3
آذر

خطیب ماهر

و فی حدیثه (علیه السلام) هَذَا الْخَطِیبُ الشَّحْشَحُ .

در گفتار آن حضرت علیه السّلام است (که در آن صعصعة ابن صوحان عبدىّ را «که از بزرگواران و خواصّ و نیکان اصحاب امیر المؤمنین علیه السّلام است» مى ستاید) این خطبه خوان ماهر و زیرک .

یرید الماهر بالخطبة الماضی فیها و کل ماض فی کلام أو سیر فهو شحشح و الشحشح فی غیر هذا الموضع البخیل الممسک.

(سیّد رضىّ «رحمه اللّه» فرماید:) (از لفظ شحشح) شخص ماهر و زیرک و استاد در خطبه خواندن و تواناى در اداى سخن رسا را خواسته است، و هر تند گذر در سخن و رفتار را شحشح گویند، و شحشح در غیر این مقام بمعنى بخیل و زفت آمده که از بخشش خوددارى مى نماید (ابن ابى الحدید در اینجا مى نویسد: صعصعه را فخر و سرفرازى همین بس که مانند علىّ علیه السّلام او را به مهارت و استادى و فصاحت زبان و توانائى بر سخن بستاید). 

منبع نهج البلاغه غرائب شماره ۲


free b2evolution skin
2
آذر

قیام یعسوب دین

فصل نذکر فیه شیئا من اختیار غریب کلامه (علیه السلام) المحتاج إلى التفسیر


ص1202 در این فصل بیان مى کنیم چند فرازى از آنچه برگزیده شده (در این کتاب) از سخن آن حضرت علیه السّلام که معنى آن دور از فهم و بتفسیر و بیان نیازمند است.

فی حدیثه (علیه السلام) فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ ضَرَبَ یَعْسُوبُ الدِّینِ بِذَنَبِهِ فَیَجْتَمِعُونَ إِلَیْهِ کَمَا یَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِیفِ.

در گفتار آن حضرت علیه السّلام است (که از عظمت و بزرگى حضرت صاحب الزّمان «عجّل اللّه فرجه» خبر داده) چون وقت آن برسد آقاى بزرگوار و پیشواى دین (از پنهان بودن و نگرانى آشکار گردیده بر مقام سلطنت و خلافت خود) مستقرّ و پابرجا گردد، پس (مؤمنین از اطراف جهان) نزد آن بزرگوار گرد آیند چنانکه پاره هاى ابر در فصل پاییز گرد آمده بهم مى پیوندد (این فرمایش صریح است باینکه امام زمان علیه السّلام زنده و از دشمنان پنهان و در روى زمین سیر میکند و هر وقت خدا بخواهد آشکار میشود. 

منبع نهج البلاغه غرائب شماره یک


free b2evolution skin
2
آذر

به یکى از فرماندهانش

و من کتاب له ( علیه السلام ) إلى بعض أمراء جیشه .

از نامه هاى آن حضرت علیه السَّلام است به بعضى از سرداران لشگر خود(عثمان ابن حنیف انصارىّ که از جانب امام علیه السَّلام و حکمران بصره بوده، و شمّه اى از سرگذشت او در شرح خطبه یک صد و هفتاد و یکم گذشت، او را بجنگ با دشمن در صورت اطاعت نکردن از اوامر مى فرماید).

فَإِنْ عَادُوا إِلَى ظِلِّ الطَّاعَةِ فَذَاکَ الَّذِی نُحِبُّ وَ إِنْ تَوَافَتِ الْأُمُورُ بِالْقَوْمِ إِلَى الشِّقَاقِ وَ الْعِصْیَانِ فَانْهَدْ بِمَنْ أَطَاعَکَ إِلَى مَنْ عَصَاکَ وَ اسْتَغْنِ بِمَنِ انْقَادَ مَعَکَ عَمَّنْ تَقَاعَسَ عَنْکَ . 

پس (از آنکه اصحاب جمل «طلحه و زبیر و عائشه و پیروانشان» ببصره رسیده آماده جنگ شدند، عثمان ابن حنیف نامه اى بامام علیه السَّلام براى آگاه نمودن از منظور آنان نوشت، و جمله اى از نامه اى که حضرت در پاسخ او نوشت اینست:) اگر به سایه اطاعت و فرمانبردارى برگشتند (دست از تباهکارى کشیده خواستار آسایش شدند) آن همان است که ما دوست مى داریم، و اگر کارها ایشان را به دشمنى و نافرمانى کشاند (آماده جنگ شدند) پس با کمک کسیکه فرمان ترا مى برد برخیز (جنگ کن) با کسیکه فرمانت را نمى برد، و با کسیکه پیرو تو مى باشد بى نیاز باش از آنکه از یارى تو خوددارى مى نماید.

فَإِنَّ الْمُتَکَارِهَ مَغِیبُهُ خَیْرٌ مِنْ مَشْهَدِهِ وَ قُعُودُهُ أَغْنَى مِنْ نُهُوضِهِ . 

زیرا کسی که بکارى مائل نباشد نبودنش بهتر از بودن و نشستنش سودمندتر از برخاستن است (چون شخص بى میل بکار که از روى اجبار اقدام نماید ممکن است راز خود را آشکار سازد و دیگران از او پیروى نموده از کار باز مانند).

منبع نهج البلاغه نامه شماره ۴


free b2evolution skin
2
آذر

سود قناعت

وَ قَالَ ( علیه السلام ) : الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا یَنْفَدُ.

امام علیه السلام فرموده است: قناعت دارائی است که نابود نمی شود (زیرا قناعت و خرسند بودن به آنچه رسیده نیازمندی را دور می سازد.

و قد روی هذا الکلام عن النبی (صلى الله علیه وآله). 

(سیدرضی )رحمه الله( فرماید:) این فرمایش از پیغمبر صلی الله علیه و آله (نیز) روایت شده است. 

منبع نهج البلاغه حکمت شماره ۵۴


free b2evolution skin
1
آذر

درباره دارائی و بی چیزی

وَ قَالَ ( علیه السلام ) : الْغِنَى فِی الْغُرْبَةِ وَطَنٌ وَ الْفَقْرُ فِی الْوَطَنِ غُرْبَةٌ.

امام علیه السلام فرموده است: دارائی (برای شخص) در غربت وطن و میهن است (زیرا به واسطه آن همه اظهار دوستی و آشنائی کنند) و بی چیزی در وطن غربت است (زیرا بر اثر آن همه از شخص دوری می نمایند).

منبع نهج البلاغه حکمت شماره ۵۳


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم