بررسى سند حديث غدير
مؤلف الغدير» ، سند حديث غدير را بررسى و تواتر لفظى و معنوىِ آن را ثابت مى كند و نام چهل و سه عالم و حافظ بزرگ اهل سنّت را مى برد كه به صحّت حديث غدير تصريح نموده اند، و عده زيادى نيز، آن را در كتابهاى خود نقل كرده اند.بدين ترتيب، مؤلف نشان داده اند كه هرگز حديثى به اين مرتبه از ثبوت، يقين و تواتر نرسيده است، تا بدان جا كه تعدادى از دانشمندان اهل سنّت، از جمله شمس الدين جزرى» رساله مستقلى در اثبات تواتر اين حديث تأليف نموده است.
وى، آنگاه نظر ابن حزم» را درباره قاتل على(علیه السلام) نقل مى كند كه مى گويد: ابن ملجم، على(علیه السلام) را در حال تأويل و اجتهاد كشت و چنين قتلى قصاص ندارد، بلكه ابن ملجم يك ثواب نيز دارد، چون او اجتهاد كرد ولى به خطا رفت!» و سپس به نقد سخن ابن حزم مى پردازد، و براساس كتاب خدا و سنّت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) او را در يك محكمه تاريخى، محاكمه مى كند.
سخن ابن حزم» به اينجا ختم نمى شود، بلكه او ابوالغاديه» قاتل عمار ياسر را نيز مجتهد و مأجور مى داند، و معتقد است كه معاويه و عمرو عاص، نيز در جنگ با على بن ابى طالب(علیه السلام) به اجتهاد خود عمل نموده و مستوجب پاداشند!
مفاد حديث غدير
بحث مهم ديگرى كه علامه امينى، تمام و كمال به آن مى پردازد، دلالت و مفاد حديث غدير» است. ايشان، با يك بحث بسيار جالب علمى و ادبى، اثبات نموده اند كه لفظ مولى» كه در حديث غدير آمده، به معناى أولى بالشئ» برترى اميرالمؤمنين(علیه السلام) بر جميع مسلمين، حتى بر خلفاى سه گانه است؛ زيرا آنان كه در اجتماع عظيم روز غديرخم اين لفظ را از زبان رسول گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) شنيدند، و يا كسانى كه بعدها اين خبر مهم به آنان رسيد، همه، همين معنا را از لفظ مولى» درك كرده اند و پيوسته پس از آنها، در ميان رجال شعر و ادب، تا عصر حاضر جريان داشته است. و اين وحدت تشخيص، برهانى است قاطع بر مقصود ما. جالب اينكه، خود شيخين (ابوبكر و عمر) نيز همين معنا را از لفظ مولى» فهميده بودند و چرا كه در غير اين صورت تهنيت گفتن و بيعت كردن آنان با آن حضرت(علیه السلام) معنا نداشت.
مؤلف هوشيار الغدير» در بررسىِ معناى واژه مولى»، نخست بيست و هفت مورد از معانى مولى» را ذكر مى كند و سپس بيست قرينه غير قابل خدشه و تعيين كننده ارائه مى كند كه تمامىِ آنها نشان دهنده و مؤيد آن است كه واژه مولى» در حديث غدير به معناى اولى بالشئ» است و بس و به هيچ يك از معانى ديگر نمى تواند باشد.
بنابراين، با وجود اين همه قراين اطمينان آور، جاى هيچ گونه مناقشه اى در دلالت حديث غدير باقى نمى ماند.
يكى از قراين ياد شده، سخن رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در مقدمه حديث غدير است كه فرمود: ألست أولى بكم من أنفسكم؛ آيا من، از خودتان به شما سزاوارتر نيستم، و سپس فرمود: فمن كنت مولاه فعلىّ مولاه.
اين حديث را با همين ترتيب بسيارى از علماى فريقين روايت نموده اند، و صاحب الغدير» آن را از شصت و چهار تن از علما و حفاظ اهل سنّت نقل نموده است.
احاديثى كه معناى مولى» را تفسير نموده است
مؤلف، سپس فصلى را با عنوان احاديثى كه معانى مولى و ولايت را تفسير نموده است»، گشوده و در آن، احاديث فراوانى نقل كرده است. كه در تمامى آنها كلمه مولى» در همان معنايى استعمال شده كه پيش از اين در بحث دلالت حديث غدير» بيان شد.
جالب اينكه عده زيادى از دانشمندان اهل سنّت نيز ما را همراهى نموده و كلمه مولى» را به همان معنايى دانسته اند كه مقصود ماست و صاحب الغدير» نام چهارده تن از آنان را ذكر نموده است
منبع
بر كناره هاى كتاب الغدير فى الكتاب والسنّة والأدب»
غلام حسين زينلى
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب