جلوههای آسمانی ازدواج فاطمه(سلام الله علیها)
«ازدواج» در دیدگاه عرفان، علاوه بر قالب ظاهری، روح دیگری نیز در آن مستتر میباشد. از آنجا که خداوند فرش را بر مثال عرش و ملک را براساس ملکوت بیاراسته است، صورت ملکی نکاح، دارای روحی ملکوتی نیز هست و در تطابق لوح تکوین و صحیفة تشریح، میتوان به تناسب صورتهای ملکی با معانی ملکوتی پی برد.
در هیئت ظاهری نکاح و چهرة زمینی آن، زن و مرد عقدی میبندند و در طی آن، هریک از آنها وظایفی را در قبال دیگری، عهدهدار میشوند و در پی این عقد در کنار یکدیگر قرار میگیرند و از جهت روحی و جسمی، مکمل یکدیگر میشوند و از سوی خدا، در میان آنها نوعی مودّت و رحمت ثابت پدیدار میشود اما در چهرة آسمانی و ملکوتی نکاح، روح انسانی که صبغة جلال برآن حاکم است، مجذوب روح انسانی میشود که صبغة جمال الهی در آن بیشتر است و آنگاه حقیقت قلب مثالی این دو انسان، در اثر تجاذب تکوینی با هم درمیآمیزند و از این آمیزش، غرق در بهجت معنوی میشوند و یکدیگر را برای رسیدن به وحدت جمعیّه یاری میکنند.
ازدواج علی و فاطمه(سلام الله علیها)، اصلیترین نسخة یک نکاح حقیقی و شاید تنها مصداق حقیقی آن است. صورت ازدواج و خواستگاری ایشان که در ماه ذیالحجه رخ داد، صورت زیرین یک حقیقت برتر بود. حقیقتی که کنه آن در سرادقات نهانخانة غیب اسرار الهیه همواره در پرتو استتار است.
از اسمای جمالیه، انس و آرامش بیشتری حاصل میشود و از اسمای جلالیه، شکوه، شوکت و هیبت بیشتری به دست میآید، زیرا در برابر آنها، خشیت بیشتری حاصل میشود. به همین جهت فاطمه(سلام الله علیها) و علی(علیه السلام)، اگرچه هر دو مظهر همة اسمای الهیه بودند، ولی در مجموع، انعکاس نور صفات جمال در وجود فاطمه (سلام الله علیها) بیشتر و انعکاس نور صفات جلال در علی (علیه السلام) بیشتر بود و این غلبة انوار به مقتضای انوثیّت و ذکوریّت انسان بوده است. نور سفید نیز در فضاهای مختلف، به اقتضای جنسیت جسمیت فضایی که در آن وارد میشوند، انوار متفاوتی از خود تابش میدهد و به همین جهت الوان گوناگونی حاصل میشوند. ولی در نورهای دیگر مثل نور آبی، همة انوار دیگر نیز وجود دارند اما چون رنگ آبی ظهور بیشتری داشته است، ما آن نور را آبی میبینیم ولی همة انوار دیگر نیز، در باطن آن نور وجود دارند. در باطن وجود عزیز زهرا(سلام الله علیها) و علی(علیه السلام)، همه اسمای جمال و جلال حق وجود دارد ولی ظهور جمال در زهرا (سلام الله علیها) و ظهور جلال در علی(علیه السلام) بیشتر است و جمال و جلال نیز به هم تجاذب خاصّی دارند.
آیة شریفة «مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لایبغیان» (رحمن، 20-19)، بیانگر پیامد این جذبه است. بعضی از مفسران، آن را به دو دریای وجودی علوی و فاطمی تأویل بردهاند و از امتزاج این دو دریای بیکران که به واسطة شدّت محبّت و رحمت، هرگز یکدیگر را نمیآزارند و کمترین ستم و ظلمی در حق هم روا نمیدارند، لؤلؤ و مرجانِ وجود نازنین «حسنین» به وجود میآید.
تعبیراتی که در روایات، تحت عنوان عقد آسمانی وارد میشود، اشاره به همان حقیقت برتر صورت تناکحیة این دو معصوم (علیهماالسلام) دارد. بنابراین راز عقد زمینی این دو را باید در عالم معنی جستجو کرد و اسرار جذبة این دو نسبت به یکدیگر را باید در صور ملکوتی ایشان جست. وجود تجاذبی تکوینی که بین مقتضیات جلال و جمال وجود دارد، به نوعی کشش طرفینی، توادد و رحمت، بین مظاهر جلال و جمال ایجاد میکند.
به تعبیر ابنعربی: «المودة المجعولة بین الزوجین هوالثبات علی النکاح الموجب للتوالد و الرحمة المجعولة هو ما یجده کل واحد من الزوجین من الحنان الی صاحبه فیحسن الیه و یسکن…» (ابن عربی، 1414ق: ج3، ص88) صورتی که بین زوجین نهاده میشود، سبب ثبات نکاحی است که موجب تولید نسل، عطوفت و مهربانی است و به واسطة این مودت است که هریک از زن و شوهر، نوعی کشش، به سوی جنس مخالف خویش دارد و با طرف مقابل، به نوعی آرامش میرسد.
منبع:حوزه
سلام بسیار آموزنده وزیبا بود.یا علی التماس دعا
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب