تلنگر42
ریشه ی بداخلاقی غرور است. ما باید بت اصلی را بشکنیم .اگر انسان بتواند خشم و غضب را فرو ببرد، حلیم می شود. ما باید بدانیم که پشت تحمل ها و مداراهای ما، گنج های بزرگی خوابیده است .اگر ما در مقابل غضب ها تحمل کردیم به برکات شیرین آن می رسیم.
وقتی دیگران با ما بداخلاقی می کنند دل ما را می شکنند و خدا در کنار دل شکسته ها است و آنها ما را به سمت خدا می برند. تمام بی ادب ها و بداخلاق ها به ما درس ادب می دهند. پس ما باید از بداخلاقی های دیگران برداشت زیبا بکنیم و برداشت خوب بکنیم.
یکی از راه حل ها برای داشتن اخلاق نیکو این است که اگر ما حلم هم نداریم خودمان را شبیه افرادی که حلم دارند بکنیم. هیچ وقت منفی بافی نکنید و انرژی منفی به کسی ندهید. اگر ما نتوانیم خودمان را بسازیم پس آمدن قرآن و پیامبران بیهوده است .ناامیدی، فال بد زدن و آدم بشونیستم را ترک کنید. هنر این است که انسان بداخلاق ،خوش اخلاق بشود و الا کسی که ژنتیکی خوش اخلاق است هنری نکرده است .هرچه شما بت بزرگتر را بشکنی ثواب آن بیشتر است .
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب