9
مهر

اسم اعظم

اسم اعظم

برسى رحمه اللّه در كتاب «مشارق الأنوار» نقل مى‌كند كه صاحب كتاب «عيون الأخبار» روايت كرده است:

روزى حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در راهى مى‌گذشت، يك نفر يهودى كه از يهوديان خيبر بود با آن حضرت همراه شد، در بين راه به درّه‌اى-كه بر اثر سيل آب زياد در آن جمع شده بود-رسيدند، يهودى فورا پارچه‌اى را كه نخى يا پشمى بود به خود پيچيده و روى آب به راه افتاد، مقدارى كه رفت على عليه السّلام را صدا زد و گفت: اگر آن‌چه را من مى‌دانم تو مى‌دانستى از آب عبور مى‌كردى همان‌طور كه من عبور كردم.

امير المؤمنين عليه السّلام به او فرمودند: قدرى توقّف كن، سپس اشاره‌اى فرمود، فورا آب منجمد گرديد و سفت شد و به روى آن به راه افتاد.

يهودى كه چنين ديد خود را بر قدم‌هاى على عليه السّلام انداخت و عرض كرد: اى جوانمرد؛ چه چيزى گفتى كه آب را به سنگ تبديل كردى؟

امير المؤمنين عليه السّلام فرمود:

تو چه چيز گفتى كه بر روى آب عبور كردى؟ عرض كرد:

من خدا را به اسم اعظم او خواندم.

امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: اسم اعظم خدا چيست؟

عرض كرد: اسم جانشين حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و اله.

امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: من جانشين حضرت محمّدم.

يهودى به حقّانيّت آن حضرت اعتراف كرد و اسلام آورد. 1

1) . قطره‌اى از درياى فضايل اهل بيت عليهم السّلام، ج 1، ص 251(مشارق الأنوار،172؛ مدينة المعاجز، ج 1، ص 430، ح 290) .


free b2evolution skin
9
مهر

معرفی خصوصی علی بن ابیطالب عليه السلام

معرفی خصوصی علی بن ابیطالب عليه السلام

در مطلب قبل مطالبی در مورد دستور حج تمتع و حواشی آن بیان شد.بعد از آن ماجرا تقریبا به آغاز مراسم حج می رسیم. نقل های تاریخی صریحی داریم که طوایفی بزرگ و گروه هایی عظیم به طور دسته جمعی در حجة الوداع شرکت کرده بودند.

ادامه »


free b2evolution skin
9
مهر

غذاى على عليه السّلام

غذاى على عليه السّلام

حمزه مى‌گويد: «روزى هنگام شام نزد معاويه بودم، و او شام مخصوصش را جلوى من گذاشت، لقمه در گلويم ماند و بغض راه گلويم را گرفت. پرسيدم معاويه! اين چه غذايى است؟ گفت: غذاى مخصوص است كه از مغز گندم، و مغز سر حيوانات، و روغن بادام، و غيره تهيه شده است.

گفتم: شبى در دارالأماره، خدمت على عليه السّلام بودم، افطار من يك دانه نان و كمى شير، و غذاى امير المؤمنين يك نان خشك بود كه در آب مى‌زد و مى‌خورد، و آرد آن نان‌ها از گندمى بود كه خود حضرت آن را كاشته بود.

وقتى خادمه آقا آمد سفره را جمع كند، من گله كردم كه على عليه السّلام پير مرد شده است، كار او زياد است از غذاى او مواظبت كنيد. خادمه گريه كرد و گفت: ايشان راضى نمى‌شود كه مقدارى روغن زيتون به نان‌ها بزنيم تا نرم شود. امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: حمزه! رئيس و پيشواى مسلمانان بايد از نظر غذا، مسكن و لباس از همه پايين‌تر باشد تا روز قيامت بازخواست او كم‌تر باشد. معاويه گريه كرد و گفت: «اسم كسى به ميان آمد كه فضايل او قابل انكار نيست.» 1

 فضايل على عليه السّلام *

1) . على عليه السّلام از زبان ديگران، ص 206(مظاهرى، حسين، چهارده معصوم عليه السّلام، ص 52) .


free b2evolution skin
9
مهر

مجاهد راه خدا

مجاهد راه خدا

جابر جعفى از امام محمد باقر عليه السّلام نقل مى‌كند كه امام زين العابدين عليه السّلام به زيارت قبر امير مؤمنان علي عليه السّلام آمد و كنار قبر آن حضرت ايستاد و گريست و گفت:

السّلام عليك يا أمين اللّه فى ارضه، و حجّته على عباده، السّلام عليك يا امير المؤمنين، اشهد انّك جاهدت فى اللّه حقّ جهاده، و عملت بكتابه، و اتّبعت سنن نبيّه صلّى اللّه عليه و اله.. 1

سلام بر تو اى امانتدار خدا در زمين او و حجّتش بر بندگان او سلام بر تو اى امير مؤمنان گواهى مى‌دهم كه تو در راه خدا جهاد كردى چنان‌كه بايد و رفتار كردى به كتاب خدا (قرآن) و پيروى كردى از سنت‌هاى پيامبرش صلّى اللّه عليه و اله.

 

1) . كليات مفاتيح نوين، آيت اللّه مكارم، ص 259. زيارت امين اللّه (بحار الانوار، ج 97، ص 266 و 267، ح 9) .


free b2evolution skin
9
مهر

اتمام حجت زيد بن ارقم با غدير

اتمام حجت زيد بن ارقم با غدير

1. زيد بن ارقم كسى است كه در غدير بالاى سر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله شاخه‌هاى درختان را بالا گرفته بود تا به هنگام سخنرانى به آن حضرت برخورد نكند. طبعا او هنگام معرفى و بلند كردن امير المؤمنين عليه السّلام توسط پيامبر صلّى اللّه عليه و اله نزديك‌تر از همه شاهد ماجرا بود. او كسى است كه متن كامل خطبۀ مفصل پيامبر صلّى اللّه عليه و اله در غدير را به خاطر سپرد و براى نسل‌هاى بعد نقل كرد. 2

2. شخصى مانند زيد بن ارقم كه در غدير اين مقدار به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله نزديك بود در موقعيت حساسى نياز به شهادت او دربارۀ غدير بود. در كوفه امير المؤمنين عليه السّلام از او خواست تا برخيزد و دربارۀ غدير در پيشگاه مردم شهادت دهد. ولى او برنخاست و شهادت نداد و ادعا كرد غدير را فراموش كرده است! ! !

در آن‌جا امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: اگر دروغ مى‌گويى خدا چشمانت را كور كند. او از مجلس بيرون نرفته كور شد و بين مردم به نفرين شدۀ امير المؤمنين عليه السّلام شناخته شد. او بعد از ديدن اين معجزه قسم ياد كرد از آن پس هركس دربارۀ غدير بپرسد آن‌چه را ديده و شنيده بيان كند و شهادت دهد. 3

3. برادر زيد بن ارقم مى‌گويد: روزى با زيد نشسته بوديم كه اسب سوارى از سفر رسيده، آمد و سلام كرد و سراغ زيد را گرفت و به او گفت: من از منطقۀ فسطاط مصر آمده‌ام تا حديثى را كه از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به ياد دارى از تو سؤال كنم و آن حديث غدير در ولايت على بن ابى طالب عليه السّلام است. زيد ضمن بيان مفصلى از ماجراى غدير گفت: پيامبر صلّى اللّه عليه و اله در غدير بر فراز منبر فرمود: اى مردم، چه كسى بر شما از خودتان صاحب اختيارتر است؟ گفتند: خدا و رسولش. فرمود: «خدايا شاهد باش، و تو اى جبرئيل شاهد باش» و اين را سه مرتبه فرمود. سپس دست على بن ابى طالب عليه السّلام را گرفت و او را به سوى خود بلند كرد و فرمود: «من كنت مولاه فعلىّ مولاه. . .» ، و اين را نيز سه مرتبه فرمود. 1

1) . اسرار غدير، ص 295-296.
2) . العدد القوية، ص 169؛ التحصين، ص 578؛ الصراط المستقيم، ج 1، ص 301.
3) . بحار الانوار، ج 31، ص 447؛ ج 37، ص 199؛ الغدير، ج 1، ص 93.

 درسى از خطبه غدير

1) . بحار الانوار، ج 37، ص 152.

 

 


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم