12
آبان

الگوی رفتاری سیدالشهدا (ع) در خانواده

 الگوی رفتاری سیدالشهدا (ع) در خانواده

یکی از ویژگی‌های امام حسین (ع) احترام فوق‌العاده و توجّه ایشان به همسر و رعایت حقوق آنهاست. حضرت فرزندان برومندي را نیز تربيت نمودند. در تاريخ آمده است که حضرت با سه بانو ازدواج كرده بودند. ازدواج اوّل ايشان با شهربانو[1] بود كه امام سجاد (ع) ثمره اين ازدواج به شمار مي‌آيد. حضرت تا زماني كه (همسر اوّل‌شان) شهربانو در قيد حيات بود با همسر ديگري ازدواج نكرد؛ امّا شهربانو پس از تولّد امام سجاد (ع) دارفاني را وداع گفت و حضرت پس از فوت ایشان با زني به نام ليلا[2](مادر علی‌اکبر (ع) ) ازدواج كرد، امّا او نيز در سنين جواني وفات نمود. پس از مرگ ليلا مدّتي حضرت ازدواج نكرد تا این‌که روزي يك مسيحي[3] وارد شهر مدينه شد و مشاهده كرد سه نفر با چهره دلنشين و ادب و تواضع فراوان در حال حركت هستند، از مردم پرسيد كه اين سه نفر چه كساني هستند؟ در پاسخ گفتند: آنان اميرالمؤمنين (ع) ، امام حسن و امام حسين8 هستند پس آن مسیحی به نزد آنان رفت و عرض كرد: من مسيحي هستم و سه دختر دارم. دخترانم با عفت و پاكدامن هستند؛ دوست دارم آنان را به ازدواج شما درآورم آن مرد بلافاصله شهادتين را به زبان جاري كرده و به مذهب اسلام مشرّف شد. سپس دختر بزرگ‌تر خود را به عقد اميرالمؤمنين (ع) ، دختر كوچك‌تر از آن را به عقد امام حسن (ع) و كوچك‌ترين دختر خود را كه نامش رباب[4] بود را به عقد امام حسین (ع) درآورد.[5]

ادامه »


free b2evolution skin
11
آبان

آثار مدح و مرثیه سرایی

آثار مدح و مرثیه سرایی

در فرهنگ تشیع مرثیه سرایی و مدح ائمه اطهار علیهم السلام از اهمیت ویژه ای برخوردار است و شعر و شاعر، منزلت و جایگاه بلندپایه دارد و شاعران و مدیحه سرایانی که در راستای تبیین اندیشه معصومان والاگهر و اشاعه فضیلت و اخلاق، شعر می سرایند و شعرشان رویکرد ولایی و معنوی دارد به عنوان تأییدشدگان و الهام یافتگان روح قدسی یاد شده اند رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: «ان من الشعر الحکمة؛ همانا برخی از اشعار حکمت است».[1]

مرثیه سرایی و مدح اهل بیت علیهم السلام علاوه بر اینکه از تعظیم شعائر الهی است دارای آثار و فواید فرهنگی، دینی، مذهبی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی است.
احیای ارزش های اسلامی

مرثیه سرایان، الگوهای جاودانه در تاریخ و جریانات آموزنده مهم و مستمر در سراسر زندگی بشر را احیاء می کنند. مرثیه سرایی در خصوص ائمه اطهار احیاء پاکیها و مبارزه با ظالمان و بیدادگران جامعه است و در طول تاریخ ظالمان و بیدادگران با مرثیه سرایی و مجالس مرتبط با ائمه اطهار علیهم السلام مخالف بوده اند و سعی داشتند که مرثیه سرایی را به تعطیلی بکشانند و یا به گونه ای از مسیر الهی آن را منحرف سازند. تا فواید و آثار آن را از بین ببرند چون از آثار آن در هراس بودند.

ادامه »


free b2evolution skin
10
آبان

مصیبت حسین علیه السلام تا عمق جان نفوذ می کند

مصیبت حسین علیه السلام تا عمق جان نفوذ می کند

بی شک، هر کس قصه کربلا و ماجراهای آن را می خواند، عمیقاً اندوهگین و غصه دار می شود و از آن چه در آن سرزمین، بر حسین و اهل بیت و اصحابش علیهم السلام گذشته، متأثر می شود و ناخودآگاه به امام گرایش می یابد و برای او دل سوزی می کند و این، حالت روحی بسیاری از کسانی است که مصیبت عاشورا را شنیده یا خوانده اند؛ در حالی که بعضی از آنها نه تنها شیعه نبوده، بلکه مسلمان هم نبوده اند. در این باره، چهار نمونه ذیل، یاد کردنی و خواندنی است:

1. خانم «مزیا استارک»، نویسنده پرتوان انگلیسی، در کتاب معروف «تصویرهایی از بغداد»، فصل کوتاهی درباره عاشورا آورده و در آغاز آن، چنین نوشته است:

«شیعیان در همه دنیا، پیوسته نام و یاد حسین علیه السلام و فاجعه غم انگیز کشته شدن او را زنده نگاه می دارند و در دهه نخست محرم، در سوگواری او، جامه های سیاه ماتم بر تن می کنند و با به راه انداختن دسته های عزاداری، نهایت حزن و اندوه خود را در مصیبت فرزند پیامبرشان، به نمایش می گذارند».

وی آن گاه در فصلی طولانی تر، درباره نجف و توصیف بارگاه امام علی علیه السلام، باز به سخن درباره امام حسینعلیه السلام و کربلا باز می گردد و می نویسد:

«در فاصله ای نه چندان دور از این بارگاه شریف، جایی است که لشکریان، بر فرزندش حسین علیه السلام سخت گرفتند و او را محاصره کردند و آن حضرت، پیوسته این طرف و آن طرف می رفت تا سرانجام، در سرزمین کربلا فرود آمد. کسی که این شهر مقدس را زیارت می کند، تا چیزی از این ماجرای جگرسوز و طاقت گداز نداند، نمی تواند از زیارت خود، استفاده فراوان ببرد؛ زیرا مصیبت حسین در وجود هر موجودی، نفوذ می کند و تا عمق جان او پیش می رود و آن را فرا می گیرد. قصه کربلا، از آن دست قصه های کم شماری است که نمی توانم آن را بخوانم؛ بی آن که اشک هایم پی در پی جاری شوند».1

2. خاورشناس معروف، «ادوارد براون»، درباره فاجعه کربلا می نویسد:

«یاد کربلا، شهادتگاه فرزند پیامبر، پس از تحمل رنج ها و تشنگی ها، به تنهایی کافی است تا قلب سنگدل ترین و بی اعتناترین مردم، از حماسه و حزن و هیجان شدید، آکنده گردد و روح آدمی، به بالاترین مراتب کمال انسانی چنان عروج یابد که رنج کشیدن و مردن، در نظرش هیچ نیاید و مهم ننماید».2

3. یکی از استادان بزرگ مصری، «ابوشریف معروف عبدالمجید»، درباره تجربه متعالی خود از حماسه عاشورا و یادبود سیدالشهدا علیه السلام می گوید:

«روزی، در دوران دوری از سرزمین مادری خود، (مصر)، در اتاق نشسته بودم و با رادیوی کوچکی که در دست داشتم، به دنبال موج رادیوی مصر می گشتم؛ در حالی که شوق به آن سرزمین، قلبم را آکنده بود و بر همه احساساتم چیره گشته بود. در این میان، صدایی خوش آهنگ و دل نشین به گوشم خورد. موج رادیو را نگه داشتم؛ آن چه می شنیدم، با آن بیان خاص، با تمام شنیده های من تا آن زمان، به کلی متفاوت بود. سخنران، درباره امام حسین علیه السلام و مصیبت دهشتناک کربلا سخن می گفت. من که تا آن روز، گریه بر حسین علیه السلام را نمی شناختم و به حقیقت آن پی نبرده بودم، با شنیدن آن صدا از رادیو، ناگاه غمی بزرگ بر دلم چنگ انداخت و ناخودآگاه، شروع به گریه کردم. اشک هایم پی در پی فرو می ریخت و صدای هق هق گریه ام، لحظه به لحظه بالا می گرفت؛ گریه ای که تا آن زمان، مانندش را تجربه نکرده بودم. سرانجام، آن سخنرانی تمام شد و گوینده رادیو گفت: این جا تهران است؛ صدای جمهوری اسلامی ایران».

4. خطیب محترم، جناب سید مسلم الجابری، می گوید:

«زمانی که برای ادامه دوره دکترای خود به پاریس رفته بودم، روزهای اقامتم در آن جا، مصادف شده بود با دهه نخست محرم. مسلمانان شمال آفریقا که در پاریس بودند، از من خواستند که در دو شب تاسوعا و عاشورا، در مرکز اسلامی متعلق به دولت ایران، در جمع ایشان باشم. وقتی من و تعدادی از دوستانم به آن جا رفتیم، با شمار بسیاری از مسلمانان آفریقایی رو به رو شدیم که برای عزاداری آمده بودند. ما در آن دو شب، برای آنها، روضه امام حسین علیه السلام را با صدای مرحوم شیخ عبدالزهرا کعبی، پخش کردیم. همه آنها از دل و جان به آن روضه گوش سپرده بودند و پیوسته می گریستند؛ این در حالی بود که به اعتراف خودشان، تا آن شب، از فاجعه کربلا، اطلاعات درست و دقیقی نداشتند و در این باره، چیز زیادی نمی دانستند».

1. تصویری از بغداد، ص 145-150.

2. ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران، ص 19.

منبع:

محمد باقر مقدسی، دورالمنبر الحسینی فی التوعیة الاسلامیه.

پرسمان - شماره 54


free b2evolution skin
8
آبان

تربت در روز عاشورا خونين مي‏شود

تربت در روز عاشورا خونين مي‏شود

مرحوم ملا عبدالحسين خوانساري رحمه اله نقل فرمود: مرحوم آقا مهدي پسر آقا سيد علي صاحب شرح کبير در آن زمان مريض شده بود، براي شفا گرفتن، شيخ محمد حسين صاحب فصول و حاج ملا جعفر استرآبادي را که هر دو از علما بودند فرستاد که غسل کنند و با لباس احرام به سرداب قبر مطهر حضرت امام حسين عليه‏السلام بروند و مقداري از تربت قبر مطهر امام حسين عليه‏السلام را با آداب وارده بردارند و مقداري براي مرحوم سيد بياورند و هر دو شهادت دهند که آن تربت قبر مطهر امام حسين عليه‏السلام است و جناب سيد مقداري از آن تربت را تناول کند.

آن دو بزرگوار رفتند و مقداري از خاک قبر امام حسين عليه‏السلام برداشتند و بالا آمدند و مقداري از آن خاک را به بعضي از حضار اخيار عطا کردند که از جمله ايشان شخصي بود از معتبران و آن شخص را در حال موت عيادت کردم و او باقي مانده آن را از ترس اين که بعد از او به دست نااهل نيفتد به من عطا کرد، من بسته را آوردم و در ميان کفن والده گذاشتم؛ اتفاقا روز عاشورا آن کفن به نظرم آمد، رطوبتي در آن احساس کردم وقتي آن را باز کردم، ديدم کيسه‏ي تربت که در جوف کفن بوده مانند شکري است که رطوبت ببيند و رنگ آن مانند خون تيره گرديده و خونابه شده است و اثر آن از باطن کيسه به ظاهر و از آن به کفن رسيده بود با آن که رطوبت و آبي در آن جا نبود. سپس آن را در محل خود گذاشتم و در روز يازدهم آن کفن را آوردم و بازکردم، آن تربت مانند قبل به حالت اولش بازگشته بود؛ ولي آن رنگ زرد در کفن مانند قبل باقي مانده بود و بعد از آن نيز در ساير ايام عاشورا که آن را مشاهده کردم، همين طور آن را متغير ديدم و دانستم که خاک قبر مطهر امام حسين عليه‏السلام در هر جا که باشد در روز عاشورا شبيه خون مي‏شود. ( داستان‏هاي شگفت. )

منبع: کرامات حسينيه و عباسيه ؛ موسي رمضاني‏پور نوبت چاپ: هفتم تاريخ چاپ: زمستان 1386 چاپ: محمد (ص) ناشر: صالحان صفحات 78 و 79


free b2evolution skin
8
آبان

امام زمان (عليه السلام ) روضه مي خواند

امام زمان (عليه السلام ) روضه مي خواند

مقدس اردبيلي مي فرمايد: آمدم كربلا زيارت اربعين بود از بسكه ديدم زائر آمده و شلوغ است ، گفتم : داخل حرم نروم با اين طلبه ها مزاحم زوار از راه دور آمده نشويم .
گفتم : همين گوشه صحن مي ايستم زيارت مي خوانم ، طلبه ها را دور خودم جمع كردم يك وقت گفتم : طلبه ها اين آقا طلبه اي كه در راه براي ما روضه مي خواند كجا است ، گفتند: آقا در بين اين جمعيت نمي دانيم كجا رفته است .

در اين اثناء ديدم يك عربي مردم را مي شكافت و بطرف من آمد و صدا زد ملا احمد مقدس اردبيلي مي خواهي چه كني ؟ گفتم مي خواهم زيارت اربعين بخوانم ، فرمود: بلندتر بخوان من هم گوش كنم .
زيارت را بلندتر خواندم يكي دو جا توجه ام را به نكاتي ادبي داد وقتي كه زيارت تمام شد به طلبه ها، گفتم : اين آقا طلبه پيدايش نشد؟ گفتند: آقا نمي دانيم كجا رفته است يك وقت اين عرب بمن فرمود مقدس اردبيلي چه مي خواهي ، گفتم : يكي از اين طلبه ها در راه براي ما گاهي روضه مي خواند، نمي دانم كجا رفته ، مي خواستم اينجا بيايد و براي ما روضه بخواند.

آقاي عرب بمن فرمود مقدس اردبيلي مي خواهي من برايت روضه بخوانم ؟ گفتم : آري آيا به روضه خواندن واردي ؟ فرمود: آري كه در اين اثناء ديدم عرب رويش را به طرف ضريح اباعبداللّه الحسين (ع ) كرد و از همان طرز نگاه كردن ما را منقلب كرد يكوقت صدا زد يا اباعبداللّه نه من و نه اين مقدس اردبيلي و نه اين طلبه ها هيچ كدام يادمان نمي رود از آن ساعتي كه مي خواستي از خواهرت زينب (عليهاالسلام ) جدا شوي در اين هنگام ديدم كسي نيست فهميدم اين عرب مهدي زهرا(عليهاالسلام ) بوده واقعا ساعت عجيبي بود. (1)

پاورقي
1- ترجمه كامل الزيارات ص 416.


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم