9
مهر

اهميت غدير در تاريخ

اهميت غدير در تاريخ


دانشمند بزرگ و محقق ، نويسنده (الغدير)، در ابتداى نخستين جلد كتاب جهانى خود، بحثى علمى و جالب زير عنوان (اهميت غدير در تاريخ ) مطرح كرده است كه ما خلاصه آن را با بيانى ساده و توضيحى كوتاه در اينجا مى آوريم :
(در نظر خردمندان ، ارج و شرف دو چيز وابسته به نتيجه آن است و به اندازه ثمره اى است كه مى بخشد. بنابراين در دامنه پهناور تاريخ و موضوعات آن ، مهمترين مطلبى كه با توجه به نتيجه اش ، داراى موقعيت شايانى است ، آن بخشهايى است كه پيدايش اديان را نشان مى دهد و مذاهب بر آنها پايه گذارى شده است و سرچشمه عقايد ملتها و جمعيتهايى قرار گرفته است . از اين رو، اين بخش از تاريخ - كه مبدا پيدايش اعتقادات و مقدسات ملتهاست - به ابديت راه جسته است و هيچ گاه تاريخ جهان آن را فراموش نمى كند و با جاودانى و هميشگى در سراسر دوران آينده تاريخ توام است .
به اين ملاحظه است كه مى بينيم دانشمندان بزرگ و امين تاريخ ، در ضبط و صحيح نگاشتن مبادى تاريخ اديان و آغاز مذاهب ، به خود رنجهاى فراوان مى دهند و در اين راه كوشش بسيار مى كنند. سپس به گزارش موجبات نشر تعاليم آنها پرداخته خصوصياتش را با دقت تمام مى نگارند. و اگر مورخ ، اين موضوع را اهميت ندهد در تاريخ خود رخنه اى التيام ناپذير ايجاد كرده و مطالبى ناقص و بى ارج نوشته است و خواننده كتاب خود را گمراه كرده است . چون خواننده نمى تواند از اين نوشته بفهمد كه ابتداى آن دين چه بوده و دورانش چگونه سپرى شده و در مراحل بعدى به كجا گراييده است ).
توضيح : اگر در نوشتن تاريخ ، شرح حال پادشاهان ، شاعران ، هنرمندان و مخترعان ضرورى است ، و بحث و تحقيق درباره منشا علوم و محيط تربيتى متفكران و امثال اينها بسيار جالب و مفيد است ، پس چگونه مى توان نسبت به تاريخ دين و مذهبى كه ملتهاى زنده اى به آن اعتقاد دارند سهل انگارى كرد؟ مخصوصا در مورد دينى كه پيروانش سنن و آداب آن را هر روز از صميم قلب برگزار مى كنند و در تشكيل مراسم ملى و رسمى خود نيز مدخليت مى دهند و هماره با سازمان فكرى و روحى آنان آميخته بوده و هست .


سپس مؤ لف عاليقدر چنين مى نويسد:
داستان غدير از با اهميت ترين موضوعات اين بخش از تاريخ است . زيرا مذهب آن ملتها و طوايفى كه آل رسول را پيروى كردند بر اين واقعه - و بسيارى از دليلهاى محكم ديگر - پايه گذارى شده است . و آنان كه پيروى خاندان رسول كردند، تعدادشان به ميليونها نفر مى رسد، كه از نظر كيفيت هميشه پيشرو كاران دانش و عظمت و فرهنگ بوده اند و همواره در ميانشان حكيمان و عالمان ، زبدگان جهان انسانيت ، نابغه هايى در علوم و فنون مختلف ، مصلحان و رهبران ، پادشاهان و سياستمداران وجود داشته اند. و هم آنان داراى ادبياتى سرشار، و فضل و دانشى فراوان بوده و كتابهايى گرانبها و نيكو در هر فن نگاشته اند.
روى اين حساب ، نويسنده تاريخ از هر ملت و مذهبى كه باشد، نمى تواند در بيان پيدايش و مبداء اين ملت كوتاهى كند. به ويژه در مورد داستان سراسر اهميت غدير كه صحنه حساسى از صحنه هاى نزول وحى و قيام تبليغى بانى اسلام بوده است .
اگر مورخى از روى تعصب جاهلانه ، از بيان اين داستان و حقايق وابسته به آن چشم بپوشد، نسبت به دين اسلام و نبى بزرگوار آن خيانتى بزرگ كرده و هم در صفحات تاريخ خود، جنايتى مرتكب شده كه جبران ناپذير است . زيرا حديث غدير و آنچه كه پيامبر گرامى ما در آن روز فرخنده و با شكوه ابلاغ كرده و صحنه تبليغيى را كه برگزار نموده است . وظيفه اى بوده كه به ماءموريت وحى انجام شده است . و هيچ كس ترديد ندارد كه (روز غدير) در تاريخ اسلام موجى افكنده است كه هيچ گاه از ارتعاشات آن كاسته نمى شود.
از اينجا كه مى بينيم مورخين ، نظر به حفظ حقايق تاريخ و ضبط حوادث بزرگ به بررسى درباره حديث غدير و جمع آورى مآخذش همت گماشته اند، همين عظمت كه براى آن در علم تاريخ ديده مى شود، در علم حديث نيز وجود دارد. چون محدثين به هر طرف مى نگرند احاديث صحيح فراوانى در مورد داستان غدير مى بينند كه اين افتخار را براى ولى امر دين ، على (ع ) ثابت مى كند؛ احاديثى كه با فروغ خيره كننده اى در همه ادوار اسلامى به چشم مى خورد، و مردم هر عصرى ، آن را از گذشتگان خود ياد گرفته اند، تا برسد به اصحاب كه از خود پيغمبر اكرم (ص ) شنيدند و فراگرفتند.
بنابراين اگر حديث دانى از چنين حديثى غفلت ورزد، حق امت را پايمال و به مسلمانان ظلم كرده و آنان را از عنايت و احسانى كه پيغمبر رحمت كرد و بهره وافرى كه از خيرخواهى و صلاح انديشى وسيعش بخشيد، محروم داشته و رهنمايى امت را به شايسته ترين راه ، كتمان كرده است .
همين طور مفسران نيز آياتى پيش چشمشان است كه در اين موضوع نازل گشته است ، و بر مفسر است كه مورد نزول آيه و تفسير آن را بنگارد و به حديث غدير اشاره كند؛ تا زحماتش بى اثر و كوشش او ناقص ‍ نماند.
عقايدشناسان اهل تسنن نيز از ذكر حديث غدير گزيرى نداشتند و به عنوان نقل دليل شيعيان آن را نگاشته اند، تا جايى كه فرهنگ نويسان نيز هنگامى كه به واژه هايى مانند: غدير، خم ، ولى ، مولى رسيده اند، به حديث غدير اشاره كرده اند.
پس به طور كلى دانشمندان مطلع و بى غرض اهل تسنن ، از مورخان و محدثان و مفسران و عقايدشناسان ، اين واقعه را با مدارك و سندهاى فراوانى در كتابهاى خود آورده اند؛ كه اينك به عنوان نمونه به نام صد تن از آنها ذكر شده است ببينند و اطلاع عميق ترى از شخصيت علمى آنان به دست آورند، به كتاب (الغدير) مراجعه كنند.

اينك مورخان

محدثان


مفسران ، عقايدشناسان و ساير دانشمندان

 

اين بود نام مختصرى از دانشمندان اهل تسنن كه حديث غدير را ذكر كرده اند. ولى تمام آنان كه غدير را در كتاب خود نوشته و ثابت دانسته اند، بيشتر از 360 نفرند، (7) كه از بزرگان و محققان مذاهب اهل تسنند. و در بزرگ نامه (الغدير) نامشان با شرح حالى كه از كتابهاى اهل تسنن اقتباس ‍ شده ، درج است ما براى رعايت اختصار، از ذكر نام همه آنان خوددارى كرديم .

…………………………….

5-در اصطلاح علم حديث و رجال ، (حافظ) به دانشمندى گويند كه صد هزار حديث ، با سند، از حفظ بداند.
6-تاريخها همه هجرى قمرى است .
7-اين عدد، در اضافات و مستدركات (الغدير)، كه در يادداشتهاى مؤ لف بزرگوار موجود است و در چاپ نهايى (الغدير) به سراسر كتاب افزوده مى شود، به حدود 700 نفر رسيده است . و اين شماره براى راويان غدير - تنها در ميان عالمان اهل تسنن - الحق عظيم است و خود حاكى از عظمت بيكران حق است ، و امتداد شعله هدايت و دريافت انسان ، و عينيت بقاى مشعل جاويد…

كتاب الغدير

داستان غدير

دكتر على اكبر فياض

وجمعي از دبيران


 


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...