7
شهریور

تهذيب133

كلاه شرعى

شخصى شترش را گم كرد. سوگند خورد اگر آن را بيابد به يك درهم بفروشد.
هنگامى كه شترش را يافت هر چه كرد نتوانست خود را راضى كند كه شتر را به يك درهم بفروشد. پس حيله اى بكار برد.
گربه اى را گرفت ، و به گردن شتر آويخت و به بازار برد.
گفت : شتر يك درهم ، گربه پانصد درهم ، هر دو را با هم مى فروشم .
شخصى شنيد. جلو آمد و گفت : اگر گردنبند نداشت ، شتر چه ارزان بود؟


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم