سور قرآني1
معجزه تکرار در آیات قرآن مجید
یکی از شبهاتی که پیوسته از سوی مخالفان درباره بخشهای قرآن مطرح شده تکراری بودن برخی
مطالب یا آیات از(اعم از تکرار الفاظ آیه یا معنای آن) و ناسازگاری تکرار، با فصاحت و بلاغت
است این شبهات را میتوان دردو دسته کلی طبقهبندی کرد:
۱-تکرار در بیان و نقل برخی حوادث تاریخی:
داستان برخی از پیامبران مانند حضرت آدم، حضرت موسی، حضرت عیسی(علیهم السلام)و…
واقوام گذشته مانند قوم بنی اسرائیل در سورهها و آیات متعددی از قرآن، بیان شده است.
۲-مکرر آمدن بعضی از آیات خاص, مانند تکرار سی یکبار درکریمه«فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبان»
درسوره الرحمن، یا بیان مکرر دهگانه کریمه«وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبين» در سوره مرسلات.
درخصوص تکرار قصههای قرآنی از دیرباز قرآن پژوهان برای یافتن توجیهی منطقی در این باره
اهتمام داشته باشند.
از دیدگاه درون دینی هر یک از آیات نورانی قرآن مجید بر اساس حکمت و علم الهی بیان شده به
طوری که در بیان آنها هیچگونه نقصی وجود ندارد از طرفی محققینی که با دیدگاه برون دینی به
مسائل قرآنی و اسلامی میپردازند
نمیتوانند خود را بینیاز از ادلهی درون دینی اسلامی ببینند چرا که یقیناً در صورت بیتوجهی به
دیدگان درون دینی از حقیقت و معارف آن باز خواهند ماند و تنها به داشتههای غیر منطقی خود
استشهاد خواهند کرد که از واقعیت و حقیقت اسلامی و معارف ژرف قرآن بدور است.
از دیدگاه درون دینی تکرای که در آیات نورانی کلام الله مجید دیده میشود به خاطر اهداف خاصی
میباشد:
از جملهی این اهداف تأکیدی است که آن معارف و مفاهیم در درون خود دارند؛ چه بسا اگر
موضوعی مورد تأکید و تکرار قرار نگیرد بندگان جایگاه و اهمیت آن را درک نکنند از این رو
شاهد تکرار در بعضی از قصصهای قرآنی هستیم
تا اینکه آموزههای آن بیشتر مورد توجه و دقت قرار گیرد.
برای نمونه در داستان حضرت آدم صحنه سرباز زدن شیطان از سجده برآدم با تعابیر مختلف در
هفت جای قرآن تکرار گشته است.
یا جریان وسوسه شیطان نسبت به آدم در خوردن از درخت ممنوعه در پنج مورد اشاره شده است.
در داستان حضرت موسی (علیه اسلام) نیز که پر بسامدترین داستان قرآنی است برخی حلقات
داستان به طوری شگفت انگیز مورد تأکید قرار گرفته است؛ مانند استکبارفرعون و اطرافیان او با
سی و هفت مورد و بیان نعمتها و الطاف خداوند نسبت به بنیاسرائیل با حدود هفده بار اشاره
قرار گرفته است.
این نحوه داستان پردازی در قرآن بر خلاف سایر کتب داستان و قصص می باشد چر که اولاً قرآن
کریم کتاب قصه و داستان نیست تا اینکه نقص نوشتاری به آن گرفته شود ثانیاً تکرار موجود در
قصص قرآنی بیشتر ناظر به عبرت آموزی و درس آموزی به بندگان دارد از این رو نه تنها نقصی
در تکرار آن موارد وجود ندارد بلکه نکته قوت آن نیز محسوب میشود
نکته بلاغی دیگری که در تکرار قصههای قرآن دیده می شود قابلیت شگرف و اعجازی بیانی قرآن
در تنوع تعابیر و گونه گون آوردن عبارات است.اما تکرار برخی از آیات خاص نیز در زیر
مجموعه موضوع بلاغی اطناب قرار میگیرد
که با وجود فائده در تکرار بیآنکه تطویل و حشو محسوب گردد توجیه بلاغی مییاید.
درواقع همان طور که در ابتدا نیز بیان شد یکی از انگیزههای معقول تکرار تأکید بر نکتههای مهم
و حیاتی است که با یکبار گفتن اهمیت مطلب برای مخاطب روشن نمیشود برای نمونه در
خصوص تکرار آیه «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبان»
مرحوم سید مرتضی این تکرار را به هدف تثبیت و تقریر نعمتهای متعدد مورد اشاره در سوره
مزبور دانسته است
چنان که فردی که نیکیهای فراوانی به شخصی دیگر کرده ضمن شمردن تک تک آنها این جمله را
نیز تکرار میکند به تو احسان نکردم.[۱] که آیا به گفته زمخشری در تکرار این آیات تذکر و
موعظه آگاهی بخشی و ندای بیدار باش صورت پذیرفته است تا افراد دچار سر گرمی و غفلت نگردند.[۲].
جواب آخر
نکته بسیار مهمی که در خصوص تکرار موجود در آیات باید مورد توجه قرار گیرد این است که
کلام الله مجید همانند
سایر کتب معمول و رایج موجود در جامعه نیست که کسی به آن خرده گیرد که چرا آن قواعد و
قوانین را دارا نمیباشد
بلکه این کتاب آسمانی در واقع معجزهای الهی است که به دنبال هدایت و انسان سازی میباشد.
از اینرو خداوند متعال آن را برای تذکر و یادآوری و بیدار نمودن فطرت خفته افراد در اختیار
انسانها قرار داده است.
کما اینکه خداوند متعال میفرماید: «وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقينَ؛ [حاقه/۴۸] و در حقيقت، [قرآن]
تذكارى براى پرهيزگاران است.»
.«ذلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآياتِ وَ الذِّكْرِ الْحَكيمِ؛[آل عمران/۵۸] اينهاست كه ما آن را از آيات و قرآن
حكمت آميز بر تو مىخوانيم
.« يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ
لِلْمُؤْمِنينَ؛[حجر/۵۷]
اى مردم، به يقين، براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى، و درمانى براى آنچه در سينه هاست،
و رهنمود و رحمتى براى گروندگان [به خدا] آمده است»
_______________________
[۱].کاربرد علوم بلاغی در تفسیر،دکتر محمد نقيب زاده، ۷۷ به نقل از سید مرتضی،امالی، ج۱ ص۸۶.
[۲]. همان به نقل از کشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴،ص۴۳۹.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب