18
مرداد

داستانك39

خيانت يك زن
پس از آن كه قضيّه جنگ خيبر پايان يافت و اموال خيبر به عنوان غنيمت ، طبق دستور پيغمبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله بين مسلمين تقسيم گرديد، يك زن يهودى به نام زينب دختر حارث كه دختر برادر مَرْحَب باشد برّه اى كباب شده را به عنوان هديه تقديم آن حضرت و همراهانش كرد.

زن يهودى پيش از آن كه برّه را تحويل دهد از اصحاب سؤ ال كرد كه پيغمبر خدا كجاى گوسفند را بهتر دوست دارد؟

اصحاب در جواب آن زن ، اظهار داشتند: پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله ، دست آن را بهتر از ديگر اعضايش دوست دارد.

پس آن زن يهودى تمامى برّه را آغشته به زهر نمود، مخصوصا دست آن را بيشتر به زهر آلوده كرد و جلوى حضرت و يارانش نهاد.

حضرت مقدارى از دست برّه را تناول نمود و سپس به اصحاب خود فرمود: از خوردن آن دست بكشيد، زيرا كه گوشت اين برّه مسموم است .

پس از آن حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله آن زن يهودى را احضار كرد و به او فرمود: چرا چنين كردى ؟

او در جواب گفت : براى آن كه من با خود گفتم : اگر اين شخص پيغمبر باشد به او آسيبى نمى رسد وگرنه از شرّ او راحت مى شويم .

و چون حضرت سخنان او را شنيد، او را بخشيد،. ولى پس از آن جريان ، حضرت به طور مكرّر مى فرمود: غذاى خيبر مرا هلاك ؛ و درونم را متلاشى كرده است .(66)

روايات در چگونگى شهادت و مسموم شدن آن حضرت متفاوت است ، ليكن آنچه در تاريخ و احاديث آمده است و به طور قطعى از آن استفاده مى شود اين است كه حضرت به وسيله زهر مسموم و به شهادت رسيد.

در برخى از كتب وارد شده است كه امام صادق عليه السلام فرمود: آن دو نفر زن حفصه و عايشه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله را مسموم و شهيد كردند.(67)

چهل داستان چهل حديث عبدالله صالحي


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم