25نکته در خطابه غدیر
25نکته در خطابه غدیر
قسمتهای مختلف برنامه غدیر
سخنرانی تاریخی پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر که حدود یک ساعت طول کشید در یازده بخش ترسیم شدنی است:
25نکته در خطابه غدیر
قسمتهای مختلف برنامه غدیر
سخنرانی تاریخی پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر که حدود یک ساعت طول کشید در یازده بخش ترسیم شدنی است:
کیفیت خطابه و جزئیات خطبه غدیر
اجتماع مردم در غدير
نزديک ظهر روز دوشنبه،[1] همين که به منطقهي «کُراع الغُمَيم»[2] -که «غدير خم» در آن واقع شده- رسيدند، حضرت مسير حرکت خود را به طرف راست جاده و به سمت غدير تغيير دادند و فرمودند:
«اَيُّهَا النَّاسُ، أجيبُوا داعِيَ اللَّهِ، اَنَا رَسُولُ اللَّهِ»
«اي مردم، دعوت کنندهي خدا را اجابت کنيد که من پيام آور خدايم»
ظهور شیطان در حجة الوداع
بعد از ایراد خطبه ی مهم توسط پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله،در مسجد خیف خداوند آیات 41و 42 سوره زخرف را نازل کرد.آنگاه آیات 93 و94 سوره مومنون…همچنین آیاتی از برخی سور مبارکه در آن هنگام بر حضرت نازل شد.طبق نظر مفسّرین،کلیه ی آیات ناظر به وجود امیرالمومنین علی علیه السلام می باشد. [1]
پیامبر در حالی که سوار بر شتر و دست مبارکش بر شانه ی علی(ع) بود می فرمود:
خدایا!آیا من ابلاغ کردم؟آیا ابلاغ کردم؟این پسر عمویم و پدر فرزندانم است.خدایا،هر کس با او دشمنی کند با صورت در آتش افکن! [2]
در روز دوازدهم نیز،بعد از اقامه نماز صبح،رمی جمرات سه گانه انجام شد.در این هنگام اتفاقات جالبی روی داد.
ظهور شیطان
مردم در “منا"کنار پیامبر بودند که چشمشان به مردی افتاد که به رکوع و سجود می رفت و تضرع می نمود.کسانی که حاضر بودند،گفتند:یا رسول الله!چه نماز زیبایی می خواند! پیامبر فرمود: این همان شیطان است که پدر شما را از بهشت بیرون کرد!
در این هنگام علی علیه السلام با بی اعتنایی به سوی او رفت و او را محکم تکان داد،وسپس فرمود: ان شاءالله تو را خواهم کشت.
شیطان پاسخ داد: تا هنگام وقت معلوم از طرف پروردگار بر قتل من قادر نخواهی بود.چرا قصد قتل مرا کرده ای؟ به خدا قسم احدی تو را مبغوض نمی دارد مگر آنکه نطفه ی من قبل از نطفه ی پدرش در رحم مادر او قرار می گیرد.من در اموال و اولاد دشمنان تو شریک هستم. آنگاه با اشاره به آیه 64 سوره اسراء گفت:این همان کلام خداوند در کتاب محکمش است که می فرماید:
“و شارکهم فی الاموال و الااولاد” ؛ در اموال و اولاد آنان شریک باش.
پیامبر فرمود: یا علی، راست می گوید.کسی از قریش تو را مبغوض نمی دارد مگر زنازاده،،و کسی از عرب تو را مبغوض نمی دارد مگر زنازاده،وکسی از بقیه ی مردم تو را مبغوض نمی دارد مگر شقاوتمند!
سپس لحظاتی سر مبارک را پایین انداخت و بعد سر خود را بلند کرده فرمود:
“ای انصار! محبت علی را بر فرزندان خود عرضه کنید اگر پاسخ مثبت دادند فرزند شما هستند،و اگر نپذیرفتند فرزند شما نیستند! “
———————————–
[1]سنن ترمذی+بحارج32ص193
[2]المعجم الاوسطج5ص300
[3]علل الشرایعص142+بحار+مستدرک
اگر غدير نبود آيا شناخت مؤمن و منافق ممکن بود؟
اگر ولايت نبود و اگر اجتماع عظیم مردم در روز غدیر رخ نمیداد، مدعيان دروغين، منافقان تشنه قدرت و انسانهاي متظاهر به اسلام آزمايش نميشدند!
همه ميگفتند ايمان داريم همه ادعا داشتند از ياران پيامبرند، همه اظهار ميکردند مسلمانند اما وقتي فرمان خدا ابلاغ شد که همه بايد با امام بر حق بيعت کنند، و بر اين بيعت وفادار بمانند. گروهي آشکارا مخالفت کردند. و گروه ديگر پيماننامه سياسي نوشتند. برخي انواع توطئهها را سامان دادند تا خلافت از خاندان عترت خارج شود. لذا باید گفت غدير معيار شناخت مؤمن و منافق است بدین جهت حضرت امام حسین علیهالسلام فرمودند:
ما کنا نعرف المنافقين علي عهد رسول الله، الا ببغضهم عليا و ولده عليه السلام.[1]
در زمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله منافقين را نميشناختيم جز با دشمني و کينه توزي آنان نسبت به علي و فرزندان او علیهمالسلام
پینوشت:
[1]. عيون اخبار الرضا، ج2، ص72؛ بحارالانوار، ج39، ص302.
نگاهی به 2 سند صحیح از حدیث غدیر
موضوع: احتجاج و استناد به غدیر
در این نوشتار قصد داریم به دو متن از حديث غدير كه در مصادر معتبر اهل تسنّن آمده است اشاره نماييم:
به روايت احمد بن حنبل
احمد بن حنبل در كتاب مسند خود، به سند صحيح از زيد بن ارقم چنين نقل مىكند:
همراه رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله در سرزمينى به نام «خمّ» فرود آمديم. پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله به نماز امر فرمود و در شدّت گرما نماز را به پا داشت و پس از آن
براى ما خطبهاى ايراد فرمود. براى آن سرور- با پارچهاى كه بر درخت تنومندى انداخته بودند- سايبانى آماده شد.
آن بزرگوار در ضمن خطبهاش چنين فرمود:
ألستم تعلمون؟ ألستم تشهدون أنّي أولى بكلّ مؤمن من نفسه؟؛
آيا نمىدانيد؟ آيا شهادت نمىدهيد كه من به هر مؤمنى از خودش (در تمام امور) سزاوارترم؟
همه مخاطبان در جواب گفتند: آرى.
حضرت فرمود:
فمن كنت مولاه فإنّ عليّاً مولاه. اللهمّ عاد من عاداه ووال من والاه؛ [1]
هر كه من مولا و سرپرست او هستم، پس على مولا و سرپرست اوست. خدايا! دشمن بدار هر كه با على دشمنى ورزد؛ و دوست بدار آن كه با او از در دوستى درآيد.
به روايت نَسائى
اين روايت را نَسائى، نويسنده كتاب سنن، به سند صحيح از ابوالطّفيل، از زيد بن ارقم چنين نقل مىكند:
هنگامى كه رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله از حجّة الوداع مراجعت مىفرمود، در غدير خمّ فرود آمد. امر فرمود كه زير درختان آن جا را جاروب كردند، سپس فرمود:
كأنّي قد دعيت فأجبت وإنّي تارك فيكم الثقلين، أحدهما أكبر من الآخر: كتاب اللَّه وعترتي أهل بيتي، فانظروا كيف تخلّفوني فيهما، فإنّهما لن يفترقا حتّى يردا عليّ الحوض؛
گويا به سوى حقّ تعالى فرا خوانده شدهام؛ از اين رو دعوت او را اجابت كردم. به راستى كه من در ميان شما دو گوهر گرانبها به جاى مىگذارم كه يكى از آن دو بزرگتر از
ديگرى است: قرآن كتاب خدا و عترتم كه اهل بيت من هستند. پس توجّه داشته باشيد كه پس از من با آن دو چگونه رفتار خواهيد كرد. همانا آن دو هرگز از يكديگر جدا
نمىشوند تا اين كه در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند.
سپس فرمود:
إنّ اللَّه مولاي وأنا وليّ كلّ مؤمن؛
به راستى كه خداوند مولا و سرپرست من است و من ولىّ و سرپرست هر مؤمنى هستم.
آن گاه دست على عليه السلام را گرفت و فرمود:
من كنت وليّه فهذا وليّه. اللهمّ وال من والاه وعاد من عاداه؛
هر كس من سرپرست او هستم، پس اين (على) سرپرست اوست. خدايا! دوست بدار كسى كه او را دوست دارد، و دشمن باش با كسى كه با او دشمنى ورزد.
ابوالطّفيل مىگويد: به زيد بن ارقم گفتم: آيا خودت اين كلام را از رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله شنيدى؟
زيد گفت:
به راستى كه[2] در آن سرزمين در زير آن درختان كسى نبود مگر اين كه با چشمانش آن حضرت را ديد و با گوشهايش اين كلام را از او شنيد.[3]
پی نوشت:
[1]. مسند احمد بن حنبل: 5/ 501، حديث 18838.
[2]. در برخى از منابع آمده است: به خدا سوگند!
[3]. فضائل الصحابة: 15، حديث شماره 45، خصائص اميرالمؤمنين عليه السلام: 96، حديث 79.
برگرفته از کتاب: نگاهی به حدیث غدیر
نوشته: آیت الله سید علی حسینی میلانی