تحلیل چهارده سیره کاربردی و عملی رسولالله (ص)(سیره معاشرت خانوادگی رسول الله علیه و آله)
سیره وسلوک رفتارخانوادگی پیامبر گرامی اسلام همچون سیره دیگر آن حضرت الگو برای همه مسلمین وپیروان خواهد بود، چرا که سلوک خانوادگی رسول الله صلی الله علیه وآله برچند پایه واصل استوار بود که زندگی باطراوت وشادابی را به وجود می اورد.
اصل اول؛ درسیره عملی نبوی در معاشرت خانوادگی((همکاری با اعضای خانواده)) است.به این معنا درسیره عملی ونظری رسول الله(ص) درمحیط جزیره العرب که مرد سالاری به معنای واقعی کلمه حاکم بود وارزشی برای زن جز تولید مثل، قایل نبودند نه تنها چنین نگاه باطلی را پس زده ومی فرمود:(جعل قره عینی فی الصلاه ولذتی فی النسا :روشنی چشم من نماز،ولذتم در زنان قرار داده: مستدرک،ج۵،ص۳۲۱).
و نیز می فرمود: (الاخیرکم،خیرکم لنسایه و انا خیرکم لنسایه: بهترین شما شخصی است که باهمسرش خوش رفتارباشد ومن ازتمامی شما نسبت به همسرانم خوش رفتار ترم. تحف العقول ،۴۲۵) بلکه همسران خود را هرگز به دید کلفت وکنیز نمی دید که علاوه برتر وخشک کردن فرزند وظیفه دیگرشان کارکردن درخانه باشد، بلکه با اینکه جایگاه رفیعی چون مقام پیامبری داشت ولی در داخل خانه همسر و پدر بود نه پیامبر، وبدون هیچ تعینی دوشادوش اعضای خانواده بسیاری از کارهای خانه را انجام می داد.
ازهمین رودر گرازش امده است:(پیامبر درخانه خانه خویش خدمتکار اهل خود بود،گوشت راتکه تکه می کردوبرسفره غذای حقیرانه می نشست و انگشتان خویش را می لیسید،بز خود ر ا می دوشید و لباس خود را وصله می نمود و بر شتر خود عقال می زد و به ناقه خود علف می داد، با خدمتکار منزل ارد را اسیاب می کرد وخمیر می ساخت: مناقب،ج۱،ص۱۴۶).
و همچنین روایت شده است: رسول خدا(ص) کفش خود را وصله می زد پوشاک خویش رامی دوخت درمنزل راشخصا باز می کرد گوسفندان وشترهارا می دوشید وبه هنگام خسته شدن خادمش در دستاس کردن به کمک او می شتافت واب وضوی شبش را خود تهیه می کرد ودر همه کارهابه اهل خانه کمک می کرد: بحار، ج۱۶،ص۱۵۰) و نیز روایت شده است: حضرت خانه خویش را نظافت می کرد و جارو می کشید و می فرمود: کمک به همسر وکارهای منزل،صدقه واحسان در راه خدا محسوب می شود. مکارم الا خلاق،ج۱،ص۱۶۵) عایشه می گوید: وقتی خلوت می شد پیامبر لباس خود را وصله می زد و کفش خویش را وصله می کرد. همان ص۱۵)
همسران پیامبر که اکثرا پیر زن بودند وقتی می دیدند ان حضرت با ان جایگاه بلند ملکوتی و جهانیش که به امپراطوروسلاطین ان زمان نامه می نویسد ولی در خانه خود راخدمتکار نشان می دهد وازهمکاری با خانواده دریغ نمی کند دلباخته او می شدند وخانواده صمیمی وگرمی را داشتند که الگوی همیشه تاریخ شد
اصل دوم؛ درسیره خانوادگی نبوی که می تواند الگوی همگان باشد (قدر شناسی) ازهمسر است.به این معنا رسول گرامی اسلام وقتی خوبی ها وزحمت وتلاش همسر خود را می دید با یاد کردن ازاو د رجمع ،وفاداری ومحبت خود به ان همسرش ابراز می نمود که اورا فراموش نکرده است ازهمین رو روایت شده است: (روزی پیرزنی خدمت ان حضرت رسید حضرت به او خیلی احترام وتکریم نمود ،عایشه پرسید: اوکه بود ؟فرمود: اودرزمان خدیجه سراغ ما می امد) و در گزارش دیگرامده است: ( روزی پیامبر به یاد خدیجه افتاد و گریست،درحالی که کنار همسرانش بود،عایشه گفت: بر پیر زن عجوزی از پیرزنان سرخ روی بنی اسد گریه می کنی؟! پیامبر فرمود:وقتی که شما تکذیبم کردید او مرا تصدیق کرد ،وقتی شما کفر ورزیدید، او به من ایمان اورد وقتی شما از فرزند اوردن عقیم بودید او برایم فرزند به دنیا اورد عایشه گوید:از ان پس پیوسته می کوشیدم با یادکرد خدیجه جایی در دل پیامبر خدا بازکنم:بحار،ج۸،ص۱۶).
و نیز روایت شده است :(روزی پیامبر درخانه عایشه بوده است که خادم صفیه،ظرف غذایی رابرای پیامبر اورد،عایشه محکم بردست خادم زد کاسه افتاد و دو نیم شد وغذا بر زمین ریخت پیامبر اکرم تکه های ظرف را کنارهم گذاشت وطعام را دران ریخت وفرمود این غذا را بخورید ،وقتی که غذای عایشه اماده شد ان را برای حفصه فرستاد وفرمود:این ظرف را به جای ان بردارید و از غذای ان بخو رید:سبل الهدای ،ج۱۱،ص۱۵۰)
اصل سوم؛ درسیره خانوادگی نبوی که توانست خانواده ای ایده ال ونمونه شکل دهد که الگوی همیشه تاریخ قرار بگیرد( اختصاص دادن وقت) به خانواده است.به این معنا هرچند رسول خدا(ص) در ده سال از حضور در مدینه دراوج مشکلات سیاسی ونظامی قرار داشت ولی این مشکلاثت مانع ازبا خانواده بودن نبودوموجب نمی شد تا خانواده درحاشیه قراربگیرد بلکه اهل برنامه بود، وقتش رابه سه قسم تنظیم می کرد، یک قسم ان را در کنار خانواده بودن اختصاص می داد.
از همین رو امام حسین (ع) ازعلی(ع) که سی سال از عمر خود را با رسول خد ا(ص) سپری کرده و از اخلاق داخلی وخارجی حضرتش اطلاع دقیق داشته این چنین روایت می کند:امام حسین (ع)می فرماید: از پدرم در مورد امور رسول خدا (ص) در داخل خانه سؤال کردم، فرمودند: وقتی به خانه اش می رفت، اوقاتش را سه قسمت می کرد: یک قسمت برای خدا، و یک قسمت برای خانواده اش، و یک قسمت برای خودش، آن گاه قسمت خودش را نیز میان خود و مردم تقسیم می کرد و آن را برای بستگان و بزرگان صحابه (که در منزلش به خدمت او می رسیدند) قرار می داد و ذره ای از امکانات خود را از آنان دریغ نمی نمود (بلکه آن چه امکان داشت در حقشان انجام می داد:عیون الاخبار،ح۱،ص۳۱۵).
اصل چهارم؛ ازسیره نبوی درمعاشرت خانوادگی که می تواند الگو واسوه همگان در داشتن زندگی ایده ال خانوادگی قرار بگیرد(گذشت، عفو) از خطا وناسازگاری همسر است. به این معنا با این که رسول خدا(ص) چندین همسر وهرکدام روحیه خاصی درخانه داشتند وهمین امر موجب ناساز گاری انان بایکدیگر ویا باشخص رسول الله (ص) می شده است ولی حضرت بامدیریت ویژه برپایه گذشت ونادیده گرفتن خطا از همسران زندگی را از تلخی خارج و به صمیمیت و گرمی به بر می گرداند، از همین رو درشان نزول ایه(۱) از تحریم امده است: روزی که نوبت، بودن پیامبر در خانه حفصه بوده است، وی با اجازه حضرت به خانه پدرش رفت پیامبر درنبود اوبه خانه همسر دیگرش ماریه قبطیه مادر ابراهیم رفتند ،حفصه وقتی متوجه شدند ماریه در نوبت وی نزد پیامبر بودند نه تنها بنای ناسازگاری گذاشت ،بلکه عایشه را هم از این حادثه باخبر ساخت ولی پیامبر با برخورد کریمانه ومهربانی وبا حرام کردن ماریه برخود درمقام رضایت همسران خود برامد.
و نیز درشان نزول ایه(۲۸-۲۹) سوره احزاب امده است پس ازپیروزی درغزوه خیبر،و به دست اوردن غنایم از ال ابی الحقیق همسران پیامبر گفتند ان غنایم را در اختیار ماقرارده، پیامبر فرمود: به دستور الهی بین مسلمانان تقسیم می کنم زنان ناراحت شدند درمقام اعتراض گفتند: شاید فکرمی کنی اگرمارا طلاق دهی،کسی از قوم ما پیدا نشود که مارابه همسری برگزیند؟! خداوند به به پیامبر دستور دادکه از زنانش کناره گیری کند ،رسول خد (ص) به مشربه ام ابراهیم در اطراف مدینه رفت وبیست ونه روز ماندتا زنان ازحیض پاک شوندتابتواند طلاق بدهد پس از پاک شدن زنان بانزول ایه زنان رامخیر بین زندگی ساده وفقیرانه ویا دنیا خواهی ورفاه طلبی قرار داد زنان دست به گریبان رسول خدا انداختند گفتند تورا برمی گزینیم نه طلاق ودنیا طلبی.
و نیز در شان نزول ایه(۱۱)سوره(حجرات) امده است که عایشه وحفصه حضرت ام سلمه را به خاطر کوتاهی قد مسخره می کردند، و در نقل دیگر از ابن عباس روایت شده است: روزی صفیه گریان نزد رسول خدا امد وگفت: عایشه مرا سرزنش کرد وگفت: (ای یهودی ،فرزند یهودی) پیامبر اکرم (ص) پیامبر فرمود چرابه اوپاسخ ندادی که پدرم هارون است وعمویم موسی وشوهرم محمد(ص))) انچه امده است بیانگر این حقیقت است که هرچند بین همسران پیامبر وهمچنین بین پیامبر وزنان دل خوری هایی پدید می امد ولی باگذشت حضرت ازلغزش همسران وبا تذکر به مورد همراه با ملاطفت به همان گرمی وصمیمیت برمی گشت وهرگز به کینه توزی تبدیل نمی شد.
اصل پنجم؛ ازسیره عملی خانوادگی نبوی(نظافت واراستگی) است. به این معنا هرچند میل فطری بشر به پاکیزکی واراستگی است، ولی زن وشوهر تکلیف مضاعف اخلاقی واسلامی دارند که برای یکدیگر خودرا اراسته نمایند، چراکه این کوتاهی نه تنها زندگی زناشویی را به سردی می کشاند بلکه موحب فسادزن ویا مرد می شود.
ازهمین رو رسول الله (ص) نه تنها خود را برای محیط خانه و در کنار همسران اراسته ومعطر می کردند بلکه برای این که مردان و زنان مسلمان نیز این سیره را جدی بگیرند به عنوان یک دستو العمل عمومی مردان رابه اراستگی درکنار همسر تو صیه وسفارش کرده ومی فرمود :(لباس های خود راتمیز کنید وموهای خود راکوتاه کنید،مسواک بزنید واراسته وپاکیزه باشید که بنی اسراییل چنین نکردند تازنانشان به فساد کشیده شدند:اغسلوا ثیابکم و خذوا من شعورکم واستاکوا وتزینوا وتنظفوا فان بنی اسراییل لم یکونوا یفعلون ذالک فزنت نساهم: نهج الفصاحه،ص۷۲) و فرمود: (شوهران وظیفه دارند نظیف واراسته باشند که دوست دارند همسرانشان ان گونه باشند: مستدرک الوسایل ،ج۲،ص ۵۵۹).
و نیز نسبت به زنان فرمود: (زن وظیفه دارد که بابدن ولباس معطر وپاکیزه ،توام با ارایش واراستگی کنار شوهرباشد وبا ظرافت خاص،امادگی خویش را درتمام ساعات مناسب اعلان نماید :علیها ان تطیب باطیب طیبها وتلبس احسن ثیابها وتزین باحسن زینتها و تعرض نفسها علیه غدوه وعشیه واکثر من ذالک حقوقه علیها:کافی،ج۵ص ۵۰۸).
ازهمین روست که سیره اهل بیت علیهم السلام همان سیره نبوی بوده و خود را برای همسر آراسته می کردند.
- حسن بن جهم می گوید: «به محضر امام کاظم علیه السلام رفتم، دیدم موی صورتش را با رنگ سیاه، رنگین نموده است، عرض کردم: فدایت شوم، محاسنت را رنگ کرده ای؟ فرمود: همانا خضاب کردن پاداش دارد، خضاب و آراستگی موجب افزایش حفظ عفّت زنان می گردد، زیرا بعضی از زنان بر اثر آن که همسرانشان خود را نمی آرایند، به فساد و بی عفّتی کشیده شوند: کافی،ج۵،ص ۵۶۷)
اصل ششم؛ ازسیره نبوی در اخلاق ومعا شرت خانوادگی(حسن خلق)است.به این معنادر زندگی خانوادگی ان خانواده ای زندگی ایده ال با نشاط وموفقی خواهند داشت که هریک از زن ومرد درکمال خو شرویی بایکدیگر برخورد کنند ودرهر موضوعی هرچند به حق به بحث ومجاد له نپردازند وودیگری را گیر ندهند ،چراکه سیره نبوی در اخلاق خانوادگی بران بو ده است که باهمه همسرانش باکمال خوشرویی، متانت برخورد می کرد و اگر ناسازکاری از انان به وجود می امد جدی نمی گرفت و از ان می گذشت و اجازه نمی داد که این ناساز گاری تبدیل به بحران داخلی خانوادگی شود.
همان گونه که در داستان صفیه امده است: حضرت برخورد ناپسند عایشه را با بعضی ازهمسران که می رفت تبدیل به اختلاف خانوادگی شود با مهارت خاصی به همد لی تغیییر دادازهمین رو در اخلاق خانوادگی پیامبر امده است:(انه کان من اخلاقه انه جمیل العشره،دایم البشر، یداعب اهله،ویلتطف بهم،ویوسعهم نفقته،ویضاحک نسا کان اذاگ صلی العشا و یدخل منزیسمر مع اهله قبل ان ینام یوانسهم بذالک:تفسیر ابن کثیر،ج۱ص۴۴۶:پیامبر همیشه خوش برخورد،وباخانواده اش خوش رفتار ومهربان بود،هزینه زندگی انهارا زیادمی پر داخت ،وبا انهاخندان بود همواره بعد ازنمازعشا مقداری با خانواده اش بسر می بردوقبل از خواب با انها انس می گرفت).
و نیز درحفظ ومراعات اخلاق خانوادگی توصیه می فرمود:(خیرکم لاهله وانا خیرکم لاهلی،ما اکرم النسا الا کریم ولا اهانهن الا لییم: سفینه البحار،ج۲،ص۲۴۳: بهتیرین شما کسانی هستند که بهترین رفتار در خانواده را داشته باشند ومن بهترین شما در رفتار با خانواده هستم، احترام و تکریم نمی کند زنان را مگر افراد بزرگوار وهمچنین به زنان اهانت نمی کند مگر افراد پست).
اصل هفتم؛ در اخلاق خانوادگی نبوی که امروزه جامعه به شدت از ان فاصله گرفته است(غیرتمندی) است. یعنی نباید مرد خانه اجازه دهد به بهانه اجتماعی بودن مرز محرم و نامحرم شکسته شود وبه بهانه هایی ارتباط بین همسر با مرد اجنبی به اختلاط وصمیمیت شود ،چراکه: بی تفاوتی نسبت به چنین مساله ای بسیار حساس منشا بسیاری از مفاسد اخلاقی و اختلافات خانوادگی خواهد شد، و چون غیرت به جا و به مورد نسبت به خانواده داشتن از اصول و پایه های مهم خانوادگی است نه تنها رسول خدا(ص) همگان را سفارش به غیرتمندی کرده است و فرمود: (ان الغیره من الایمان:وسایل ج۲۰،ص154: به راستی غیرت جزو ایمان است).
و نیز می فرمود: (ان موسی کان غیورا:بحار ج۷۶،ص۱۱۶:همانا موسی بسیار غیرت مند بود) ویا به سفارش می کرد: (ایها الناس اتخذوا السراویلات فانها من استر ثیابکم وحصنوا نسایکم اذاخرجن:میزان الحکمه،ج۲،ص۲۵۲:ای مردم شلوارهای(پوشاننده پاها)برگیرید که پوشاننده ترین لباس شما است وبه و سیله انها عفت زن ها خودراهنگام بیرون امدن ازخانه حفظ کنید).
و نیز فرمود :(کسی غیرت نمی ورزد پاردبهشت نمی شود) ونیز فرمود:(ان الله لیبغض الرجل یدخل علیه فی بیته فلا یقاتل:مستدرک ،ج۱۱،ص۹۹:همانا خداوند مبغوض می دارد ان مردی راکه بیگانه (برای هتک ناموس) وارد خانه او می شودولی او باان بیگانه نمی جنگد) بلکه سیره عملی ان حضرت در غیرتمندی بسیار سخت وشدید بود ازهمین رو سیره نویسان گزارش داده اند:(حکم بن ابی العباس عموی عثمان پدر مروان روزی وارد خانه پیامبرشد وبه چشم چرانی همسران پیامبر پرداخت پیامبر متوجه شد پیامبر اورا تعقیب کرد تا دستگیرش کرده ومجازات کند ولی حکم گریخت اما پیامبر دست بر نداشت او وفرزندش را ازمدینه به طایف تبعید کرد:کنز العمال،ج۳،ص۳۸۶ )
مردم جامعه با بکار گیری این اصول هفت گانه خانوادگی نبوی وتقویت نمودن ان در زند گی زناشویی می توانند زندگی خانوادگی سرزنده و با نشاط داشته باشند ومانع بسیاری ازاختلافات خانوادگی ها شوند که به غم انگیز ترین وتلخ ترین شرایط زندگی که طلاق باشد ختم نشود.
منبع: «تحلیل چهارده سیره کاربردی و عملی رسولالله صل الله علیه و آله» / سید محمدتقی قادری»