21
مهر

اهلبیت علیهم‌السلام در شب عاشورا

شب عاشورا، سخت‌ترین شبی بود که بر اهلبیت رسالت گذشت، شبی بود که اطراف آن را امور ناخواسته و رنج و محنت فرا گرفته و شر و بدی را از پی داشته و از خطرها آگاهی می‌داد.

و گفته می‌شود که در این شب به یاران امام (علیه السلام)، سی و دو نفر از لشکریان ابن سعد اضافه شدند، و آن در هنگامی بود که آنان را دیدند که دعا و عبادت می‌کنند، و در سیمایشان، اطاعت از خدا و خضوع در برابر او نقش بسته بود. علی بن الحسین (علیه السلام) فرمود: در همان شبی که صبح روز بعد از آن، پدرم کشته شد، پدرم را شنیدم در حالی که شمشیر خود را اصلاح می‌کرد می‌فرمود: (اف بر تو ای روزگار! با این دوستی تو، چه بسیار مردمی در راه طلب حق خود کشته شدند و روزگار هیچگاه به جایگزینی برای آنان راضی نمی‌شود. براستی که امر ما در دست خداوند جلیل است و هر زنده‌ای این راه را خواهد پیمود. این اشعار را دو یا سه بار تکرار کرد و من آن را فهمیده، و منظور او را درک نمودم. بغض گلویم را فشرد، ولی خود را وادار به سکوت کردم، و دانستم که بلاء نازل شده است، ولی عمّه‌ام زینب هنگامی که این را شنید خود را کشانده و به او رساند و گفت: وای بر از دست دادن عزیزان، کاش مرگ، زندگی مرا از میان می‌برد، امروز مادرم فاطمه و پدرم علی و برادرم حسن را از دست داده‌ام، ای یادگار گذشتگان و از دست رفته? بازماندگان. امام (علیه السلام) به او تسلیت داد و او را وادار به صبر نمود و چنین فرمود: خواهرم، برای خدا خود را تسلّی ده و بدان که مردم همه مردنی هستند، و حتّی ساکنان آسمانها هم نخواهند ماند و همه چیز رفتنی است جز پروردگار، و من و هر مسلمان معتقد به پیامبر خدا، الگویی نیکو برای دیگران خواهد بود. او پاسخ داد: آیا جان خود را می‌بازی؟ دانستن این، دل مرا جریحه دار می‌کند، و بر من بسیار گران است. و همه زنها همراه او گریستند و بر گونه‌های خود زدند، و ام کلثوم فریاد زد: وا محمّداه، وا علیّاه، وا اماماه، واحسیناه، وای که بعد از تو ضایع می‌شویم. امام (علیه السلام) فرمود: ای خواهرم ام کلثوم، ای فاطمه، ای زینب، ای رباب، اگر کشته شوم، گریبان بر من چاک نزنید و صورت خود را مخراشید و شیون مکنید.

سپس به اصحاب خود دستور داد که خیمه‌ها را نزدیک هم بیاورند تا با دشمنان از یکطرف روبرو شوند و دستور فرمود که در پشت خانه‌ها خندقی ساخته و در آن هیزم بیفکنند و در هنگام جنگ، آن را آتش زنند تا اسبها نتوانند از آن بگذرند و به این ترتیب جنگ از یک سو انجام گیرد. سحر آن شب، امام (علیه السلام) را خوابگونه‌ای در ربود، پس از بیداری به یارانش گفت که در خواب دید، سگانی به او حمله‌ور شده و او را به دندان می‌گزیدند، و در میان آنان، سگی پیس، از همه بیشتر حمله می‌کرد، و بنا بر این کسی که از میان اینان، مرا به قتل خواهد رساند، مردی پیس و ابرص است. همچنین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را پس از آن همراه با گروهی از یارانش دید که می‌فرمود: تو شهید این امّت هستی، و بشارت تو را ساکنان آسمان‌ها و اهل ملأ اعلی بهم می‌دهند، و امشب شام تو نزد من خواهد بود، عجله کن و تأخیر روا مدار، و این فرشته‌ای است که از آسمان فرود آمده تا خون تو را در ظرفی سبز رنگ به آسمان ببرد.

روز عاشورا

صبح روز عاشورا، امام برخاست و نماز صبح را همراه با یارانش خواند، و پس از حمد و ثنای پروردگار فرمود: (انّ اللّه تعالی أذن فی قتلکم و قتلی فی هذا الیوم، فعلیکم بالصبّر والقتال). (خداوند تعالی اجازه کشته شدن شما و من را در این روز داده است، پس بر شماست که صبر پیشه کنید و بجنگید). سپس آنان را برای جنگ منظّم کرد و تعدادشان هشتاد و دو نفر بود: اعم از سواره یا پیاده. (زهیر بن قین) را در میمنه و (حبیب بن مظاهر) را در میسره سپاه قرار داده و خود و اهل‌بیت خود را در قلب سپاه قرار داد و پرچم را به دست برادرش (عبّاس) داد، زیرا که (قمر بنی هاشم) را نسبت به دیگران برای این کار شایسته‌تر می‌دانست و معتقد بود که او، حقّش را حافظتر، نسبت به او مهربانتر، و به خدای او دعوت کننده‌تر و به خویشانش نزدیکتر و نسبت به پیمانهای او وفادارتر و در تیراندازی ماهرتر و از همه شجاعتر و در سواری تیزتر است. سپس عمر بن سعد همراه با لشکرش به طرف امام (علیه السلام) آمد.

منبع:


جهاد امام حسین علیه السلام ویارانش در شهر شهادت

 آیت الله العظمی سید محمد حسینی شیرازی(ره)



free b2evolution skin
20
مهر

وفاداري‌

صدق و صفا و مهر و وفا به اوج خود رسيد آن هنگامي كه سقّاي تشنه‌اي پاي درآب نهاد و مشك را پر آب كرد و مشتي نيز پر كرده و به نزديك دهان آورد ولي آن را به آب‌برگرداند.سقاي تشنه گان كربلا گناهش را نابخشودني ديد كه آب نوشد و اطفال برادر تشنه باشند. آب نوشد سرور و آقايش منتظر و چشم براه برادر باشد.علمدار كربلا آب را بروي آب ريخت و بر مركب سوار و عازم خيمه شد.



امّا ديوصفتان ايشان را احاطه نمودند و مشك او را سوراخ كردند و اميدش را نا اميد!حضرت عباس(علیه السلام) با اين شاهكار ماندگار به همگان آموخت وفا يعني چه و اگر ساليان سال علماء اخلاق در كلاسهاي درس تدريس وفا مي‌كردند نمي‌توانستند اينگونه به آموزندگان رسم وفا آموزند.



وقتي كه علم حضرت عباس(علیه السلام) را به دربار يزيد پست بردند. يزيد ديد آن پرچم بر اثر ضربات جاي سالم ندارد سؤال كرد: چه كسي آن را حمل مي‌كرده است؟ جواب دادند: عباس بن علي(علیه السلام) يزيد گفت: «هكذا يكون وفاء الاخ لاخيه».



اين گفته يزيد حاكي از آن است كه حتي دشمن خوني و كينه توز حضرت عباس‌(علیه السلام) نيز از اين وفاداري در شگفت است همان‌گونه كه معاويه از فضايل حضرت علي(علیه السلام) در شگفت بود و بارها اين تعجب خود را اظهار كرده بود. ما دانش پژوهان مكتب حسيني بايد درسهاي، وفاداري، جانثاري، شجاعت،شهامت، رشادت و حمايت از ولايت را از استاد بزرگ اخلاق قمر بني هاشم (علیه السلام) بياموزیم و چنين بزرگواري را الگو خود قرار دهیم. و توجه كنيم که حضرت عباس(علیه السلام) در كربلا چگونه از ولايت و امامت زمان خود تا پاي جان ايستاد و جان عزيزش را فداي از جان عزيزترش كرد.

منبع:

در دانشگاه كربلا

مصطفي محسني


 


free b2evolution skin
18
مهر

استقامت در جدال با باطل‌

عزت بخشيي و عزت آفريني، از مهم‌ترين اهداف تربيتي پيامبران و اوصياي ايشان است و هيچ نهضتي چون نهضت حسين (علیه السلام) قلبها را منقلب نكرد و عواطف را همسوي خود نساخت و روح عزت را در بشر ندميده است. اگر آدميان به عزت حقيقي دست يابند و از ذلت و فرو مايگي آزاد شوند به تربيتي مي‌رسند كه منظور پيامبران بود؛تربيتي كه آدمي را سربلند و شكست‌ناپذير در برابر غير خدا و ناتوان و خوار در برابر خدا مي‌سازد، آن كسي كه فقط در برابر خدا سر بندگي فرود مي‌آورد و با قدم عبوديت حركت‌ مي‌كند به عزت دست مي‌يابد.


دشمن ستيزي و ناسازگاري با باطل، روشي براي‌ سرافرازي و عزت مندي خدا در وصف بندگان شايسته خود است: (اذلة علي الؤمنين اعزّه علي الكافرين) اي كساني كه ايمان آورده‌ايد هركس از شما از آيين خود باز گردد خدا جمعيتي را مي‌آورد كه آنها را دوست دارد و آنان او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند. زشتي مماشات و سازش با دشمن‌ ستمگر كه زبوني در پي دارد، به حدي است كه امام علي(علیه السلام) فرموده‌اند:«ساعتي زبوني، به سربلندي دنيا نمي‌ارزد»در سخن و سيره امامان معصوم، افشاي چهره دشمن و دشمن ستيز بودن، اصلي عزت بخش ياد شده است و امام حسين (علیه السلام) نيز بر محور اين اصل، نهضت حماسي خود را پي ريزي كرده‌اند: «موت في عز خيرٌ من الحياة في ذل؛ مرگ با عزت بهتر از زندگي با ذلت است».



تحمل و صبر در برابر ناملايمات، گرفتاريها، عزت بخش است. در تاريخ زندگي‌ رسولان، نمونه‌هايي فراواني مي‌توان يافت كه مردم هم پاي پيامبران با صبر و پايداري به سربلندي رسيده‌اند. خداوند، خاتم رسولان را به پايداري در برابر شماتت و بي مهري دشمنان قرار مي‌دهد و به او وعده عزت مي‌دهد: (لايحزنك قولهم ان العزة لله جميعاً)؛سخن آنها تو را غمگين نسازد، تمام عزت از آن خداست.


ادامه »


free b2evolution skin
13
مهر

زيارت امام حسین علیه السلام

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ

سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من از شما.

و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ

و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانکه تهیه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند.

 


free b2evolution skin
13
مهر

چشمه هاى حيات

چشمه هاى حيات


در آسمان ، علامات خطر پديدار شده است . انبوه ابزار و مقدمات جنگى ويرانگر مانند قطعات ابرى كه هزاران صاعقه در دل خود نهفته دارد، هويدا مى گردد.
مردى از اردوگاه بيرون مى آيد… چشمانش مانند ستارگان مى درخشد. و مردى در پى او خارج مى شود… نگران است كه مبادا به وى صدمه اى ناگهانى بزنند.

ادامه »


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم