26
مرداد

شجره طوبي98

 


آیا رسول الله صلی الله علیه و آله، مثل شیعیان امروزی بر مهر و امثال آن سجده می‌کردند؟

مهر در نماز از چه زمانی و توسط چه کسی استفاده شد؟

آن‌چه که قطعی است در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله مهری به این صورت که الآن در میان شیعیان رایج است وجود نداشته است و آن حضرت بنا بر اتفاق شیعه و سنی بر خاک، سنگ و حصیر سجده می‌کرده و هرگز بر فرش، سجاده، لباس و… سجده نمی‌کرده است

دلایل واجب بودن گذاشتن پیشانی روی خاک در منابع اهل سنت

سجدۀ رسول خدا بر زمین :

شیعه و سنی اتفاق دارند که رسول خدا صلی الله علیه وآله بر زمین سجده می‌کرده و می‌فرموده است :

أعطیت خمسا لم یعطهن أحد قبلی… وجعلت لی الأرض مسجدا وطهورا.

صحیح البخاری، البخاری، ج 1، ص 86.

پنچ چیز به من داده شده است که به هیچ کس قبل از من داده نشده است… زمین برای من محل سجده و پاک کننده قرار داده شده است.

و نیز از ابو وائل نقل شده است که می‌گفت :

رأیت النبی إذا سجد وضع جبهته وأنفه علی الأرض.

أحکام القرآن، الجصاص، ج 3، ص 36، و مسند احمد، ج 4، ص 315، 317.

پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله را دیدم که وقتی سجده می‌کرد، پیشانی و بینی‌اش را بر زمین می‌نهاد.

و صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز به تبعیت از آن حضرت، جز بر زمین بر چیز دیگری سجده نمی‌کردند :

وعن أبی عبیدة أن ابن مسعود کان لا یصلی أو لا یسجد إلا علی الأرض. رواه الطبرانی فی الکبیر.

مجمع الزوائد، الهیثمی، ج 2، ص 57.

ابن مسعود نماز نمی‌خواند و سجده نمی‌کرد؛ مگر بر زمین… طبرانی این روایت را در الکبیر نقل کرده است.

حتی نقل شده است که برخی از صحابه، از جمله مسروق بن الأجدع، چیزی شبیه مهر امروزی با خود حمل می‌کرد و در زمان مسافرت با کشتی بر آن سجده می‌کرد. محمد بن سعد در الطبقات الکبری می‌نویسد :

حدثنا محمد قال کان مسروق إذا خرج یخرج بلبنة یسجد علیها فی السفینة.

الطبقات الکبری، محمد بن سعد، ج 6، ص 79.

مسروق، هر وقت که به مسافرتی می‌رفت، مقداری از خاک با خود بر می‌داشت تا در کشتی بر آن سجده کند.

و روایاتی فراوانی که در کتاب‌های شیعه و سنی بسیار یافت می‌شود.

سجدۀ رسول خدا بر سنگ :

از ابن عباس نقل شده است که می‌گفت :

أن النبی صلی الله علیه وآله سجد علی الحجر.

پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله بر سنگ سجده می‌کرد.

این روایت را حاکم نیشابوری در المستدرک، ج 3، ص 473 نقل و آن را تصحیح می‌کند و ذهبی نیز در تلخیص المستدرک صحت آن را تأیید می‌کند.

سجده رسول خدا بر سجاده‌ای ساخته شده از حصیر :

مسلم نیشابوری در صحیح مسلم از أبی سعید خدری نقل می‌کند :

حَدَّثَنِی أَبُو سَعِیدٍ الْخُدْرِیُّ أَنَّهُ دَخَلَ عَلَی النَّبِیِّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ فَرَأَیْتُهُ یُصَلِّی عَلَی حَصِیرٍ یَسْجُدُ عَلَیْه.

صحیح مسلم، ج 2، ص 62، کتاب الصلاة، باب الصلاة فی ثوب واحد؛ و 128، باب فضل صلاة الجماعة.

از ابو سعید خدری نقل شده است که بر رسول خدا وارد شد و دید آن حضرت بر روی خمره (حصیری) نماز می‌خواند و بر روی همان سجده می‌کند.

همچنین بخاری و مسلم از ام المؤمنین میمونه نقل کرده‌اند :

کَانَ النَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یُصَلِّی عَلَی الْخُمْرَة.

صحیح البخاری، ج 1، ص 101، کتاب الصلاة، باب الصلاة علی الخمرة، صحیح مسلم،‌ ج 2، ص 128، کتاب الصلاة، باب فضل صلاة الجماعة.

از میمونه همسر رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل شده است که فرمودند رسول خدا بر روی خمره (حصیری) سجده می‌فرمودند.

و نیز مسلم از عایشه نقل می‌کند :

عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نَاوِلِینِی الْخُمْرَةَ مِنْ الْمَسْجِدِ قَالَتْ فَقُلْتُ إِنِّی حَائِضٌ فَقَالَ إِنَّ حَیْضَتَکِ لَیْسَتْ فِی یَدِک.

صحیح مسلم، ج 1، ص 168.

از عائشه نقل شده است که گفت: رسول خدا صلی الله علیه وآله به من فرمودند به من خمرۀ (حصیر) سجده را بده. گفتم که من عذر زنانه دارم حضرت پاسخ دادند که عذر تو به دستت مربوط نمی‌شود.

و هیثمی در مجمع الزوائد از ابن عمر نقل می‌کند :

کان رسول الله صلی الله علیه وسلم یصلی علی الخمرة ویسجد علیها. رواه أحمد والبزار والطبرانی فی الکبیر والأوسط، ورجال أحمد رجال الصحیح.

مجمع الزوائد، ج 2، ص 56.

از ابن عمر نقل شده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله بر روی تکه حصیری نماز می‌خوانده و بر همان سجده می‌کردند.

مراد از «خمره» همان طور که علمای شیعه و سنی گفته‌اند، سجاده‌ای است که از حصیر درست می‌شده است؛ چنانچه ابن سلام در غریب الحدیث می‌نویسد :

وقال أبو عبید: فی حدیث النبی علیه السلام أنه کان یسجد علی الخمرة. قال أبو عبید: الخمرة شئ منسوج یعمل من سعف النخل ویرمل بالخیوط وهو صغیر علی قدر ما یسجد علیه المصلی أو فویق ذلک، فإن عظم حتی یکفی الرجل لجسده کله فی صلاة أو مضجع لو أکثر من ذلک فحینئذ حصیر ولیس بخمرة.

غریب الحدیث، ابن سلام، ج 1، ص 276 - 277

ابو عبید گفته است که در روایت رسول خدا صلی الله علیه وآله آمده است که ایشان بر روی خمره نماز می‌خواندند. ابو عبید گفت مقصود از خمره، تکه ای کوچک و بافته است که از برگ خرما درست می‌شود و در بین آن نخ عبور داده می‌شود و کوچک است به اندازه محل سجده یا کمی بزرگ‌تر از آن؛ ولی اگر بزرگ‌تر باشد که تمام بدن بر روی آن جا شود در نماز یا در هنگام خواب به آن حصیر گفته می‌شود نه خمره.

و زبیدی در تاج العروس می‌نویسد :

ویقال: صلی فلان علی الخمرة، وهی حصیرة صغیرة تنسج من السعف، أی سعف النخل وترمل بالخیوط.

تاج العروس، الزبیدی، ج 6، ص 365

وقتی می‌گویند فلان کس بر روی خمره نماز خواند؛ یعنی بر روی حصیر کوچکی که از برگ درخت خرما درست می‌شود و با خط به هم متصل می‌گردد.

فرمان رسول خدا بر سجده بر خاک

در بسیاری از روایات نقل شده است که رسول خدا به کسانی که از سجده بر خاک پرهیز می‌کردند، دستور می‌داد که بر خاک سجده کنند. ما به برخی از این روایات از کتاب‌های اهل سنت اشاره می‌کنیم :

عبد الرزاق صنعنانی از خالد الجهنی نقل می‌کند :

رأی النبی (صلی الله علیه وآله) صهیبا یسجد کأنه یتقی التراب فقال له: تربّ وجهک یا صهیب.

المصنف لعبد الرزاق الصنعانی، ج 1، ص 391، ح 1528 و کنز العمال، ج 7، ص 465.

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) شخصی به نام صهیب را دید که در هنگام سجده مراقب بود که صورتش به خاک مالیده نشود، پیامبر به او فرمود: ای صهیب، صورت را بر خاک بگذار.

و همچنین از ام سلمه رضی الله عنها نقل شده که فرمود :

رأی النبی (صلی الله علیه وآله) غلاما لنا یقال له أفلح ینفخ إذا سجد، فقال: یا أفلح ترب.

الاصابة، ابن حجر، ج 1، ص 252 و أسد الغابة، ج 1، ص 107 و صحیح الترمذی، ج 2، ص 236 و فتح الباری، ج 3، ص 68 و کنز العمال، ج 7 ص 459، ح 19776.

پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله غلام مرا که افلح نام داشت، دید که در هنگام سجده خودش را از خاک دور نگه می‌داشت. پیامبر به او فرمود: خودت را به خاک بینداز (بر خاک سجده کن).

منع رسول خدا از سجده بر عمامة :

عن عیاض بن عبد اللّه القرشی: رأی رسول الله صلی الله علیه وسلم رجلا یسجد علی کور عمامته فأومأ بیده: ارفع عمامتک، وأومأ إلی جبهته.

پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله مردی را دید که بر قسمتی از عمامۀ خود سجده می‌کرد، آن حضرت با دستش اشاره کرده که عمامه‌ات را بالا بکش و بر پیشانی‌اش اشاره کرد (بر پیشانی‌ات سجده کن).

السنن الکبری، ج 2، ص 105.

و از امیر المؤمنین علیه السلام نقل شده است که فرمود :

إذا کان أحدکم یصلی فلیحسر العمامة عن جبهته.

السنن الکبری، ج 2، ص 105.

هر گاه خواستید سجده کنید، باید عمامه را از پیشانی‌تان کنار بزنید.

این نشان می‌دهد که در موقع سجده هیچ مانعی نباید بین پیشانی و زمین باشد و سجده کردن بر عمامه، فرش و… باطل است.

سجده فقط بر خاک جایز است :

شیعیان هرگز سجده کردن بر تربت حضرت سید الشهداء یا هر تربت دیگری را واجب نمی‌دانند؛ بلکه با تأسی و پیروی از فرامین ائمه اهل بیت علیهم السلام که عدل و قرین قرآن در حدیث ثقلین ذکر شده‌اند، سجده کردن بر تربت امام حسین علیه السلام را مستحب می‌دانند؛ و طبق روایاتی که از آن خاندان پاک رسیده است، سجده، تنها بر زمین و آن‌چه که از او می‌روید صحیح است و بر چیزهای دیگر؛ از جمله لباس، فرش و… جایز نیست. ما در این جا فقط به نقل یک روایت بسنده می‌کنیم :

عن هشام بن الحکم أنه قال لأبی عبد الله (علیه السلام) أخبرنی عما یجوز السجود علیه وعما لا یجوز، قال: السجود لا یجوز إلا علی الأرض أو علی ما أنبتت الأرض إلا ما اکل أو لبس، فقال له: جعلت فداک ما العلة فی ذلک؟ قال: لان السجود خضوع لله عز وجل فلا ینبغی أن یکون علی ما یؤکل ویلبس، لان أبناء الدنیا عبید ما یأکلون ویلبسون، والساجد فی سجوده فی عبادة الله عز وجل، فلا ینبغی أن یضع جبهته فی سجوده علی معبود أبناء الدنیا الذین اغتروا بغرورها، الحدیث

وسائل الشیعة (آل البیت)، ج 5، ص 343.

هشام بن حکم می‌گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: سجده بر چه چیزهایی جایز و بر چه چیزهایی جایز نیست؟ امام علیه السلام فرمودند: سجده جایز نیست؛ مگر بر زمین و آن‌چه که از زمین می‌روید؛ غیر از خوردنی‌ها و پوشيدنی‌ها. هشام بن حکم می‌گوید به آن حضرت عرض کردم: فدایت شوم، دلیل آن چیست؟ آن حضرت فرمود: زیرا سجده برای خداوند و تواضع در برابر او است و سزاوار نیست که بر روی خوراکی وپوشاک باشد؛ چرا که دنیا پرستان بنده آن چیزی هستند که می‌خورند و می‌آشامند؛ اما کسی که سجده می‌کند در حال سجود برای خداوند بلند مرتبه است؛ از این رو، سزاوار نیست که در حال سجده پیشانیش را بر همان چیزی نهد که دنیا پرستان از حیله های آن فریب خورده‌اند.

مرحوم علامۀ امینی رضوان الله تعالی علیه در این باره می‌فرماید :

نحن نتخذ من تربة کربلاء قطعا لمعا وأقراصا نسجد علیها کما کان فقیه السلف مسروق بن الأجدع یحمل معه لبنة من تربة المدینة المنورة یسجد علیها والرجل تلمیذ الخلافة الراشدة، فقیه المدینة ومعلم السنة بها، وحاشاه من البدعة… وکثیر من رجال المذهب یتخذون معهم فی أسفارهم غیر تربة کربلاء مما یصح السجود علیه کحصیر طاهر نظیف یوثق بطهارته أو خمرة مثله ویسجدون علیه فی صلواتهم. ونحن نری أن الأخذ بهذین الأصلین القویمین، والنظر إلی رعایة أمری الحیطة والحرمة ومراقبتهما…

السجود علی التربة الحسینیة، الشیخ الأمینی، ص 66 – 67.

ما از خاک محل شهادت امام حسین (علیه السلام) قطعه‌هایی را در اندازه های متفاوت می‌سازیم که هنگام سجده پیشانی را بر آن می‌گذاریم، همان گونه که مسروق بن اجدع فقیه اهل سنت وشاگرد مکتب خلافت قطعه ای از خاک مدینه را همراهش می‌برد و بر آن سجده می‌کرد.

آری بسیاری از بزرگان مذهب (شیعه) هنگام سفر قطعه ای حصیر یا غیر آن را که پاک وطاهر بود همراه می‌بردند و هنگام نماز برآن سجده می‌کردند، و لذا ما بر اساس این نقل و روش محکم سجده بر خاک را لازم می‌دانیم.

مرحوم علامه کاشف الغطاء رضوان الله علیه نیز در این باره می‌فرماید :

ولعلّ السر فی التزام الشیعة الإمامیّة (استحبابا) بالسجود علی التربة الحسینیة، مضافاً إلی أنّها أسلم من حیث النظافة والنزاهة من السجود علی سائر الأراضی وما یطرح علیها من الفرش والبواری والحصر الملوّثة والمملوءة غالباً من الغبار والمیکروبات الکامنة فیها.

مضافاً إلی کلّ ذلک لعلّه من جهة الأغراض العالیة والمقاصد السامیة منها، أن یتذکر المصلی حین یضع جبهته علی تلک التربة، تضحیة ذلک الإمام بنفسه وأهل بیته والصفوة من أصحابه فی سبیل العقیدة والمبدأ ومقارعة الجور والفساد.

ولما کان السجود أعظم أرکان الصلاة، وفی الحدیث «أقرب ما یکون العبد إلی ربه حال سجوده» فیناسب أن یتذکر بوضع جبهته علی تلک التربة الزاکیة، أولئک الذین جعلوا أجسامهم ضحایا للحق، وارتفعت أرواحهم إلی الملأ الأعلی، لیخشع ویخضع ویتلازم الوضع والرفع، وتحتقر هذه الدنیا الزائفة، وزخارفها الزائلة، ولعل هذا هو المقصود من أن السجود علیها یخرق الحجب السبع کما فی الخبر، فیکون حینئذ فی السجود سر الصعود والعروج من التراب إلی رب الأرباب.

الأرض والتربة الحسینیة، ص 24.

شاید علت التزام شیعه به سجده بر روی تربت امام حسین – جدا از اینکه پاکیزه تر است واز جهت نظافت مناسب‌تر از سجده بر هر خاک و حصیری که غالبا پر از غبار و میکروب است – یک هدف عالی باشد وآن این است که وقتی نماز گذار پیشانیش را بر روی آن خاک می‌گذارد به یاد فداکاری امام حسین علیه السلام وخاندان پاکش - در راه دین وعقیده ومقابله با جور وفساد - بیفتد.

وچون سجده مهم‌ترین رکن نماز است و در روایت نیز آمده است که نزدیک‌ترین حالت بنده به پروردگارش، حالت سجده است؛ از این رو مناسب است که در هنگام سجده به سبب نهادن پیشانی بر تربت پاک ایشان به یاد کسانی افتد که بدن‌های خود را قربانی حق نمودند و روحشان به عالم بالا پرواز کرد؛ تا فروتنی پیدا کرده و سجود (پایین رفتن ظاهری) را با بالا رفتن (معنوی) همراه کند؛ و این دنیای پست و زینت‌های نابود شونده آن را کوچک بشمارد؛ وشاید همین مقصود از سجده بر تربت است تا – همانطور که در روایت آمده است - این سجده حجاب‌های هفتگانه آسمان را پاره کند. پس این سجده در واقع رمز بالا رفتن و عروج است از خاک به نزد پروردگار عالمیان.

اهتمام رسول خدا بر ترتب امام حسین :

اگر امروز شیعیان تربت سید الشهداء علیه السلام را محترم می‌دانند و بر این تربت پاک سجده می‌کنند، در واقع آن‌ها به رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله تأسی می‌کنند. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله اهمیت فراوانی به تربت سید الشهداء می‌دادند و هر وقت این تربت را می‌دیدند اشک‌هایشان جاری می‌شد و از شهادت مظلومانۀ آن حضرت در کربلا سخن می‌گفتند. حاکم نیشابوری در المستدرک، ج 3، ص 176_177 می‌نویسد :

عن أم الفضل بنت الحارث ان‌ها دخلت علی رسول الله صلی الله علیه وآله فقالت یا رسول الله انی رأیت حلما منکرا اللیلة قال وما هو قالت إنه شدید قال وما هو قالت رأیت کأن قطعة من جسدک قطعت ووضعت فی حجری فقال رسول الله صلی الله علیه وآله رأیت خیرا تلد فاطمة إن شاء الله غلاما فیکون فی حجرک فولدت فاطمة الحسین فکان فی حجری کما قال رسول الله صلی الله علیه وآله فدخلت یوما إلی رسول الله صلی الله علیه وآله فوضعنه فی حجره ثم حانت منی التفاتة فإذا عینا رسول الله صلی الله علیه وآله تهریقان من الدموع قالت فقلت یا نبی الله بابی أنت وأمی مالک قال اتانی جبریل علیه الصلاة والسلام فأخبرنی ان أمتی ستقتل ابنی هذا فقلت هذا فقال نعم وأتانی بتربة من تربته حمراء.

ام الفضل دختر حارث محضر رسول الله رسید وعرض کرد: دیشب خواب بدی دیدم، فرمود: چگونه بود؟ گفت: خیلی بد بود، فرمود: برایم نقل کن. عرض کرد: درخواب دیدم قطعه ای از گوشت بدنت جدا شد و بر دامن من گذاشته شد. فرمود: تو خواب خوبی دیده ای، به امید خداوند فاطمه صاحب فرزندی می‌شود که تو او را بردامن و آغوشت می‌گیری.

ام الفضل می‌گوید: فاطمه حسین را بدنیا آورد که من او را بردامنم می‌گذاشتم همانگونه که پیامبر فرموده بود.

روزی محضرش رسیدم و حسین را بر زانوانش قرار دادم، نگاهی به او نمود، دیدم چشمانش پر از اشک است، گفتم: پدر و مادرم به فدایت چه شده است؟ فرمود: جبرئیل نزد من آمد و به من خیر داد که افرادی از امتم این فرزندم را خواهند کشت، سپس خاکی سرخرنگ از محل شهادت حسین به من داد.

و حتی روایات فراوانی از طریق خاصه و عامه نقل شده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله تربت امام حسین علیه السلام را استشمام کرده و آن را می‌بوسید :

عن عبد الله بن وهب بن زمعة قال أخبرتنی أم سلمة رضی الله عنها ان رسول الله صلی الله علیه وآله اضطجع ذات لیلة للنوم فاستیقظ وهو حائر ثم اضطجع فرقد ثم استیقظ وهو حائر دون ما رأیت به المرة الأولی ثم اضطجع فاستیقظ وفی یده تربة حمراء یقبلها فقلت ما هذه التربة یا رسول الله قال أخبرنی جبریل (علیه الصلاة والسلام) ان هذا یقتل بأرض العراق للحسین فقلت لجبریل أرنی تربة الأرض التی یقتل بها فهذه تربت‌ها.

هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین ولم یخرجاه.

المستدرک، الحاکم النیسابوری، ج 4، ص 398.

ام السلمه گوید: در یکی از شب‌ها رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مشغول استراحت بود ناگهان نگران و مضطرب از جایش حرکت کرد، سپس نشست و دراز کشید که باز هم از جایش با ناراحتی حرکت کرد که از دفعه قبل شدیدتر بود، باز هم دراز کشید در حالی که خاکی سرخرنگ در دست‌هایش بود و آن می‌بوسید، گفتم: این خاک چیست؟ فرمود: جبرئیل به من خبر داد که بر این خاک حسین مرا می‌کشند، از او درخواست کردم تا آن خاک را به من نشان دهد، جبرئیل این خاک را برایم آورد.

ثواب سجده بر تربت امام حسین علیه السلام :

امام صادق علیه السلام در این باره می‌فرماید :

محمد بن علی بن الحسین قال: قال الصادق (علیه السلام): السجود علی طین قبر الحسین (علیه السلام) ینور إلی الأرضین السبعة، ومن کانت معه سبحة من طین قبر الحسین (علیه السلام) کتب مسبحا وإن لم یسبح بها.

وسائل الشیعة (آل البیت)، ج 5، ص 365 – 366 و من لا یحضره الفقیه، الشیخ الصدوق، ج 1، ص 268.

امام صادق علیه السلام فرمودند: سجده بر خاک قبر حسین علیه السلام نورش تا آسمان هفت آسمان را نورانی می‌کند. هر کس تسبیحی از خاک قبر امام حسین علیه السلام به همراه داشته باشد، تسبیح کننده به حساب می‌آید؛ هر چند که با آن تسبیح نکند.

همچنین نقل شده است که:

کان لأبی عبد الله جعفر بن محمد علیه السلام خریطة من دیباج صفراء فیها من تربة أبی عبد الله (ع)، فکان إذا حضرته الصلاة صبه علی سجادته وسجد علیه قال (ع): إن السجود علی تربة أبی عبد الله (ع) تخرق الحجب السبع.

وسائل الشیعة (آل البیت)، ج 5، ص 366.

امام صادق علیه السلام کیسه ای داشت که در آن تربت امام حسین علیه السلام را نگه می‌داشت. هر وقت که نماز می‌خوانده آن را بر سجاده‌اش می‌ریخت و بر آن سجده می‌کرد. امام علیه السلام فرمود: سجده بر تربت امام حسین علیه السلام هفت حجاب را پاره می‌کند.

این امام صادق علیه السلام، فرزند رسول خدا است که جز بر خاک امام حسین علیه السلام بر چیز دیگری سجده نمی‌کند. از این جا است که ارزش سجده بر تربت کربلا آشکار می‌شود. ما نیز خود را پیرو همان بزرگوران می‌دانیم.

وعن الصادق (علیه السلام) قال من أدار سبحة من تربة الحسین (علیه السلام) مرة واحدة بالاستغفار أو غیره کتب الله له سبعین مرة وأن السجود علیها یخرق الحجب السبع.

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس با تسبیح خاک کربلا یک دور استغفار یا کاری دیگری بکند، خداوند برای او هفتاد مرتبه می‌نویسد. سجده بر خاک کربلا، حجاب هفت آسمان را پاره می‌کند.

وسائل الشیعة (آل البیت)، ج 6، ص 456.

کسی که سجده بر تربت او حجاب هفت آسمان را پاره می‌کند، خود او چه می‌کند؟ و چه زیبا سخنی گفته است علامه بزرگ، شیخ عبد الحسین امینی رضوان الله تعالی علیه

هذا حبنا وهذا حسیننا، وهذا مأتمه، وهذه کربلاؤه، وهذه تربته، وهی مسجدنا، والله ربنا، وسنتنا وسیرتنا سیرة نبینا وسنته ولله الحمد. [سیرتنا وسنتنا - الشیخ الأمینی – ص180]

این عشق ما و این حسین ما است. این عزای او، این کربلای او و این تربت او است. تربت او سجده‌گاه ما، الله پروردگار ما و سنت و روش ما، سنت و روش پیامبر ما است. خدا را [بر این همه نعمت] سپاس می‌گوییم.

  تبیان

 


free b2evolution skin
26
مرداد

شجره طوبي97


آنچه از امام خویش آموختم !

امام حسن عسگری عليه السلام

دین برنامه زندگی است، برنامه ای که خداوند متعال آن را به بشر داد تا با آن به سعادت دنیا و آخرت دست پیدا کند. رهنمودهای این دین، به دو شکل در دسترس مردم قرار گرفت یکی به صورت گفتار (قرآن و روایات) و دیگری در قالب رفتار (سیره عملی) که از رسول خدا و دیگر معصومین علیهم السلام دیده و یا شنیده شد

برای رسیدن به سعادتی که دین برای آنست دو گام باید برداشت:

گام اول: مطالعه کلام و بررسی سیره عملی حضرات معصومین علیهم السلام در کنار انس با معارف قرآن کریم. این کار برای آشنا شدن با دین یا همان برنامه زندگی است.

گام دوم: عمل به آن آموزهاست.

یکی از رهبران هدایت و بندگی خدا که ما مفتخر به پیروی از او هستیم امام حسن عسکری علیه السلام است که در این مختصر، اخبار و گزارشهایی که از زندگی کوتاه ولی پر نور و برکت آن حضرت به دست ما رسیده است را نقل می کنیم و از خدا می خواهیم تا توفیق برداشتن آن دو گام و هدایت روز افزون در پرتو انوار این بزرگواران را هر روز بیش از گذشته به ما عنایت فرماید.

عبادت تاثیر گذار

هنگامى که امام حسن عسکری علیه السلام در زندان صالح ابن وصیف بودند گروهى از عباسیان نزد او آمدند و او را وادار کردند تا بر آن جناب سختگیرى کند. صالح به آنها گفت: من نمی دانم با او چه کنم! دو نفر از بدترین مردم را مامور نگهداری او کردم ؛ اما اکنون آن دو از عُبّاد شده‏اند و پیوسته مشغول نماز و عبادتند.

بعد دستور داد آن دو نفر مامور را حاضر کردند.

صالح به آنها گفت: واى بر شما! این مرد به شما چه گفت که اینگونه دگرگون شده اید؟

گفتند: درباره مردى که شبها نماز می خواند و روزها را روزه می گیرد چه بگوییم؟ او [بیهوده و بی مورد] با کسى سخن نمی گوید و جز عبادت به چیز دیگرى خود را مشغول نمی سازد، ما هر گاه به وى نگاه مى کنیم شانه هایمان می لرزد و حال ما تغییر می کند.

هنگامى که عباسیان این مطلب را شنیدند مأیوسانه برگشتند.(1)

امام حسن عسکری علیه السلام در سفارشی مهم ضمن بیان ارزش آشنایی با حقوق دیگران و تلاش برای رعایت آنها، شیعه حقیقی را کسی معرفی کرد که نسبت به هم کیش خود، اهل تواضع و فروتنی است
بر سفره احسان

داوود بن هاشم نقل می کند که ما در زندان بودیم که امام حسن عسکری علیه السلام را هم به آنجا آوردند و در پیش ما جا دادند. آن حضرت روزها را روزه می گرفت و برای افطار خادم ایشان غذایی را به آنجا می آورد. «فإذا أفطر أکلنا معه من طعام» ؛ هنگامی که حضرت افطار می کرد ما نیز به دعوت ایشان همراه با ایشان از آن غذا می خوردیم.(2)

شیعه حقیقی کیست؟

امام حسن عسکری علیه السلام در سفارشی مهم ضمن بیان ارزش آشنایی با حقوق دیگران و تلاش برای رعایت آنها، شیعه حقیقی را کسی معرفی کرد که نسبت به هم کیش خود، اهل تواضع و فروتنی است. آن حضرت فرمود:

مَنْ تَوَاضَعَ فِی الدُّنْیَا لِإِخْوَانِهِ فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الصِّدِّیقِینَ وَ مِنْ شِیعَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حَقّاً ؛

هر که در دنیا براى هم نوعان دینی خود تواضع کند او نزد خداوند از جمله صدّیقان و از شیعیان حقیقی علىّ علیه السّلام خواهد بود.

آنگاه حضرت داستانی را از جد بزرگوارشان امیرالمومنین علیه السلام نقل کردند که سراسر ارزنده و آموزنده است:

روزی پدر و پسرى از برادران مۆمن امیرالمۆمنین علیه السلام نزد او آمدند. آن حضرت‏ در حضور آن دو برخاست و ضمن احترام و اکرام از ایشان، آن دو را در صدر مجلس نشاند و خود در کنارشان نشست.

سپس دستور شام داد. شام حاضر شد و آن دو از آن غذا خوردند. آنگاه قنبر طشت و پارچى چوبى و حوله‏اى براى خشک کردن آورد. تا قنبر خواست با آن پارچ، بر روى دست آن مرد میهمان آب بریزد ؛ حضرت از جا جست و پارچ را از او گرفت تا خود بر دستان آن دوست آب بریزد. با دیدن این صحنه، مرد میهمان از شدت شرمساری صورت به زمین گذاشت و عرض کرد:

یا امیرالمۆمنین، خدا مرا مى‏بیند و شما بر دستان من آب مى‏ریزید؟!

حضرت فرمود:
امام علی عليه السلام

«بنشین و دستانت را بشوى؛ زیرا خداوند متعال تو را در حالى مى‏ بیند که برادرى که هیچ امتیاز و فضیلتى بر تو ندارد به تو خدمت مى‏ کند و خداوند بواسطه این خدمت؛ خادمان او را در بهشت، ده برابر عدد مردم دنیا و به همین نسبت جای او را در بهشت توسعه می دهد» .

پس آن مرد نشست و حضرت با قسم به او فرمود:

از تو مى‏خواهم دستانت را با همان آرامشی بشویى که گویا قنبر بر دستان تو آب مى ‏ریزد!

آن مرد نیز اطاعت کرد.

پس از اتمام کار، حضرت، پارچ را به محمّد بن حنفیّه داد و به او فرمود:

فرزندم! اگر فرزند این مرد به تنهائى نزد من بود من خودم روى دستش آب مى‏ ریختم، ولى خداوند امتناع دارد از اینکه میان پسر و پدر- وقتى هر دو در یک مجلس هستند- مساوى رفتار شود؛ بلکه پدر بر روى دستان پدر آب مى‏ریزد و پسر بر روی دستان پسر، پس محمّد ابن حنفیّه بر دستان پسر آب ریخت.

سپس امام حسن عسگری علیه السلام فرمود:

«فَمَنِ اتَّبَعَ عَلِیّاً عَلَى ذَلِکَ فَهُوَ الشِّیعِیُّ حَقّاً ؛

پس هر که در این خصلت از علىّ علیه السّلام تبعیّت و پیروى کند او یک شیعه حقیقى است».(3)

توضیح: موضوع محوری در این روایت، تواضع در برابر هم نوع دینی است؛ نه آب ریختن برای شستن دست، از این رو کسی گمان نکند که چون امروزه این رسم وجود ندارد پس اقتدای به امیرالمومنین علیه السلام در این کار هم امکان پذیر نیست؛ زیرا با توجه به سخن آغازین امام عسکری علیه السلام که درباره تواضع است روشن می شود خصلتی که امام علیه السلام به آن اشاره می کند تواضع امیرالمومنین علیه السلام است؛ خصلت عالی و مهمی که مرتبه اعلای آن در امام علی علیه السلام وجود داشت و به شکلهای گوناگون پدیدار می گشت. یک شکل آن، همین ریختن آب برای شستن دستهای میهمان است که هنوز هم این کار در مناطقی از کشور ما نیز جریان دارد.

گفتند: درباره مردى که شبها نماز می خواند و روزها را روزه می گیرد چه بگوییم؟ او [بیهوده و بی مورد] با کسى سخن نمی گوید و جز عبادت به چیز دیگرى خود را مشغول نمی سازد، ما هر گاه به وى نگاه مى کنیم شانه هایمان می لرزد و حال ما تغییر می کند
گزارشی از شهادت غریب سامرا

شیخ مفید (ره) در ارشاد می نویسد: حضرت امام حسن عسگرى علیه السلام در اول ماه ربیع الاول سال 260 [در اثر سمی که معتمد ملعون به او خوراند] بیمار شد و در روز جمعه ششم ماه همان سال 260 از دنیا رفت. آن حضرت در آن هنگام 28 سال داشت و در سامرا و در خانه ‏اى که پدر بزرگوارش دفن شده بود به خاک سپرده شد و فرزند خود، امام منتظر را به جاى گذاشت.

در مصباح کفعمى آمده است که معتمد آن جناب را مسموم کرد.

اقبال الاعمال می نویسد: استاد مورد اعتماد، محمّد بن جریر طبرى شیعه در کتاب تعریف و محمّد بن هارون تلعکبرى و حسین بن مهران خطیب و مفید در مولد النبى و الاوصیاء و شیخ در تهذیب و حسین بن خزیمه و نصر بن على جهضمى در کتاب موالید و خشاب نیز در کتاب موالید و ابن شهر آشوب در کتاب موالید خود می نویسند که وفات مولاى ما حضرت عسکرى علیه السّلام در هشتم ماه ربیع الاول بوده است. مرحوم کلینی در کافى نیز همان هشتم ربیع الاول را معین می کند.

آن حضرت در سال 259 امر کرد تا مادرش به حج رود و به او اطلاع داد که در سال 260 چه خواهد شد. بعد اسم اعظم و مواریث انبیا و سلاح را به حضرت صاحب الزمان علیه السّلام سپرد و مادر امام به جانب مکه رفت و حضرت عسکرى علیه السّلام در ماه ربیع الاول سال 260 از دنیا رفت و در سامرا پهلوى پدر بزرگوار خود دفن شد. سن مبارکش 29 سال بود.(4)

پی نوشت:

1. ترجمه اعلام الوری، ص499.

2. اعلام الوری، 2/141.

3. الإحتجاج، 2/460 .

4. بحارالانوار، 50/335-336.

 

 تبیان

 


free b2evolution skin
26
مرداد

فردوس97

خوشا بحال منتظران

 منتظران و وظايف منتظران

پیامبر اعظم(ص):خوشا انکه قائم اهل بیت (ع) را در می یابد و پیش از قیامش به او اقتدا می کند.

کمال الدین،ج1،ص287


free b2evolution skin
26
مرداد

فردوس96

فرج، یکی از دو اسایش

 منتظران و وظايف منتظران

امیرمومنان علی(ع):انتظار فرج یکی از دو اسایش است.

غررالحکم،ح4578


free b2evolution skin
26
مرداد

فردوس95

امام همچون کعبه است برای منتظران

 منتظران و وظايف منتظران

حضرت زهرا(ع):امام همچون کعبه است که باید به سویش روند،نه انکه(منتظر بمانند)او بسوی انان بیاید.

کفایه الاثر،ص199


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم