داستان کوتاه1نویسنده: سید علی تقوی خصال نفسم اصرار کرد که بیا برویم گناه کنیم!گفتم برویم …….. ضایع شدیم و بر گشتیم.یاد دعای بعد از نمازم افتادم: « خدایا نگذار گناه کنم…»
فرم در حال بارگذاری ...
این بخش تنها می تواند توسط جاوا اسکریپت نمایش داده شود.
فید نظر برای این مطلب
آرشيو نظرات
نحوه نمایش نتایج:
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب