28
بهمن

اعلان پیامبری

پیامبر وقتی به پایین کوه رسید که هوا روشن شده بود.طبق معمول به مسجدالحرام رفت و کعبه را طواف کرد و به سوی خانه روان شد.خدیجه که بیدار و منتظر بود, به استقبال محمد شتافت و با دیدن پیامبر گفت:این چه نوری است که بر چهره شما مشاهده می کنم؟!پیامبر فرمود:خدیجه جان!جبرئیل بر من نازل شده و پیام خدا را آورد که دعوت به سوی خدا را آغاز کن و به مردم فرمان ده که بگویند:«لا اله الا الله محمد رسول الله»تو هم بگو:«لا اله الا الله محمد رسول الله».خدیجه درحالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود گفت:یا رسول الله!:«به یگانگی خداوند و این که محمد فرستاده اوست گواهی می دهم».

پیامبر صلّی الله علیه و آله به خدیجه فرمود:«ای خدیجه!من در خود احساس سرما می کنم؛بالاپوشی بر من بپوشان».اما همین که خوابید, از جانب خداوند به او ندا رسید:«ای جامه به خود پیچیده!برخیز و مردم را بترسان و خدایت را تکبیر بگو و به بزرگی یاد کن.»پیامبر از جای خود برخاست و انگشت در گوش خود گذاشت و فرمود:الله اکبر،الله اکبر.صدای آن حضرت در عالم طنین انداخت و همه بیداردلان عالم با تکبیر پیامبر خدا همراهی کردند.

منبع:تاریخ پیامبر و اهل بیت علیهم السلام / علی بمان ملک احمدی.


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...