سور قرآني3
مولا مهدی عجل الله تعالي در آینه قرآن
آنچه می خوانید نگاهی گذرا و عالمانه به موضوع مهدویت در قرآن کریم است که توسط استاد فقید آیت الله معرفت (ره)نگارش یافته است.
استاد در طلیعه سخن، نخست بحثی مقدماتی پیرامون ظاهرو باطن قرآن و اینکه چگونه می توان تفسیر و تآویل آیات مهدویت را از این کتاب شریف آسمانی به دست آورد، مطرح نموده آنگاه به بررسی آیات یاد شده در قرآن کریم می پردازد.
بحث از ظهور پر بركت حضرت حجت(عج الله تعالي)، با استناد به آیات قرآنى، به مقدمهاى كوتاه نیاز دارد.
اگر ما خواسته باشیم این مسأله را از صریح آیات به دست آوریم، شاید خواستهاى بى مورد باشد. اساساً پیغمبر اكرمصلى الله علیه وآله از روز اول این تذكر را به عامه مسلمانان داد و فرمود: قرآن داراى ظهر است و بطن؛ «ما من القرآن آیة الاولها ظهر و بطن»
این حدیث از متواترات است، یعنى كتب حدیثى اهل سنت و شیعه اتفاق دارند این حدیث از پیغمبر اكرم صلى الله علیه وآله صادر شده است.
سِرّ مطلب این است كه قرآن كریم داراى دو جهت است كه باید مورد عنایت قرار گیرد.
مطلب اول
اول اینكه آیات و سورههاى قرآن در مناسبتهاى مختلف و به عنوان علاج حادثه یا واقعهاى نازل شده است. این موجب مىشود دلالت آیه نوعى وابستگى پیدا بكند با آن شأن نزول. اگر اینطور شد، دلالت همیشگى قرآن كه پیامى جاودانى باشد، مقدارى زیر سؤال مىرود. لذا پیغمبر اكرمصلى الله علیه وآله فرمودند: عنایت شما فقط به این اسباب نزول نباشد. در پس پرده یك معناى عامى وجود دارد كه جنبه شمولى دارد و براى همیشه است. لذا ابوبصیر از امام صادقعلیه السلام سؤال مىكند این كه پیغمبر اكرمصلى الله علیه وآله فرموده است: «ما فى القرآن آیة الاولها ظهر و بطن1یعنى چه؟ امام علیه السلام مىفرماید: «ظهره تنزیله و بطنه تأویله یعنى ظاهر قرآن و ظهر قرآن همان دلالتى است كه با رعایت و عنایت به شأن نزولها روشن مىشود كه تقریباً مىتوان نوعى مقطعى بودن و محدودیت از آن فهمید؛ ولى قرآن به این اكتفا نكرده است.
مطلب دوم
قرآن جنبه دوم هم دارد كه جنبه جاوید است، جاوید بودن قرآن به ظهر آن نیست آنچه بقاى قرآن را ضمانت كرده است تا پیامى همیشگى باشد، بطن قرآن است.
بطن قرآن چیست؟
درباره بطن بحثهاى بسیار شده است كه مقصود از بطن چیست؟ بطن معنایش خیلى ساده است؛ یعنى اینطور نیست كه نتوان به آن پى برد. بطن آیات در اختیار ائمهعلیهم السلام است و آنها از بطن آیات آگاهى دارند؛ اما راه رسیدن به آن را به ما یاد دادهاند. بطن آیات قرآن آن مفاهیمى است كه جنبه شمولى داشته و از قیودى كه آیه را فرا گرفته جدا شده باشد.
ضابطه تفسیر و تأویل
همان گونه كه تفسیر ضابطه دارد، تأویل هم ضابطه دارد. ضابطه این است كه آن خصوصیات و ویژگىهایى كه آیه را فرا گرفته طبق قانون «سبر و تقسیم» از آیه جدا كنیم؛ سپس آنچه از دلالت آیه به دست آمد، آن بطن آیه است؛ مثلاً در آیه «وَمَآ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالاً نُّوحِى إِلَیْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»؛1 مخاطب آیه مشركین است و مورد سؤال مسأله نبوت. آیا بشر مىتواند پیغمبر بشود یا نه؟ كسانى كه باید از آنها این سؤال بشود علماى اهل كتاب به ویژه یهود هستند كه در یثرب و حجاز ساكن بودند.
عربها بسیارى از مسائل مربوط به معارف را از اینها سؤال مىكردند و عقیده داشتند اینها دانشمندند.
آیه بنابر این عقیده مشركین مىگوید كه پیغمبر اسلامصلى الله علیه وآله بشر و از جنس شماست. اگر در پیامبرى او تردید دارید از یهود و از اهل كتاب بپرسید كه پیغمبران آنها چه كسانى هستند و بودند. آنها به شما خواهند گفت. این ظاهر آیه است. پس آیه بر حسب ظهر به مشركین و مسأله نبوت و رجوع مشركین به اهل كتاب مقید مىشود.
اما ما طبق قانون «سبرو تقسیم» ویژگىهاى آیه را بررسى مىكنیم تا مشخص شود كدام یك از این ویژگىها در هدف آیه دخالت دارد و كدام یك ندارد. آنهایى كه دخالت ندارند حذفشان مىكنیم؛ براى مثال آیا خطاب به مشركین خصوصیتى دارد؛ یعنى مشرك بودن در مخاطب بودن به این آیه خصوصیتى دارد؟ قطعاً ندارد، چرا؟ چون آنچه موجب شده آیه به مشركین این سخن را بگوید جهل آنها است نه شرك آنها. پس مشرك بودن در هدف آیه دخالت ندارد و آنچه دخالت دارد جهل آنها است.
مسئله نبوت
مورد سؤال در آیه، مسأله نبوت است. آیا بشر مىتواند پیامبر باشد یا نه؟ آیا این مسأله در مدلول آیه خصوصیتى دارد یا اینكه در مورد شك در هر مسألهاى از معارف دینى است چه معارف چه فروع احكام و چه مسائل مربوط به شؤون دین؟ (مسأله نبوت یا غیر آن)، پس خصوص مسأله شك در مسأله نبوت هیچ خصوصیتى در هدف آیه ندارد و لغو مىشود.
بعد كسانى كه باید از آنها سؤال بشود چه كسانى بودند؟ اهل كتاب و یهود بودند. آیا سؤال از یهودیان و اهل كتاب خصوصیتى دارد و در هدف آیه مهم است یا دانا بودن نسبت به مشركین نادان مد نظر است؟
نتیجتاً به دست مىآید كه دانا بودن آنها مدخلیت در هدف آیه دارد نه اهل كتاب یا یهودى بودن.
پس وقتى این ویژگىها را بررسى كردیم و این موارد را كنار گذاشتیم، بطن آیه به دست مىآید.
بطن آیه چیست؟ بطن آیه این است: آن كه به مسائل دینى فروعاً و اصولاً جاهل است، باید به دانایان رجوع كند. پس استخراج بطن آیه مشكل نیست. راه دارد. لذا امروزه اگر از دلیل جواز تقلید عامى از مجتهد پرسش شود، همین آیه را مىخوانند:
«…فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون 2»
ایراد و جواب
اینكه امام صادقعلیه السلام مىفرماید: ما اهل ذكر هستیم؛ یعنى اساساً آنچه هدف آیه است رجوع به عالم است، ما سر آمد علما هستیم و باید همه جهال به ما رجوع كنند. این كه تفسیر صافى مىگوید، طبق فرمایش امام صادقعلیه السلام این آیه اصلاً خطاب به مشركین نیست و خطاب به مسلمین است، درست نیست. یكى از اشكالاتى كه به تفسیر صافى وارد است، همین است كه مسأله تأویل و بطن با مسأله تنزیل و تفسیر خلط شده است.
امام صادقعلیه السلام در این زمینه بطن آیه را مىگوید. اساساً پیغمبر اكرمصلى الله علیه وآله از ابتدا اشاره فرموده است كه آنچه بقاى قرآن و شمولى بودن و جاوید بودن آن را ضمانت مىكند، جنبه بطن آن است؛ یعنى همان مفاهیم كلى كه قابل تطبیق در هر زمان و هر مكان است؛ و فقط به شأن نزولها كه آیه را وابسته مىكند، اعتبار نیست.
ادامه دارد…
پی نوشت ها:
1- یوسف/109
2- نحل/43
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب