6
اسفند

تقسیم کار

سلمان فارسی رحمةالله، یار باوفای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علیه‌السلام، می‌گوید: «روزی به خانه‌ی فاطمه علیهاالسلام رفتم.دیدم که دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با دستاس، جو را آرد می‌کند و آنقدر با دست خود دسته دستاس را گردانده بود که پنجه‌اش آغشته به خون شده بود. فضه، خدمتکار وی نیز در کنارش نشسته بود و حسین علیه‌السلام که کودکی بیش نبود، از گرسنگی می‌نالید و بی‌تابی می‌کرد.
عرض کردم: ای دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم! با آنکه دستهایتان خونین است، چرا دستاس را به فضه نمی‌دهید تا به آرد کردن جو بپردازد؟
فرمود: ای سلمان! به فرموده پدرم، کارهای خانه یک روز با من و روز دیگر با فضه است و امروز، نوبت من است.
عرض کردم: پس اجازه بدهید، دستاس را بگردانم یا آنکه حسین علیه‌السلام را مشغول کنم تا دیگر گریه نکند.
فرمود: جو را آرد کن تا من حسین را سرگرم کنم. و من نیز چنین کردم.»
فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام گاهی می‌شد که با دست خود آب می‌آورد و مشک آب بر دوش می‌کشید. امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: زهرا علیهاالسلام آنقدر در خانه‌ام مشک به دوش کشید که بند مشک بر سینه‌ی وی خطی سرخ گذاشت و آنقدر با دست خود، دسته دستاس را گردانید که گاه و بیگاه پنجه‌های وی را آغشته به خون می‌دیدم.
وقتی که فاطمه علیهاالسلام به خانه همسر رفت و زندگی مشترک را با امیرالمؤمنین علیه‌السلام شروع کرد، روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به دیدنشان رفت و فرمود:
کارهای داخل خانه را فاطمه علیهاالسلام و امور بیرون خانه را علی علیه‌السلام بر عهده گیرد.
فاطمه علیهاالسلام که این سخنان را از پدرش شنید، خوشحال شد و گفت:
فقط خدا آگاه است که از سخنان پدرم چقدر خوشحالم. خوشحالی من از این است که پدرم کارهای خانه را به من واگذار فرمود و از کارهای مردانه و مشاغل سنگین زندگی معافم داشت، چون از این می‌ترسیدم که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مرا در کارهای مردان شرکت بدهد و تکلیفی که بالاتر از طاقت من است، بر من تحمیل کند.
امیرالمؤمنین علیه‌السلام در کارهای خانه به قدری به همسرش کمک می‌کرد که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مقام تشویق می‌فرمود: هیچ مردی در امور خانه به همسرش کمک نمی‌کند مگر آنکه در عوض هر تار مویی که در بدنش وجود دارد، ثواب یک سال عبادت که روزهایش را روزه و شبهایش را نماز خوانده باشد، در پرونده‌ی عملش نوشته شود. کسی که از خدمت خانواده‌اش رو بر نتابد، خداوند او را بدون حساب وارد بهشت کند. کسی که به خانواده‌ی خود کمک می‌کند، در زمره‌ی افراد صالح بوده، خداوند، خوبی دنیا و آخرت را برایش خواسته است.
دقیقاً معلوم نیست که امیرالمؤمنین علیه‌السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام تا چه مدت در خانه‌ی حارثة بن نعمان اقامت کردند. چیزی که هست، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خانه‌ای متّصل به مسجد برایشان ساخت که درب آن، مانند حجرات زنان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، به طرف مسجد باز می‌شد و فاطمه علیهاالسلام و همسرش پس از ساخته شدن خانه، به آن منتقل شدند.

منبع:


سیری کوتاه در زندگی حضرت زهرا علیهاالسلام

سجادی محمدتقی


free b2evolution skin
6
اسفند

همکاری در خانه

بعدها «فضه» به خدمتکاری ایشان آمد. هر چند فضه خدمتگزار دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود و به فضه خادمه (خدمتگزار) شهرت یافت، ولی آیین مقدس اسلام هیچ‌گونه فرقی میان بانوی خانه و خدمتکار خانه نمی‌گذارد، زیرا هر دو انسان‌اند و احساس دارند و هر انسانی برای خود دارای شخصیتی است، منتهی وظیفه خدمتکار آن است که در کارهای خانه به بانویش کمک کند. اسلام میان انسانها چه زن و چه مرد، جز تقوا و پرهیزکاری، فرقی نگذاشته است. به ویژه در مکتب فاطمه علیهاالسلام که تربیت یافته‌ی مکتب وحی و رسالت است، بانوی خانه خود را برابر و مساوی با خدمتکار می‌داند. کارهای خانه باید تقسیم شود، چون او نیز مانند هر انسانی خسته می‌شود، به زحمت می‌افتد. پس باید کمکش کرد تا از خستگی به درآید و شخصیتش در برابر بانوی خانه محفوظ بماند.
از دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چه کمکی بر می‌آید تا فضه بتواند آسایش داشته باشد؟ کارها بدین نحو تقسیم شد که یک روز کارهای خانه با فاطمه علیهاالسلام و روز دیگر با فضه باشد. بدین ترتیب هر کدامشان یک روز در میان استراحت خواهند داشت.

منبع:تفسیر مجمع البیان، ج 2، ص 525.

سیری کوتاه در زندگی حضرت زهرا علیهاالسلام

 محمدتقی سجادی



free b2evolution skin
6
اسفند

هجرت فاطمه علیها السلام

سیزده سال از بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می‌گذشت که، به فرمان الهی، هجرت تاریخی آغاز شد و آن حضرت از مکه، شهر خاطرات غم‌انگیز، شهری که فضایش آکنده از دشمنی‌ها، توطئه‌ها، کینه‌توزی‌ها، اهانتها و آزارهایی بود که از جانب مشرکین نثار وی شده بود، به سوی یثرب که مردمش با آغوش باز پذیرای مقدم گرامیش بودند، مهاجرت فرمود. این مهاجرت در تاریخ اسلام و بلکه در تاریخ بشریت، از چنان اهمیت خاصی برخوردار بود که به عنوان مهمترین مبداء تاریخ بیش از یک میلیارد پیرو دین مقدس اسلام گردید.[1]
روز پنجشنبه اول ماه ربیع الاول از سال سیزدهم بعثت بود که رسول گرامی صلی الله علیه و آله و سلم به همراه ابوبکر، هجرت تاریخی خویش را به سوی یثرب آغاز کرد و پس از سه روز اقامت در غار «ثور»، در روز دوازدهم ربیع الاول همان سال، وارد مدینه شد و آن وجود مقدس، پس از آن همه تحمل رنج و ناراحتی، در محله قبا فرود آمد. [2] .
مردم شهر یثرب در انتظار ورود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به شهر، دقیقه شماری می‌کردند. آنان یثرب را، با افتخار و به شکرانه‌ی این نعمت بزرگ، به «مدینةالرسول» یا شهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تغییر نام دادند و بعدها تنها کلمه‌ی مدینه ورد زبانها شد و به شهر مدینه مشهور شد که هم اکنون نیز به همین نام، شهرت دارد.

منبع:

[1] خصایص فاطمیه، ص 237.

[2] ناسخ التواریخ، جلد چهارم از کتاب دوم، ص 23، منتهی الامال، ج 1، ص 52.


free b2evolution skin
6
اسفند

همدلی و پایداری فاطمه علیها السلام

آری، زندگی کوتاه دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از خردسالی تا به هنگام شهادت، آمیخته به انواع آلام و ناراحتی‌ها بود. شاید مصلحت چنین اقتضا می‌کرد که وجود گل درخشنده پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دچار مصایب و تلخکامی‌ها شود تا بتواند شریک غمها و ناراحتی‌های رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گردد، چه بلا، ویژه اهل ولا می‌باشد و هر کسی که در این بزم مقربتر باشد، جام بلا افزونترش می‌دهند. اگر فاطمه علیهاالسلام- که تربیت یافته‌ی مکتب رسالت است- دچار رنج و ناراحتی بی‌وفا مردم حجاز نشود و همگام با پدرش مواجه با انواع و اقسام ناملایمات نگردد، پس چه کسی شایستگی چنین امتحان الهی را دارد؟
او به چشم خود می‌دید که دشمنان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چه بلاها و گرفتاری‌هایی بر سر آن حضرت آوردند. او می‌بیند که پدر بزرگوارش در حجر اسماعیل نشسته و مشغول تلاوت قرآن است و مشرکین و بت‌پرستان او را به باد ناسزا می‌گیرند و آزارش می‌دهند.[1]
«روزی، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حال سجده بود که ناگهان، مشرکان شکمبه شتری را بر پشت آن حضرت انداختند. فاطمه علیهاالسلام که این منظره توهین‌آمیز و ناراحت کننده را تماشا می‌کرد، طاقت نیاورد و به پاک کردن و زدودن آن پرداخت و شروع کرد به شماتت مشرکان، ولی آن دیوسیرتان در مقابل عصبانیت فاطمه علیهاالسلام به خنده می‌افتادند و قهقهه می‌زدند.
این‌گونه ناراحتی‌ها بر دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تأثیر می‌گذاشت و او را افسرده و اندوهگین می‌ساخت.» [2] .
فاطمه علیهاالسلام را هر چه بیشتر ناراحت می‌کردند. صبر و بردباری و مقاومتش در برابر ناملایمات بیشتر و محکمتر می‌شد. سه سال بدان منوال گذشت، اکنون، فاطمه علیهاالسلام هشت ساله شده بود و با گذشت زمان، دلبستگی و علاقه‌اش به پدر افزون‌تر می‌شد. پدر نیز چنین بود، او هم به دخترش علاقه‌ای شدید داشت و این شدت علاقه سبب می‌شد که فاطمه علیهاالسلام غم و اندوهش را از یاد ببرد.

منبع:

[1] محمد صلی الله علیه و آله و سلم خاتم پیامبران، ج 1، ص 183.

[2] فاطمه الزهراء علیهاالسلام من المهد الی اللحد، ص 143.


free b2evolution skin
6
اسفند

تعیین ملاک الهی برای زن و مرد

پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم دست فاطمه را می‌بوسد و با چنین رفتاری چشمهای کم‌سوی بزرگان و سیاستمداران و توده مردم مسلمان پیرامون خود را به عظمت شگفت فاطمه علیهاالسلام می‌گشاید و بالاخره چنین رفتاری از جانب ایشان به همه انسانها و انسانهای همیشه می‌آموزد که از عادات و اوهام تاریخی نجات یابند. به مرد می‌آموزد که از تخت جبروت و جباریت خشن و فرعونیش در برابر زن فرود آید و به زن اشاره می‌کند که از پستی و حقارت قدیم و جدیدش که تنها ملعبه‌ی زندگی است، به قلّه‌ی بلند شکوه و حشمت انسانی فرود آید.
این است که گویی پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نه تنها به نشانه‌ی محبت پدری، بلکه همچون یک وظیفه و یک مأموریت خطیر، از فاطمه علیهاالسلام تجلیل می‌کند و این چنین نیز از او سخن می‌گوید. [1] .
این یک وظیفه و یک مأموریت خطیر بود، چه فاطمه علیهاالسلام با آن عظمت و مقامی که نزد خدا دارد، شایسته چنین احترامی است.
فضل، بزرگواری، دانش، تقوا، صبر، بردباری، تسلیم و انقیاد در برابر پروردگار وجود و بخشش فاطمه علیهاالسلام که هر کدامشان نشانه‌ای از کمال یک انسان است، او را به مقامی می‌رساند که به فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در ردیف یکی از چهار زن بزرگ جهان قرار می‌گیرد.
شخصیت فاطمه علیهاالسلام چنان است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بارها فرمود: رضایت فاطمه علیهاالسلام رضایت من و رضایت من رضایت خداست. این به معنای آن است که تقربش به خدا در حد تقرب انسانهای برگزیده‌ی پروردگار است. فاطمه علیهاالسلام نه تنها مظهر و نمونه ایمان است، بلکه می‌توان گفت که نور ایمان، ذرات وجودش را در بر گرفته و او جز خدا به چیزی نمی‌اندیشد. فاطمه علیهاالسلام آینه تمام نمای یک زن کامل است که

در جهان اسلام و بلکه جهان بشریت، نمی‌توانی بدیلی برایش یافت.[2]

منبع:

[1] (آیین همسرداری، ص 6).

[2] (حقوق و حدود زن در اسلام، ص 44- 47).


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم