تهذيب58
يك گناه و سه گناه
گويند: شبى خليفه از خانه اى صداى ساز و آواز زن و مردى را شنيد. تصميم گرفت صاحب خانه را نهى از منكر كند. چون در خانه بسته بود، از ديوار بالا رفت . ديد مشغول ميگسارى هستند. فرياد زد: اى صاحب خانه ، اى دشمن خدا، پنداشتى اگر در خانه خلوت مرتكب گناه شوى ، خدا تو را رسوا نمى سازد.
صاحب خانه : اگر من مرتكب يك گناه شدم ، تو سه گناه مرتكب گشتى .
خليفه : چطور ؟ پاسخ شنيد:
گناه اول آنكه خداوند فرمود: وَ لاتَجَسَّسُوا در حالى كه تو درباره ما تجسس كردى .
گناه دوم آنكه خداوند فرمود: وَ آتُو البُيُوتَ مِن اَبوابِها(83).
از در وارد خانه شويد، و تو از بام و ديوار وارد شدى .
گناه سوم آنكه خداوند فرمود:
لاتَدخُلُوا بُيُوتا غَيرَ بُيُوتِكُم حَتى تَستَاءنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلى اَهلِها(84).
هر گاه به خانه اى وارد شديد به اهل خانه سلام كنيد و تو بر ما سلام نكردى .
خليفه : حق با تو است ، راست گفتى . پس بيا با هم توبه كنيم .
كشكول شيخ بهايي
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب