31
مرداد
خاطرات25
خاطره اي از آیت الله مرعشی نجفی (ره)
به جدم قسم نفرینت میکنم!
آیت الله مرعشی نجفی هیچ وقت، محافظ قبول نمیکرد. فرمانده وقت سپاه قم، حاج آقای ایرانی دو مامور موتور سوار را موظف کرده بود که بدون اطلاع آقا از ایشان محافظت کنند. آقا که متوجه این امر میشوند آقای ایرانی را فوری احضار کرده و گفتند:
تو با این کارت توکل به خدا را از من میگیری. اگر اینها را از اینجا نبردی به جدم قسم نفرینت میکنم!
بعد آقای ایرانی قبول کرد که آقا محافظ نداشته باشند.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب