تهذيب107
درس آزادى
نازم آن آموزگارى را كه در يك نيم روز
دانش آموزان عالم را چنين دانا كند
ابتدا قانون آزادى نويسد در جهان
بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا كند
هر كه باشد چون حسين آزاد و ديندار و شجاع
حرف باطل را نبايد از كسى اصغا كند
نقد هستى داد وهستى جهان يكجا خريد
عاشق آن باشد كه چون سودا كند يكجا كند
عقل مات آمد ز دانشگاه سيار حسين
كاين چنين غوغا بپادر صحنه دنيا كند
درس آزادى از آنرو ساخت تواءم با عمل
تا جنايت پيشگان را در جهان رسوا كند
نام دانشگاه خود ايمان و آزادى گذاشت
گيتى آن را اين زمان تسليم دست ما كند
آن كسى را شيعه بتوان گفت كو از جان و دل
در حيات خويش اين برنامه را اجرا كند
سر سلسله مردم آزاد حسين است
آنكس كه در اين ره سر و جان داد حسين است
مردى كه چو كوهى به بر تيشه بيداد
دامن به كمر بر زد و اِستاد، حسين است
درسى به بشر داد به دستور الهى
درسش عملى بود، نه كتبى ، نه شفاهى
آئين يزيدى كه برى بود ز انصاف
ننمود به تطميع و به تهديد گواهى
كشكول شيخ بهايي
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب