7
مهر

قرآن برای جاهلیت قلمرو زمانی و مکانی قائل نیست

با مطالعه قرآن کریم در می یابیم جاهلیت در زمان و مکانی خاص محدود نمی باشد، هر منش غیر عقلی منجر به جاهلیت خواهد شد.

 

 

مساله «جاهلیت» در آیات متعددی از قرآن به آن اشاره شده است، اما چهار آیه در قرآن به طور خاص واژه جاهلیت در آن بکار رفته است.

 در آیاتی که به صورت خاص به موضوع جاهلیت می پردازد به تمام ابعاد انسانی چون اعتقادی، تشریعات، رفتای های خارجی و فتارهای فردی انسان اشاره دارد و جاهلیت را در زمان و مکانی خاص محدود نکرده و هر منش غیر عقلی را جاهلیت می نامد.

 در آیه 154 سوره آل عمران  «وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ» نشان می دهد هر گمان و باور غیر حق به خداوند یک عمل جاهلی می باشد.

 دومین آیه مربوط به مساله جاهلیت آیه 50 سوره مائده میباشد: با تتبع در آیه «أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ» در می یابیم جاهلیت نه تنها در عرصه اعتقادات بلکه در عرصه تشریعات نیز قابل بررسی می باشد، قرآن کریم اظهار می دارد که جامعه ای که در تدوین احکام و قوانین خود به سمت قوانین غیر عقلی و غیر الهی میل پیدا کند یک جامعه جاهلی خواهد بود.

در بُعد رفتارهای اجتماعی اگر انسان برای شخصیت انسانی خود ارزش قائل نشود و خود را مورد تکریم قرار نداده و جان شریف خود را به عنوان یک ابزار و وسلیه لذت و درآمد افراد بیگانه قرار دهد یک عمل جاهلی بود و آیات 32 و 33 سوره احزاب که بانوان را از تبرج و خودآرایی برای بیگانگان منع می نماید شاهد بر مدعی ما می باشد.

 عرصه اخلاقیات درونی نیز از گزند مساله جاهلیت در امان نیست : آیه 26 سوره فتح «إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ» اشاره به یک نوع خشم بی جا نسبت به مسائل پیرامون بشر دارد که اگر این خشم کنترل نشود یک عمل جاهلی و اگر در جای خود و به روش درست از آن استفاده شود از آن به عنوان غیرت نام برده می شود.

منبع: «پیامبر رحمت، الگوی جهانی»محمدرضا جباری 


free b2evolution skin
2
مهر

(تحلیل چهارده سیره کاربردی و عملی رسول‌الله ص):(استکبار ستیزی درسیر ه رسو ل الله ص)

یکی ازسیره عملی رسول الله(ص) که هزینه سخت وسنگینی برای ان در دوره بیست وسه ساله بعثت پرداخته شده است ((استکبار ستیزی)) بوده است تحلیل جامع وهمه جانبه این سیره درصورتی امکان پذیر می گردد که چند نکته کلیدی به درستی توضیح داده شود؛

 

 

 

 

نکته اول: این است تمام انبیا ازجمله رسول خاتم با سه جبهه روبرو بودند:

جبهه اول:که درقران کریم نامبرده شده (ملا) است .یعنی حاکمیت سیاسی قلدران و زورگویانی همچون نمرود،فرعون ، ابوجهل ابو سفیان که با در اختیار داشتن ابزار قدرت هیچ مخالفی راتحمل نمی کردند ودربرابر منطق واستدلال انبیا اززور وخشونت فیزیکی. استفاده می کردند ازاین رو قر آن در گزارش خود در سوره اعراف از (۵۸تا ۱۲۸) نمونه هایی از تقابل این جبهه باطل در برابر انبیایی چون هود، شعیب، صالح وموسی گزارش می دهد که انان بااستفاده از ابزار زوروقلدری از پی کردن ناقه صالح، تا قطع کردن دست وپا پیروان موسی وکشتن کودکان وبه اسارت گرفتن زنان کوتاهی نمی کردند، ودرزمان رسول اعظم نیز ابوجهلوابولهب همین شیوه راداشتند. 

جبهه دوم: غول اقتصادی است که قرآن باعنوان (مترفین) نام می بردکه در لجن زار حرام خواری فرورفته بودند وهمراه با ملا در برابر جبهه حق به مقابله برمی خواستند،وازآیه  (۷۶ تا ۸۱) سوره 
(قصص) قارون راکه پسر دایی یا پسر 
خاله موسی بود به عنوان نمونه ذکر می کند که دربرابر موسی ایستاد تا نابودی خود پیش رفت.

جبهه سوم: احبار، رهبان ، وعالمان فاسد چون کعب الا حبار وابو هریره ها هستند، چراکه آنان با قضاوت وحکم به ناحق دادن ،وبهشت فروشی کردن دم ودستگاهی به راه انداخته بودندو دستشان دردست جبهه اول و دوم قرار داشت وانبیا رامزاحم خود می دانستندکه درآیه (۳۸)سوره توبه ،پرده ازچهره انان برداشت ومی گوید:(ان کثیرا من الاحبار والرهبان لیا کلون اموال الناس بالباطل ویصدون عن سبیل الله).

این سه جبهه باطلی اند که به مدت ببست وسه سال دربرابر رسول الله (ص) ایستادند.

 

ادامه »


free b2evolution skin
30
شهریور

خصوصیات منحصر به فرد پیامبر (3)

1- تنها پیامبری که همه جا بزرگها و باعظمت ها را خدا به او داده است :

اول : خلق عظیم : انک لعلی خلق عظیم(قلم /4)

دوم : فضل عظیم: «کانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظیماً» (نساء/113)،

سوم: کتاب عظیم: ولقد آتیناک سبعا من المثانی و القران العظیم(حجر/87)

 

 

 

 

2-خدا دهها بار خود را  با واژه رب کنار پیامبر اکرم میگذارد :

کل هستی یک «رَبّ» خرجش شده است. قرآن می‌گوید:

«رَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِب‏» (معارج/40)

چون هر لحظه یک گوشه مشرق است و یک گوشه مغرب. تمام مشارق و مغارب را خدا یک رب خرجش کرده است.

یک آیه دیگر، «رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ» (الرحمن/17)

آیه‌ی دیگر داریم «رَبُّ کُلِّ شَیْ‏ءٍ» (انعام/164)

 در برخی دو بار رب داریم، در برخی چهار بار رب  داریم، بالاترینش یکی از «رب»‌ها است که خدا شانزده بار گفته است.

اما به شخص پیغمبر که رسیده 248 بار می‌گوید: «ربک».

یعنی کل مشرق و مغرب یک «رَبّ» خرجش شده است. مشرقین و مغربین یک رَب، «رَبُّ کُلِّ شَیْ‏ءٍ» یک رَبّ،  اما به شخص پیغمبر که می‌رسد، بیش از 240 بار می‌گوید: «رَبُّک» من پروردگار تو هستم. این خیلی مهم است.

 

 3- اعضاء جسمانی رسول اکرم در قرآن نام برده شده است :

هیچ پیغمبری عضوش در قرآن نیامده است. پیغمبر ما عضو، عضوش در قرآن آمده است.

«أَقِمْ وَجْهَکَ» (یونس/105) «وجه» یعنی صورت

«لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْک‏» (حجر/88) عَینَین، یعنی چشم

«بِلِسانِک‏» (مریم/97)  یعنی زبان تو

«عُنُقِک‏» (اسراء/29)، یعنی گردن تو

«یَدَک‏»، یعنی دست تو

«صَدْرَکَ» (شرح/1)، یعنی سینه تو

«الَّذِى أَنقَضَ ظَهْرَکَ» (شرح/3)،

«ثِیابَک‏» (مدثر/4) لباس،

«قَرْیَتِک‏» (محمد/13)،

«نساءکَ»، «بَناتِک‏» (احزاب/59) راجع به هیچ پیغمبری این رقمی…

ببین یک وقت آدم می‌گوید: قربان شما، یکوقت می‌گوید: قربان چشم‌هایت. قربان زبانت، ، قربان دستت، قربان پایت، قربان کفشت، قربان خاک زیر کفشت، این رقمی… یکوقت می‌گوید: سلام علیکم. یکوقت می‌گویم: سلام علیکم، سلام علیکم، سلام علیکم! اینکه دانه دانه سلام می‌کنیم، پیداست توجه است. 240 بار می‌گوید: «رَبُّکَ»

 

 4-خدا در قرآن پیغمبر ما را با اسم صدا نزده است.

  خداوند متعال تمام پیامبران را با اسم صدا و خطاب فرموده است وقتی می‌خواهد صدا بزند با اسم چنین صدا میزند : مثلاً «یا موسی» در قرآن داریم. «یا آدم»، در قرآن هست. «یا نوح» در قرآن هست. «یا عیسی» در قرآن هست،

اما «یا احمد»، «یا محمد» در قرآن نیست. پیغمبر ما را خدا با اسم صدا نزده است. از اختصاصات است.

هرجا میخواهد رسول اکرم را صدا بزند با اسم صدا نمیزند با عظمت و با ابهت و با القاب خاص صدا میزند

یا ایها الرسول .یا ایها النبی .

 

 5- تنها پیامبری که رحمت للعالمین است:

در زمان تمام پیمبران الهی اگر عموم مردم گناهی را مرتکب میشدند خداوند عذاب عمومی نازل میکرد و گاهی کل قوم و گاها تمام قوم و اهل شهر را نابود میفرمود .

تنها پیامبری که خدا به خاطر وجود او عذاب عمومی را از عالم برداشت و حسابها را برای آخرت موکول فرمود رسول مکرم اسلام است لذا وجود او را با عنوان رحمة للعالمین معرفی میفرماید.

و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین( انبیاء/107)

منبع:پایگاه درسهایی از قرآن (qaraati.ir)

حجت الاسلام و المسلمین قرائتی


free b2evolution skin
30
شهریور

(تحلیل چهارده سیره کاربردی و عملی رسول‌الله صل الله علیه و آله)((فروتنی درسیره رسول الله (ص))

یکی از سیره های جذاب، دل نشین نبوی که همه بشریت را به شگفتی وا داشته است ((تواضع، خاکی، مردمی بودن)) رسول الله (ص) است، تحلیل همه جانبه این سیره نبوی در صورتی قابل فهم است که چند نکته بهم پیوسته به درستی توضیح داده شود؛ 

 

 

نکته اول؛ هرچند ((تواضع)) در لغت به معنای وضع و نهادن است و به همین معنا است که به زایمان زنان وضع حمل گفته می شود ولی در اصطلاح‌ اهل سیر و سلو ک وعلمای اخلاق به ویژه فیض کاشانی صاحب ((مهجه البیضا)) تواضع به معنای خارج شدن از دو سیه ((افراط)) یعنی تکبر، خود شیفتگی، خود برتر بینی و ((تفریط)) یعنی حقارت، ذلت، خود کم بینی است (مهجه البیضا ج/۶،ص۲) و یا به تعبیر مرحوم نراقی صاحب (معراج السعاده) تواضع یعنی این که در مقابل کسانی از نظر وضعیت مادی در سطح پایین قرار دارند شکسته نفسی و فروتنی داشتن، ولی در مقابل صاحبان قدرت، ،ثروت، زر، زور احساس بزرگی، عزت نفس داشتن و خود را حقیر و ذلیل ندانستن است (معراج السعاده).

از همین رو امام علی (ع) فرمود: ((من اتی غنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثاه دینه: هرکس نزد توانگری برود و به خاطر ثروتش فروتنی کند دو سوم از دینش از میان رفته است. نهج البلاغه، حکمت۲۱۸)) و نیز فرمود: ((التواضع سلم الشرف:تواضع نردبان شرافت وبزرگی است. غررالحکم،ج۲،ص۲۶۳))

نکته دوم؛ دوخصوصیت ویژه در رفتار مردمی،خاکی وفروتنی رسو ل الله (ص) و جود داشته است وان این که: 

اولا؛ هرچند بین مردم ورسول الله (ص فاصله ای از ملک تاملکوت وجود داشته است ولی رسول الله (ص)) درمعاشرت بامردم ان چنان خاکی وخودمانی و متواضعانه عمل می کرد مردم با شخص ان حضرت ارتباط بر ق
رار می کردند نه با شخصیت وجایگاه ملکوتی،و همین امر موجب می شد که درجان وقلب مردم نفوذ کند وهمه را دلداده وفدایی خود نماید

ثانیا؛ این رفتار خاکی،مردمی و متواضعانه رسول الله (ص) به هیچ وجه جنبه تصنعی ،ظاهرسازی و ژست تبلیغاتی نداشته است که بخواهد عوامفریبی کند وبرای خود با این رفتار مریدی پیداکندبلکه برخاسته از باور درونی ان حضرت بود و این گونه خود راساخته وتربیت نموده بود ازهمین رو سیره نویسان گزارش های شگفت انگیز ومثال زدنی از رفتار متواضعانه رسول الله (ص) گزارش نموده اند.

۱- با اینکه ان حضرت پیامبر بود و دارای مقامی‌عالی؛ اما با خضوع تمام با ثروتمند و فقیر، صغیر و کبیر دست می‌داد و دست خود را نمی‌کشید تا طرف مقابل دست خود را بکشد [المناقب،ج۱,،ص۱۲۷] و روی از او برنمی‌گرداند تا اینکه طرف مقابل از او روی برمی‌گرداند و می‌رفت. به کسانی که به استقبالش می‌آمدند، بزرگ و کوچک، سیاه و سفید، عبد یا آزاد، پیش از همه سلام می‌کرد. (مکارم الاخلاق،ص۲۴۵)

به سنت انبیاء سلف، از روی تواضع با عصا راه می‌رفت و بر آن تکیه می‌کرد، [مکارم الاخلاق،ص۱۶] هرگز کسی را که او را به خود می‌خواند، تحقیر نمی‌کرد؛ (وسایل،ج۵،ص۵۴)گاه با پیر زنی که با او سخن می‌گفت، مدت‌ها به گفت‌وگو می‌پرداخت. [سیرت رسول الله،ج۲،ص۱۰۳۴] آنچه ممکن بود، از اسب و استر و الاغ سوار می‌شد و بسیار می‌شد که بر الاغ سوار می‌شد و غلام خود یا شخص دیگر را پشت‌سر خود سوار می‌کرد. [طبقات الکبری،ج۱،ص۲۷۱] از بیماران عیادت می‌فرمود و در تشییع جنازه‌ها حاضر می‌شد. مکارم الاخلاق ص۱۵]

 

ادامه »


free b2evolution skin
29
شهریور

خصوصیات منحصر به فرد پیامبر (2)

در قرآن سه مرتبه تکرار شده است. «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه‏» (توبه/33) این کلمه در قرآن سه بار تکرار شده است. بسوزید، بمیرید، دشمنان دین. قرآن قول داده اسلام کره‌ی زمین را خواهد گرفت. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا» (مائده/9) خدا وعده داده

 

 

 


1- کوثر، هدیه خداوند به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)

 قرآن میفرماید:

«إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» (کوثر/1)

نگفته: «آتیناه» با الف و ت.

قرآن می‌گوید:

«وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانی‏ وَ الْقُرْآنَ الْعَظیمَ» (حجر/87)

نسبت به قرآن «آتینا» می‌گوید. اما نسبت به حضرت زهرا می‌گوید: «اعطینا»

فرق بین «آتینا» و «اعطینا» چیست ؟.

«آتینا» به چیزی می‌گویند، که می‌شود پس گرفت.

«اعطینا» یعنی چیزی که می‌دهیم و دیگر هم پس نمی‌گیریم. «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»

 

2 - نزدیکترین شخصیت در عالم به خالق متعال است:

این تعبیر برای هیچ پیغمبری نیست. «دَنا فَتَدَلَّى»، اختصاص پیغمبر است. در مقام قرب معنوی (نه جسمانی) هیچ موجودی به خداوند متعال مانند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به خدا نزدیک نیست نزدیکترین وجود در عالم امکان از اول تا آخر عالم به خداوند متعال رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است لذا برای تقریب به ذهن این نزدیک بودن را به فاصله بین دو طرف کمان تشبیه نموده است

فکان قاب قوسین او ادنی (نجم)

 

ادامه »


free b2evolution skin