15
اردیبهشت

پيشتازترين بانو در گرايش به حق و عدالت

حضرت خديجه (سلام الله عليها) پيشتازترين زن در تاريخ اسلام، در گرايش به حق و عدالت است، و اين پيشتازي در اسلام، پيشگامي در ايمان، در نماز و نيايش با خداي يكتا و برپايي فرهنگ و منش مترقي، و سبقت در دست بيعت دادن با پيامبر، از ویژگی‌های معنوي درخشان او به شمار می‌رود.

 

1- پيشتازي در اسلام:
 
از پيامبر گرامي صلی الله علیه و آله آورده‌اند كه خديجه (سلام الله عليها) به دخترش فاطمه (سلام الله عليها) فرمود: «ثُمَّ تَسْتَقْبِلُكَ اُمُّكِ خَديجَةُ (سلام الله عليها) اَوَّلُ المُؤمناتِ بِاللهِ وَ بِرَسُولِهِ…..»؛ «سپس به پيشواز تو می‌آیند مادر ارجمندت خديجه (سلام الله عليها)، آن بانويي كه نخستين ايمان آورنده‌ی به خدا و به رسولش بود.».
و همچنين برخي از حديث نگاران آورده‌اند كه؛ پيامبر صلی الله علیه و آله در چهلمين روز از زندگی‌شان بود، روزي در غار «حراء» در حال نيايش با خدا و راز و نياز با او، فرشته‌ی وحي بر آن حضرت فرود آمد، و در حالي كه دو یار همراه او، علي علیه‌السلام و خديجه (سلام الله عليها) در چند قدمي آن بزرگوار بودند، مژده‌ی پيام رساني و رسالت را به او داد، و اين آيات را به قلب محمد صلی الله علیه و آله خواند: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذي خَلَقَ، خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَق‏» «به نام خداوند بخشاینده‌ی مهربان. (هانی محمد!) قرآن را به نام پروردگارت كه خداي آفریننده‌ی عالم است قرائت كن. آن خدايي كه آدمي را از خون بسته آفريد… ».
پيامبر صلی الله علیه و آله بعد از آنكه آيات الهي به رایشان نازل شد، به پيش خديجه (سلام الله عليها) آمدند، اما در راه خود به سمت خانه، سنگ‌ها و شن‌ها و گياهان و درختان را می‌دیدند كه در برابر او سرت عظیم فرود آورده بودند و بر او سلام كردند.
هنگامي كه وارد خانه شدند، از خديجه (سلام الله عليها) خواستند و گفتند: «زَمِّلونِي وَ دَثِّروني»؛ «مرا بپوشانيد و جامه‌ام را به رويم بكشيد تا اندكي آرامش پيدا كنم.».
خديجه (سلام الله عليها) هنگام استقبال از پیامبر صلی الله علیه و آله در سيماي ملكوتيشان درخشندگي و معنويت خاصي ديد، و از پيامبر پرسيدند؟ «وَماهذَا النّور»؛ «اين نور چيست!؟».
پيامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «هذَا نُورُ النُّبُوَّةِ قُولِي لااِلهَ الاّ اللهِ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهَ»؛ «خديجه! اين روشنايي، فروغ تابناك رسالت است، پس اينك با تمام وجود بگو خدايي جز خداي يكتا نيست و محمد صلی الله علیه و آله پيامبر خداست.».
اين جا بود كه حضرت خديجه (سلام الله عليها)، احساس ویژه‌ای در دلش كرد و گفت: من از زمان‌های گذشته در انتظار چنين روزي بودم و در این مورد مطالعه و فكر کرده‌ام، پس با همه‌ی وجود به يكتايي خدا و رسالت محمد صلی الله علیه و آله ايمان آورد: «آمَنْتُ وَ صَدَّقْتُ وَ رَضيتُ وَ سَلَّمْتُ»؛ «اي پیامبر خدا! من به آنچه خدا فرو فرستاده، ايمان آوردم و دين و آيين او را تصديق نمودم و به گرايش به اين راه و رسم خشنود گردیده‌ام و در برابر فرمان خدا فرمان بردارم.».
- و اما گفته‌های تاريخي در مورد پيشتازي خديجه (سلام الله عليها) در اسلام زياد است، نمونه‌ای از آن‌ها: «اَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِرَسول الله صلی الله علیه و آله مِنَ الرِّجال عَلِيُّ علیه السلام وَ مِنَ النِّساء خَديجَه (سلام الله عليها)»؛ «اولين كسي كه ايمان آورد به رسول خدا صلی الله علیه و آله از مردان علي علیه السلام بود از زنان خديجه (سلام الله عليها).».

2- پيشتازي در ايمان:
 
به عقیده‌ی عده‌ای، دو واژه‌ی اسلام و ايمان، داراي يك معنا و مفهوم است، اما از ديدگاه عده‌ای ديگر با هم تفاوت دارند، چرا که اسلام به مفهوم پذيرش و اقرار به زبان است، اما ايمان، به باور عميق قلبي گفته می‌شود.
اسلام عبارت است از اعلام قانون گرايي و فرمان برداری از حق و پذيرش ره آورد وحي و رسالت است. بر همين اساس است كه امنيت انسان تضمين می‌شود، اما اگر اين اعلام، همراه با باور و عقیده‌ی قلبي باشد، از آن به ايمان تعبير می‌شود و به دارنده‌ی آن، مسلمان و با ايمان می‌گویند.
اما كساني كه تنها با زبان اسلام آورده‌اند و به خاطر امتياز و فرصت‌ها و شرايط اطراف و دفع خطر و هزينه، به اين راه آمده‌اند، این‌ها از دایره‌ی ايمان بيرون هستند، هرچند به ظاهر مسلمان باشند.
اين تفاوت‌ها و نوشته‌ها برگرفته از آیه‌ی شریفه‌ی قرآن است، كه می‌فرماید: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في‏ قُلُوبِكُمْ وَ إِنْ تُطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ»؛  «اعراب بني اسد و غيره كه بر تو منت گذارده و گفتند ما ايمان آورديم به آن‌ها بگو شما كه (ايمانتان) به قلب وارد نشده به حقيقت هنوز ايمان نیاورده‌اید لكن بگویید ما اسلام آورديم و اگر خدا و رسول وي را اطاعت كنيد او از (اجر) اعمال شما هيچ نخواهد كاست و از گناه گذشته‌ی شما می‌گذرد كه خدا بسيار آموزنده و مهربان است.».
از پيامبر صلی الله علیه و آله آورده‌اند كه در تفاوت اسلام و ايمان فرمود: «اَلاِسْلامُ عَلانيَةٌ، وَالاِيمانُ فِي الْقَلبِ»؛ «اسلام آشكار است و به وسیله‌ی زبان هويدا می‌شود، اما ايمان باور عميق قلبي است».
آن گاه با دست به سینه‌ی خود اشاره كرد و فرمود: «المُسْلِمُ مَنْ سَلُمَ المُسْلِمُونَ مِنْ لِسانِهِ وَ يَدْهِ …»؛ «مسلمان آن كسي است كه ديگران از دست و زبان او امنيت داشته باشند، و او قدرت و امكانات و مقررات خدا و حقوق مردم را پايمال نكند.».
بله، ايمان فراتر از اسلام است و علاوه بر اقرار آگاهانه و آزادانه به اصول و فروع دين و معارف و مقررات خدا، زندگي فردي و اجتماعي و حتي ازدواج خود را بر اساس انديشه و باور منش مورد نظر قرآن و آوردنده ي قرآن تنظيم می‌کند و رابطه‌اش و رفتارش هم با خدا، خويشتن، پدیده‌های متنوع طبيعي و همنوعان بر اساس عدل و داد می‌شود و اين می‌شود يك زندگي و ازدواج معنوي و برتر كه لياقت الگو شدن را دارد.
از ویژگی‌های معنوي خديجه (سلام الله عليها) اين است كه نه تنها توحيد گرا و ايمان آورنده‌ی واقعي به خدا و پيامبر و باور کننده‌ی پاداش و كيفر و بهشت و دوزخ بود و در کل بانوي ايمان و باور بود بلكه در اين مسير از همه‌ی زنان نوانديش و كمال طلب جلوتر بود، و در ایمان واقعي به خدا و پيامبر، پيشگام تر ین و پيشتازترين زنان شد.
اين ويژگي، خديجه (سلام الله عليها)، در بسياري از روايات بيان شده كه ما به ذکر دو موردكفايت می‌کنیم: - پيامبر صلی الله علیه و آله، بارها در برابر ادعاي دروغين برخي از زنان خود، در تجليل از خديجه (سلام الله عليها) فرمود: «ما اَبْدَلَنِيَ اللهُ خيراً مِنْها لَقَدْ آمَنَتْ بِي حِينَ كَفَرَ النّاسُ وَ صَدَّقَتْنِي حِينَ كَذَّبَنِي النّاسُ… »؛ «خداوند هرگز همسر و همراه و مشاوري بهتر از او (خديجه) به من ارزاني نداشت، چرا که در آن شرايط بحراني كه مردم به دعوت توحيدي من كفر می‌ورزیدند، او با شهامت و درايت به راه و رسم آسماني من ايمان آورد، و آنگاه كه آنان من را در رسالتم، دروغ‌گو می‌دانستند، او با اخلاص و درستي و راستي من را در دعوتم گواهي داد و… ».
در تاريخ همچنين آمده است: «وَجاءَتِ النُّبُوَّةَ فَأسْلَمَتْ فَهِيَ اَوَّلُ إمْرَأةٍ آمَنَتْ بِهِ …»؛ «چون امر نبوت ظاهر شد، خديجه (سلام الله عليها) با اسلام رو آورد، او نخستين بانويي است كه به ايمان آورد… ».
يكي از حقايق دقيق تاريخي و روايي اين است كه؛
خديجه (سلام الله عليها) نخستين بانويي است كه به پيامبر و پيام آسماني او ايمان آورد، و اين ويژگي معنوي او به طوري مشهور و معروف است كه در میان تاريخ نگاران و محدثان و دانشمندان نظر مخالفي ندارد.

3- پيشتازي در نماز:
 
نماز و نيايش به معناي واقعي آن، اگر در زندگی فردي، خانواده، جامعه و حكومت، مخصوصاً در زندگي زناشويي، از جايگاه معتبر و خالصانه و درستي برخوردار باشد، به عنوان مراسمي تشريفاتي و يا سوداگرانه به آن نگاه نشود، هم نشانه‌ی رابطه‌ی دوستانه‌ی آن نمازگزاران با خداست و هم دليل بر ویژگی‌های معنويتي و حق طلبي و قانون مداري و بشر دوستي آن‌هاست و هم اثر فوق‌العاده سازنده در بينش و منش و عملكرد و زندگي و در ادامه نسل‌های آن‌ها دارد.
چرا که اين برنامه‌ی شبانه روزي در فرهنگ قرآن و روايات ما، در حقیقت روح عبادت، جان پرستش، بارزترين نوع بندگي و خلوص، پرواز روح و جان شیفته‌ی حق، معراج انسان در فضاي بي كران معنويت، كليد بهشت، اوج گرفتن به قرب پروردگار، مهم‌ترین سفارش پيامبر صلی الله علیه و آله و… می‌باشد.
نمونه‌ی بارز سفارش به نماز در آيات الهي، از اين قرار است: «… وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ»؛ «و نماز را (كه بزرگ عبادت خدا است) بسته بجاي آر كه همانا نماز است كه اهل نماز را از هر کار زشت و منكر باز می‌دارد و همانا ذكر خدا بزرگتر است و خدا به هرچه كنيد آگاه است.».
از پيامبر گرامي صلی الله علیه و آله در اين مورد آورده‌اند كه: «لاصَلوةَ لِمَنْ لَمْ يُطِعِ الصَّلوةَ وَطاعَةُ الصَّلوةِ أنْ يَنْتَهِىَ عَنِ الَفَحْشاءِ وَالمُنِكرُ»؛ «كسي كه فرمان برداری از نماز نكند، نماز او در حقیقت نماز درست و خداپسندانه‌ای نيست، و فرمان برداری از نماز نيز آن است كه نمازگزار از زشتي و گناه دوري گزيند.».
به عبارتي ديگر پيام اين روايت را می‌توان این‌طور گفت كه:
نمازي انسان را از گناه و زشتي دور می‌سازد، كه نماز واقعي باشد يعني نمازي باشد كه به آن دل دهيم و پيام انسان ساز آن را بشنويم و در كنارش كارهايي را انجام دهيم كه ما را به خدا نزديك كند. نه اينكه نمازگزار از گناه و زشتي و پايمال ساختن امنيت و آزادي مردم دوري نكند و يا اينكه حتي در نماز تازه گم‌شده‌هایمان را پيدا كنيم، تنها وقتي نماز اثربخش است كه از نافرماني خدا توبه‌ی واقعي كنيم و خود را از اسارت هواها و وسوسه‌های شيطاني دور كنيم، همان طور که خديجه (سلام الله عليها) این‌گونه برتر و والاتر بودند و نه تنها نماز و نيايش واقعي داشتند بلكه در انجام آن پيشتاز بودند، از جمله برخي روايات در زمینه‌ی پيشتازي خديجه (سلام الله عليها) در نماز؛
- پيامبر گرامي اسلام صلی الله علیه و آله پيش از دعوت اسلام و دعوت به ايمان، بارها فرشته‌ی وحي را ديده بود و نماز و نيايش را آموخته بود، و مدت‌ها بود كه به طور پنهاني خدا را پرستش می‌کرد و نماز می‌خواند، روزي در حال نماز خواندن بود كه علي علیه السلام آمد و آن حضرت را در حال نماز خواندن ديد، او پیامبر را در حال دعا و نيايش ديده بود ولي در حال نماز خواندن نديده بود، پس پرسيد:
«ياابالقاسم، ماهذا!؟»؛ «اي پيامبر، اين چه عبادتي است!؟».
«قالَ: هذِهِ الصَّلواةُ اللَّتي اَمَرَاللهُ بِها… فَدَعاهُ اِلي الإسلامِ فَاَسْلَمَ وَصَلّي مَعَهُ وَ اَسْلَمَتْ خَديجَة…»
پيامبر فرمود: «اين نماز است كه خدا من را به انجام آن فرمان داده است… پس پيامبر صلی الله علیه و آله، علي علیه السلام را به اسلام دعوت كرد، و او اسلام آورد و با پيامبر صلی الله علیه و آله نماز خواند و خديجه (سلام الله عليها) نيز اسلام آورد و از آن روز به بعد هنگامي كه پيامبر صلی الله علیه و آله به نماز می‌ایستاد، علي علیه السلام و خديجه (سلام الله عليها) نيز با آن حضرت نماز می‌خواندند.».
روزي جناب ابوطالب به همراه پسرش جعفر از جايي می‌گذشت كه ديدند، پيامبر صلی الله علیه و آله در جلو در حال نماز خواندن هستند و علي علیه السلام در سمت راست و خديجه (سلام الله عليها) پشت سر او، به آن حضرت اقتدا كرده و نماز می‌خواندند، ابوطالب پس از تحقيق و فهميدن، به پسرش جعفر فرمود: «صَلِّ جَناحَ اِبْنِ عَمِّك.»؛ «در كنار عموزاده گران قدرت محمد صلی الله علیه و آله قرار بگير و با او نماز بخوان.».
جعفر با شنيدن حرف پدرش جلو رفت و اسلام آورد، و نماز خواند، در اين حال ابوطالب شاد شد و سروده‌هایی را خواند.
عبدالله بن مسعود آورده است:
اولين چيزي كه از اسلام و پیامبر گرامی ديدم و با شگفتي و شور و شوق ياد گرفتم، نماز و نيايش بود، روزي من به همراه گروهي از بستگانم و افراد قبیله‌ام به مكه رفته بوديم، پس از زيارت كعبه به رسم آن روز براي خريد، پيش عباس عموي پيامبر رفتم با او در حال گفتگو بوديم ديديم مردي بزرگ وارد مسجدالحرام شد، در حالي كه طرف راست او نوجواني پرشكوه و پشت سرش بانويي باوقار بود، آنان تا نزديك «حجر الا سود» رفتند، سپس آن مرد بزرگوار با نهايت ادب دستي بر آن سنگ كشيد و آن دو. همراهش هم، همين كار را تكرار كردند، بعد از آن هر سه نفر به طواف خانه‌ی خدا پرداخته و هفت بار طواف كردند، پس از طواف كنار «حجر اسماعيل» آمدند و به نماز جماعت ايستادند، من كه تا آن روز چنين نماز و نيايشي نديده بودم، در فكر رفتم و به عباس گفتم: «اين چه ديني و آييني است!؟ انگار دين تازه‌ای در مكه ظاهر شده و ما بي خبريم!؟».
عباس گفت: «بله، دين تازه‌ای است! محمد صلی الله علیه و آله فرزند عبدالله و برادرزاده ي ارجمند من است و آن نوجوان هم علي علیه-السلام برادرزاده‌ی ديگرم، پسر ابوطالب است و آن زن نيز خديجه (سلام الله عليها) بانوي خردمند و كمال جوي حجاز و همسر محمد صلی الله علیه و آله است. محمد صلی الله علیه و آله از جانب خدا پيام آورده است كه : «پروردگار او همان پديد آورنده و تدبيرگر جهان و انسان است و از سوي او برنامه اي براي رستگاري و نجات مردم آورده.».
پرسيدم:آيا مردم هم به دين و آيين او آمده اند!؟
جواب داد: «واللهِ ماعَلَي الارضِ كُلِّها اَحَدٌيَدينُ بِهذَا الدّين اِلاّ هوُلاءِ الثَّلاثهَ»؛ «به خدا سوگند، كه به كران تا كران اين زمين پهناور، جز اين سه تن و انسان توحيدگرا، كس ديگري را بر اين دين نمي شناسم.».

ویژگی های معنوی حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
منبع:راسخون


free b2evolution skin
3
اردیبهشت

رمضان ، نام خدا

حضرت علی بن موسی علیه السلام  از پدران گرامیشان از حضرت علی علیه‌السلام نقل فرموده که روزی رسول خدا  صلی الله علیه و آله و سلم خطبه‌ای ایراد کرده فرمودند: «أیّها الناس قد أقبل إلیکم شهر الله» ماه خدا به شما روی کرد. چون در این ماه «صوم الله» مطرح است، و روزه مال خداست و این ماه، ماه روزه است، ماه مبارک رمضان را «شهرالله» می‌نامند.

 

 

چنان که ماه رجب «شهر ولایت» و ماه شعبان «شهر نبوّت و رسالت» است. از این رو در دعاهای ماه رجب از خداوند متعال توفیق عبادت در ماه مبارک رمضان، مسئلت می‌شود تا زمینهٴ آن از ماه رجب مهیّا و فراهم شود و تا انسان مقدماتی را طی نکند، نمی‌تواند به عظمت ماه مبارک رمضان راه یابد.

 

 


در روایتی فرموده‌اند: نگویید رمضان آمد، رمضان رفت، بگویید: ماه رمضان آمد و ماه رمضان رفت؛ زیرا رمضان اسمی از اسمای مبارک خدای سبحان است . شهر رمضان در حقیقت «شهرالله» است. اگر انسان در شهرالله، به لقاء الله نرسد، به باطن روزه نرسیده، بلکه روزه‌ای در سطح طبیعت گرفته است، پاداشی هم که به او می‌رسد در همان سطح خواهد بود.

 

 


فرمود: ماه خدا همراه با برکت، رحمت و مغفرت به شما روی کرده است: «بالبرَکَة والرّحمة والمغفرة» مواظب باشید به استقبالش بروید و آماده باشید تا آن را درست درک کنید.
«برکت» خیر مستدام و ماندنی است. گودالهایی که در بیابان آب در آن جمع می‌شود و می‌ماند، «برکه» می‌گویند. این ماه همراه با برکت و رحمت و مغفرت است. رحمت و مغفرت تنها آمرزش از گناهان نیست؛ آن درجات عالیه را هم خدای سبحان رحمت می‌نامد. البته رحمت خاصه مخصوص مؤمنان است: ﴿إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِنَ المُحْسِنِینَ﴾ . تحصیل این نوع رحمت، در ماه مبارک رمضان آسان است.

 

 


در ادامه فرمود: «شهرٌ هو عند الله أفضل الشهور» این ماه از دیگر ماهها افضل و برتر است. و خدا فضیلت آن را تعیین فرموده است. همان‌طور که انسان با تقوا و پرهیزکار پیش خدا گرامی‌تر است، ماهی که برکت و رحمت و مغفرت آن بیشتر باشد برتر است.

منبع: حکمت عبادات، جوادی آملی


free b2evolution skin
19
فروردین

سلام بر یوسف زهرا سلام الله علیها

دوباره همه از تو می‌گویند و می‌شنوند
شیرینی نام تو و شهد یادت به کام‌ها می‌نشیند
دوباره طاق‌ها برای نصرت تو قد علم می‌کنند
کاغذهای رنگی به شاد باش تو در باد می‌رقصند
دوباره همه دیوارهای شهر با سرانگشتانِ احساس چراغان می‌شود.
اما…

 

 

 

 


کاش گفتن و شنودن از تو سهم همه ثانیه‌ها باشد و یادآوریت همه دقایق را پر کند و خدمت به تو انگیزه همه حرکت‌ها شود!
کاش سینه‌مان صندوق صدقه‌ای شود و قلبمان سکه‌ای نذر سلامتت!
کاش دردمان همیشه با توسل به تو آرام گیرد و دستمان جز به دعا برای تو به آسمان نرود،
کاش انتظار تو زنگی باشد که از نافرمانیت بازمان دارد!
کاش حال و هوای همیشه دلمان به رنگ نیمه شعبان باشد…!

 

 

 

 

هنگامه­‌ زمزمه­‌ دعای عهد با همهمه­‌ تسبیج پرندگان و نیایش دریاها، و خش خش برگ‌ها در هم می‌آمیزد و صبحی پرطراوت و سرشار از امید، آمیخته با بوی گل نرگس را به ارمغان می‌آورد. روزی که سرمشقش نام یار باشد آکنده از یاد اوست. یاد مهربان یاری که صبح هنگام «رنگین کمانِ» رنگ رنگ وجودش، گل محفل دوستارانش است.
انگار که صبح، نم نم باران عهد آمده باشد و همان وقت هم نگاه آفتاب تابنده­ هستی به این خیل مشتاق افتاده باشد و از این دو «رنگین کمانی» بر آسمان آبی و پاک دل منتظرانش، نقش ببندد. «رنگین کمانی» که هر رنگش نشانی از او دارد؛ از محبتش، از دعایش، از اشکش، از …

 

 

 


و باز آن زمان که خورشید آهنگ رفتن می‌کند، انگار که با سرخی خود می‌گوید که شب غیبتش را تاب بیاورید به این امید که آفتاب وجود او، فردای شما را روشن کند؛ آن وقت شراری از سرخی خورشید به دل دوستداران می­‌افتد که:
من کجا و آفتاب وجود او کجا؟
این همه گناه من کجا و نیم نگاه او کجا؟
دل سیاه من کجا و امید به آمدن او کجا؟
و خبر ندارد این دل بیچاره از گناه، که او، لحظه به لحظه مراقبش است. مراقب، که مبادا به دامی در افتد.

دعا گو، که مبادا به چاله­‌ای فرو غلتد. و نمی‌داند این دل سیاه از گناه، که آنی که شیطان وسوسه‌اش می‌کند این اوست که دست به دعا بلند می‌کند و از خدا نجاتش را می‌طلبد و نمی‌داند این دل تنها، که او فقط یک دل را نمی‌بیند، بلکه هزاران دل را نظاره‌گر است…!

 

 

 



☆•☆•☆

سلام بر جان‌ها، طراوت هستی، شادابی بخش روزگاران
سلام بر امام عالَم و آدم، مولای انس و جان، یکتا نگار جهان
سلام بر امید زندگی و مایه حیات…!
سلام بر مهدی، آنکه نام دلنشینش جان را معطر می‌کند و یاد دل‌انگیزش روح را طراوت می‌بخشد… سلام بر تو ای بقیه اولیای خدا در زمین، ای ذخیره خاندان وحی، ای آخرین امید سالروز میلادت را جشن می‌گیریم و یکدیگر را غنچه‌های تهنیت نثار می‌کنیم و شکوفه‌های تحیت می‌افشانیم…

 

 

 


اما همینکه خاطر را از یاد ولادتت خوش می‌داریم، گلخنده‌های شوق بر لب‌هایمان می‌پژمرد و غمی بزرگ بر جانمان سایه می‌افکند و نقش خیال را برهم می‌زند. غم دوری تو عزیزترین…
آخر کدام هجران دیر پای تاریخ است که بیش از هزار و صد سال به درازا کشیده شده باشد؟!
آیا هجران امروز ما به فردای وصال تو نمی‌رسد؟!
آیا درد عالم سوز ما را درمانی نیست؟!
آیا تشنگی ما را آب گواراریی فرو نخواهد نشاند؟!
آری وعده خدا تخلف‌ناپذیر است. به یقین روزی خواهد آمد…!

 

 

 


این یلدای هجران را صبحی در می‌رسد. این زمستان بی‌فروغ را قدوم بهاران در هم خواهد شکست.
روزی خواهد رسید که آفتاب از کعبه می‌دمد و گل‌های امید شکوفه می‌کند. زمین به نور پروردگارش روشن می‌شود.
تو خواهی آمد، ذوالفقار علی در دست. بر کعبه تکیه خواهی زد و فریادی جهانگیر بر خواهی داشت که: انا بقیه الله المنتقم!

ای مهدی!
حسرت یک لحظه دیدار، دل‌­های شیفتگانت را گداخت و امید وصل تو جان­‌های به لب رسیده را به نسیم لطف بنواخت. گوش‌­ها منتظر انتشار سرود ظفر و چشم­‌ها در اشتیاق دیدار رهبر، نفس‌ها در سینه حبس؛ و تو ای حبیب، هم­چنان در پس پرده­ غیبت نهانی و نمی­‌دانیم تا كی…

اللهم عجل لولیک الفرج

نوشته صفورا دادخواه


free b2evolution skin
19
بهمن

ام البنین سلام الله علیها

فاطمه کلابیه معروف به ام‌البنین (زادهٔ ۵ قمری، کوفه - درگذشته ۷۰ قمری)، همسر امام اول شیعیان، علی بن ابی طالب و دختر حزام بن خال است. پس از شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، حضرت علی علیه السلام با معرفی برادرش عقیل با فاطمه کلابیه ازدواج کرد.

 

 

او را بخاطر داشتن چهار پسر به نام‌های: عباس بن علی، عبدالله بن علی، جعفر بن علی و عثمان بن علی، ام‌البنین (مادر پسران) خواندند. هر چهار فرزند او در کربلا شهیدشدند.
 
 

 


سالروز وفات حضرت ام‌البنین سلام الله علیها مادر گرامی حضرت عباس (علیه السلام) تسلیت باد


free b2evolution skin
28
مرداد

در باره غدیر خم

تقریباً همه مسلمانان داستان به امامت رسیدن حضرت علی علیه السلام را می دانند. روزی که پیامبر اکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم ) هنگام برگشت از سفر حج، نزد یاران خود، حضرت علی علیه السلام را به عنوان جانشین و ولی مومنین اعلام کرد. روایات زیادی درباره عید غدیر و اتفاقی که در آنجا رقم خورد عنوان شده است. بسیاری از علما و تاریخ دانان این واقعه را ثبت نموده و تحلیل کرده اند. اما سوال اینجاست که آیا اطلاعات ما درباره عید غدیر خم کافی است یا خیر.

 

 

در فرهنگ ما مسلمانان شیعه، روزهای پر خیر و برکتی به عنوان عید یاد شده اند. مانند روز عید غدیر خم. در تاریخ هجدهم ماه ذی حجه بود که رسول خدا، حضرت محمد (ص) در راه برگشت از سفرش به خانه خدا، در مکانی به نام غدیر، از همراهانش خواست تا به سخنانش گوش فرا دهند. در آن روز پیامبر اسلام، جانشینی حضرت علی علیه السلام را در جمع خاندان بین هاشم و مسلمانان مکه و مدینه اعلام کرد. و تمام حاضرین با این حضرت پیمان بیعت بسته و امامت را به او تبریک گفتند.

تاریخدانان و علمای زیادی صحت این واقعه را در کتب و نوشته های خود تایید کرده اند. حتی نقل شده است پیامبر اکرم (ص) بعد از معرفی علی به عنوان امام مسلمانان، عمامه از سر خود برداشته به عنوان تاجی بر سر حضرت علی گذاشته اند. و فرموده اند: «عمامه، تاج عرب است»

 

 

 

معنای غدیر چیست؟
معنای لغوی کلمه غدیر در زبان عربی، آبگیر یا گودالی است که در آن آب باران گرد آمده باشد. محلی که واقعه به امامت رسیدن حضرت علی علیه السلام  در آن اتفاق افتاده است، یک گودال بزرگ یا همان غدیر بوده است که به دلیل شکل خُم مانند آن، که شبیه به خُم رنگرزان بوده است، غدیر خُم نامگذاری شده و تا امروز بر سر زبان ها مانده است.

گرچه در مورد عید غدیر بین مسلمان شیعه و سنی اختلافاتی است، اما بنظر می رسد روز زیارت پیامبر (ص) از خانه خدا، جمعه و پس از روز عرفه بوده است. و واقعه غدیر خم که نیز دو روز بعد اتفاق افتاده است در روز یکشنبه هجدهم ذی الحجه ثبت شده است. فتال نیشابوری در دست نوشته های خود آورده است که بعد از گذشت پنج ساعت از روز، حضرت جبرئیل بر پیامبر نازل شد و پیام رسالت را برای او آورد.

 

 

 

چه اتفاقی در مراسم افتاد؟

در نقل قول های مختلف آمده که در روز مراسم غدیر خم، حدود ۱۳۰۰ تا ۱۲۰ هزار نفر حضور داشته اند که البته این اعداد و ارقام در روایات مختلف ، تغییر کرده اند. به نظر می رسد آماری که در نوشته های موجود در پنج قرن اول آمده موثق تر باشد. بیشترین تعداد جمعیتی که در روایات اولیه آمده است هفده هزار نفر بوده و آمار بالاتر مربوط به روایات بعد از آن تاریخ است.

 

 

 

حضرت محمد (ص) که از طرف جرئیل به وی وحی شده بود تا پیام الهی را به گوش مردم برساند، جلوی چشم سران قبائل و مردم مسلمان، دست حضرت علی را در دستش گرفت و به بالا برد، و او را به عنوان جانشین و امام مسلمین معرفی کرد. فرمود: « هرکس من امام او هستم، زین پس علی امام اوست» گفته می شود حتی ابوبکر و عمر نیز در این مراسم با حضرت علی (علیه السلام) دست بیعت داده و امامت به حق او را پذیرفتند.

بین منابع شیعه و سنی درباره عید غدیر اختلافات کمی وجود دارد. دلیل نادیده گرفته شدن دستور پیامبر برای امامت حضرت علی (علیه السلام) ، اتفاقات و اختلافاتی است که پس از مرگ ایشان و بعد از واقعه آن روز بوجود آمده است.

منبع بنیان غدیر


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم