بندگي7
حجر بن عدى (وفات 60 ق )
در مروج الذهب مسعودى است : عدى بن حاتم به معاويه برخورد كرد و معاويه از او سؤ ال كرد كه فرزندانت را چه كردى ؟
گفت : آنها در ركاب امام على عليه السلام به شهادت رسيدند.
معاويه گفت : آيا از انصاف است كه فرزندان على زنده بمانند اما فرزندان شما كشته شوند؟
عدى جواب داد: اى معاويه من انصاف را درباره على عليه السلام رعايت نكردم . زيرا او كشته شد و من زنده ماندم ، مى بايست جان خود را در زمان حيات فدايش مى كردم .
معاويه گفت : هنوز از قصاص خون عثمان باقى مانده او را برطرف نمى كند مگر خون شريفى از اشرف يمن ، (غرض معاويه جناب عدى بود.)
عدى فرمود: والله قلبهاى ما كه بغض تو را در سينه هاى ما است دارا مى باشد و شمشيرهاى ما كه با تو جنگ كرديم به شانه هاى ما مى باشد و بدرستى كه قطع حلقوم و رسيدن جان به سينه آسانتر است بر ما از شنيدن سخن سويى درباره مولاى مان حضرت على عليه السلام .
نام كتاب : طعم خوب بندگى
نكته هايى از بزرگان علم و دين
مؤ لف :غلامحسن اسدى ملا محله اى
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب