بررسي ابعاد پنهان شخصيت حضرت زهرا (س) از ديدگاه استاد «پناهيان»
بررسي ابعاد پنهان شخصيت حضرت زهرا (س) از ديدگاه استاد «پناهيان»
نقش حضرت زهرا (سلام الله عليها) نقش مرموزي است. کسي نميداند، ولي اين نقش يک ويژگي دارد و آن اينکه پنهان است. اين پنهان با آن نميدانيم چه فرقي ميکند؟ يک فرقهايي دارد. از وصف پنهان بودن نقش فاطمه در هستي در نزد اولياي خدا در دين و حيات بشر، ميخواهم به وصف اين رمزآلود بودن حيات حضرت زهرا و شخصيت او بپردازم.
بررسي ابعاد شخصيت حضرت زهرا (سلام الله عليها) از جمله مسائلي است که عموماً با سطحينگري از آن عبور کردهايم؛ اما عمق جايگاه حضرت زهرا (سلام الله عليها) و نقش اساسي ايشان موضوعي است که حجتالاسلام والمسلمين «عليرضا پناهيان» به تبيين آن پرداختهاند که در ادامه آمده است.
اينکه بزرگان ما مانند حضرت امام ميفرمودند سخت است يا به تعبير ديگر محال است که بتوانيم مقام و منزلت حضرت زهرا (سلام الله عليها) را توصيف کنيم؛ براي اثبات اين سخن علائمي وجود دارد که در ادامه سعي ميشود قدري مسئله تبيين گردد.
نسبت حضرت فاطمه (سلام الله عليها) با پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) خيلي روشن است. پيامبر گرامي اسلام «ما ينطق عنالهوي ان هو الا وحي يوحي» است. هر آنچه ميگويد وحي است و هواي نفس در او راه ندارد. با چنين مقامي شاهديم که به طور مکرر نسبت به حضرت زهرا (سلام الله عليها) صريحاً ميفرمايند فداه ابوها (من فداي فاطمه شوم). رابطهي پيامبر با دخترشان رابطهي پرسرّي است. آخرين کسي که در هنگام سفر با او خداحافظي ميکنند و اولين کسي که پس از سفر به ملاقات او ميروند حضرت صديقهي زهراست. هر گاه ايشان به محضر پيامبر شرفياب ميشدند، پيامبر برميخاستند، جاي خود را به حضرت ميدادند و سپس مقابل ايشان مينشستند. اين رفتارها را نبايد به سادگي تحليل کرد، نبايد گفت ميخواستند به مردم مدينه بگويند بايد به ايشان احترام کنيد. آيا تمام مسئله اين بود؟ اين مشي پيامبر سرّي نداشت؟ با توجه به اين مقام معنوي و خاص و ويژهي حضرت زهرا (سلام الله عليها)، آيا حضرت زهرا (سلام الله عليها) به صرف اينکه دختر ايشان است و به صرف اينکه نقش تاريخي در دفاع از اميرالمؤمنين ميخواهد ايفا کند که البته او هم مقام بلندي است، اين همه مهر و محبت و عاطفه از پيامبر دريافت ميکرد؟ واقعاً اين طور نيست. از ظاهر قصه نميتوان چيزي فهميد، جز اينکه بگوييم يک سرّ است. چنانچه بخواهيم رابطهي فاطمه زهرا (سلام الله عليها) را با خدا هم توضيح دهيم، همين يک کلمه کافي است.
جبرئيل امين مکرر بر فاطمه (سلام الله عليها) نازل ميشد و از جانب خداوند متعال پيام ميآورد و اميرالمؤمنين کاتب وحياي بود که بر ايشان نازل ميشد. حضرت امام (رحمت الله عليه) وقتي اين مسئله را در مورد حضرت زهرا (سلام الله عليها) بيان ميکنند، در ادامه تعبيري دارند با اين مضمون که فاطمه (سلام الله عليها) اگر مرد بود، پيامبر بود. يعني برخي از شئون پيامبري دقيقاً در مورد حضرت زهرا (سلام الله عليها) صدق ميکند. اين يعني چه؟ البته حضرت امام دو احتمال عرفاني را در مورد آمدن جبرئيل امين و نازل شدنشان بر فاطمه زهرا (سلام الله عليها) مطرح ميکنند که بايد به طور مفصل به آنها پرداخت.
رابطهي حضرت زهرا (سلام الله عليها) را با امامان، با پيامبر، با خدا و در نهايت رابطهي ايشان را با هستي بايد ديد. اما در مورد رابطه با عالم هستي بايد گفت که شب قدر شب تعيين مقدرات عالم است، شبي است که در ارض همه چيز رقم ميخورد، شبي است که بهتر از هزار شب است: «و ما ادراک ما ليلهالقدر، ليلهالقدر خير من الف شهر» در روايت ميفرمايد سرّ شب قدر فاطمه زهرا (سلام الله عليها) است. به خودمان کاملاً حق ميدهيم که سرّ و عظمت حضرت زهرا (سلام الله عليها) را متوجه نشويم. در قيامت انشاءالله کمي از اين اسرار باز ميشود. شايد براي اهل معرفت کامل باز شود؛ آنجايي که همه در محضر خداوند متعال ساکت هستند و سيدهي زنان عالم لب به سخن ميگشايد و با خدا شروع به سخن گفتن ميکند، تازه آنجا وقتي همه به محضر فاطمه ميرسند، در آن تشريفات بسيار باعظمتي که عالم خلقت مانند آن به خودش نديده است، صحراي باعظمت محشر، فاطمه زهرا (سلام الله عليها) نقش و جايگاه ويژهشان شايد معلوم شود.
حضرت زهرا (سلام الله عليها) جز اينکه يک دختر، يک همسر و يک مادر است، هيچ نقش ديگري ندارد؛ اما نقشش در هستي چقدر است؟ اين قدر است که جبرئيل امين بايد تمام حوادث عالم را با جزئيات براي حضرت زهرا توضيح دهد. در اينجا يک سؤال مطرح است و آن اينکه مگر ايشان چه سمتي دارند؟ مدير اداره هستند؟ مسئول حسابرسي ادارهي خلقت هستند؟ ايشان مسئول چه چيزي در ادارهي خلقت هستند؟ مگر ايشان در عالم هستي چهکاره هستند که بايد اسرار عالم هستي در کتابي باشد که کاتب آن اميرالمؤمنين است و آورندهي محتواي آن کتاب جبرئيل امين است؟ نقش حضرت زهرا (سلام الله عليها) در هستي چيست؟ کسي نميداند، ولي اين نقش خيلي بالاست. نقش حضرت زهرا (سلام الله عليها) در دين چيست؟ کسي نميداند. ولي اين نقش خيلي بالاست. نقش حضرت زهرا (سلام الله عليها) در ارتباط با اولياي خدا چيست؟ کسي نميداند، ولي اين نقش خيلي بالاست. روايت است که حضرت زهرا (سلام الله عليها) نور مقدسشان روزي سهمرتبه بر اهل خانه طلوع ميکرد. اين يعني چه؟ اين را هم نميفهميم.
حضرت زهرا (سلام الله عليها) وقتي که در زمان پيامبر ميخواهد بيان شود، به قدر فهم مردمي که در اطراف پيامبر بودند، همانهايي که اميرالمؤمنين را تنها گذاشتند، با عنوان سيده النساء العالمين معرفي ميشود. اين کلامي است که وقتي يک معنايش در نظر گرفته ميشود، بايد گفت براي حضرت زهرا (سلام الله عليها) کم است، ولي بايد اين نکته را در نظر داشت که اين مسئله براي فهم آن مردم است. اينکه گفته شود حضرت زهرا (سلام الله عليها) رئيس و سيده النساء العالمين است، نبايد موجب شود که به زنهاي عالم نگاه کنيم و بعد بگوييم حضرت زهرا بهتر از همهي اينها هستند، نه اين طور نيست. مقام ايشان از مردها هم بالاتر است، منتها نه سطح بالاتري که به اين سادگي قابل درک باشد.
البته مقام امامان نيز براي ما قابل درک نيست. در زيارت جامعه ميگوييم ما مقام شما (امامان) را درک نميکنيم، نميتوانيم حقيقت شما را بيان کنيم، نميتوانيم آنچناني که شايسته هستيد، شما را مداحي کنيم؛ ولي با اين حال، مسئوليت اجتماعي امامان را ميدانيم، ميتوانيم توضيح بدهيم که امام چرا لازم است. اين را همه ميتوانند توضيح بدهند. پيغمبر چرا لازم است؟ اين را همه ميتوانند توضيح بدهند، اما آن زماني که همهي زبانها قاصر ميشود و حتي عرفا نيز درميمانند در مواجهه با اين سؤال است که مقام معنوي حضرت زهرا (سلام الله عليها) چرا لازم است؟ مگر حضرت زهرا چه نقشي دارد که پيغمبر اکرم فدايش ميشود، جبرئيل امين بر دستوپاهايش ميافتد، خداوند با او رابطهي خصوصي دارد، از عالم خبر دارد، بايد آينده را بداند و… ما نميدانيم.
اينکه گفته شود حضرت زهرا (سلام الله عليها) رئيس و سيده النساء العالمين است، نبايد موجب شود که به زنهاي عالم نگاه کنيم و بعد بگوييم حضرت زهرا بهتر از همهي اينها هستند، نه اين طور نيست. مقام ايشان از مردها هم بالاتر است، منتها نه سطح بالاتري که به اين سادگي قابل درک باشد.
امام زمان (عليه السلام) عالم را پر از عدل و داد ميکنند، مقام ولايت به عهدهشان است، علم عالم امکان در اختيارشان است و… نقششان در تاريخ حيات بشري کاملاً واضح و روشن است. نقش حضرت زهرا (سلام الله عليها) چيست؟ البته ما اميرالمؤمنين را هم نميتوانيم بشناسيم، ولي نقش اجتماعي ايشان، نقش ايشان در دين، نقش تاريخي و موقعيت ايشان نسبت به پيامبر، به عنوان جانشين، اينها کاملاً روشن است، اينها را ميتوانيم توضيح بدهيم و در علم کلام هم در موردش بحث ميکنيم، ولي در علم کلام، در تاريخ و در معنويات، مگر به اين سادگي ميشود در مورد حضرت زهرا (سلام الله عليها) حرف زد؟
نقش حضرت زهرا (سلام الله عليها) نقش مرموزي است. کسي نميداند، ولي اين نقش يک ويژگي دارد و آن اينکه پنهان است. اين پنهان با آن نميدانيم چه فرقي ميکند؟ يک فرقهايي دارد. از وصف پنهان بودن نقش فاطمه در هستي در نزد اولياي خدا در دين و حيات بشر، ميخواهم به وصف اين رمزآلود بودن حيات حضرت زهرا و شخصيت او بپردازم.
نقشهاي پنهان در اين عالم خيلي زياد هستند. نقش پنهان خيلي زيباست. پيامبر گرامي اسلام هم دوست داشتند نقش پنهان داشته باشند. خودشان فرمودند خوشا به حال کساني که کسي او را نميشناسد. البته مسئوليت و رسالت اجتماعي، جايگاه خاص خودش را دارد، ولي کساني که ارتباط با حضرت حق پيدا ميکنند، هر چه بيشتر دوست ميدارند، نقش پنهانتري پيدا ميکنند. همهي خانمها بايد از حضرت زهرا الگو بگيرند. دوازده امام خودشان را مرهون ايشان ميدانند، ولي ايشان خودش را آشکار نکردهاند. دو خطبه يا سه حديث را نبايد در نظر گرفت. حضرت اين نيست که شما در تاريخ ميخوانيد.
دوازده امام خودشان را مرهون ايشان ميدانند، ولي ايشان خودش را آشکار نکردهاند. دو خطبه يا سه حديث را نبايد در نظر گرفت. حضرت اين نيست که شما در تاريخ ميخوانيد.
«و ما ادراک ما ليله القدر». حضرت زهرا (سلام الله عليها) ميتواند براي ما و براي زنان ما الگو باشد؛ از اين جهت که فاطمهي زهرا نقش ويژهي بالاترين موقعيت معنوي را عهدهدار هستند. هيچ نمود بيروني هم ندارند، هيچ مسئوليت اجتماعي هم به ظاهر روي دوششان نيست، ولي عالمي با دستان نحيف فاطمه ميچرخند. آسياب عالم و هستي و قوام و دين و اولياي دين به فاطمهي زهراست. اگر زنان ميخواهند از حضرت زهرا (سلام الله عليها) الگو بگيرند، بايد به سراغ نقشهاي پنهان بروند.
حضرت زهرا (سلام الله عليها) ميتواند براي ما و براي زنان ما الگو باشد؛ از اين جهت که فاطمهي زهرا نقش ويژهي بالاترين موقعيت معنوي را عهدهدار هستند. هيچ نمود بيروني هم ندارند، هيچ مسئوليت اجتماعي هم به ظاهر روي دوششان نيست، ولي عالمي با دستان نحيف فاطمه ميچرخند. آسياب عالم و هستي و قوام و دين و اولياي دين به فاطمهي زهراست. اگر زنان ميخواهند از حضرت زهرا (سلام الله عليها) الگو بگيرند، بايد به سراغ نقشهاي پنهان بروند.
صورت ظاهري که براي حجاب خانمها در نظر گرفته شده اين است که مثلاً نگاه هرزه و آلوده پديد نيايد، هوسها شعلهور نشوند، اين ظاهر قصه است. مثل اين است که بگوييد وضو براي اين است که دست انسان خيس شود. حجاب براي خانمها براي چيست؟ حضرت امام در مقدمهي کتاب «جنود عقل و جهل» ميفرمودند که احکام اسلام را هر کس بدون اشارات عرفانياش براي مردم بيان کند خيانت به اسلام کرده است.
خانمها چرا بايد چادر را دوست داشته باشند؟ چرا بايد در خانه ماندن را دوست داشته باشند؟ سرّ عرفانياش چيست؟ آن است که نقش پنهان داشته باشند. خانمها چادر سرشان ميکنند، چون نميخواهند کسي آنها را بشناسد، نميخواهند کسي آنها را ببيند، نميخواهند کسي امتيازات آنها را بفهمد، نميخواهند کسي فضايل آنها را بفهمد. بنده حزبالله لبنان و ثمرات زحماتشان را حجاب خانمهايشان ميدانم. شما فکر ميکنيد جوانهاي حزبالله لبنان از خودشان هنري دارند؟ آنها انرژيشان را از نيروگاه اتمي تقواي زنانشان بهرهبرداري ميکنند. مستقيم نميخواهد تحليل کنيد که آنها حجاب دارند و جوانها فاسد نميشوند و به جبهه ميروند. اين طور تحليل نکنيد. براي شما توضيح دادم، نقش حضرت زهرا (سلام الله عليها) چه بود؟ کسي توانست بفهمد؟ تقوا و معنويت زنان و آثار اجتماعياش را مگر به اين سادگي ميشود تحليل کرد؟
اين تنها مهم نيست که خانم در خانه بنشيند و شروع به غذا پختن کند. نه، ما به نيروي معنوي اين خانهنشيني احتياج داريم. بايد گوشهي دلش هم هوس تبرج نباشد، هوس بيرون زدن از خانه نباشد، عشق بورزد به اينکه الحمدالله خدا نقش پنهان را به من داده است. اگر ته دلش بگويد ايکاش همه من را ميشناختند، ديگر نور معنويت ندارد. فکر ميکنيد زنها را ميخواهيم اسير کنيم و به زور ببريم بگذاريم در خانه؟ اگر کسي دلش بيرون است، برود بيرون. آن سلامت معنوي يک زن است که از خدا تمنا ميکند و تشکر که خدايا ممنون تو هستم که نقش پنهان را به من دادي. وقتي کارهاي خانه را رسول خدا به فاطمهي زهرا داد و کارهاي بيرون را به اميرالمؤمنين سپرد، حضرت فاطمه گفتند خوشحال شدم که کارهاي خانه به گردن من افتاد. اين خوشحالي پيروي حضرت زهراست.
در ادامه بايد به ابعاد عرفاني حجاب و ستر و در خانه بودن نگاه کنيم. البته ما نميگوييم زنان در موقعيت مقتضي در جامعه نقش ايفا نکنند، پزشکي نخوانند و… اصلاً چه کسي اين حرفها را زده است؟ در صدر اسلام هم از خانمها در پزشکي استفاده ميشد و حضرت زهرا نيز بنا بر ضرورت، چنين کاري را ميکردند.
بُعد عرفاني نقش پنهان را بايد در نظر گرفت. پذيرش نقش پنهان از نظر عرفاني، مقام بسيار بالايي است. عرفا و بزرگان نيز خواهان نقش پنهان هستند، طبق وظيفه به ميدان ميآيند، نه اينکه دوست داشته باشند مطرح شوند و کسي آنها را بشناسد.
بحث اين است که اصلاً زن و مرد ندارد. همه بايد دنبال اين باشند که تا ميشود نقش پنهان بگيرند. همان نقش پنهاني که بيسروصدا آن را انجام دهند. نبايد تصور کنيم خانم خانهدار هيچ اهميتي ندارد. در روز قيامت، تمام عالم را خانمهاي خانهدار ميچرخانند. مهم اين است که خانمها در خانهداريشان چه کاري کردهاند. هر کار اضافهاي که انجام ميدهند، آن ديگر کار اضافه است و در مقابل خانهداريشان، بيارزش است. زنها رئيسجمهور عالم هم بشوند، کارشان بيارزشتر است از آن لحظاتي که نقش پنهان ايفا ميکنند. اميدوارم دربارهي نقش پنهان و حجاب و در مورد نقشي که کسي برايش ارج و قربي قائل باشد توانسته باشم منظورم را بيان کنم؛ اگر اين غوغاي زمانهي ما اجازه بدهد. يک رشتههاي دانشگاهي بايد در کشور ما راه بيفتد براي اينکه خانمها بياموزند براي خانهداري و ايفاي نقش همسري و مادري چه علومي را بايد ياد بگيرند؛ از تغذيه و بهداشت گرفته تا تربيت فرزند و اخلاق خانواده. ميدانيد چقدر علم نياز دارد که يک خانم خانهداري کند و بتواند آن نقش پنهان را درست اجرا کنند و مادر نمونه بشود؟ در اثر اين تحصيلات، هزينههاي خانوادهها چقدر پايين ميآيد و چقدر صرفهي اقتصادي به همراه دارد.
پردهنشينان ما اگر معنويت را درک کنند، که امکاناتش را هم خدا بيشتر به آنان داده است، آن وقت ميتوانيم ادعا کنيم مردهاي ما نيز ميتوانند معنويت را درک کنند.
منبع: برهان
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب