بندگي1
سلمان فارسى (وفات 36 ق )
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: سلمان منا اهل بيت .
امام باقر عليه السلام مى فرمايد: عده اى با هم نشسته بودند و نسب خود را ياد مى نمودند و افتخار مى كردند كه سلمان نيز در ميان آنان حاضر بود. عمر به سلمان گفت : اى سلمان اصل و نسب تو چيست ؟
فقال سلمان انا سلمان بن عبدالله كنت ضالا فهد انى الله بمحمد صلى الله عليه و آله و كنت عائلا فاغنانى الله بمحمد صلى الله عليه و آله و كنت مملوكا فاعتقنى الله تعالى بمحمد صلى الله عليه و آله فهذا حسبى و نسبى يا عمر.(4)
سلمان فرمود: من سلمان پسر عبدالله ، گمراه بودم كه خداوند بوسيله حضرت محمد صلى الله عليه و آله مرا هدايت كرد و بنده بودم كه خداوند بوسيله حضرت محمد صلى الله عليه و آله مرا آزاد فرمود، پس اى عمر اين است حسب و نسب من !
در روايتى آمده وقتى امام امير مؤ منان عليه السلام بر سر جنازه سلمان حاضر شد پارچه اى كه بر صورت سلمان بود برداشت . سلمان به صورت آن حضرت تبسمى كرد، امام عليه السلام فرمود: مرحبا يا ابا عبدالله اذا لقيت رسول الله صلى الله عليه و آله فقل له مامر على اخيك من قومك .(5)
سلمان موعظه سودمند به جرير مى كند، مى فرمايد:
اى جرير نسبت به خدا فروتن باش ، زيرا هر كس كه براى خدا تواضع كند، روز قيامت مقام بلندى دارد. اى جرير ميدانى علت تاريكى و ظلمات قيامت چيست ؟
جرير گفت : نه
سلمان گفت : ظلم كردن به ديگران در دنيا سبب ظلمات روز قيامت است .(6)
پس از وفات پيغمبر صلى الله عليه و آله گروهى از اصحاب آن حضرت مسئله خلافت پيامبر صلى الله عليه و آله را از سلمان سؤ ال كردند: آيا چه كسى لياقت جانشينى پيامبر اسلام را دارد؟
سلمان گفت : گمان نمى كنم اين مقام بغير از على عليه السلام زيبنده ديگرى باشد! مگر ابوالحسن عليه السلام اول كسى نيست كه به قبله مسلمانان نماز خواند و احكام دين و سنت پيغمبر اسلام را از ديگران بهتر مى داند؟!
در ميان بنى هاشم هر چه خوب و نيك شمرده شود، على عليه السلام كانون تمام خيرات است و آنچه را على عليه السلام دارد ديگران ندارند!
در زمان خليفه اول حذيقة بن يمان فرماندار مدائن بود، بعد از او سلمان به سمت رهبرى آن شهر انتخاب شد و در زمان خليفه دوم سلمان همچنان بر حكومت خويش برقرار بود. اما رفتارش بر اساس عدل و انصاف بود، از اين جهت مورد انتقاد و يا سرزنش خليفه دوم قرار گرفت . چرا همچون حذيقه رفتار نمى كند؟
سلمان در پاسخ نامه انتقاد آميز خليفه نوشت :
بسم الله الرحمن الرحيم
نامه سلمان غلام پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به عمر بن خطاب : موضوع سخن اينكه در جواب نامه خشن و ملامت آميزى كه به من نوشته و عتاب كرده اى كه چون امير مدائن هستم چرا به شيوه حذيقه رفتار نمى كنم ؟ آگاه باش :
خداى متعال مرا از كار زشت باز داشته است ، و در قرآن كريم فرموده : هان مؤ منين از گمان بد بردن سخت دورى جوئيد، بدرستى كه قسمتى از گمانها گناه و معصيت است ! و پيرامون ديگران تجسس نكنيد، و در غياب و نبود ديگران از آنها سخن نرانيد! آيا دوست داريد گوشت مرده برادر مسلمان خود را بخوريد؟! اين عمل پيش شما تنفر آميز است از خدا بترسيد.(7)
من پيروى ترا نمى كنم و به دنبال اعمال زشت حذيقه و نافرمانى خدا نخواهم رفت !
نوشته اى كه چرا حصير مى بافم و نان جو مى خورم اين كار براى مؤ من عار نيست تا سبب ملامت شود!
خدا بر من مبارك كند كه حصير ببافم و نان جو بخورم و از ديگران بى نياز باشم نه اينكه غذاى خوب بخورم و مؤ منى را غضبناك كرده و بنا حق حكم كنم !
اين كار به پارسائى نزديك تر و در پيشگاه پروردگار محبوب تر است ، خود بارها ديدم رسول خدا صلى الله عليه و آله هر گاه نان جو مى يافت مى خورد و سپاسگزارى مى كرد و از اين نحوه خوراك هيچگاه خشمناك نمى شد! مرا ملامت كرده اى كه چرا به مردم بخشش مى كنم ؟ اين عيبى نيست عطا را براى خدا و روز فقر و تهيدستى خويش انجام مى دهم .
براى من فرقى ندارد غذائى كه جويده شد و در گلويم رسيد شيره گندم و مغز قلم يا سبوس جو باشد!
در نامه نوشته اى من : چون تشكيلات و دم دستگاه ندارم سلطنت خدا را ضعيف كرده و سبك شمرده ام .
و مردم مدائن هم براى مقام خلافت احترام قائل نمى شوند تا جائى كه در كارهاى شخصى از من كمك مى گيرند و اين رفتار باعث ذلتى و سستى حكومت الهى است !
وه ، چه لغزشى اين طور كه تو فكر كرده اى نيست . مطمئن باش اين شيوه كه به نظر تو ذلت است در صورتى كه مطيع خدا باشم براى من از عزت و بزرگى كه در طغيان و معصيت باشد محبوب تر است ؟
تو خود كردار رسول اكرم صلى الله عليه و آله سفير الهى را ديدى كه در عين حال همچون پدرى مهربان با مردم گرم و دمساز بود، با اين وصف لباس خشن مى پوشيد و غذاى نامطبوع مى خورد و قرشى و عربى ، سياه و سفيد و بالاخره همه افراد در نظرش يكسان بودند.(8)
نام كتاب : طعم خوب بندگى
نكته هايى از بزرگان علم و دين
مؤ لف :غلامحسن اسدى ملا محله اى
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب