند. تو وَ أَنْتَ حَکَمُ مَنْ فِی السَّمَاءِ وَ حَکَمُ مَنْ فِی الْأَرْضِ لَا حَکَمَ فِیهَا غَیْرُکَ. حکمران در آسمان و زمین هستی و غیر از تو کسی حکمران آن دو نیست. اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُشْرِقِ الْمُنِیرِ خدایا، از تو میخواهم به جمال بزرگوارانه و به نور سیمایت که روشنی بخش است وَ مُلْکِکَ الْقَدِیمِ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ و مُلک ازلیّت، ای زنده و برپا کننده از تو میخواهم با آن نامی که آسمان و زمین السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلُحُ عَلَیْهِ الْأَوَّلُونَ با آن روشن است و با آن نامی که اوّلین و آخرین با آن اصلاح میشوند. ای زنده قبل از وَ الْآخِرُونَ یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ وَیَا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّاً حِینَ هر زندهای. ای زنده بعد از هر زندهای و ای زنده در زمانی که زندهای نبود لَا حَیَّ یَا مُحْیِیَ الْمَوْتَی وَیَا حَیُّ یَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ. و ای زنده کننده مردگان و ای زنده، ای لااله الا اللَّه، ای زنده و پابرجا. أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِی مِنْ حَیْثُ درخواست میکنم که بر محمّد و خاندانش درود فرستی و از آنجا که گمان میکنم و نمیکنم، أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیْثُ لَاأَحْتَسِبُ رِزْقاً وَاسِعاً حَلَالاً طَیِّباً وَأَنْ تُفَرِّجَ عَنِّی به من روزی دهی، روزی وسیع و حلال و گوارا. همین طور در همه گرفتاریهایم گشایشی کُلَّ غَمٍّ وَکُلَّ هَمٍّ وَأَنْ تُعْطِیَنِی مَا أَرْجُوهُ وَ آمُلُهُ إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. ایجاد کنی و آنچه را که امید و آروزیش را دارم، عنایت کنی. همانا تو بر هر چیزی توانا هستی.
دعای سیام
تسبیح صاحب الزمانعلیه السلام(103)
تسبیح صاحب الزمانعلیه السلام از روز هجدهم تا آخر ماه:
سُبْحَانَ اللَّهِ عَدَدَ خَلْقِهِ.
خداوند به تعداد مخلوقاتش پاک و منزّه است.
سُبْحَانَ اللَّهِ رِضَا نَفْسِهِ.
خداوند به اندازه دلخواه خودش پاک و منزّه است.
سُبْحَانَ اللَّهِ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ.
خداوند به تعداد کشش مخلوقاتش پاک و منزّه است.
سُبْحَانَ اللَّهِ زِنَةَ عَرْشِهِ.
خداوند به اندازه وزن عرشش پاک و منزّه است.
وَالْحَمْدُ للَّهِِ مِثْلَ ذلِکَ.
خدا را به اندازههای قبلی حمد و ثنا میگویم.
پی نوشت ها
1 تا 52
1) مجادله / 22.
2) مائده / 56.
3) بقره / 249.
4) بقره / 251.
5) بقره / 251.
6) بقره / 251.
7) بقره / 251.
8) حقیقت استخاره:
استخاره در لغت به معنای درخواست خیر و برکت است. و در اصطلاح به دعا و یا هر عملی گفته میشود که شخص متحیّر میکوشد تا به واسطه آنها از خداوند متعال راه صحیح را درخواست نماید و از انحراف مصون بماند.
به همین جهت استخاره محدود به قرآن و تسبیح نخواهد شد. بلکه بهترین استخارات شامل دعاهایی خواهند بود که شخص با آنها از خداوند خیر و صلاح را درخواست میکند. به عنوان نمونه میتوان به نماز استخاره و دعای استخاره که در مجموعههای مربوطه ذکر شدهاند اشاره نمود.
استخاره در منابع دینی:
اصل استخاره کردن، جزء متواترات و یقینیات دین ما است و کسی که اندک تأملی در منابع روایی داشته باشد، تواتر معنوی استخاره را درخواهد یافت.
اقسام استخاره:
در منابع روایی پنج نوع استخاره معرفی شده است که عبارتند از:
1 - استخاره با دعا
2 - استخاره با نماز
3 - استخاره با قرآن
4 - استخاره با تسبیح
5 - استخاره با تکههای کاغذ
و از آنجا که دو نوع اوّلی در مجموعههای مربوطه آورده شده است، در مجموعه حاضر تنها به معرفی سه نوع باقی مانده خواهیم پرداخت و از هر کدام به دو روش اشاره خواهیم کرد.
جهت دسترسی به انواع استخارات به کتاب نور الجنان از همین مؤلف و یا حواشی مفاتیح الجنان مراجعه نمایید.
9) فتح الابواب، ص 205، دعاء مولانا الامام المهدی.
10) اعراف /121.
11) مانند حقوقی که خداوند متعال طبق حکمت خود در قبال بندگان خویش بر عهده گرفته است؛ مانند هدایت و روزی دادن و امثال آنها
12) مستدرک الوسائل، ج 7، ص 263، باب 6 - استحباب الاستخاره بالدعاء.
13) روش استخاره با تکههای کاغذ:
هرگاه قصد استخاره داشتی شش تکه کاغذ بردار و بر روی سه تای آنها بنویس «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ خِیَرَةً مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ لِفُلَانِ بْنِ فُلَانَةَ افْعَلْهُ» و بر روی سه تای دیگر بنویس «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ خِیَرَةً مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ لِفُلَانِ بْنِ فُلَانَةَ لَا تَفْعَلْ» سپس آنها را با هم مخلوط کن و در زیر چیزی که بر روی آن نماز میخوانی قرار بده و دو رکعت در همانجا نماز استخاره بخوان. بعد از نماز به سجده برو و صد بار بگو: «أَسْتَخِیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فِی عَافِیَةٍ»
و سپس از سجده بلند شو و بنشین و بگو «اللَّهُمَّ خِرْ لِی وَاخْتَرْ لِی فِی جَمِیعِ أُمُورِی فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَعَافِیَةٍ» در نهایت دستت را به زیر لحاف و یا هر چیزی که بر روی آن نماز میخواندی ببر و تکههای کاغذ را به هم بزن و یکی یکی خارج کن. اگر سه تا پشت سر هم اِفعَل ؛ یعنی کلمه آخر دعا: اِفعَلْهُ آمد خیر است و اگر سه تا پشت سر هم لا تفعل آمد شرّ است و اگر یکی افعل و دیگری لا تَفْعَل آمد، تا پنج تکه را یکی یکی خارج کن، هر کدام بیشتر بود به آن اقدام کن. - کافی / ج 3 / ص 470 / باب صلاة الاستخارة.
14) مهج الدعوات، ص 280.
15) اشاره به آیات ده تا سیزده سوره قمر دارد.
16) مریم / 52.
17) ص / 35.
18) انبیاء / 83.
19) انبیاء / 87.
20) نمل / 42
21) مریم / 5 - 6.
22) تحریم / 11
23) تحریم / 12.
24) رعد / 39.
25) یونس / 88.
26) یونس / 89.
27) صافات / 75.
28) تفسیرالقمی / ج 2 / ص 129 / إحضار عرش بلقیس ؛مستدرکالوسائل / ج 6 / ص 75 / باب 37- باب استحباب الصلاة المرغبة.
29) یعنی ما از لطف تو توفیق عبادت یافتیم.
30) مقصود آن است که خداوند متعال انسان را از نعمت عبادت و صحبت و اطاعت خودش بهرهمند میکند. اما به جای اینکه انسان از او به خاطر این نعمت شکر کند، خداوند دوباره از انسان تشکّر میکند و برای عبادتی که نعمت خودش بوده است، دوباره تشکّر کرده و پاداش میدهد. این مطلب با تفصیل بیشتر در دعای روز عرفه امام حسینعلیه السلام آمده است.
31) به این معنا که خداوند متعال خود حدودی را برای انسان تعیین میکند. اما زمانی که انسان این حدود را میشکند، میبخشد.
32) اجابت دعا غیر از آن است که در همان موقعی که ما میخواهیم کار مورد نظر صورت گیرد. به عبارتی ممکن است که کسی از خداوند شفای مریض و یا خانه دار شدن و امثال آن را بخواهد. اما بعد از چند سال محقق گردد. به عبارتی اجابت دعا به آن معناست که در تقدیرات انسان ثبت میشود که فلان کار در موقع مناسب انجام گیرد. زیرا کل عالم بر اساس نظامی حرکت میکند و در اغلب موارد، دعای ما با مصالح اجتماعی و یا شخصی افراد دیگر در تعارض است. از این رو خداوند به سبب دعا نظام عالم را به گونهای تنظیم میکند که در موقعیت مناسب، شخص را به خواسته خودش برساند.
به عنوان مثال اگر شما درخواست وام بکنید و با این درخواست موافقت شود، این موافقت بدان معنا نیست که الزاماً وام در همان زمان دلخواه شما، پرداخت شود؛ زیرا بانک باید توانایی خود و درخواستهای دیگر را بررسی کند و طبق آن مهلتی را برای وصول وام شما تعیین کند.
شاید یکی از موارد روشن این مطلب دعای حضرت موسی و هارونعلیه السلام در نابودی حکومت فرعون باشد. که خداوند به آنها فرمود:
«قالَ قَدْ أُجِیبَت دَعْوَتُکُما فاسْتَقِیما وَلَا تَتَّبِعَآنِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ» یونس /89
دعایتان مستجاب شد، بنابراین استقامت کنید و به راه گمراهان نروید.
شاید برای ما باور نکردنی باشد که؛ اگر چه اجابت دعا در همان لحظه صورت گرفته است. اما تحقق خارجی آن بعد از چهل سال رخ داده است؛ یعنی بعد از چهل سال که خداوند به آنها فرمود: دعایتان مستجاب شد، فرعون سرنگون گردید. این مطلب در روایاتی آمده است که از جمله میتوان به روایت ذیل اشاره کرد.
ابنابیعمیر عن هشامبن سالم عن ابیعبداللَّهعلیه السلام قال «کان بین قول اللَّه عزوجل قداجیبت دعوتکما وبین اخذ فرعون اربعین عاماً»الکافی ج2،ص489،باب من أبطات علیه الاجابة.
33) بحارالانوار، ج 53، ص 221، الحکایة الربعة.
34) از پادشاهان مغول بوده است که معاصر با خوارزم شاه بود و در قرن هفتم هجری میزیست.
35) سخن درباره گناهان شیعیانی است که تشیّع آنها از روی بصیرت است. کسانی که تاوان آن را شب و روز میپردازند، مورد ظلم قرار میگیرند. بدبختیها از هر سو آنها را احاطه میکند. اما دست از اعتقاد و حمایت از اهل بیتعلیهم السلام بر نمیدارند. نه کسانی که به تن پروری و ظلم به بندگان خدا عادت کردهاند و از تشیّع تنها نام علی را یدک میکشند. راستی اگر علی زنده میشد با این همه آلودگی ما چه میکرد؟ آیا آنان را که شب و روز خون بندگان خدا را به شیشه میکشند و در مجالس او پول خرج میکنند، میپذیرفت و آنها را شیعه خود میدانست؟!
36) بحارالانوار، ج 53 / ص 225 - الحکایة الخامسة.
37) البلد الامین، ص 158.
38) در این موارد، شخص خواستههای خود را به هر زبانی که باشد، به زبان میآورد و دعا را ادامه میدهد.
39) بحارالأنوار / ج 51 / ص 304 / باب 15 - ما ظهر من معجزاته؛ مستدرک الوسائل / ج 6 / ص 19 / 308 - باب استحباب الصلاة؛ فرج المهموم / ص 245.
40) الاحتجاج، ج 2 / ص 492.
41) قمر / 5.
42) در روایات متعددی تصریح شده است که یس نام پیامبر اسلامصلی الله علیه وآله وسلم و خاندانش نیز ائمه اطهارعلیهم السلام هستند. مانند روایت ذیل:
بِإِسْنَادِهِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ قَیْسِ الْعَامِرِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیّاًعلیه السلام یَقُولُ رَسُولُاللَّهِ صلی الله علیه وآله یس وَ نَحْنُ آلُه.
بحار الانوار، ج 46، ص 86 - باب 6، أسمائهصلی الله علیه وآله وسلم و معنی کونه صلی اللَّه علیه و آله… .
43) زیرا رجعت ائمه، بزرگترین عذاب الهی برای سرکشان است و سنّت خدا بر آن است که تا حدّ امکان به بندگان سرکش خود مهلت میدهد. اما اگر باز نگشتند، آنها را به بدترین شکل ممکن عذاب میکند و بعد از نزول عذاب، توبه آنها را نمیپذیرد. همان طور که وقتی فرعون غرق شد، خداوند توبه او را نپذیرفت. البته نکته قابل تامل آن است که این نوع توبهها فقط برای فرار از عذاب دنیوی است. به همین جهت اگر این افراد دوباره فرصت پیدا کنند، عهد و پیمان خود را میشکنند. همان طور که خداوند در قرآن میفرماید که فرعون و خاندان او به نُه بلا گرفتار شدند و هر بار با وعده توبه… بلا از آنها برداشته شد. اما دوباره توبه را شکستند.
44) مدرک پیشین.
45) مقصود از محمّد در این بخش از دعا، خود حضرت صاحب الزمان میباشد.
46) بحارالأنوار / ج 91 / ص 36 / باب 28 - الاستشفاع بمحمّد و آل محمّدعلیهم السلام.
47) اگر چه این زیارت نیز مانند قبلی زیارت آل یاسین نام دارد و این زیارت تنها یکبار از آن حضرت صادر شده است اما به صورت متفاوت از حمیریرحمه الله نقل شده است. که ما به جهت ارائه زیارت، هر دو را میآوریم.
48) مرصاد در لغت به معنای کمینگاه است. که در قرآن از آن یاد شده است.
«اِنَّ رَبَّکَ لَبِالمِرصادِ»؛ همانا پروردگارت در کمینگاه، منتظر ظالمان است. (فجر / 14).
در روایتی از امام صادقعلیه السلام ، مرصاد، به بخشی از پل صراط تفسیر شده است که خداوند در کمین ظالمان است و به آنها اجازه عبور نمیدهد و آنها از آن نقطه به جهنم پرت میشوند.
عَنْهُ عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ غَالِبِ بْنِ مُحَمَّدِ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أبِی عَبْدِ اللَّهِعلیه السلام اِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ قَالَ قَنْطَرَةٌ عَلَی الصراط لا یجوزها عبد بمظلمة… الکافی، ج 2 / ص 331 - باب الظلم.
49) بحارالأنوار / ج 91 / ص 36 / باب 28- الاستشفاع بمحمد و آل محمّد.
50) المصباح للکفعمی / ص 219 / الفصل السادس و العشرون فی الحجب؛ بحارالأنوار / ج 91 / ص 378 / باب 52 - الاحتجابات المرویة؛ مهج الدعوات / ص 302 / حجاب مولانا صاحب الزمانعلیه السلام.
51) در اصطلاح روایات، فرائض به احکام قرآنی و سنّت به آنچه پیامبر اسلام و یا حضرات معصومینعلیهم السلام فرمودهاند، اطلاق میشود.
52) مهج الدعوات / ص 294؛ بحارالأنوار / ج 92 / ص 450 / باب 130 - فی ذکر بعض الأدعیة.
53 تا 90
53) حرز در لغت به معنای قلعهای است که جهت ایجاد فضای امن ساخته میشود. از این رو به ادعیهای که جهت ایجاد مصونیّت در برابر مسائلی چون، بلایا، بیماریها، حیوانات درنده، ساحران و اجنّه و امثال آنها، صادر شده است، حرز گفته میشود.
54) بحارالأنوار / ج 91 / ص 365 / باب 50 - بعض أدعیة القائمعلیه السلام و أحرازه؛ مهج الدعوات / ص 45 / حرز لمولانا القائمعلیه السلام.
55) کمالالدین / ج 2 / ص 512 /الدعاء فی غیبةالقائم (عج)؛ بحارالأنوار / ج 53 / ص 187 / باب 31 - ما خرج من توقیعاتهعلیه السلام.
56) روایات زیادی از رسول گرامی اسلام و سایر معصومینعلیهم السلام صادر شده است که اگر کسی امام خود را نشناسد و بمیرد، با کفر دوران جاهلیت از دنیا رفته است.
احمد بن ادریس عن محمّد بن عبد الجبار عن صفوان عن الفضیل عن الحارث بن المغیرة قال قلت لابی عبد اللَّهعلیه السلام قال رسول اللَّهصلی الله علیه وآله وسلم من مات لا یعرف امامه مات میتة جاهلیة قال نعم قلت جاهلیة جهلاء او جاهلیة لا یعرف امامه قال جاهلیة کفر و نفاق و ضلال الکافی /1 /377 باب من مات و لیس له امام من ائمة.
57) منلایحضرهالفقیه/ج2/ص520 /باب نوادر الحج
58) بحارالأنوار / ج 53 / ص 174 / باب 31 - ما خرج من توقیعاتهعلیه السلام؛ مستدرک الوسائل / ج 10 / ص 70 / 365 - باب استحباب زیارة الهادی.
59) زیرا در دوره غیبت صغری آن حضرت تحت تعقیب دشمنان بود. به همین خاطر کسانی که به دنبال حضرت بودند، زمینه را برای شناسایی مکان زندگی آن حضرت که غالباً در حوالی سامرا بوده است، فراهم میکردند. این مطلب در نامه حضرت بقیة اللَّه به خجندی که تلاش فراوانی برای دیدار با ایشان انجام داد، آمده است. در آن دوره، خفقان به اندازهای بود که حتّی اسم بردن از حضرت تحریم شده بود.
البته در شرایط کنونی هیچ کدام از اینها حرام نیست. نه نام بردن از ایشان و نه تلاش برای دیدار ایشان.
60) بحارالأنوار / ج 53 / ص 275 / الحکایة الأربعون.
61) ولادت ابو علی، فضل بن حسن بن فضل طبرسی، معروف به امین الاسلام طبرسی در حدود سالهای 460 تا 470 هجری در مشهد مقدّس به دنیا آمد.
نسب طبرسی را بسیاری از بزرگان، منسوب به طبرستان دانستهاند که در این صورت طَبَرسی خوانده میشود. مؤلفان بزرگی چون بیهقی وقتی سخن از تألیفات طبرسی به میان آوردهاند تألیفات او را «کثیر» دانستهاند، که طبرسی دارای تألیفات زیادی است. اما آنچه به دست ما رسیده به 20 عنوان نمیرسد و قطعاً تألیفات او بیشتر از این مقدار بوده است.
وفات:
مفسّر بزرگ قرآن و عالم ربّانی، امین الاسلام طبرسی پس از حدود 90 سال زندگی سراسر تلاش و مجاهده در سال 548 هجری در بیهق از دنیا رفت. بنابر نقل بزرگانی چون علامه سیّد محسن امین، طبرسی به مرگ طبیعی از دنیا نرفت؛ بلکه به دست دشمنان به شهادت رسید. اما از جزئیات شهادت او اطلاعی در دست نیست. بدن مطهّر او را از بیهق به مشهد مقدّس انتقال داده و در جوار مرقد امام هشتم شیعیانعلیه السلام به خاک سپردند. به نقل از نرمافزار جامع الاحادیث نور 2
62) مقصود از مقابر قریش، کاظمین و حرم مطهر امام موسی کاظمعلیه السلام و امام محمّد تقیعلیه السلام است.
63) بحارالأنوار / ص 365 / ج 91 / باب 50 - بعض أدعیة القائمعلیه السلام و أحرازه، العددالقویة / ص74 / نبذة من أحوال الإمام الحجةعلیه السلام.
64) الغیبة للطوسی/ ص 273، بحارالأنوار/ ج 52 / ص 17.
65) تعبیر به خواهر از جهت محبّت و نزدیکی است نه نسبت خونی و فامیلی.
66) مقصود عالم قبل از تولد و ذریه است که در پشت حضرت آدمعلیه السلام وجود داشتهاند.
67) بحارالأنوار / ج 82 / ص211 / باب 33 - فی القنوتات الطویلة المرویة؛ مهج الدعوات / ص 45 / ذکر قنوتات الأئمة الطاهرینعلیهم السلام.
68) امام حسنعلیه السلام از شجاعتی بینظیر برخوردار بود. او کسی بود که در جنگ جمل، از میان باران تیرها عبور کرد و شتر عایشه را پی کرد و ضربهای کاری بر آنها وارد ساخت. او کسی بود که در جنگ صفین بیشترین و خطرناکترین حملهها јǠانجام داد. در برخی از تاریخهای معتبر آمده است که حضرت امیرعلیه السلام میفرمود: جلوی حسن را بگیرید و نگذارید تا این حد بیپروا حمله کند. ممکن است که به او آسیبی برسد.
در یک ارزیابی منصفانه از صلح امامعلیه السلام باید گفت: صلح امام در شرایط خاص زمانی و مکانی خود، بهترین کاری بود که ممکن بود انجام بگیرد. جفا و خیانت دوستان و عموزادگان، بیوفایی مردم در جنگها، نفوذ فراوان امویان، عدم حمایت بزرگان، خطر حمله روم در اثر تضعیف حکومت مرکزی همه و همه از دلایلی بودند که در تصمیم امامعلیه السلام موثر بودند. گذشته از این که صلح گزینهای نبود که امام انتخاب کند. بلکه مردم از جنگ خسته شده بودند و خود خواستار صلح شدند.
برای مطالعه بیشتر به کتب مربوطه مراجعه شود.
69) یونس /24.
70) زخرف / 55.
71) وعده زمانی به کار برده میشود که چیز خوبی در انتظار باشد. امّا اگر اتفاق بدی در انتظار باشد، به آن وعید گفته میشود.
72) بحارالأنوار / ج 82 / ص 233 / باب 33 - فی القنوتات الطویلة المرویة؛ مهجالدعوات / ص 68 / و دعا فی قنوته بهذا الدعاء.
73) بحارالأنوار / ج 98 / ص 317 / باب 24 - کیفیة زیارته صلوات اللَّه علیه.
74) مقصود از سرور اوصیای الهی حضرت علی بن ابیطالبعلیه السلام میباشد.
75) سدرة المنتهی نام محلی است که در آسمان چهارم قرار دارد. آنجا همان محلی است که جبرئیل از همراهی پیامبر در شب معراج عاجز ماند و نتوانست داخل آن شود. در روایتی از امام صادقعلیه السلام دلیل این نامگذاری چنین بیان شده است که نامههای اعمال بندگان در منطقهای پایینتر از آن توسط ملائکه الهی ثبت و ضبط میشود. از این رو به آن سدرةالمنتهی گفته میشود؛ زیرا اعمال انسان به آن منتهی میگردد.
76) پنج تن آل کساء یا آل عبا رسول گرامی اسلام، امیرالمؤمنینعلیه السلام، حضرت صدیقه کبری و حسنین میباشند.
77) مقصود از آن لشکریان دشمن است، نه گرگهای واقعی؛ زیرا اجسام انبیاء و اولیا بر آنان حرام است.
78) بحارالأنوار / ج 101 / ص270 / باب 2 - کراهة تولی الخصومة؛ إقبال الأعمال / ص 573 / فصل فیما نذکره من زیارة الشهداء.
79) از آنجا که تاریخ تولد حضرت بقیة اللَّه دویست و پنجاه و پنج میباشد. این توقیع یا از آن حضرت نیست و منسوب به امام حسن عسکریعلیه السلام است و یا اینکه در تاریخ توقیع اشتباهی پیش آمده است.
80) مقصود از پسر خوانده زیاد است. زیرا مادر زیاد مرجانه، زنی فاحشه بود و طبق نقل تواریخ از زنای با ابوسفیان زاده شد. به همین جهت معاویه او را برادر خود میخواند. از این جهت آن حضرت زیاد را فرزند خوانده مینامند که کنایه از ولد الزنا بودن آن است. به یقین فرزند این فرزند خوانده کسی غیر از ابن زیاد نخواهد بود که کاروان کربلا را به خاک و خون کشید.
81) بحارالأنوار / ج 53 / ص 226 - الحکایة السادسة.
82) الغیبة للطوسی / ص 260؛ دلائل الإمامة / ص 298 / معرفة من شاهد صاحب الزمانعلیه السلام؛ بحارالأنوار / ج 91 / ص 187 / باب 35 - الأدعیة المختصرة المختصة؛ کمالالدین / ج 2 / ص 470 / 43 - باب ذکر من شاهد القائمعلیه السلام و رآه.
83) غافر / 60.
84) بقره / 186.
85) زمر / 53.
86) بحارالأنوار / ج 99 / ص 212 / زیارة أمیرالمؤمنینعلیه السلام؛ جمال الأسبوع / ص 31/ زیارة أمیرالمؤمنینعلیه السلام
87) به این معنا که میوه درخت ریشه میگیرد و کمال و رسیدگی آن میوه از امامت است و بدون امامت نارس خواهد بود.
88) بحارالأنوار/ج52/ص61/باب 18 - ذکر من رآه صلوات اللَّه علیه؛ مهجالدعوات/ص296.
89) سیّد ابن طاووس
ولادت:
سیّد رضی الدین، علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، از نوادگان امام حسن مجتبی و امام سجادعلیهما السلام در روز 15 محرم سال 589 هجری در شهر حله به دنیا آمد.
تحصیلات:
ابتدای تحصیلات سیّد ابن طاووس در شهر حلّه بود که از محضر پدر و جدّ خود، ورام بن ابی فراس علوم مقدماتی را آموخت.
سیّد با درکی قوی و هوشی سرشار قدم در راه علم نهاد و در اندک زمانی از تمام همشاگردیهای خود سبقت گرفت. وی در کشف المحجة میگوید:
«وقتی من وارد کلاس شدم آنچه را دیگران در طول چند سال آموخته بودند، در یک سال آموختم و از آنان پیشی گرفتم».
او مدت دو سال و نیم به تحصیل فقه پرداخت و پس از آن خود را از استاد بینیاز دید و بقیه کتب فقهی عصر خویش را به تنهایی مطالعه نمود.
شخصیت اجتماعی:
سیّد بن طاووس در بین علما و مردم زمان خویش از احترام خاصی برخوردار بود. او علاوه بر این که فقیهی نام آور بود ادیبی گرانقدر و شاعری توانا شمرده میشد، گر چه شهرت اصلی او در زهد و تقوی و عرفان است و اکثر تألیفات او در موضوع ادعیه و زیارات میباشد.
سیّد کتابخانه بزرگ و بینظیری داشت که از جدّش به ارث برده بود و به گفته خودش تمام آن کتابها را مطالعه کرده یا درس گرفته بود.
نقابت سادات:
در دوران اقامت ابن طاووس در بغداد از سوی خلیفه عباسی، المستنصر، پیشنهادهایی مانند وزارت، سفارت و… به او شد؛ اما سیّد هیچیک را نپذیرفت و استدلالش برای خلیفه چنین بود که: «اگر من طبق مصلحت شما عمل کنم، رابطه خویش را با خداوند قطع مینمایم و اگر طبق اوامر الهی و عدل وانصاف حرکت کنم، خاندان تو و بقیه وزرا و سفرا و فرماندهان تو آن را تحمّل نخواهند کرد و چنین خواهند گفت که علی بن طاووس با این رویه میخواهد بگوید، اگر حکومت به ما برسد اینچنین عمل میکنیم و این روشی است بر خلاف سیره حکمرانان قبل از تو و مردود دانستن حکومتهای آنهاست».
سیّد در سال 661 هجری نقابت علویان را پذیرفت. نقیب بزرگترین شخصیت علمی و دینی سادات بود که کلیه امور مربوط به سادات را عهده دار میشد. این وظایف شامل قضاوت مشاجرات، رسیدگی به مساکین و مستمندان، سرپرستی ایتام و… میشد.
البته ایشان تأکید دارد که تنها به خاطر حفظ جان دوستان و شیعیانی که در معرض قتل و غارت مغول قرار داشتند این منصب را پذیرفته است.
وفات:
سیّد علی بن طاووس در سال 664 هجری در سن 75 سالگی و در شهر بغداد وفات نمود. بدن شریفش را به نجف اشرف منتقل نموده و در حرم امیر المؤمنین علیه السلام به خاک سپردند.
90) بحارالأنوار / ج 53 / ص 302 / الحکایة الخامسة و الخمسون.
90 تا 103
91) البته مقصود برداشته شدن تکلیف از شیعیان نیست؛ زیرا در روایات متعددی آمده است که ما خدا را با ورع عبادت میکنیم. شما نیز با ورع عبادت کنید و به امید شفاعت به دنبال ما نیفتید. به قطع اعتقاد به اینکه ولایت اهل بیت انسان را از عمل بینیاز میکند، مطابق با عقاید غلات است. ایشان در موارد بیشماری تأکید کردهاند، کسی که عمل صالح انجام ندهد، به عذاب الهی مبتلا خواهد شد.
نکته عقلی که دلیل قطعی بر این مطلب میباشد، آن است که اگر ولایت اهل بیت علیهمالسلام انسان را از عمل بی نیاز میکند، در این صورت خود ائمه برای چه از سوی خدا انتخاب شدهاند؟! آیا غیر از این است که آنها برای هدایت سایر انسانها قرار داده شدهاند؟ آیا غیر از این است که امام حسینعلیه السلام برای بر پایی دین به شهادت رسید؟ راستی اگر حبّ صوری ایشان کافی بود، نیازی به دین باقی میماند؟ آیا کسی با اهل بیت علیهمالسلام دشمنی میکرد؟
بنابراین مقصود از این ادعیه کسانی هستند که اهل عبادت و تلاش در دین هستند، اما با این حال گاه و بی گاه لغزشهایی نیز برایشان رخ میدهد، که در این صورت با شفاعت و دعای اهل بیت علیهمالسلام وارد بهشت خواهند شد.
مؤید مطلب آن است که امام از این گناهکاران با عنوان شیعه یاد میکند. در حالی که در روایتی امام باقر به جابر جعفی میفرمایند: کسانی که اهل معاصی هستند و مدّعیند که ما را دوست دارند، دروغگویانی بیش نیستند.
نکته پایانی آن است که این مسأله غیر از مقامات والایی است که انسان تنها باید با تلاش خود به آن دست یابد؛ زیرا این نوع از دعاها که از اهل بیت علیهمالسلام صادر شده است، برای نجات دادن از آتش است، نه برای مقام قرب؛ زیرا مقامات مقرّبین و ابرار بر اهل معصیت حرام است.
92) إقبال الأعمال / ص 646 / فصل فیما نذکره من الدعوات؛ البلد الأمین/ ص 179 / شهر رجب؛ المصباح للکفعمی / ص 529 / الفصل الثالث و الأربعون؛ بحارالأنوار / ج 95 / ص 392 /باب 23 - أعمال مطلق أیام شهر رجب.
93) مقصود آن است که اهل بیتعلیهم السلام در اثر عبادت و استعدادهای ذاتی، تجسم صفات خدا شدهاند. از این رو توحید مجسّم هستند؛ یعنی توحید خدا با وجود آنها آشکار شده است. معنای این سخن که میان شما و خدا تفاوتی غیر از این نیست که شما بندگان او و مخلوق او هستید؛ آن است که شما هیچ چیزتان از خودتان نیست. همه چیزتان از خداست. اما به جهت عبادت و بندگی، تبلور صفات او شدهاید. خدا با چشمان شما میبیندو با دستانتان کار میکند و با پاهایتان قدم بر میدارد. همان جمله معروف که عمر درباره علیعلیه السلام به آن جوان گناهکار گفته بود: چشم خدا تو را دید و دست خدا تو را زد!
94) إقبال الأعمال / ص 647 / فصل فیما نذکره من الدعوات؛ البلد الأمین / ص 180 / شهر رجب؛ بحارالأنوار / ج 95 / ص 393 /باب 23 - أعمال مطلق أیام شهر رجب.
95) بحارالأنوار / ج 95 / ص 391 / باب 23 - أعمال مطلق أیام شهر رجب.
96) إقبال الأعمال / ص 631 / فصل فیما نذکره من زیارة مختصة بشهر رجب؛ مصباح المتهجّد / ص 821 / زیارة رواها ابن عیاش؛ بحارالأنوار / ج 99 / ص 195 / باب 8 - الزیارة الجامعة.
97) إقبال الأعمال / ص 58 / فصل فیما نذکره من دعاء الافتتاح؛ تهذیب الأحکام / ج 3 / ص 108 / دعاء أوّل یوم من شهر رمضان.
98) الاقبال / ص 61 - دعاء آخر فی کل لیلة منه.
99) إقبال الأعمال / ص275 / فصل فیما نذکره من صلاة الفجر یوم الفطر؛ بحارالأنوار / ج 88 / ص 1 / باب 2؛ أدعیة عید الفطر؛ مصباح المتهجّد / ص 655 / الدعاء بعد صلاة العید.
100) بقره / 185.
101) سوره قدر.
102) إقبال الأعمال / ص 631 / فصل فیما نذکره من زیارة مختصة؛ مصباح المتهجّد / ص 821 / زیارة رواها ابن عیاش؛ بحارالأنوار / ج 83 / ص 171 / باب 43 - التعقیب المختص بصلاة الفجر.
103) الدعوات / ص 94 / تسبیح الحسن بن علی الزکیعلیه السلام؛ بحارالأنوار / ج 91 / ص 207 / باب 37 - عوذات الأیام.
عنوان و نام پدیدآور : دعاهای صادره از امام مهدی عجل الله تعالی و فرجه الشریف در عصر غیبت صغری/ گردآورنده محمدتقی اکبرنژاد.
مشخصات نشر : قم: مسجد مقدس جمکران ۱۳۸۸.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب