خبر دادن ميتى از احوالات قبر به خاطر حضرت عباس عليه السلام
منقول است كه :
دو نفر از فضلاى كربلاى معلى كه با هم بسيار مهربان و رفيق بودند يكى وفات مى كند پس شبى كه ديگرى آن متوفى را در خواب مى بيند و از انگشت شصت او گرفته از احوالات قبر و مردن و سوالات نكير و منكر و اوضاع آن عالم خبر و سوال مى كند آن متوفى مى گويد كه مامور نيستم كه چيزى از احوالات آن عالم را به كسى بگويم .پس بسيار مبالغه و تاكيد كرد، سوال نمود جواب نشنيد تا اينكه چون مى دانست كه آن متوفى محبت زياد و اخلاص بسيارى به حضرت اباالفضل العباس عليه السلام داشت پس او را به آن حضرت قسم داده و گفت از طرف تو نيابتا مولاى تو حضرت عباس عليه السلام را زيارت مى كنم بگو . از بس كه آن متوفى خيلى به حضرت عباس عليه السلام ارادت داشت، گفت: بدان كه در آن دنيا از سه چيز اميد نجات است يكى زيارت سيدالشهدا عليه السلام و يكى گريستن براى آن جناب و يكى مواسات كردن با برادران دينى خود.
داستانهايى از انوار آسمانى-يوسفى
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب