صاحب الغدير» ، بحث غدير در كتاب عزيز» را بيان نموده، و سه آيه از قرآن كريم را كه به اتفاق فريقين، درباره داستان غديرخم و ولايت اميرالمؤمنين(علیه السلام) نازل شده، ذكر كرده اند.
اين آيات عبارتنداز:
1_ آيه تبليغ: يا ايّها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربّك وان لم تفعل فما بلّغت رسالته (مائده،67).
مؤلف، در ذيل اين آيه، نام سى تن از دانشمندان بزرگ اهل سنت را ذكر كرده است كه همگىِ آنان به نقل از صحابه رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) گفته اند: اين آيه در روز غديرخم و در مورد انتخاب على بن ابى طالب(علیه السلام) به امامت و جانشين پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) نازل شده است. از آن جمله اند: طبرى، ابن ابى حاتم، ابن مردويه، ابن عساكر، ابو نعيم، ثعلبى، واحدى، سجستانى و… .
2_ آيه اكمال دين: اليوم أكملت لكم دينكم وأتممت عليكم نعمتى(مائده،3).
اماميه اتفاق نظر دارند كه اين آيه كريمه، در روز غدير و پس از آنكه رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)،
ولايت اميرالمؤمنين(علیه السلام) را اعلان فرمود، نازل شده است. مؤلف محترم الغدير» اين حقيقت را از شانزده تن از دانشمندان برجسته اهل سنّت نيز نقل كرده اند، كه از آن جمله اند: حافظ ابونعيم، خطيب بغدادى، ابن عساكر، جلال الدين سيوطى و… .
3_ آيه عذاب واقع: سئل سائل بعذاب واقع… (معارج، 1_3).
اين آيه نيز از جمله آياتى است كه پس از نص غدير، درباره ولايت اميرالمؤمنين(علیه السلام) نازل گشته است.
علاّمه امينى اين مطلب را از بيست و نه دانشمند از اهل سنّت، كه وثاقت آنان مورد قبول است، نقل نموده اند. شمارى از آنان عبارتند از: قرطبى، سبط ابن جوزى، ثعلبى، شيخ محمّد عبده، و… .
مؤلف دانشمند، ضمن بحث در آيات پيشگفته، به نقد اتهاماتى كه برخى، جاهلانه و يا مغرضانه به شيعه نسبت داده اند، پرداخته و به آن پاسخ گفته و حقيقت امر را روشن ساخته است. از جمله: نقدى بر قرطبى» و قسطلانى» در ذيل آيه تبليغ»؛ نقدى بر سيوطى» و آلوسى» در ذيل آيه اكمال دين»؛ نقدى بر ابن تيميه» در ذيل آيه عذاب واقع».
عيد غديرخم در اسلام
علامه امينى، در اين عنوان، دلايل جاودانگىِ عيد غدير در اسلام را بيان مى كند و عيد گرفتن اين روز تاريخى را، از دلايل جاودانگىِ حديث غدير مى داند.
وى مى افزايد:
گرچه شيعيان بيش از هر كس ديگرى نسبت به اين امر اظهار علاقه مى كنند، لكن اين عيد اختصاص به شيعيان ندارد و ساير فرق اسلامى نيز، اين عيد را بزرگ مى شمارند.
داستان تهنيت
براساس روايت زيد بن ارقم، پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در غديرخم و پس از نزول آيه تبليغ» به مردم دستور داد تا
از صميم قلب با على(علیه السلام) عهد و پيمان بندند، و اولاد و اهل بيت خويش را نيز بدان ملزم كنند. و فرمود كه بر على(علیه السلام) سلام كنند و بر ولايت و اميرى او بر مؤمنان، تصريح كنند.
مردم نيز فرمان بردند، و نخستين كسانى كه با پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و على بن ابى طالب(علیه السلام) دست دادند و تهنيت گفتند، ابوبكر، عمر، عثمان، طلحه و زبير بودند.
سپس مؤلف داستان بيعت شيخين (ابوبكر و عمر) با على(علیه السلام) را، از شصت تن از دانشمندان طراز اول اهل سنّت نقل نموده، و سلسله ناقلان اين داستان را به جمعى از صحابه رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) منتهى ساخته است، كه از آن جمله اند: عبداللّه بن عباس، ابوهريره، براء بن عاذب و… .
عيد غدير نزد عترت طاهره
عيد غدير را، هم امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، و هم ديگر امامان معصوم(علیه السلام) جشن مى گرفتند و آن را بزرگترين عيد اسلامى مى دانستند.
چنانكه ملاحظه شد در عصر رسالت نيز، همواره عيد غدير مورد توجه صحابه و بزرگان اسلام، بويژه مورد عنايت و توجه خاص اميرالمؤمنين(علیه السلام) و اهل بيت(علیه السلام) بوده است. با اين حال، نويرى» و مقريزى» عيد غدير را از بدعتهاى معزّ الدوله على بن بويه» در سال 352ه_.ق. دانسته اند. امّا علامه امينى به نقد سخن آنان پرداخته و بى پايگى آن را به اثبات رسانيده اند.
منبع بر كناره هاى كتاب الغدير فى الكتاب والسنّة والأدب»
غلام حسين زينلى