خورشيد5
چون سر بالا كردم، انوار على و حسن و حسين و نه تن از فرزندان حسين (عليهم السلام) را ديدم در ميان ايشان مىدرخشيد كه گويا ستارهاى درخشنده است.
و خداى تعالى فرمود: اينها خليفهها و حجتهاى منند در زمين و خليفهها و اوصياى تو نيز بعد از تو.
خوشا به حال كسى كه دوست دارد ايشان را و واى بر كسى كه دشمن دارد ايشان را!.
در مقتضب خبرى ديگر روايت كرده از حضرت باقر (عليه السلام) در ذكر ائمه (عليهم السلام) در شب معراج ديدن انوار ايشان تا آن كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: ديدم على را و… و… و و حسن بن على و الحجه القائم (عليهم السلام) را كه گويا (قائم) ستاره درخشانى بود در ميان ايشان.
گفتم: اى پروردگار من! اينها كيستند؟
فرمود: اينها ائمهاند (عليهم السلام) و اين قائم (عليه السلام)؛ حلال مىكند حلال مرا و حرام مىكند حرام مرا و انتقام مىكشد از دشمنان من.
اى محمد! او را دوست دار و دوست دار كسى را كه او را دوست دارد.
دوم: شرافت نسب؛ زيرا آن جناب داراست شرافت نسب همه پدران طاهرين خود (عليهم السلام) را كه نسبت ايشان را، اشرف انساب است، و اختصلص دارد به رسيدن نسبش از طرف مادر، به جناب شمعون صفا - وصى حضرت عيسى (عليه السلام) - پس داخل شود در آن، سلسله بسيارى از انبيا و اوصيا (عليهم السلام) كه شمعون به آنها رسد.
سوم: بردن آن حضرت را در روز ولادت، به سراپرده عرش و خطاب خداوند تبارك و تعالى به او كه: مرحبا به تو اى بنده من براى نصرت دين من و اظهار امر من و هدايت عباد من! قسم خوردم به درستى كه من به تو بگيرم و به تو بدهم و به تو بيامرزم و به تو عذاب كنم….
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب