آگاهى حضرت امير از سرگذشت خؤ له حنفية
آگاهى حضرت امير از سرگذشت خؤ له حنفية
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
وقتى ابوبكر بر مسند خلافت تكيه زد، خالد بن وليد و ماءمور جمع آورى زكاة قبيله بنى حنفية كرد، وقتى خالد براى گرفتن زكاة رفت آنها گفتند:
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله هر سال مردى را براى جمع آورى زكات نزد ما مى فرستاد، او زكاة را از اعتياد مى گرفت و ميان فقراى ما تقسيم مى كرد تو نيز چنين كن .
خالد (كه دنبال بهانه مى گشت ) به مدينه برگشت و به ابوبكر گفت : اينها زكات نمى دهند! ابوبكر لشكرى را همراه خالد روانه كرد (وقتى به آنها رسيد، آنها تكبير گفتند و به استقبال آمدند، خالد با حيله و به تهمت به آنها حمله كرد و به طمع رسيدن به همسر زيباى رئيس قبيله شوهر او را كشت و همسر او را گرفته و بلافاصله مورد تجاوز قرار داد زنانشان را اسير و به مدينه برگشت .
مالك رئيس مقتول آن قبيله در جاهليت رفيق عمر بود، عمر به ابوبكر گفت : خالد را اول حد زنا بزن به خاطر تجاوز او با همسر مالك و سپس او را براى تقاص مالك بكش .
ابوبكر گفت : خالد ياور ماست و غفلت كرده !! (و دو صد افسوس كه احكام الهى و خون و نواميس مردم اينگونه مورد بازيچه قرار گيرد)
نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام
مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى