17
مرداد

داستانك17

گزارشى از حوادث گيتى
مرحوم شيخ طوسى رحمة اللّه عليه به نقل از امام موسى كاظم صلوات اللّه عليه ، حكايت نمايد:

در اواخر عمر پر بركت يامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله ، خداوند متعال بر آن حضرت وحى فرستاد: مدّت عمر و حيات تو در حال سپرى شدن است ، پس براى ملاقات با پروردگارت آماده باش .

پيامبر خدا دست هاى خود را به سوى آسمان بلند نمود و اظهار داشت : خداوندا! وعده اى را كه داده بودى انجام نگرفته ، با اين كه هيچ گاه در وعده هاى تو خلافى نبوده است .

خداوند وحى فرستاد: يا محمّد! به همراه كسى كه مورد اعتماد و اطمينان خودت باشد، به سمت كوه اُحد بيا.

حضرت دو مرتبه دست هاى خود را به سمت آسمان بلند نمود و همان سخنان را تكرار كرد.

در اين هنگام وحى آمد: به همراه پسر عمويت علىّ بن ابى طالب صلوات اللّه و سلامه عليه به سمت كوه اُحد بيائيد و از آن بالا برويد و پشت به قبله كنيد و خودت حيوانات وحشى را صدا كن تا پاسخ گويند؛ سپس يكى از آن ها را بگير و آن را تحويل پسر عمويت ده تا سر آن را بريده و از گردن ، پوست آن را كنده و وارونه نمائيد؛ كه دباغى شده خواهد بود.

بعد از آن مَلَك روح و جبرئيل به همراه قلم و دوات وارد مى گردند وتمامى حوادث گذشته و آينده را برايت گزارش مى دهند و آن ها را براى پسر عمويت بازگو نما تا بنويسد و هرگز اين پوست و مركّب و نوشته هايش فاسد و نابود نخواهد شد؛ بلكه هميشه تازه و قابل استفاده مى باشد.

پس از آن ، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله طبق آنچه ماءمور شده بود، به همراه اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام حركت كرد تا به بالاى كوه اُحد رسيد وماءموريّت خود را انجام داده و هنگامى كه خواستند پوست حيوان را بِكَنند، جبرئيل به همراه مَلك روح و تعداد بسيارى از ملائكه واردشدند.

همين كه پوست حيوان سلاّ خى شد، علىّ عليه السلام آن را جلوى خود نهاد، در همين لحظه قلم و دواتى كه درون آن مركّب سبز رنگ و منوّر بود كنار آن حضرت حاضر شد و گزارشاتى به عنوان وحى نازل گرديد و پيامبر اكرم آن ها را به عنوان إ ملا براى پسر عمويش بازگو مى نمود و ايشان مى نوشت .

امام كاظم عليه السلام افزود: بيان اوصاف و حالات تمامى زمان ها و لحظات گوناگون جهان ، همچنين كليّه حوادث و جرياناتى كه تا برپائى قيامت رخ مى دهد، و تفسير و تشريح جميع موجودات عالم هستى از جهت منافع و مضرّات ، در آن گزارشات وجود داشت و هيچكس غير از مقرّبين و اولياء خداوند از آن ها آگاهى ندارند.

و در ضمن آن گزارشات ، چگونگى حالات بندگان صالح وذرارى رسول اللّه و نيز دشمنان و مخالفان به طور مشروح نسبت به هر زمان ومكان وارد شده است .

پس از آن نسبت به مصائب و فتنه هاى بعد از رسول خدا سخنانى به ميان آمد و چون حضرت ، در مورد وظايف خود كسب تكليف نمود؛ در جواب گفته شد: بايد صبر و بردبارى پيشه كنيد.

همچنين تمامى اوصياء واولياء و شيعيان و دوستانشان توصيه به صبر واستقامت شدند تا آن هنگامى كه فرج اهل بيت يعنى ؛ امام زمان عجّل اللّه فرجه الشّريف فرا رسد و ظهور نمايد.

و در پايان پيرامون علائم ظهور حضرت مهدى عليه السلام و چگونگى حكومت بنى هاشم به طور كامل مطالبى بيان گرديد.(35)

چهل داستان چهل حديث عبدالله صالحي


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...