27
مرداد

حكايت62

حکایت های قرآنی


شیعی می گوید: وقتی نشسته بودم حمّالی رسید و با او خُمی بود. خُم را بر زمین گذاشت. پس به نزد من آمد و گفت: تو شیعی هستی؟ گفتم: بلی. گفت: خبر ده مرا که آیا ابلیس زن دارد؟ گفتم من در مجلس عقد شیطان نبودم. آنگاه این آیه به یادم آمد که «اَفَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ اَولِیَاء»:آیا ابلیس و فرزندانش را به دوستی انتخاب می کنید؟(کهف/50) من دانستم که فرزندان، بی زوجه نمی شود، لذا گفتم: بلی، ابلیس هم زوجه دارد. پس خُم خود را به دوش گرفت و رفت.
هزارو یک حکایت قرآنی/ص ۱۲۶

محمد حسين محمدي

 


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم