مختصرى از جريان قيام ابومسلم خراسانى
مختصرى از جريان قيام ابومسلم خراسانى
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
و حوادث همانگونه شد كه حضرت خبر داده بود، زيرا ابومسلم خراسانى به طرفدارى از ابراهيم بن محمد بن على بن عبدالله بن عباس و امامت او پرداخت ، در خراسان كار او بالا گرفت ، و لباس سياه را شعار خود قرار داد و به سپاه خود دستور تا جامه سياه بپوشند و پرچم سياه بردارند و در رمضان سال 129 هجرى به عنوان سردار لشكر ابراهيم عباسى قيام كرد و سرانجام پس از پيروزيهاى مكرر و آزادسازى مناطق بسيار سرانجام لشكر بنى اميه شكست خورده و آخرين آنها يعنى مروان حمار كشته شد، گويند پس از كشته شدن ، زبان او را قطع كردند و دور انداختند، گربه اى پيدا شد و زبان مروان را خورد و از عجائب روزگار آنكه قبل از اين به دستور مروان زبان يكى از خادمين خود را كه سخن چينى كرده بود بريدند و همين گربه زبان او را خورده بود!!
ابراهيم مذكور قبلا به دستور مروان دستگير شده بود و چندى در حران زندانى شد و چون از رهائى ماءيوس گرديد، و در وصيت نامه اى خلافت را براى برادر خود عبدالله سفاح قرار داد و نزد شخصى امانت نهاد، و سرانجام به دستور مروان سر او را در كيسه اى از آهك كردند، مدتى دست و پا زد و جان داد، و چون مروان به دست ابومسلم كشته شد برادر او عبدالله سفاح به خلافت رسيد، و به اين ترتيب در سال 132 هجرى حكومت بنى اميه منقرض و حكومت بنى عباس آغاز شد.
نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام
مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى