سران حكومتها:
از ديگر دلايل پيدايش تهاجم فرهنگي خود باختگى فرهنگى ميباشد.
شكى نيست كه قدرت و هيات حاكمه در يك جامعه تاثير چشم گيرى بر فرهنگ آن جامعه دارد. اگر حكمرانان مقيد و مطيع ارزشهاى بومى و دينى جامعه خود باشند به دوام وگسترش فرهنگ خودى كمك بسزايى مى نمايند و اگر فاسد و بى لياقت باشند، صدمات جبران ناپذيرى بر فرهنگ و ذخاير معنوى و مادى جامعه وارد مى كنند. به همين دليل دشمن از طريق حكام وابسته و فاسد خيلى سريعتر مى تواند به مسخ فرهنگ بومى و جايگزين كردن فرهنگ مورد نظر خود دست يازد.
نقش حكومتها براى مهاجمان ، تا آن حد مهم و كارساز است كه حتى حاضرند براى سرنگون كردن حكومتهاى ملى و اصيل يك جامعه و روى كار آوردن يك حكومت سر سپرده ، به جنگ و خونريزى و كودتا دست بزنند. تاريخ از اين گونه كودتاها و جنگها بسيار سراغ دارد كه آخرين نمونه آن دخالت و نقض آشكار حاكميت هائيت توسط آمريكا است . آمريكا تنها به اين دليل كه حكومت ژنرال سدراس با منافع او سازگارى نداشت دست به اشغال نظامى در كشور هائيتى زد و با ريختن خون مردم بى گناه ، حكومت دلخواه خودش را روى كار آورد.
تهاجم فرهنگى
نويسنده : معاونت انتشارات مركز فرهنگى سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران