25
شهریور

دست یابی به هدف با هر وسیله

دست یابی به هدف با هر وسیله

توکل به معنای وکیل گرفتن خداوند در انجام کارها است، خداوند خود دعوت به توکل کرده است و به طور قطع پذیرنده توکل است.

کسانی ممکن است ادعای توکل بکنند اما در واقع توکل نداشته باشند. توکل اگر توکل حقیقی باشد، مورد پذیرش خداوند واقع می شود. همچنان که اگر دعا دعای حقیقی باشد، استجابت نیز به دنبال آن می آید.

گاه توکل ها توکل کاذبی است. اسمش توکل است. اگر انسان توکل به خداوند داشته باشد، نباید به موضوع دیگری امید بسته باشد. توکل حقیقی نیز ضمانت اجابت دارد.

اطمینان و اضطراب نداشتن یکی از آثار توکل است

توکل مراتبی دارد. نازل ترین مرتبه آن این است که انسان در حال اضطرار و در حالی که راه به جایی ندارد، به خداوند توکل کند.

مرتبه دوم توکل در اموری است که انسان برخی از اسباب را دارد، اما نگران فراهم آمدن اسباب دیگر است. احتمال فراهم آمدن دیگر اسباب را می دهد و در این امور به خداوند توکل می کند.

مرتبه کامل تر توکل، توکل در همه امور حتی از ساده ترین امور مانند غذا خوردن تا امور سخت تر است. انسان در این حالت معرفتی به خداوند و افعال هستی دارد که می داند قدرت اصلی دست خداوند است.

در این حالت فرد به دنبال اسباب می رود به دلیل آن که خداوند به آن امر کرده است. اما ننها امید به خداوند دارد.
اثر توکل نترسیدن در خطرها و سختی ها است

برخی آثار توکل نفسانی و برخی در بیرون بروز می یابد. به عنوان مثال اطمینان و اضطراب نداشتن یکی از آثار توکل است. اولین اثر توکل حالت آرامش است.

گفتن آرامش کار آسانی است، اما دست یابی به آن کار دشواری است. امام(ره) فرمودند من با دلی آرام و قلبی مطمئن به سوی خداوند می روم و این کار آسانی نیست.

انسان اگر وکیل مطمئنی برای کار خود بگیرد، خاطرش آسوده می شود و نگرانی ندارد. خداوند بالاترین وکیل برای انسان است. امنیت روانی و آرامش واقعی با وکیل گرفتن خداوند در امورات زندگی به دست می آید.

اثر دیگر توکل نترسیدن در خطرها و سختی ها است. اگر کسی بر خداوند توکل کرد از غیر خدا نمی ترسد.

امام(ره) قسم خورد که من در عمرم از کسی نترسیدم. این امر بزرگی است و هیچ کدام از بزرگان تاکنون چنین جمله ای را بیان نکرده اند.
حفظ عزت با تکبر مخلوط نشود

انسان هایی که توکل ندارند هنگام مشکلات به خواهش و التماس از دیگران می افتند. رشوه می دهند و هر راهی را برای برآوردن خواسته خود دنبال می کنند. در این حالت انسان احساس ذلتی در نفس خود می کند.

با توکل انسان در خود احساس عزت می کند، این موضوع کمی نیست. تنها به کسی احترام می گذارد که خداوند امر کرده است وگرنه احتیاج و ابراز نیاز به سوی خداوند است و می داند که بودن و نبودن آنان کاری صورت نمی دهد.

انسان متوکل دربرآوردن حاجات متوسل به حرام نمی شود. انسان غیرمتوکل به هر چیزی متوسل می شود. تملق بگوید و خود را در برابر دیگران ذلیل کند.

خداوند به انسان اجازه نداده است که خود را در برابر دیگران ذلیل کند. فردی که توکل داشته باشد، رفتار ذلت آمیز از خود نشان نمی دهد، بلکه از اسباب به نحو معقولی استفاده می کند.

باید توجه داشت که حفظ عزت با تکبر مخلوط نشود. عزت نفس به این معنا است که انسان خود را در برابر دیگران کوچک نکند، اما به آن معنا نیست که بر دیگران بزرگی بفروشد.

بزرگان ما با حفظ عزت نفس خود، از دیگران درخواست انجام کار نمی کردند و به عنوان نمونه اگر آب می خواستند با زبان کنایی این مطلب را می فهماندند؛ نه با زبان آمرانه.
استفاده از اسباب یکی از مراحل توکل است

مراحل توکل این است که انسان اول فکر کند، خداوند برای فرد چه اسبابی فراهم کرده است و برای رسیدن به مقصودش از آن اسباب استفاده کند. خداوند به انسان نیروهایی داده تا از این اسباب بهره ببرد.

به عنوان نمونه انسان برای دست یابی به علم باید از پیش مطالعه و مباحثه استفاده کند. نمی تواند همین طور بگوید خدایا به من علم بده.

دوم این که برای دست یابی به خواسته های خود از اسبابی که خداوند در محیط قرار داده است؛ استفاده کند. به عنوان مثال خداوند برای کسب علم استاد قرار داده که انسان برای تحقق این امر باید استاد مطلوب را بیابد.

بله اگر انسان هر جا که در اسباب کم آورد و در درخواست از دیگران ذلتی وجود نداشت؛ از دیگران درخواست کند و از محدودیت هایی که خداوند برای او قرار داده استفاده کند.

کسانی هستند که آن چنان به خداوند اعتماد دارند و می گویند که خداوند اسباب کار را فراهم می کند و از دیگران در صورتی که منافی با عزت نباشد، درخواست نمی کنند.

حوزه

 


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم